امید به بهبود تدریجی قیمتها
قیمت نفت به کدام سو میرود؟
بررسی تحولات بازار نفت و چگونگی تاثیر آن بر سطح قیمتهای آن در نیمه دوم سال جاری شمسی با توجه به اینکه اول مهرماه (23 سپتامبر) شروع ششماهه دوم سال شمسی همزمان با هفته پایانی ماه سپتامبر، آخرین ماه سهماهه سوم سال میلادی است، میتوان سهماهه چهارم میلادی (Q4) و در ادامه سهماهه اول سال میلادی جدید (2018) را با چند روز اختلاف مطابق با نیمه دوم شمسی دانست و به عوامل تاثیرگذار در بازار نفت در این دوره زمانی پرداخت.
بررسی تحولات بازار نفت و چگونگی تاثیر آن بر سطح قیمتهای آن در نیمه دوم سال جاری شمسی با توجه به اینکه اول مهرماه (23 سپتامبر) شروع ششماهه دوم سال شمسی همزمان با هفته پایانی ماه سپتامبر، آخرین ماه سهماهه سوم سال میلادی است، میتوان سهماهه چهارم میلادی (Q4) و در ادامه سهماهه اول سال میلادی جدید (2018) را با چند روز اختلاف مطابق با نیمه دوم شمسی دانست و به عوامل تاثیرگذار در بازار نفت در این دوره زمانی پرداخت.
مهمترین ویژگیهای نفتی نیمه دوم امسال
از مهمترین ویژگیهای نیمه دوم سال جاری میتوان به حرکت بازار نفت به دوره افزایش تدریجی تقاضای فرآوردههای نفتی به غیر از بنزین (که اوج مصرف آن در نیمکره شمالی در تابستان است) اشاره کرد. این افزایش تقاضای فصلی چنانچه به دلیل تحولات پیشبینینشده جوی با زمستان سخت همراه باشد میتواند تقاضا برای نفت خام را بیش از میزان پیشبینیشده افزایش دهد و به استحکام قیمتهای آن کمک کند. البته افزایش قیمتهای نفت در فصلهای چهارم و اول میلادی قاعدهای است که استثناهای زیادی بر آن در سالهای گذشته میتوان پیدا کرد. یکی از بارزترین آنها، اوج قیمتهای نفت در تابستان 2008 بود که بهای آن در هر بشکه به حدود 140 دلار افزایش پیدا کرد ولی در زمستان همان سال به دلیل سقوط قیمتهای نفت به زیر 40 دلار در هر بشکه عمدتاً به دلیل عمیقتر شدن بحران اقتصادی در کشورهای غربی، کشورهای عضو اوپک ناگزیر شدند در اجلاس ماه دسامبر 2008 وزیران، به کاهش 2 /4 میلیون بشکه در روز (بزرگترین کاهش تولید سازمان) تن در دهند تا از ادامه کاهش قیمت نفت جلوگیری کنند و زمینه را برای افزایش قیمتهای نفت تا سال 2014 فراهم کنند.
در حال حاضر یکی از پیشبینیهای هواشناسی برای ششماهه دوم سال جاری، فعال شدن جریان آب و هوایی LA-NINA (برعکس EL-NINO) همراه سرد شدن آب اقیانوسهاست که در صورت تحقق آن میتوان انتظار زمستان سرد و تکرار توفانهای سهمگین نظیر آنچه در هفتههای اخیر رخ داد در آمریکای شمالی را داشت که این موضوع میتواند هم بر تقاضا و هم بر عرضه نفت و در نتیجه بر قیمت آن تاثیر بگذارد.
از نظر عرضه نفت نیز اوپک به همراه تعداد قابل توجهی از تولیدکنندگان غیراوپک و در راس آنها روسیه، تصمیم گرفتهاند توافق تاریخی دسامبر 2016 را که از اول ژانویه 2017 اجرایی شده تا پایان سهماهه اول 2018 ادامه دهند. با توجه به پایبندی نزدیک به 100 درصدی 12 عضو اوپک در رعایت سقف تولید تعیینشده و همینطور همکاری قابل قبول تولیدکنندگان غیراوپک به نظر میرسد کاهش حدود 8 /1 میلیون بشکه در روز اوپک و غیراوپک در ششماهه دوم سال، عامل بسیار مثبتی برای حمایت از قیمتهای نفت در محدوده بین 50 تا 60 دلار در هر بشکه باشد. اما همانطور که تاریخ پر از تلاطم بازار نفت نشان میدهد تقاضا و عرضه نفت خام در کنار سطح ذخایر تجاری آن که اصطلاحاً عوامل اساسی (FUNDEMENTALS) بازار نفت خوانده میشوند، به تنهایی تعیینکننده سطح قیمتهای نفت در ششماهه آینده نخواهند بود و عوامل متعدد دیگری میتوانند در شکلگیری قیمت نفت موثر باشند که به عمدهترین آنها اشاره خواهد شد.
