بریده روزنامهها
دولت پخته میخواهیم نه پمپاژ پول
در یادداشتی به قلم مسعود نیلی نوشت: دولت دوازدهم باید دولتی باشد که بیشترین حمایت اجتماعی مردم و بهویژه جوانان را پشت سر خود داشته باشد تا بتواند با کمک آنها از گذرگاههای سختی که پیش رو دارد، عبور کند. یک اشتباه کوچک حتی کلامی در سیاست خارجی میتواند پیامدهای زیانباری برای کشور داشته باشد. کشور ما به دولتی نیاز دارد که دارای بیشترین توان، تجربه و مهارت در دیپلماسی باشد. قدرت مذاکره برای جلب سرمایه از اهمیت تعیینکننده برخوردار است. اعمال یک مدیریت ناپخته و جایگزین کردن همه اینها با پمپاژ پول، با سرعتی باورنکردنی اقتصاد ایران را ونزوئلایی خواهد کرد.
♦♦♦
رابطه افزایش قیمت سوخت و درآمد خانوار
نوشت: نتایج مطالعه وزارت اقتصاد و دارایی نشان میدهد به ازای هر ٢٥ /٠ دلار افزایش قیمت هر لیتر سوخت، درآمد واقعی خانوار بهطورمتوسط ٥ /٥ درصد کاهش مییابد. حدوداً نیمی از این اثر بهطور غیرمستقیم از طریق تغییر قیمت سایر کالاها و خدمات مصرفی ایجاد میشود. توزیع این اثر رفاهی تقریباً خنثی است، نابرابری توزیع مصرف کل در گروههای درآمدی، عدم کارایی ابزار سیاستی یارانه سوخت برای حمایت از خانوارهای فقیر را نمایان میکند. بهطور متوسط، دو دهک بالای درآمدی نسبت به دو دهک پایین درآمدی ششبرابر یارانه سوخت دریافت میکنند. بهطوریکه بیش از ٨٣ درصد منافع یارانه بنزین به ٤٠ درصد ثروتمندترین خانوارها تعلق میگیرد.
♦♦♦
یکسوم مشهدیها حاشیهنشیناند
نوشت: یکسوم مشهدیها حاشیهنشین هستند. محمدسعید ایزدی، معاون وزیر راهوشهرسازی اعلام کرد: کشور ما حدود٥٠ سال است که با پدیده حاشیهنشینی دست و پنجه نرم میکند و این معضل برخلاف ادعای برخی نامزدهای ریاستجمهوری یک شبه حل نمیشود. بلکه محلههای حاشیهنشین باید با شیوههای اصولی بهسازی و توانمند شوند و ساکنان آن به چرخه زندگی عادی برگردند. در ١١٠ شهر که بالغ بر ٦١ هزار هکتار مساحت دارد، ١١میلیون نفر زندگی حاشیهنشینی دارند. وضع این پدیده در شهرهایی مانند مشهد بحرانی است. مشهد یکی از کلانشهرهایی است که به شدت با پدیده حاشیهنشینی مواجه است و بالغ بر یکسوم جمعیت آن که معادل یک میلیون و٢٠٠ هزار نفر هستند، در سکونتگاههای غیررسمی ساکن هستند.
♦♦♦
در زمان تحریم در چاههای نفت را بستیم
در گفتوگو با نایبرئیس هیاتمدیره فدراسیون صنعت نفت ایران نوشت: در دولتهای نهم و دهم متاسفانه به خاطر تحریم اجازه نداشتیم از میادین برداشت بیشتری داشته باشیم؛ چراکه اجازه صادرات نداشتیم. صادرات نفت پیش از دولتهای نهم و دهم در حدود 5 /2 میلیون تا 8 /2 میلیون بشکه بود، اما بعداً به زیر یک میلیون بشکه رسید؛ یعنی عملاً به مثابه این بود که در چاهها را ببندیم. تحریمها منجر به این شدند که ما از چاههایی که بهعنوان مثال صد هزار بشکه برداشت داشتیم، حدوداً ٣٠ هزار بشکه برداشت کنیم. همین عدم استفاده از چاهها منجر به افت کیفیت چاهها شد. برای اینکه این میزان افت جبران شود، باید سرمایهگذاری مجدد شود که عدهای مخالفند!