شناسه خبر : 24218 لینک کوتاه

دو گزینه پیش روی ایران

بررسی استراتژی جدید دونالد ترامپ در قبال برجام در گفت‌وگو با علی واعظ

علی واعظ می‌گوید: دولتمردان ایران باید چه در عرصه دیپلماسی عمومی و چه در سطوح بالاتر حربه‌های واشنگتن علیه ایران را در نظر بگیرند و از اینکه به یک‌باره افکار عمومی جهان به ضرر ایرانیان شود جلوگیری کنند.

دو گزینه پیش روی ایران

اعلام استراتژی جدید واشنگتن در قبال تهران، برجام را وارد فاز جدیدی کرده است. دونالد ترامپ سرانجام پس از 9 ماه گواهی پایبندی ایران به برجام را تایید نکرد تا نشان دهد در مسیر تقابل با تهران و از میان برداشتن برجام برخلاف آنچه تصور می‌شد، عزمی جدی دارد و با وجود اینکه متحدانش او را در این مسیر همراهی نمی‌کنند اما در کنار اسرائیل و عربستان به دنبال تقابل با نظام جمهوری اسلامی ایران است. اعلام عدم پایبندی ایران به تعهداتش در این توافق هسته‌ای اگرچه به‌تنهایی نقض برجام محسوب نمی‌شود اما علی واعظ روزنامه‌نگار و تحلیلگر ارشد گروه بین‌المللی بحران در امور ایران در واشنگتن بر این باور است که این موضوع می‌تواند دروازه‌های لغو برجام را بگشاید و در نهایت منجر به مرگ این توافق هسته‌ای شود. روندی که واعظ معتقد است با خویشتنداری و شکیبایی ایران می‌تواند باعث شود تهران در دام کاخ سفید نیفتد و مانع از جوسازی و تغییر مواضع افکار عمومی جهان به ضرر ایران شود. واعظ معتقد است در هرصورت همچنان سایه ناامنی بر سر برجام حس می‌شود و هدف اصلی واشنگتن از این اقدامات نیز ایجاد حس عدم اطمینان و اعتماد درباره آینده برجام و عقب راندن و ممانعت از سرمایه‌گذاری غربی‌ها در ایران است که به نوعی قدم گذاشتن در مسیر تقابل با ایران است.

♦♦♦

‌ تحلیل شما از اعلام استراتژی جدید ترامپ در قبال ایران و برجام چیست؟

از ابتدای کار حتی از دوران تبلیغات انتخاباتی نیز مشخص بود که آقای ترامپ به دنبال یک سیاست فشار و مقابله در قبال ایران است، یعنی سیاست تمام تقابلی و تحت فشار قرار دادن تهران برای رسیدن به اهدافش. من فکر می‌کنم دولت ترامپ خیلی زود به این نتیجه رسید که برجام بر سر راه این سیاست قرار دارد و به نوعی مانعی در برابر واشنگتن برای اجرای سیاست‌هایش در قبال ایران است. به این معنا که سیاستی که بخواهد در عین حال که با نقش ایران در منطقه به طور کامل مقابله می‌کند، برجام را حفظ کند از یک تناقض داخلی بر‌خوردار است و بنابراین عملی نخواهد بود. در عین حال به علت اینکه ترامپ خود را در مقابل یک عمل انجام‌شده قرار داده بود و با بد خواندن برجام و اینکه این توافق مایه شرمساری آمریکاست وعده مقابله با این توافق بین‌المللی را داده بود، به نوعی خود را در شرایطی قرار داد که نتوانست پس از چندبار تایید پایبندی ایران به برجام، گواهی عدم پایبندی تهران را تایید کند و آن را برخلاف منافع امنیت ملی آمریکا بداند. در عین حال دولت آمریکا از همان ابتدای کار به این نتیجه رسیده بود که اگر به طور یک‌جانبه برجام را نقض کند و به نقض فاحش برجام دست بزند منجر به منزوی کردن خود خواهد شد چراکه برجام یک توافق چندجانبه است و در نتیجه امکان اینکه بتواند به طور جدی به ایران فشار وارد کند را از دست می‌دهد، به دلیل اینکه جامعه جهانی با آمریکا در این زمینه همکاری نخواهد کرد.

9 ماه طول کشید تا دولت ترامپ توانست برای اینکه تناقضات داخلی خود را در اهدافش از بین ببرد راه‌حلی پیدا کند و این راه‌حل این بود که گواهی پایبندی ایران به برجام را صادر نکند، نه بر اساس اینکه ایران از تعهداتش پیروی نکرده بلکه بر این اساس که رفع تحریم‌ها هم‌طراز و هم‌پیمان اقدامات متقابل کشورهای 1+5 در قبال ایران نیست. همان‌طور که ترامپ در ابتدای کار گفته بود برجام توافق بدی است الان هم معتقد است که رفع تحریم‌ها بیشتر از آن چیزی که باید به ایران امتیاز داده، بنابراین هزینه این توافق از سودش برای آمریکا بیشتر است.