لازم به یادآوری است که اوپک از سال 2005 که قیمتهای نفت به بالای 50 دلار در هر بشکه رسید و تلاشهای سازمان برای حفظ قیمتها در محدوده بین 22 و 28 دلار که از سال 2000 از سوی اوپک دنبال شده بود عملاً بیحاصل شد، دیگر نسبت به اعلام قیمت مورد نظر (REFERENC PRICE) نفت اقدام نمیکند. گرچه همه ناظران مطلع هستند که تصمیم اخیر اوپک مبنی بر کاهش تولید نفت برای رسیدن به قیمتهای بالاتر است. در سالهای اخیر اعضای اوپک که سالها در مظان اتهام عملکرد کارتلمانند برای رسیدن به قیمتهای بالاتر نفت بودهاند، ترجیح دادهاند از اعلام قیمت مورد نظر خودداری کنند. البته این موضوع منافاتی با اظهارنظر مقامات کشورهای عضو سازمان در مورد قیمتهای نفت مورد تمایل آنها ندارد.
بازار نفت متاثر از وضعیت اقتصادی دنیا
از میان عوامل اساسی بازار نفت که میتوانند بر سطح قیمتهای نفت در سالهای آتی تاثیر بگذارند وضعیت اقتصادی دنیاست که مستقیماً بر تقاضای نفت تاثیر میگذارد. با توجه به گزارشهای منابع مختلف بینالمللی به نظر نمیرسد، شرایط اقتصادی کشورهای مهم دنیا از نظر تقاضای نفت دچار نوسانهای شدید در ماههای آتی بشود. شرایط اقتصادی چین و هند به عنوان مهمترین منابع رشد تقاضای نفت در ماههای آتی، هنوز قابل توجه است؛ رشد اقتصادی بالای شش درصد چین و نزدیک به هفت درصد هند این دو کشور را همچنان به عنوان مهمترین بازارهای در حال رشد نفت از دیگر کشورها متمایز میسازد. چین هنوز با وجود کاهش واردات نفت در بعضی از ماهها کمی بیش از هشت میلیون بشکه در روز نفت وارد میکند که این موضوع اهمیت این بازار را نشان میدهد. رقابت کشورهای صادرکننده بزرگ نفت برای تثبیت موقعیت خود در بازار چین شدیدتر از گذشته ادامه دارد و در حال حاضر روسیه توانسته است عربستان سعودی را پشت سر بگذارد و به عنوان اولین صادرکننده نفت به آن کشور جایگاه خود را تحکیم ببخشد.
چین به مدت نزدیک به 20 سال، بخش صنعتی خود را برای افزایش صادرات در کنار ایجاد زیرساختها تقویت کرد که همه اینها تقاضای بسیار بالای نفت را ایجاد کرد. اما در سالهای اخیر رشد اقتصادی چین که ناشی از رشد فزاینده صادراتی آن کشور بود با شیب کمتری ادامه دارد و آن کشور به افزایش تقاضای داخلی و گسترش بخش خدمات توجه بیشتری میکند.
