شناسه خبر : 42881 لینک کوتاه

همه بازنده‌ایم

ریشه حمله به شبکه‌های نمایش خانگی چیست؟

 

 علیرضا مجمع / روزنامه‌نگار

عمق ریشه حمله به پلت‌فرم نمایش خانگی در فرهنگ است. ما در بعد فرهنگ رسانه‌ای که شبکه نمایش خانگی نیز مرتبط با همین فضاست به شدت و از جهات مختلف دچار مشکل هستیم. یکی از زوایای این مشکل بحث «ممیزی» است. در فضای تلویزیون در تمام این سال‌ها با ممیزی سفت‌و‌سخت و بدون پشت منطقی مواجه بودیم، این ممیزی به ساخت و نمایش آثاری منجر شد که برای مخاطب جذاب نبود و احتمالاً مخاطبان نمی‌فهمیدند که اصولاً برخی از ممیزی‌ها چرا اتفاق می‌افتد.

در همین زمان بود که پلت‌فرم‌های نمایش خانگی به میان مردم آمدند و با ممیزی‌های وحشتناکی که پیش از این در تلویزیون شاهد بودیم هم مواجه نبودند، در این میان کرونا هم سبب خیر شد تا در نهایت این پلت‌فرم‌ها جای خود را در منازل مخاطبان باز کنند. 

این اتفاق منجر به این شد که رقابتی میان پلت‌فرم‌های نمایش خانگی و یک پلت‌فرم حاکمیتی به نام تلویزیون به وجود آید، اما در همین شرایط هم احتمالاً باز پلت‌فرم‌های نمایش خانگی عقب‌تر از تلویزیونی بودند که مجانی در اختیار تماشاگران و مخاطبان در سراسر ایران قرار دارد. اما چه شد که پلت‌فرم‌های نمایش خانگی به‌رغم اینکه گستردگی‌شان در سراسر ایران از گستردگی تلویزیون کمتر است اقبال زیادی پیدا کردند؟

 ممیزی در نمایش خانگی

 موضوع اصلی همان بود که بحثش رفت، موضوع ممیزی در نمایش خانگی به شدت حساب‌شده‌تر و منطقی‌تر بود. این اختلاف باعث شد در برخی از برنامه‌های شبکه‌های نمایش خانگی مثل «ممیزی» با عنوان‌های مستقیمی در یک فضای ساده فرمی با این قضیه شوخی شود و البته که این شوخی‌ها در بیرون جنبه‌های حقیقی داشت.

در این میان برخی متوجه شدند که با گسترش پلت‌فرم‌های نمایش خانگی احتمالاً مخاطبشان را از دست خواهند داد و این اتفاقی نیست که به مذاق ساختار فرهنگی کشور در وزارت ارشاد، سازمان سینمایی، سازمان صدا‌و‌سیما و به طریقی فضای حاکمیتی خوش بیاید که یک پلت‌فرم حاکمیتی مجانی بازی را به پلت‌فرم‌های خصوصی که برای مردم رایگان هم نیست، ببازد.

به همین دلیل سنگ‌اندازی‌ها از همین زمان چه در فضای تولید و چه در فضای ارائه و نمایش آغاز شد. در ابتدا و در فضای تولید باعث شد که هزینه‌های پلت‌فرم‌ها بسیار بالا برود و اینها هزینه‌هایی بود که به بازیگران ستاره، کارگردان‌ها و... پرداخت می‌شد، نتیجه چه شد؟ وقتی به یک به اصطلاح سلبریتی رقم‌های بالای مالی پرداخت می‌کنی او را خیلی ساده در اختیار مخاطب قرار می‌دهی و افراد دیگر برای دیدن ستاره‌های سینمایی به سینما نمی‌روند چون همان ستاره را با فقط خرید هزینه اشتراک یک پلت‌فرم به اضافه بسیاری از برنامه‌های سرگرم‌کننده دیگر همراه با تمام خانواده و در و همسایه در صفحه کوچک تلویزیون می‌بینند. 

