ابهام آینده
زندگی در شرایط نااطمینانی چه عواقبی دارد؟
این روزها با هرکس که مواجه میشویم بلافاصله میپرسد آینده چه میشود؟ به کدام سو میرویم؟ وضع دلار چه میشود؟ اقتصاد به کدامسو میرود؟ آنها که دستی در اقتصاد دارند، هر روز در کوچه و خیابان با پرسشهای زیادی از این دست مواجه میشوند اما واقعیت این است که هیچکس پاسخ این سوالها را نمیداند. حتی سیاستمداران کهنهکار و مدیران باسابقه دولتی هم پاسخ درستی برای این پرسشها ندارند. در مقطعی قرار داریم که فضای کشور مملو از «نااطمینانی» است. نااطمینانی یعنی اینکه من بهعنوان عضوی از این جامعه به هر دلیلی نتوانم آینده را پیشبینی کنم. در جوامع، انواع مختلفی از نااطمینانی میتواند وجود داشته باشد که بسته به کیفیت حکمرانی تعدادشان متفاوت است. در جوامعی که گرفتار مشکلات حاد سیاسی هستند، نااطمینانی سیاسی آزاردهنده است. مثلاً اگر شما در عراق زندگی کنید از نااطمینانی سیاسی رنج خواهید برد چون امکان پیشبینی معادلات قدرت را ندارید. یا در جوامعی که در معرض جنگ و تروریسم قرار دارند، چشمانداز آینده مخدوش است و مردم حتی نسبت به جان و مال خود اطمینان ندارند. مثلاً اگر شما در افغانستان یا سوریه زندگی کنید همواره با این احتمال که ممکن است در یک بمبگذاری آسیب ببینید یا با حمله تروریستی مواجه شوید بسیار زیاد خواهد بود. گونههای مختلف نااطمینانی در اقتصاد نیز وجود دارد. مثلاً نااطمینانی نسبت به سیاستگذاری اقتصادی باعث کاهش فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری میشود. وقتی اقتصاد به شرایط نااطمینانی میرسد، عمق دید فعال اقتصادی کاهش پیدا میکند و تصمیمگیری در بنگاههای اقتصادی دشوار میشود. مثلاً نااطمینانی مرتبط با تورم، نرخ ارز، نرخ سود بانکی و دیگر متغیرهای این حوزه میتواند آثار زیانباری به دنبال داشته باشد. در حال حاضر آنچه در جامعه، سیاست و اقتصاد ما میگذرد ناشی از نااطمینانی و نگرانی مردم نسبت به آینده است. آیا کسی میداند آینده چه میشود؟