پیشبینی میشود در آینده از رشد تقاضای نفت چین تا حدودی کاسته شود، اما اهمیت این کشور به عنوان بازار بزرگ نفت برای سالهای طولانی ادامه خواهد یافت و به نظر نمیرسد در شش ماه آینده تقاضای نفت در آن کشور با نوسان گستردهای روبهرو شود. از مهمترین بخشهای مصرفکننده فرآوردههای نفتی در چین، بخش حمل و نقل آن کشور است. در سال 2016 رقم اتومبیلهای فروشرفته در چین به رکورد سرسامآور 28 میلیون دستگاه رسیده که تقریباً یکسوم اتومبیلهای فروشرفته در سراسر دنیا بود. البته این کشور به بزرگترین بازار اتومبیلهای برقی در جهان تبدیل شده است و برنامههای وسیعی در آن کشور در جریان است که سهم این نوع اتومبیلها در چین با افزایش فزایندهای روبهرو شود. البته سالها طول خواهد کشید که اثرات این تغییر سیاست در تقاضای نفت چین ظاهر شود. هند نیز با رقم واردات نفت خام حدود چهار میلیون بشکه در روز از بازارهای مهم نفت جهان بهشمار میرود و با توجه به ادامه رشد اقتصادی قابل توجه آن کشور، پیشبینی میشود رشد تقاضای آن کشور برای نفت در ششماه آینده نیز ادامه پیدا کند. واردات نفت ایالاتمتحده آمریکا نیز بهرغم تداوم افزایش تولید نفت از منابع غیرمرسوم، پیشبینی میشود در حدود هشت میلیون بشکه نفت در ماههای آتی ادامه پیدا کند.
با توجه به وقوع توفانهای سهمگین اخیر در آن کشور تاثیرات آنها در بخش عرضه و تقاضا کاملاً روشن نیست ولی به نظر نمیرسد تاثیر آنها در روند قیمتهای نفت در ششماهه آینده گسترده باشد.
بر اساس گزارشهای منابع مختلف از جمله اوپک، رشد تقاضای جهانی نفت در شرایط عادی در سال جاری میلادی به نزدیک 42 /1 میلیون بشکه در روز خواهد رسید که در ششماهه دوم سال شمسی نسبت به نیمه اول سال میتوانیم رشد حدود 600 هزار بشکه در روز تقاضای نفت را انتظار داشته باشیم.
تحولات بازار نفت متاثر از میزان عرضه
در کنار این رشد تقاضا، تحولات بازار نفت متاثر از میزان عرضه در ششماهه دوم سال نیز خواهد بود. با توجه به اینکه کشورهای عضو اوپک در جلسات مختلف بر پایبندی خود به توافق به عمل آمده در اجلاس نوامبر 2016 تاکید کردهاند و درصد پایبندی نزدیک به 100 درصد برای کنترل تولید نفت برای این کشور به ثبت رسیده است و از طرف دیگر کشورهای غیراوپک و در راس آنها روسیه نیز حداقل تولید خود را در این مدت افزایش شدید ندادهاند، انتظار میرود روند تولید نفت آمریکا از منابع غیرمرسوم که اصطلاحاً TIGHT OIL خوانده میشود، تاثیرگذارترین بخش عرضه نفت بر روند قیمتهای نفت در ماههای آتی باشد. البته روند تغییرات ذخایر تجاری نفت دنیا نیز در این راستا بسیار موثر خواهد بود. در سال 2017 میلادی، تقاضای جهانی برای نفت (که شامل نفت خام، میعانات گازی و نفتهای تولیدی غیرمرسوم نیز میشود) رقمی نزدیک به 77 /96 میلیون بشکه در روز است که انتظار میرود در سال 2018 با رشدی نزدیک به 35 /1 میلیون بشکه در روز به 12 /98 میلیون بشکه در روز برسد. البته در نیمه دوم سال جاری شمسی یعنی سهماهه چهارم 2017 میلادی و سهماهه اول 2018 میلادی متوسط تقاضای جهانی بالاتر از متوسط سال 2017 خواهد بود و پیشبینی میشود به رقم 39 /97 میلیون بشکه در روز برسد. سهم کشورهای غیراوپک برای تامین این میزان از تقاضا در ششماهه دوم سال جاری 37 /54 میلیون بشکه در روز تخمین زده میشود. اگر میعانات گازی اوپک و تولید نفت از منابع غیرمرسوم نظیر شنهای آغشته به نفت به آن اضافه شود (معادل متوسط تولیدی روزانه 43 /6 میلیون بشکه) و از تقاضای کل دنیا کم شود، این میزان نفتی خواهد بود که از اوپک انتظار میرود و این میزان برای سهماهه چهارم 2017 و سهماهه اول 2018 به طور متوسط 54 /32 میلیون بشکه در روز است. این میزان از تولید نفت اختلاف چندانی با تولید کشورهای عضو اوپک در ماه آگوست 2017 (بر اساس گزارش منابع ثانویه) یعنی 75 /32 میلیون بشکه در روز ندارد و در صورت تداوم و کمی کاهش میتواند به ایجاد توازن عرضه و تقاضا کمک کند.