اکنون عدم صدور گواهی پایبندی ایران به برجام به خودی خود لغو این توافق هسته‌ای محسوب نمی‌شود، این موضوع برجام را از بین نمی‌برد ولی یک دروازه است که از مسیر آن دولت ترامپ می‌تواند هم فشار علیه ایران به شیوه فشارهای اقتصادی با هدف اعمال تحریم‌های بیشتر را در پیش بگیرد، و هم متحدان آمریکا را برای اینکه به ایران فشار بیشتری وارد کنند تا وارد مذاکره مجدد در زمینه برجام شود، تحت فشار قرار دهد. به نظر می‌آید هدف نهایی هم این است که شرایط را به گونه‌ای پیش ببرند که ایران تصمیم به خروج از برجام بگیرد و در این بازی اتهام بین‌المللی این ایران باشد که بازنده شود.

‌ از نگاه شما این استراتژی اخیر ترامپ یعنی تصمیم خود را درباره برجام گرفته است یا در حال بلوف زدن است یا...

از ابتدا خوش‌بینی‌های بیش از حدی درباره برجام بود و خیلی‌ها بر این باور بودند که چون ترامپ اعتقادات راسخی ندارد بنابراین دکترین خاصی را دنبال نمی‌کند، به همین دلیل راحت می‌شود با او به مذاکره نشست و چون ظرافت کلینتون را ندارد بنابراین نمی‌تواند جامعه جهانی را علیه ایران بسیج کند و عده‌ای خوش‌بینانه فکر می‌کردند وی امکان ضربه زدن جدی به برجام را ندارد. اکنون نیز تصور این موضوع که ترامپ دیگر تلاش جدی برای ضربه زدن به برجام صورت نمی‌دهد و بیش از این اقدام دیگری انجام نمی‌دهد نیز فکر ساده‌انگارانه‌ای است.

نیروهایی در واشنگتن برای لغو برجام حضور دارند که اغلب بسیار قدرتمند و یکپارچه عمل می‌کنند و تلاش می‌کنند، چه نیروهایی که در کنگره هستند و از ابتدا مخالف برجام بودند و اکنون نیز برای لغو این توافق و از بین بردنش تلاش می‌کنند و چه لابی شخصی یا نهادی عربستان و اسرائیل و امارات متحده در آمریکا که به‌شدت به دنبال وارد کردن ضربه جدی به ایران هستند و برجام را سد راه خود می‌بینند، من گمانم این است که در گام اول برجام را بی‌ثبات خواهند کرد. ترامپ در 60 روز آینده در انتظار این خواهد بود که ببیند کنگره چه تصمیمی در قبال برجام خواهد گرفت، اگر کنگره در این 60روز یا بیشتر تصمیم نابجایی بگیرد و بخواهد بخشی از مفاد برجام را به صورت یک‌جانبه تغییر دهد که در این صورت نقض جدی توافق محسوب می‌شود چراکه به صورت یک‌جانبه در یک توافق چندجانبه دست برده است و اگر کنگره چنین کاری نکند، در سال 2018 که ترامپ بار دیگر باید اجرای برجام را تایید کند بازهم سایه ناامنی بر سر برجام به وجود خواهد آمد که آیا ترامپ بار دیگر تایید خواهد کرد یا نه؛ این در شرایطی است که محیط پیرامونی این توافق نیز دچار تغییر زیادی نشود، اگر در ماه‌های آتی بر سر داعش در منطقه درگیری‌های مستقیم یا غیرمستقیم میان ایران و آمریکا یا متحدانش رخ دهد می‌تواند روند تحولات را تسریع یا برجام را متزلزل‌تر کند.

از سوی دیگر، باید در نظر گرفت که دولت ترامپ در سیاست تقابلی تمام‌جانبه در برابر ایران قرار دارد و به دنبال آن است که تهران را به‌شدت تحت فشار قرار دهد و در این مسیر متوقف نمی‌شود و تمام تلاش خود را برای از بین بردن برجام خواهد کرد، با این حال نقش بازیگران دیگر را نمی‌توان نادیده گرفت؛ نقش اتحادیه اروپا، فرانسه، انگلیس، چین و روسیه نیز در این زمینه تعیین‌کننده است و اینکه این کشورها چگونه نقش خود را بازی می‌کنند نیز در تعیین سرنوشت برجام مهم است.

