کوره فقر
تغییر اقلیم با جامعه ایران چه خواهد کرد؟
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهمترین مسائل زیستمحیطی قرن 21 همواره مورد توجه بوده است. تغییرات اقلیم بر بخشهای مختلف اقتصادی مانند کشاورزی، جنگلداری، آب، صنعت، گردشگری، انرژی و حتی بازارهای مالی و بیمه اثر میگذارد؛ اما در این میان بخش کشاورزی وابستهترین بخش اقتصادی به اقلیم است و اقلیم تعیینکننده اصلی مکان، منابع، تولید و بهرهوری فعالیتهای کشاورزی است و انتظار میرود با ادامه روند فعلی گرمایش زمین، تولید در بیش از نیمی از زمینهای قابل کشت در 50 سال آینده محدود شود. از آنجا که کشاورزی فعالیتی اقتصادی است که هدف آن تولید غذا و در نتیجه امنیت غذایی حال و آینده است، تغییر اقلیم میتواند این امنیت را با مخاطره روبهرو سازد. سناریوهای موجود در مورد افزایش غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر، برآوردهای مختلفی را از تغییرات دما در آینده ارائه کردهاند. با وجودی که مقیاس زمانی برآورد در بروز اختلاف بین پیشبینیها موثر است، ولی مدلهای مختلف گردش عمومی افزایش دمای کره زمین برای سال 2060 میلادی را بین 2 تا 5 /3 درجه سانتیگراد برآورد کردهاند. همچنین موسسه بیندولتی تغییرات اقلیم پیشبینی میکند که اگر اوضاع جهان به همین صورت باقی بماند، متوسط درجه حرارت کره زمین در خلال قرن حاضر 1 /4 تا 5 /8 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت. تحقیقات نشان میدهند که پدیده تغییر اقلیم در عرضهای جغرافیایی که کشور ایران در آن واقع شده است، بیشترین آثار منفی را دارد؛ چراکه ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک جغرافیایی و نوار بیابانی، جزو مناطق کمباران با بارندگی سالانه 226 میلیمتر (یکسوم بارندگی جهان) و توزیع مکانی نامنظم بارش (بارش کمتر از 100 میلیمتر در 28 درصد کشور) طبقهبندی میشود. خشکسالیهایی که از نیمه دهه 1370 بر کشور سیطره افکنده، افزایش ملموس دما، کاهش نزولات جوی، کاهش روانآب رودخانهها، خشک شدن تالابهای کشور و در راس آن دریاچه ارومیه و کاهش سطح جنگلی کشور در ارتفاعات البرز و زاگرس از مصادیق آن هستند. تغییرات اقلیمی میتواند اثرات بسیار مهمی بر کشاورزی، گردشگری، رشد اقتصادی و فقر داشته باشد. اقلیم، عامل اصلی پرورش و تولید محصولات کشاورزی محسوب میشود. به همین دلیل، تغییر در گرمایش هوا، میزان بارش، میزان CO2 موجود در اتمسفر، افزایش سطح آب دریاها به خاطر افزایش و تشدید رویدادهای آب و هوایی، به صورت مستقیم بخش کشاورزی را تحت تاثیر قرار میدهد. بهطوری که میتوان گفت این متغیرهای اقلیمی، میزان بهرهدهی گیاهان، زمان برداشت محصول و میزان رویش گیاهان در مراتع را تغییر میدهند. تکرار دورههای خشکسالی یا بارشهای شدید، آسیبهای بخش کشاورزی را افزایش میدهند. به همین دلیل، تغییر و نوسان در میزان تولیدات کشاورزی، قیمت و هزینه تولیدات کشاورزی را افزایش میدهد. افزایش گرمایش هوا، تاثیر مستقیمی روی تبخیر منابع آبی دارد و بدین ترتیب باعث کاهش منابع آبی برای آبیاری میشود. همچنین، افزایش گرمایش هوا، بر مکانسیم زمانی بارش برف و باران تاثیر میگذارد و از اینرو با تغییر الگوی بارش برف و کاهش بارش برف در زمستان، تاثیر منفی روی منابع آبی مورد نیاز در تابستان (فصل کشاورزی) دارد. همچنین، افزایش سطح آب دریاها به خاطر تاثیر مستقیم تغییرات اقلیمی باعث میشود اراضی کشاورزی در نواحی ساحلی در معرض تهدید سیل و آبهای شور قرار گیرند. این وضعیت، در نواحی ساحلی باعث کاهش بهرهدهی اراضی کشاورزی میشود و همچنین به خاطر افزایش بلایای طبیعی به ویژه وقوع سیل و طوفانهای سهمگین، خاکهای مرغوب کشاورزی را در نواحی ساحلی در معرض فرسایش شدید قرار میدهد.