نقشآفرینی ذخایر مازاد موجود در بازار نفت از دیگر عوامل بسیار تاثیرگذار بر آینده قیمت نفت در ماههای آتی، سرعت کاهش ذخایر مازاد موجود در بازار نفت است. به دلیل افزایش تولید اوپک بعد از اجلاس نوامبر 2014 که سیاست گرفتن سهم بازار جایگزین سیاست معمول اوپک برای ایجاد موازنه در بازار شد، حجم ذخایر تجاری نفت به شدت رو به افزایش گذاشت و مازاد ذخایر نسبت به متوسط پنجساله که تحت عنوان GLUT یا OVERHANG شناخته میشود در سال 2016 به اوج خود رسید. در نتیجه این افزایش بیرویه بهرغم بالا بودن رشد تقاضای جهانی برای نفت، قیمت نفت در ژانویه 2016 به زیر 30 دلار در هر بشکه سقوط کرد. بعد از این کاهش چشمگیر که موجب کسری بودجه اغلب کشورهای صادرکننده عمده شد و شرایط مالی کشورهای مذکور را بحرانی کرد، ایده تثبیت تولید نفت و سپس کاهش آن در پایان سال 2016 با همکاری اوپک و کشورهای غیراوپک به بار نشست. از زمان اجرای تصمیم اوپک و غیراوپک کاهش ذخایر نفت دنیا شروع شده که این امر به بهبود قیمتهای نفت کمک کرده است. طبق گزارش سازمان اوپک، بر اساس آخرین آمارهای موجود ذخایر تجاری نفت کشورهای عضو OECD (کشورهای صنعتی پیشرفته غربی) در حال حاضر کمی بیشتر از سه میلیارد بشکه است که سهم نفت خام و فرآوردههای نفتی در ترکیب این ذخایر تقریباً برابر است. میزان نفت در مخازن شناور و همینطور حجم نفت در حال جابهجایی از مبدأ به مقصد نیز از متغیرهای مهم از مجموعه ذخایر تجاری نفت است که میزان آنها نیز در طول سال 2017 رو به کاهش قابل توجهی بوده است. حجم ذخایر تجاری کشورهای OECD نسبت به سال گذشته حدود 103 میلیون بشکه کاهش نشان میدهد ولی هنوز از متوسط پنجساله اخیر نزدیک به 195 میلیون بشکه بیشتر است. البته باید در نظر داشت که آمار مربوط به ذخایر تجاری تنها در کشورهای عضو OECD به آسانی قابل دسترسی است و اطلاعات مربوط به سایر کشورها نهتنها بهطور مرتب منتشر نمیشوند بلکه دقیق بودن آنها نیز چندان قابل اتکا نیست. در میان کشورهای پیشرفته صنعتی نیز تنها در آمریکا آمار مربوط به ذخایر تجاری نفت (شامل انواع فرآوردههای نفتی) به طور مرتب هر هفته از دو منبع دولتی (EIA) و تجاری (API) منتشر میشود که میتواند بر قیمتهای نفت تاثیرگذار باشد. در میان کشورهای عمده مصرفکننده نفت، ذخایر تجاری نفت در چین در سالهای اخیر اهمیت فزایندهای پیدا کرده است. در حال حاضر ذخایر تجاری نفت آن کشور نزدیک به 380 میلیون بشکه است. ذخایر تجاری نفت آمریکا به عنوان بزرگترین مصرفکننده نفت جهان در حال حاضر یک میلیارد و 310 میلیون بشکه است. هر گونه کاهش سریع این ذخایر تجاری به دلایل مختلف از قبیل افزایش تقاضا به دلیل طولانی شدن و شدید بودن سرما در نیمکره شمالی یا کاهش عرضه، میتواند قیمتهای نفت را تحت تاثیر قرار دهد.
