حضور غایب
علی شریعتی چگونه ایدهآلهای اقتصادی انقلابیون را تحت تاثیر قرار داد؟
فاطمه شیرزادی: 29 خرداد چهل و سومین سالروز درگذشت علی شریعتی است. طرفدارانش مرگ ناگهانی او را که در سال 1356 در انگلستان رخ داد، مشکوک دانستند، پیرامون آن گمانها و افسانهها ساختند و با پیروزی انقلاب اسلامی به او «معلم شهید» و «معلم انقلاب» لقب دادند. این القاب در نظام تازه استقراریافته دوام چندانی نیافت، اما تاثیر شریعتی بر روند تحولات انقلاب و پس از انقلاب از تاثیر یک «معلم» بسیار فراتر رفت. افکار او در ذهن بسیاری از انقلابیهای جوان حک شده بود و تحولاتی که پس از درگذشت شریعتی بهسرعت رقم میخورد، به دست همین انقلابیهای متاثر از او شکل و جهت میگرفت. این تاثیرات در تصمیمات انقلابی و حتی تدوین قانون اساسی جلوهگر شد و تا امروز ادامه پیدا کرد؛ هنوز هم کم نیستند نوجوانان و جوانانی که در دانشگاهها و انتخابات، مطالبات خود را بر اساس افکار او مطرح و دنبال میکنند. جوانان انقلابی دیروز هم که سیاستپیشگان امروزند، هنوز میکوشند بدون نام بردن از شریعتی، با ایدهآلهای او رای جوانان را جذب کنند، اما ایدهآل شریعتی چه بود؟
از علی شریعتی بهعنوان یکی از پرچمداران «سوسیالیسم دینی» نام برده میشود. او در آثار خود با شمشیری «از رو بسته»، به جنگ نظام بازار یا سرمایهداری میرفت. کتاب «ابوذر» او که در واقع ترجمهای از «ابوذر خداپرست سوسیالیست»، نوشته «عبدالحمید جوده السحار» بود و شریعتی مطالبی به آن افزوده بود، نخستین تلاشهای او در رد نظام سرمایهداری است. او در بخشی از این کتاب، مفهوم «کنز» (انباشتن گنج) را که در اسلام بهشدت تقبیح شده، با مفهوم سرمایهداری خلط میکند و در بخشی دیگر با نقل حدیث نبوی «الناس مسلطون علی اموالهم» از آن معنای تسلط «جامعه» بر داراییها و ثروتها را برداشت میکند و نظر قاطبه علما در مورد این روایت را، تحریف تاریخی دین جهت «توجیه مالکیت به لحاظ دینی» و «تقدیس مالکیت خصوصی» تفسیر میکند.
در «جهتگیری طبقاتی اسلام» شریعتی از انقلابیون آینده میپرسد: «سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبری یک جامعه را به دست گرفتید تا یک جامعه بیطبقه انقلابی بر اساس این جهانبینی و این ایدئولوژی بیافرینید... با سرمایهداران چگونه رفتار میکنید؟ آیا سرمایهداران رباخوار، متقلب، وابسته به استعمار، فاسد و مال مردمخور را به دست عدالت انقلابی میسپارید اما سرمایهدارانی را که ربا نمیخورند، تقلب نمیکنند، ملیاند، صالحاند، مسلمان نمازخوان وجوهاتبدهاند و مال کسی را نهتنها نخوردهاند که خیرات و مبرات و حسنات هم کردهاند، نگاه میدارید و تشویق و تایید و تقویت میکنید؟ طبقه کارگر را... حفظ میکنید و تنها میکوشید که هر چه بیشتر از خدمات رفاهی و بهداشتی و مُزد بیشتر برخوردار شوند، یا آنها را از زندان طبقاتی خود رها میکنید؟» سوالاتی که با استفهام انکاری خود، عملاً مصادره اموال همه صاحبان ثروت را تجویز میکند. شاگردان باواسطه و بیواسطه شریعتی به فاصله کمی پس از درگذشت «معلم شهید»، نسخههای او را پیچیدند و برای برپایی نظام اقتصادی مطلوبش از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.