از منظر اثرات تغییرات اقلیمی بر گردشگری، بهعنوان نمونه میتوان به تاثیرپذیری و عملاً نابودی این فعالیت اقتصادی استراتژیک و حیاتی در ناحیه گردشگری دریاچه ارومیه در ایران اشاره کرد. دریاچه ارومیه، یعنی نگین فیروزهای آذربایجان پیش از این، از لحاظ گردشگری علاوه بر جذابیتهای بالای جغرافیایی-زیستی و توانمندیهای مختلف محیطی، به عنوان دومین دریاچه شور جهان و به ویژه به خاطر ویژگیهای آبدرمانی آن، از جذابیت و نقشآفرینی گردشگری بالایی برخوردار بود. چند دهه پیش، وقتی هنوز گردشگری داخلی در ایران به معنی واقعی شکل نگرفته بود (دوران فقر مطلق اقتصادی در ایران)، بازار گردشگری دریاچه ارومیه از رونق بالایی برخوردار بود و این سواحل فیروزهای، افراد بیشماری را از اقصی نقاط ایران و جهان برای استفاده از ویژگیهای آبدرمانی این دریاچه به سوی خود جذب میکردند. حتی، آبهای این دریاچه در آغاز فصل پاییز و بهار میزبان پرندگان مهاجر از اقصی نقاط جهان بودند که این موضوع خود جلوه دیگری از زیباییهای گردشگری دریاچه ارومیه بود. با وجود این، طی دو دهه گذشته تاثیرگذاری تغییرات اقلیمی در اکوسیستم حیاتی این دریاچه به قدری شدید و سریع بود (البته، در کنار اثرات تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت منابع آبی نیز در وقوع این بحران نقش مهمی ایفا میکند، به عبارتی فقدان انطباقپذیری با تغییرات اقلیمی) که در حال حاضر، در این ناحیه گردشگری، به جای نگین فیروزهای آذربایجان، کویر آذربایجان خودنمایی میکند و بازتابهای اقتصادی-اجتماعی این تغییر و تحول اقلیمی و محیطی را میتوان در مهاجرت و تخلیه بسیاری از روستاها و حتی شهرهای اطراف دریاچه در نتیجه مشکلات اقتصادی و محیطی مشاهده کرد. پیشبینیها نشان میدهد که تغییرات اقلیمی اثرات منفی بر اشتغال میتواند داشته باشد. با از بین رفتن فعالیتهای اقتصادی در نتیجه تغییرات اقلیمی، نیروی کار شاغل در آنها بیکار شده و در نتیجه مجبور به مهاجرت به مکانهای دیگر خواهند شد که این امر موجب به وجود آمدن پدیدههای اجتماعی، که در برخی موارد میتواند نگرانکننده هم باشد، میشود. در تمامی فرآیندهای تولید، نهادههای تولید به زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرینی (یا مدیریت) تقسیم میشوند. چنانچه از بعد سرمایه به این نهادهها یا عوامل تولید نگریسته شود، میتوان آنها را در قالب سرمایههای فیزیکی، انسانی و طبیعی نیز تقسیم کرد. تغییرات اقلیم باعث مستهلک شدن سرمایههای فیزیکی (از قبیل ساختمانهای مراکز تولیدی، ماشینآلات و...)، بیکار شدن سرمایههای انسانی و از بین رفتن سرمایههای طبیعی (برای مثال آب، جنگلها، مراتع و...) میشود. این موضوع نهتنها رشد اقتصادی را متاثر میکند، بلکه صحبت کردن از رشد و توسعه اقتصادی پایدار در این شرایط جایگاه خود را از دست میدهد. پیشبینی میشود اثرات تغییرات اقلیمی باعث کاهش رشد اقتصادی شود و قطعاً این موضوع روند ریشهکنی فقر را کند میکند، امنیت غذایی را کاهش و شکافهای فقر را افزایش میدهد و باعث شکلگیری فضاهای جدیدی از گرسنگی بهویژه در نواحی شهری میشود. از اینرو، انتظار میرود اثرات تغییرات اقلیمی فقر را در بیشتر کشورهای در حال توسعه افزایش دهد و به ظهور جوامع جدیدی از فقر در کشورهایی که با نابرابری فزایندهای مواجه هستند، منجر شود. برآوردهای اخیر نشان میدهند اگر تلاشهای مناسبی برای کاهش فقر صورت نگیرد، در نتیجه تغییرات اقلیمی حدود 720 میلیون نفر از سال 2030 تا سال 2050 به جمع فقرا افزوده خواهند شد. اگر تغییرات اقلیمی مورد توجه قرار نگیرند، در زمینه اثرات تغییرات اقلیمی در افزایش فقر هزینه انطباق نیز احتمالاً غیرقابل تحمل خواهد بود. حتی برآورد میشود اگر در کوتاهمدت درباره تغییرات اقلیمی سیاستهای توسعهای کافی بهکار گرفته نشوند و چاره مناسبی برای آسیبپذیری جوامع اندیشیده نشود، تا سال 2030 در نتیجه اثرات تغییرات اقلیمی 100 میلیون نفر دیگر به جمع کنونی فقرا افزوده خواهند شد. انتظار میرود تا سال 2030، کاهش بازدهی تولید در کشاورزی به افزایش قیمت مواد غذایی تا بیش از 12 درصد در کشورهای جنوب صحرای آفریقا منجر شود. این موضوع میتواند فشار را بر خانوارهای فقیر که 60 درصد از درآمدشان را صرف غذا میکنند، افزایش دهد. حتی، سوءتغذیه ناشی از این موضوع میتواند به کاهش شدید رشد جسمی افراد (مشکلات سلامتی) تا 23 درصد در آفریقا منجر شود.