هجوم خشکی
تغییر اقلیم چه تهدیدهایی برای کشاورزی ایران دارد؟
تغییر اقلیم عبارت است از تغییر بلندمدت در شرایط آبوهوایی (تغییر در دما، بارش، باد و دیگر شاخصها). این پدیده میتواند تغییر در میانگین شرایط آبوهوایی و در نوسانات (از جمله در وقایع حدی) را دربر گیرد. در متون هیات بینالدول تغییر اقلیم اشاره شده است که این پدیده میتواند به عنوان تغییر در میانگین یا نوسانات ویژگیهای اقلیمی برای یک دوره طولانی (چند دهه یا بیشتر) تعریف شود و علت آن ممکن است ناهنجاریهای طبیعی یا فعالیتهای انسانی باشد. عوامل ایجادکننده تغییر اقلیم را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ آن دسته که به فرآیندهای طبیعی مرتبط هستند و موجب نوسانات طبیعی اقلیم میشوند و دسته دیگر که از فعالیتهای انسانی منشأ میگیرند. هیات بینالدول تغییر اقلیم در گزارشهای ارزیابی دورهای خود که با استفاده از الگوهایی علمی و قابل استناد تهیه میشوند، وضعیت تغییرات بارش و دمای کشورهای مختلف را در بازههای زمانی و سناریوهای مختلف خوشبینانه تا بدبینانهتر ارائه میکنند. در خوشبینانهترین سناریو (RCP2.6) بارش در پهنه کشورمان تغییرات قابل ملاحظهای نخواهد داشت. در عین حالی که در این سناریو بارش، تغییرات قابل ملاحظهای ندارد ولی به دلیل افزایش دمای رخداده، تنش آبی تداوم خواهد داشت. نکات بارز در چشمانداز بارش کشور تا افق 2100 میلادی را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
1- کاهش بارش در غرب ایران، سوریه، ترکیه و عراق، بهخصوص در محدوده دریای مدیترانه مشهود است. کاهش بارش در ترکیه میتواند موجب کاهش جریان آب در این کشور و تغذیه ناکافی رودخانههای دجله و فرات و جلگههای تحت پوشش آنها در بینالنهرین شود. از آنجا که مناطق یادشده از منابع عمده خیزش گردوغبار هستند، چنین شرایطی موجب افزایش رخداد این پدیده در ایران و غرب آسیا میشود.
2- در کشورهای حاشیه خلیجفارس، دریای عمان و شمال اقیانوس هند، بارش افزایش قابل ملاحظهای داشته و دامنه افزایش بارش در برخی سناریوها و دههها تا مناطق جنوبی کشور نیز گسترش خواهد یافت.
3- بارش در نواحی غرب، مرکز و شرق کشور کاهش مییابد. همانطور که در شکل دیده میشود بیشترین کاهش بارش کشور در دو دهه پایانی قرن حاضر (2100-2081) و تحت سناریوی RCP8.5 رخ خواهد داد. اما در کشورهای همسایه، بیشترین کاهش بارش در ترکیه، عراق، سوریه و افغانستان رخ میدهد.
تغییرات دمای کشور در دوره آتی
میانگین دمای کشور با بهکارگیری تمامی الگوها، سناریوها و شرایط مرزی برای چهار دوره 20ساله از 2021 تا 2100 در شکل 2 نشان داده شده است. بیشترین افزایش دما در پهنه کشورمان در دهه 2090 و به ترتیب به مقدار 3 /1، 6 /2، 1 /3 و 2 /5 درجه سانتیگراد در سناریوهای RCP6.0، RCP4.5، RCP2.6 و RCP8.5 در مقایسه با میانگین دمای دوره پایه 2005-1986 رخ میدهد. از نظر موقعیت جغرافیایی کمترین افزایش دما در مناطق ساحلی همجوار پهنههای آبی دریای خزر، خلیجفارس، دریای عمان و بیشترین افزایش در مناطق مرکزی و استانهای واقع بر رشتهکوه زاگرس رخ میدهد. بهطور کل، آب قابل دسترس در سطح کشور تحت تمامی سناریوهای RCP کاهش خواهند یافت. بر اساس آخرین گزارشهای موجود در سطح کشور، اثرات تغییر اقلیم بر بخشهای مختلف به قرار ذیل استنتاج میشود:
کاهش سرانه ذخایر آبی کشور تا حدود 1300 مترمکعب به ازای هر نفر و همچنین افزایش تعداد روزهای خشک در اکثر نقاط کشور
اتلاف منابع آبی معادل 13 میلیارد مترمکعب با افزایش دما تا یک درجه سانتیگراد به صورت تبخیر و تهدید منابع روباز کشور از این طریق
تغییر رژیم کمی و کیفی منابع آب سطح و ذخایر برف و یخچال کشور به صورت افزایش روانآب در زمستان و کاهش آن در بهار
کنوانسیون تغییر اقلیم از کشورهای متعهد از جمله ایران خواسته است که برنامه سازگاری خود را تدوین کنند. راهبردهای سازگاری در بخش کشاورزی عبارتاند از:
انجام راهبردهای مدیریتی خاک مانند خاکورزی حفاظتی، مدیریت پایدار حاصلخیزی خاک و کنترل شوری
انجام راهبردهای مدیریتی آب مانند کاهش تلفات آب کشاورزی توسط روشهای آبیاری نوین (آبیاری تحت فشار)، بهرهبرداری از آبهای نامتعارف، برآورد نیاز آبی دقیق گیاهان زراعی تحت شرایط تغییر اقلیم
انجام راهبردهای مدیریتی بذر و نهال مانند اصلاح ژنتیکی بذرها، تغییر زمان کاشت محصولات زراعی متناسب با شرایط اقلیمی آینده
تمرکز بر کاهش یا کنترل آفات، بیماریها و علفهای هرزی که تحت شرایط تغییر اقلیم افزایش مییابند.
تغییر سیستم کشاورزی به کشاورزی هوشمند اقلیمی
بهکارگیری سیستمهای نوین کشاورزی مانند آگروفارستری، سیستمهای تلفیقی تولید، شورورزی، کشاورزی ارگانیک، کشت در محیطهای کنترلشده مانند گلخانهها
سیستم یکپارچه مدیریت محصولات کشاورزی
افزایش سطح زیرکشت محصولات گلخانهای
مدیریت و کاهش ریسک خطرات کشاورزی تحت شرایط تغییر اقلیم
بیشک تهیه برنامههای راهبردی و برنامههای اقدام ضروری هستند اما شاهدیم که در نظام بوروکراتیک کشورمان بسیار زمانبر هستند و به دلایلی از جمله بیتوجهی یا کمتوجهی به مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم حتی برنامههایی که به ظاهر خوب تهیه شدهاند، فاقد ضمانت اجرایی هستند. از اینرو لازم است مسوولان دستگاههای مختلف، برنامهای منسجم و فراگیر با حضور تمامی دستاندرکاران از جمله کشاورزان برای هر منطقه تهیه و اجرا کنند.
برای این کار میتوان از شمال کشور شروع کرد. اگرچه استانهای شمالی نسبت به سایر استانها از میزان نزولات جوی بالاتری برخوردارند اما آیا میتوان همواره به تولید محصولات پرآببر با همین شیوههای مرسوم پرداخت؟ شاید کمتری روزی باشد که متن یا خبری از کنشگران محیط زیست دیده نشود که از بیابانی شدن استان مازندران سخن به میان میآورند.