این ماجرا باعث شد هجمه‌ها از این جنبه هم ادامه پیدا کند تا اینکه این قضیه به ساترا که زیر نظر سازمان صدا‌و‌سیماست احاله داده شد. این بخش فرعی سازمان صدا و سیما احتمالاً به این ماجرا فکر کردند که اساساً نیازی نیست این پلت‌فرم‌ها به حیات خود ادامه دهند و با وضع یکسری سیاست‌ها قصد داشتند پلت‌فرم‌ها را از حیز انتفاع ساقط کنند اما تا به امروز موفق نبودند. اما چرا؟

به هر حال این پلت‌فرم‌ها سوای همه آسیب‌هایی که به گفته این دوستان ممکن است داشته باشند، خوبی‌هایی هم برای آنها دارند. مانند اینکه می‌توانند از شبکه نمایش خانگی به عنوان جایگزین در فضای فرهنگی و تولید سینمای ایران استفاده کنند، به این معنی که پلت‌فرم‌ها امنیت روانی برای بسیاری از کسانی به وجود می‌آورد که در خیلی از مواقع سال بیکار و اکثر آنها نیز عضو خانه سینما هستند و به این ترتیب آنها استرس بیکاری نخواهند داشت.

دشمن فرضی

اما پیرامون حملات سیاسی که به این پلت‌فرم‌ها می‌شود و برخی ادعا دارند که آنها در زمین دشمن بازی می‌کنند، باید گفت این افراد اساساً خبر ندارند با این نگاه‌ها خودشان در زمین دشمن‌هایی که اسم می‌برند بازی می‌کنند. قابل تصور نیست یک فضای فرهنگی که قرار است به عنوان سرگرمی برای مردم عمل کند به چه صورت می‌تواند در زمین دشمن بازی کند فارغ از اینکه دشمنی که از آن یاد می‌شود هم فرضی است و اگر به این افراد بگویی دشمن کجاست خودشان هم نمی‌دانند از چه موجودی صحبت می‌کنند. این اصطلاحات صرفاً لقلقه زبان است و فقط برای بستن پلت‌فرم‌ها از آن استفاده می‌کنند غافل از اینکه الان زمان بستن هیچ چیز نیست.

به مردم اجازه انتخاب دهیم

حدود دو ماه است که وضعیت اینترنت مملکت در یکی از بدترین احوالات تاریخ خود قرار دارد اما همچنان شاهد آن هستیم که خیلی از فیلم‌های کف خیابان در بستر اینترنتی که با محدودیت‌های شدید مواجه است در حال گسترش است. 

بنابراین نباید خودمان را درگیر این کنیم که فضاهای فرهنگی در زمین دشمن بازی می‌کنند. باید در فضای سرگرمی تولید خوب کنیم و در نهایت به مردم اجازه انتخاب دهیم. نمی‌توان به همه چیز از زاویه بستن نگاه کرد. نمی‌توانیم جامعه را راضی نگه داریم، اینترنت را می‌بندیم؛ نمی‌توانیم تولید خوب داشته باشیم، پلت‌فرم را می‌بندیم. 

حرکت در جهت بستن و محدودسازی غیرمنطقی و غیرعقلانی است. باید تولید خوب کرد و به مردم حق انتخاب داد. مردمی که بعد از انقلاب تحت تربیت و احاطه فرهنگی بودند که به وجود آمده و هر مسوولی که در این زمان کار کرد هم از هزاران فیلتر رد شد و کسب صلاحیت کرد، در نهایت این فرهنگی است که همین آدم‌ها به وجود آوردند. بستن پلت‌فرم‌های نمایش خانگی فقط مردم را به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای متمایل می‌کند در حالی که از زمانی که همین چند پلت‌فرم نصفه‌و‌نیمه شاخ‌شکسته در حال فعالیت هستند اقبال به ماهواره بسیار کم شده و حتی شبکه‌های ماهواره‌ای نیز به دلیل اقبالی که مردم داشتند تولیدات نمایش خانگی را سرقت و آنها را پخش می‌کنند.

در نهایت لازم به تاکید است که بحث اصلاً تایید خوب یا اثبات بد بودن محتوای شبکه نمایش خانگی نیست. موضوع این است که مردم از تولیدات شبکه نمایش خانگی استقبال می‌کنند و اصولاً تولیداتی می‌تواند ادامه حیات بدهد و به فصل دوم و سوم برسد که مخاطب داشته باشد و با این موضوع نباید برخوردی سلبی داشت. 

دراین پرونده بخوانید ...