‌ از نظر حقوقی تغییر برجام در کنگره آمریکا امکان‌پذیر است؟

کنگره می‌تواند قوانین داخلی وضع کند و نه‌تنها دولت ترامپ بلکه دیگر دولت‌های آمریکا را نیز موظف به اجرای آن کند و جدای از اینکه برجام چه قوانینی دارد و شورای امنیت چه چارچوب‌هایی در قبال این توافق تصویب کرده است، می‌تواند با وضع قوانینی آنها را برای دولت‌ آمریکا لازم‌الاجرا کند چراکه در آمریکا قانون ملی مهم‌تر هست و حرف اول را می‌زند.

من متن لایحه ضد‌ایرانی درباره برجام را که از سوی سناتور کروکر رئیس کمیسیون سیاست خارجی سنا و سناتور تام کاتن که یکی از تندروترین سناتورهای ضدایرانی جمهوریخواه در کنگره آمریکاست مطالعه کرده‌ام، لایحه‌ای که شامل بازگشت خودکار تحریم‌های یک‌جانبه آمریکاست، آن هم در شرایطی که ایران از هرگونه محدودیت‌هایی که برای این کشور در برجام لحاظ شده است و دارای زمان‌بندی مشخصی هستند خارج شود، به این معنا که تمام محدودیت‌های برجام ابدی می‌شوند و در عین حال تمام آزمایش‌های موشکی حتی آزمایش‌های موشکی ماهواره‌بر و هرگونه تحقیق و توسعه در برنامه توسعه هسته‌ای ایران نیز مشمول بازگشت خودکار تحریم‌ها می‌شوند؛ بر همین اساس، این لایحه فرمولی برای از بین بردن برجام است و اگر همین امروز این قانون عملی شود و تحریم‌ها علیه ایران بازگردند، نقض برجام صورت گرفته است و ایران دیگر انگیزه‌ای برای ماندن در برجام ندارد.

این لایحه اگر از لحاظ حقوقی رای بیاورد لازم‌الاجراست و به مرگ برجام منتهی خواهد شد. از سوی دیگر مشخص نیست حزب جمهوریخواه رای کافی برای تصویب این طرح داشته باشد یا نه. در ابتدای کار، زمانی که برجام به امضا رسید قانون نظارت بر برجام در کنگره به تصویب رسید، روند تسریع‌شونده‌ای برای بازگرداندن تحریم‌ها در صورت تخطی ایران از تعهداتش که برای تصویب این طرح به رای اکثریت نسبی در سنای کنگره نیاز بود. بر این اساس به 51 رای نیاز بود و سناتورهای جمهوریخواه 52 رای دارند و معاون رئیس‌جمهور یک رای دارد، اگر قرار بود بر این اساس روندی انجام شود احتمال تصویب آن بود اما اینکه کنگره بخواهد خود برجام را تغییر دهد روند معمولی باید طی شود. روند معمولی در سنا نیز نیازمند 61 رای است و مشخص نیست با توجه به اینکه دموکرات‌ها تمایلی به همراهی با جمهوریخواهان در این زمینه ندارند این لایحه تصویب شود. از سوی دیگر ترامپ نیز در سخنرانی خود تاکید کرد که اگر کنگره موفق نشود اشکالات برجام را برطرف کند در این صورت من خودم برجام را لغو می‌کنم. در هرصورت همچنان سایه ناامنی بر سر برجام حس می‌شود و هدف اصلی واشنگتن از این اقدامات نیز ایجاد حس عدم اطمینان و اعتماد درباره آینده برجام و عقب راندن و ممانعت از سرمایه‌گذاری غربی‌ها در ایران است که به نوعی قدم گذاشتن در مسیر تقابل با ایران است.

‌ تاثیر دیگر اعضای گروه 1+5 بر روند حفظ برجام به چه صورت است؟

اروپا نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. چین و روسیه از آمریکا قطع به یقین حمایت نخواهند کرد. به دلیل اینکه آمریکا سیاست‌هایی را در قبال این دو کشور در پیش گرفته است که منجر به ایجاد نارضایتی در این کشورها شده است. فکر نمی‌کنم آنها از آمریکا در این زمینه حمایتی داشته باشند. بنابراین رقابت اصلی بین ایران و آمریکا بر سر اروپاست و تا الان نیز حمایت اروپا از ایران بوده و شاهد آن بودیم که کشورهای اروپایی حمایت لفظی بسیار شدیدی از ایران داشتند و عنوان کردند که ایران تا زمانی که به برجام پایبند باشد برجام نیز برقرار است.

