ناداوری
آیا میتوان در زمان بحران، تصمیمهای اقتصادی مردم را از نظر اخلاقی قضاوت کرد؟
«افراد با داشتن عقل سلیم، بدون آنکه قصدی داشته باشند تصمیماتی اتخاذ میکنند که از نظر اخلاقی مناسب بوده و از آن نتایج مطلوب اجتماعی حاصل میشود.» این جمله فرانسیس هاچسون، استاد فلسفه اخلاق آدام اسمیت، میتواند مبنای قضاوت درباره تصمیمات اقتصادی افراد باشد. نظریات آدام اسمیت در سال 1776 میلادی که کتاب «ثروت ملل» را نوشت، با آرای فرانسیس هاچسون مطابق است.
فاطمه شیرزادی: «افراد با داشتن عقل سلیم، بدون آنکه قصدی داشته باشند تصمیماتی اتخاذ میکنند که از نظر اخلاقی مناسب بوده و از آن نتایج مطلوب اجتماعی حاصل میشود.» این جمله فرانسیس هاچسون، استاد فلسفه اخلاق آدام اسمیت، میتواند مبنای قضاوت درباره تصمیمات اقتصادی افراد باشد. نظریات آدام اسمیت در سال 1776 میلادی که کتاب «ثروت ملل» را نوشت، با آرای فرانسیس هاچسون مطابق است. اسمیت فیلسوفان اخلاق را به دو گروه نسبیگرایان و مطلقگرایان تقسیم کرد. مطلقگرایان امور را در چارچوب خوب و بد یا خیر و شر مینگریستند و عرف و زمانه را در قضاوتهای اخلاقی خود دخیل نمیکردند. این رویکرد را کانتی میگفتند. در مقابل آنها افرادی بودند که ریشه موازین اخلاقی را در سرشت انسانی نمیدانستند بلکه معتقد بودند این موازین از منافع فردی و روابط اجتماعی سرچشمه میگیرند. فایدهگرایان که مدتها جریان غالب فلسفه اخلاق را رهبری میکردند، نگرش نسبی به اخلاق را میپذیرفتند. اما اسمیت هیچکدام از این دو باور را نداشت. اسمیت نه کانتیها را قبول دارد و نه فایدهگرایان را. در باور اسمیت، حس خوددوستی از حس دیگردوستی جدا و بدان تقلیلپذیر نیست. بلکه برآورد این دو نیروست که حاصل رفتار فرد را نسبت به فرد دیگر یا اجتماع تعیین میکند.1 آرای آدام اسمیت اغلب هنگام ارزیابی تصمیمات اقتصادی افراد به یاد آورده میشود و مورد مراجعه قرار میگیرد به ویژه این استدلال مشهور او: «این از خیرخواهی قصاب و نانوا نیست که ما بر سر میز خود شام داریم، بلکه از علاقه آنها به نفع خودشان است. ما به انسانیت و نوعدوستی آنها متوسل نمیشویم، بلکه به نفعطلبی و سودجویی آنها مراجعه میکنیم. ما از نیازمندیهای خود با آنها صحبت نمیکنیم، بلکه از منافع آنها سخن میرانیم.» اما در شرایطی مثل اوضاع امروز اقتصاد ایران تا چه حد میتوان امیدوار بود که حاصل جمع نفعطلبی و سودجویی تکتک افراد منفعت دیگر افراد جامعه را تامین کند؟ هجوم مردم برای خرید طلا، ارز، حواله خودرو و حتی اخیراً رب گوجهفرنگی، روغن و پوشک بچه در جریان نوسانها و التهابات اخیر اقتصادی بارها مورد داوری قرار گرفته است. مسوولان علاقه دارند از خطاهای خود چشم بپوشند و بخش بزرگی از التهاب بازارها را ناشی از رفتار مردم جلوه دهند. بعضی رسانهها در این راه با مسوولان همراه هستند. برخی کاربران شبکههای اجتماعی نیز در این فضا با انتشار تصاویر صفهای خرید و قفسههای خالی فروشگاهها به قضاوت درباره تصمیمات اقتصادی مردم میپردازند. اما این قضاوتها بر مبنای ارزشها و اصول اخلاقی تا چه حد رواست؟ در شرایط امروز اقتصاد ایران هجوم مردم به سوی بازارهای مختلف در کوتاهمدت و بلندمدت چه تبعاتی برای اقتصاد به دنبال دارد؟ آیا میتوان از مردم انتظار داشت تبعات منفی تصمیمات اقتصادی خود بر برآیند کلی اقتصاد را در نظر بگیرند و حتی به نفع عموم، از نفع شخصی خود چشم بپوشند؟ گذشته از قضاوت اخلاقی، پیجویی نفع شخصی در شرایطی که نفع عمومی به مخاطره افتاده تا چه حد عقلانی و امکانپذیر است؟