نقش پررنگ بورسهای نفتی
از اواسط دهه 1980 به بعد به تدریج نقش بورسهای نفتی در تعیین روند قیمتهای نفت بسیار پررنگتر شده است و معاملات انجامشده در این بازارها و قیمتهای اعلامشده در آنها که به صورت لحظهای صورت میگیرد نهتنها در حال حاضر مبنای تعیین قیمت نفت در بازار شده بلکه عملکرد معاملهگران در این بازارها که حجم معاملاتی به مراتب بالاتر از بازار فیزیکی دارند، میتواند بر سطح قیمتهای نفت تاثیر بگذارد. روند قیمت نفت در ماههای آتی که در بورس معامله میشوند در حال حاضر به عنوان یکی از ابزارهای تصمیمگیری برای معاملهگران شناخته میشوند که میتوانند تاثیر مهمی هم در سطح ذخایر نفتی داشته باشند. به طور مثال در حال حاضر منحنی قیمت نفت برنت در بورس ICE لندن به صورتی است که قیمت نفت در ماههای آتی نسبت به قیمت جاری آن پایینتر است که اصطلاحاً به آن BACKWARDATION گفته میشود. این وضعیت به این معنی است که نگهداری نفت در ذخایر تجاری که همراه با هزینه نیز هست، مقرون به صرفه نیست. در نتیجه کم کردن ذخایر و فروش آن در بازار قدمی است که بسیاری از معاملهگران در هفته اخیر نسبت به آن اقدام کردهاند. البته سرعت کاهش ذخایر تجاری و عرضه آن میتواند کاهش قیمتها را به دنبال داشته باشد که در صورت شدید بودن آن، قیمتهای نفت در سالهای آینده میتوانند تغییر جهت دهند و در قیمتهای منحنی بالا قرار گیرند که اصطلاحاً به آن CONTANGO گفته میشود که در این صورت بار دیگر خرید نفت و فرآوردههای آن برای ذخیره کردن و فروش در آینده با سود بیشتر صرفه پیدا میکند و این شرایطی است که در حال حاضر نفت WTI شاخص بورس نیویورک در آن به سر میبرد.
تمام عواملی که تا به حال مورد توجه قرار گرفت، همانطور که اشاره شد، جزو عوامل اساسی تاثیرگذار بازار نفت هستند. اما نباید از نظر دور داشت که غیر از عوامل طبیعی پیشبینینشده، نظیر توفانهای سهمگین، زلزله و نظایر آن که مستقیماً میتوانند عرضه و تقاضای نفت را تحت تاثیر قرار دهند، بحرانهای سیاسی و عوامل ژئوپولتیک نیز میتوانند در ششماه آینده بازار نفت را دچار تغییرات پیشبینینشده کنند. روی کار آمدن ترامپ در ایالاتمتحده آمریکا و اقدامات در حال انجام دولت جدید آمریکا برای حمایت از تولید نفت و گاز و زغالسنگ در آن کشور و کنار گذاشتن برنامههای حمایت از تلاشهای بینالمللی برای جلوگیری از گرمتر شدن دمای کره زمین در کنار رفع ممنوعیتهای عملیات اکتشاف و تولید نفت در مناطق متعلق به دولت فدرال و کشیدن خطوط لوله انتقال نفت و گاز جدید، همه و همه در صورت موفقیت میتوانند در بلندمدت تاثیرات قابل توجهی بر بازار نفت بگذارند. اما به نظر نمیرسد تاثیر این سیاستهای جدید بر بازار نفت در شش ماه آینده ظاهر شود.
عواملی که میتوانند نفت را متاثر کنند
اما اتخاذ سیاستهای مداخلهگرانه ترامپ در خاورمیانه و عمیق کردن بحران در شبهجزیره کره در صورت به وخامت گذاشتن آنها و تبدیلشدن به درگیریهای نظامی میتواند بازار نفت را در ماههای آتی تحت تاثیر قرار دهد. نحوه برخورد دولت جدید آمریکا با توافقنامه بینالمللی برجام و تهدید ترامپ مبنی بر برقراری تحریمهای جدید علیه ایران و در صورت نشانه گرفتن صادرات نفت ایران، میتواند عواقب ناگواری برای بازار نفت داشته باشد. گرچه این امر ممکن است موجب خوشحالی دشمنان ایران که خود صادرکننده نفت هستند و بهشدت به دنبال درآمد بیشتر هستند، شود. بحران ایجادشده در کردستان عراق چنانچه به برخورد نظامی و قطع صادرات این منطقه منجر شود نیز میتواند قیمتهای نفت را تحت تاثیر قرار دهد. پیشبینی دقیق قیمت نفت در شش ماه آینده برای هیچ فرد یا نهادی میسر نیست و تنها میتوان امیدوار بود که افزایش تدریجی قیمتها تا مرز 60 دلار در هر بشکه به دلایل تاثیر عوامل اساسی بازار و نه بحرانهای سیاسی باشد.