اروپا چند کارت در دست دارد که می‌تواند با آنها بازی کند؛ یکی کارت سیاسی و از طریق فشار وارد کردن بر کنگره به این صورت که از تصویب لوایح مشکل‌ساز در کنگره جلوگیری کند یا فشار به دولت آمریکا برای عدم خروح از برجام. از سوی دیگر از طریق اهرم‌های سیاسی نیز می‌تواند برای نگه داشتن آمریکا در برجام تلاش کند. اما خب شاهد آن بودیم که با دولت ترامپ اهرم‌های سیاسی چندان اثرگذار نیست و این موضوع در مورد ترامپ چندان جوابگو نیست چراکه شاهد بودیم ترامپ از قرارداد اقلیمی پاریس خارج شد و بنابراین معلوم نیست این موضوع بتواند موثر باشد. مساله بعد اهرم حقوقی است، کشورهای اروپایی گروه 1+5 می‌توانند از طریق قوانین خود اعلام کنند که از شرکت‌های اروپایی در قبال تحریم‌های آمریکا حمایت می‌کنند، این حمایت می‌تواند ریسک شرکت‌های اروپایی را در مورد تعامل با ایران تغییر دهد.

از سوی دیگر ادامه این روند به رفتار ایران همبستگی دارد و اگر ایران به ازسرگیری برنامه هسته‌ای‌اش دست بزند اروپا نمی‌تواند چندان در زمین ایران بازی کند و از لحاظ سیاسی از تهران حمایت کند.

تهران در منطقه نیز باید دست به اقداماتی بزند که از دامنه تنش‌ها کاسته شود وگرنه اروپا هم مجبور می‌شود با آمریکا همکاری کند و در زمینه منطقه‌ای به آمریکا امتیازهایی بدهد، تهران باید ابتکار عمل را به دست بگیرد و علاوه بر مقابله با داعش اقدامات سازنده دیگری را نیز در منطقه در پیش بگیرد، بنابراین می‌شود از این موضوع استفاده کرد تا فشار آمریکا علیه ایران در منطقه را تا اندازه زیادی خنثی کرد.

‌ در صورت تصویب این قانون در کنگره کدام تحریم‌ها علیه ایران باز می‌گردند؟

فقط تحریم‌های هسته‌ای که تاکنون در نتیجه برجام تعلیق شده بودند، برمی‌گردند.

‌ واکنش ایران به استراتژی جدید ترامپ و احتمال اقدام کنگره چه باید باشد؟

فکر می‌کنم اگر این قانون تصویب شود ایران دو گزینه پیش روی خود دارد، یکی اینکه مقابله به مثل کند و قانون مشابهی را طراحی کند، به این شیوه که به طور مثال، اگر آمریکا دسترسی به دلار را محدود کند تهران نیز سانتریفیوژهای خود را افزایش می‌دهد که در این صورت ایران در دام طرف مقابل افتاده است، بنابراین راه‌حل بهتر این است که ایران مقابله به مثل نکند و با شکیبایی اجازه بدهد که آمریکا خودش را در چشم جامعه بین‌المللی منزوی کند و با پایبندی به تعهداتش بین آمریکا و دیگر اعضایش شکاف ایجاد کند و از این طریق حتی اگر تحریم‌های یک‌جانبه از سوی آمریکا علیه ایران بازگشتند تهران بتواند آنها را خنثی کند؛ در نتیجه بهترین گزینه پیش‌روی ایران گزینه شکیبایی است.

‌ تنش میان ایران و آمریکا به گزینه نظامی می‌رسد؟

در دولت آمریکا کسانی هستند که حتی جزو عقلای دولت محسوب می‌شوند مثل وزیر دفاع ژنرال متیس که معتقد هستند باید به ایران به دلیل اقداماتش در منطقه درس داده شود و از درگیری نظامی محدود علیه ایران که در نتیجه آن بازدارندگی به همراه داشته باشد استقبال می‌کنند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که اصطکاک بین دو طرف زیاد است و این موضوع پیامدهای خیلی زیادی دارد و در عین حال نباید فراموش کرد که در گذشته از حربه‌هایی علیه ایران استفاده می‌کردند، موضوعاتی چون نسبت دادن عملیات‌های تروریستی به ایران، موضوعی که می‌تواند کفه ترازو را به ضرر ایران سنگین کند. اینها سناریوهایی هستند که دولتمردان ایران باید چه در عرصه دیپلماسی عمومی و چه در سطوح بالاتر در نظر بگیرند و از اینکه به یک‌باره افکار عمومی جهان علیه ایرانیان شود جلوگیری کنند. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها