نتیجه سهلانگاری
بررسی وضعیت زیستمحیطی منطقه عسلویه در گفتوگو با حسین دلشب
حسین دلشب میگوید: تاکنون نه استانداری و نه شهرداریها از محل خسارتهای دریافتی از صنایع که هر سال حدود 450 میلیارد تومان است، هیچ همکاری در راستای حل مسائل زیستمحیطی نداشتهاند و حتی برای ایجاد سیستمهای پایش آلودگی هوا هم به ما کمکی نکردهاند.
حسین دلشب، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان بوشهر، با تاکید بر ضرورت ارزیابیهای زیستمحیطی پیش از استقرار صنایع، با اشاره به نمونههایی از شکایت و پیگیری حقوقی علیه برخی واحدهای مستقر در جنوب استان بوشهر، اظهار میکند: متاسفانه بسیاری از واحدها فعالیت را شروع میکنند و بعد از پیگیریهای ما تازه میآیند مسائل زیستمحیطی را مدنظر قرار میدهند. او درباره وضعیت عسلویه میگوید: باید در مرحله مکان یابی و امکانسنجی در این منطقه با توجه به ظرفیت اکولوژیک منطقه مشخص میشد که چه تعداد واحد با چه حجمی میتوانند در این محدوده مستقر شوند با توجه به اینکه این محدوده دارای اکوسیستمهای حساس است و مناطقی است با عرض ساحلی کم که یک طرف آن کوه با ارتفاع خوب قرار گرفته و این دیواره کوهی ممکن است مانع پخش آلودگیها شود و باعث ماندگاری آلودگی در منطقه شود. دلشب با اشاره به اهمیت توسعه پایدار و توجه به سلامت انسان و محیط تاکید میکند که به عنوان یک مسوول وضعیت فعلی را قابل قبول نمیداند و آن را نتیجه سهلانگاری مسوولان وقت میداند.
♦♦♦
اخیراً اظهارنظرهای نگرانکنندهای درباره شیوع سرطان و بیماریهای تنفسی و پوستی بر اثر آلودگیهای زیستمحیطی در جنوب استان بوشهر مطرح شده است. آیا آماری از نرخ مشکلات ناشی از صنایع نفت و گاز مانند سرطان یا تولد کودکان ناقصالخلقه در عسلویه و اطراف آن در دست دارید؟
ما ارقام و اطلاعات دقیقی درباره این بیماریها در دست نداریم. این اطلاعات را باید از مراکز درمانی استان دریافت کنید. متولیان مراکز درمانی و پزشکی تاکنون اطلاعاتی درباره میزان بیماریها و احیاناً تغییرات آنها در اختیار ما نگذاشتهاند. در مساله آلودگی عسلویه خصوصاً آلودگی هوا بیشتر آلودگی هوای محیطی مدنظر است. شاید خیلی از واحدها به صورت موردی مشکل نداشته باشند، ولی وقتی اینها به صورت ترکیبی فعالیت میکنند، باعث آلودگی هوای محیطی میشوند. به هر حال باید در حین استقرار هر واحد صنعتی و همگام با توسعه واحد، مسائل زیستمحیطی آن هم همان جا حل شود و بعد واحد استقرار پیدا کند. یکی از موضوعاتی که ما امروز در عسلویه در حال پیگیری آن هستیم این است که در مجموع ضریب انتشار و میزان انتشار همه دودکشهای پالایشگاههای گاز و پتروشیمیها را محاسبه و سهم هر واحد را در آلودگی مشخص کنیم، بعداً میتوانیم مالیات کربن ببندیم و در راستای بهبود شرایط محیطی اقدامات حقوقی لازم را هم انجام دهیم. در حال حاضر به دنبال به نتیجه رساندن این موضوع هستیم همانطور که پیگیریهای ما درباره مساله پساب به این منجر شد که موضوع رفع آلودگی تصفیهخانهها از طریق وزیر نفت به شرکت نفت و گاز پارس ابلاغ شد و در حال حاضر بعضی واحدها دارند سیستمهای جدید نصب میکنند و پیشرفت فعالیتهای اجرایی واحدهای مختلف جهت حل مساله پسابها به ما گزارش میشود.
با توجه به مجاورت منطقه صنعتی پارس جنوبی با مراکز سکونتگاهی شهری و روستایی و اهمیت توجه ویژه به کاهش مخاطرات زیستمحیطی منطقه، لازم است مسوولان وزارت نفت به اجرای برنامههای مربوط به کاهش انتشار آلایندهها توجه ویژه داشته باشند. از جمله این برنامهها میتوان به مواردی مثل محاسبه ضریب انتشار آلایندهها جهت به دست آمدن موجودی انتشار کل منطقه و تعیین سهم هر واحد صنعتی از میزان انتشار آلایندهها و هدفگذاری در جهت کاهش آلایندهها اشاره کرد. مطالعات مربوط به تعیین ظرفیت اکولوژیک منطقه و مطالعات مربوط به رسوبگذاری تر و خشک آلایندهها در محیط نیز بسیار مهم است. در نهایت بعد از انجام همه این مطالعات ما میتوانیم مالیاتهای آلایندگی همچون مالیات کربن و مالیات دیاکسید گوگرد را تنظیم کنیم که اجرای آنها میتواند به جبران بخشی از این مسائل منجر شود.
آقای کلانتری گفته است استانداری 450 میلیاردتومانی را که صنایع بابت خسارت میپردازند، در شهرهای دیگر استان هزینه میکنند. خسارت مورد اشاره ایشان بر چه مبنایی محاسبه شده و با مالیاتهایی که شما اشاره کردید چه تفاوتی دارد؟
موضوع مورد اشاره من بحث جدیدی است و هدف از آن این است که ما بتوانیم به جبران خسارت آلودگیها در هوای محیط اقدام کنیم. خسارت مربوط به آلایندگی هر کدام از واحدها موضوع جداگانهای است؛ در واقع ما بر اساس دستورالعمل پایش زیستمحیطی این را محاسبه کردهایم که آلایندگی حاصل از فعالیت هر واحد چقدر بیشتر از استاندارد بوده و به چه نحو آلودگی ایجاد کرده است، ما فصول آلایندگی واحدها را استخراج کردهایم، نتیجه محاسبات را آوردهایم و در نهایت به سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کردهایم که از آنجا به امور مالیاتی اعلام شده و از واحدها عوارض آلایندگی گرفته میشود. با این حال گاهی برخی با بیاخلاقی سازمان محیط زیست را به بیتوجهی به آلایندگی واحدها متهم میکنند. درحالیکه این خسارت 450 میلیاردتومانی که امسال و سالهای گذشته پرداخت شده بر اساس همین اعلام آلایندگی واحدهای صنعتی محاسبه و اخذ شده است. یکی از نمایندگان جنوب استان تهمت زده که محیط زیست آمده صنایع عسلویه را به عنوان صنعت سبز انتخاب کرده است، میخواهم این را عنوان کنم که این ادعا کذب محض است و ما در اداره کل حفاظت محیط زیست بوشهر و سازمان حفاظت محیط زیست به هیچوجه واحدهای عسلویه را به عنوان صنعت سبز انتخاب نکردهایم. با مراجعه به لیست صنایع سبز سالهای 93، 94، 95 و 96 میتوانید ببینید که استان بوشهر کمترین تعداد واحدهای صنعتی سبز را داشته است، واحدهایی هم که سبز شدهاند، از عسلویه نبودهاند، بلکه عمدتاً گاز شهری بودهاند که خدمات گازرسانی به روستاها و صنایع را انجام دادهاند که اینها از سوخت پاک استفاده کنند و آلودگی ایجاد نکنند ولی متاسفانه عدهای مسائل را به شکل دیگری مطرح میکنند. تمامی اسناد صنعت سبز و اسناد آلایندگی واحدها اینجا موجود است. مبلغ 450 میلیارد تومان عوارض که میگویند گرفته شده ناشی از این است که سازمان حفاظت محیط زیست این صنایع را در لیست عوارض آلایندگی قرار داده که این مبلغ الان مطرح میشود. مطمئن باشید اگر ما واحد یا منطقهای را مدنظر نداشتیم و سبز میکردیم این مبالغ به دست نمیآمد. دریافت این خسارتها نتیجه اقدامات مثبت ماست که بعضی مواقع دیگران نادیده میگیرند. ما این واحدها را جریمه کردهایم و بر اساس لیستی که دادهایم این مبلغ خسارت از آنها اخذ شده است. نکته دیگر این است که خسارات آلایندگی هر واحد باید در منطقه یا شهرستان محل فعالیت آن واحد هزینه شود. چنانچه آن آلودگی به مناطق دیگر سرایت کند، برای اینکه مشخص شود در مناطق دیگر چه وضعیتی ایجاد شده، کمیتهای تشکیل میشود که دبیر آن کمیته سازمان حفاظت محیط زیست است و به ریاست استاندار برگزار میشود. در آن کمیته بر اساس یک فرمول مشخص خسارت آلودگی بین مناطقی که تحت تاثیر قرار گرفتهاند تقسیم میشود. اما تا به حال موردی نبوده که در چنین کمیتهای تصمیمی برای تقسیم این خسارت بین شهرستانهای استان یا مصرف آن برای مسائلی غیر از مسائل زیستمحیطی برگزار شود و اگر هم برگزار شده، من از آن اطلاع ندارم و در آن دخیل نبودهام.
پس این 450 میلیارد تومان خسارتی که صنایع نفت و گاز بابت جبران خسارت خود پرداخت میکنند کجا مصرف میشود؟ حتی سهمی از آن هم برای جبران مشکلات زیستمحیطی منطقه در نظر گرفته نمیشود؟
اداره کل امور مالیاتی این خسارت را دریافت میکند و آن را در اختیار استانداری قرار میدهد. استانداری نیز آن را در اختیار شهرداریهایی قرار میدهد که این فعالیتهای صنعتی در آنها انجام شده و آلوده شدهاند. اما تاکنون نه استانداری و نه شهرداریها از محل خسارتهای دریافتی از صنایع که هر سال در حدود 450 میلیارد تومان است، هیچ همکاری در راستای حل مسائل زیستمحیطی نداشتهاند و حتی برای ایجاد سیستمهای پایش آلودگی هوا هم به ما کمکی نکردهاند. ایستگاه پایش آلودگی هوای شهر را هم که شامل اطلاعات زیستمحیطی یعنی ریزگردها و آلودگی است ما خودمان در اختیار شهرداری قرار میدهیم و نمایشگری ایجاد میکنیم که مردم در شهر به صورت آنلاین اطلاعات وضعیت هوای منطقه خود را از آن بگیرند. هزینه برق و نگهداری این ایستگاههای پایش آلودگی هوای شهری در سال مبلغی حدود 10 تا 15 میلیون تومان است، اما با اینکه تفاهمنامهای بین سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت کشور نوشته شده که بر اساس آن دستور داده شده شهرداریها هزینههای این ایستگاهها را پرداخت کنند، متاسفانه هیچکدام تاکنون این کار را انجام ندادهاند و در راستای تقویت سیستمهای پایشی جهت ارسال اطلاعات به مدیریت بحران، هواشناسی، فرودگاهها و ارگانهای مربوطه هیچ کمکی به سازمان حفاظت محیط زیست نمیکنند. در صورتی که در دهه گذشته کمکهایی میشد. حتی شهرداریها اکثراً در زمینه سیستم مدیریت زیستمحیطی پسماندهای شهری هم مشکل دارند درصورتی که میتوانند بخش زیادی از این درآمد را صرف بهبود، پاکسازی و ایجاد شرایط سلامت محیطی شهروندان کنند که متاسفانه این کارها انجام نمیشود و عمدتاً منابع را در پروژههای مختلف پیمانکاری مصرف میکنند.
ما همیشه درخواست داشتهایم که حداقل درصدی از مبلغی که صنایع برای جبران خسارت خود میپردازند جهت تکمیل سیستمهای نرمافزاری و سختافزاری به سازمان حفاظت محیط زیست اختصاص یابد که بتواند بهتر محیط را پایش کند و نظارت بهتری بر آلودگیها داشته باشد. سازمان حفاظت محیط زیست طرحی به مجلس داده که اگر بشود، سهمی از این خسارتها در اختیار سازمان حفاظت محیط زیست یا صندوق ملی محیط زیست قرار بگیرد که از طریق صندوق در اختیار استانهایی قرار بگیرد که در این زمینه دچار مشکل هستند.
وزارت نفت برای حل مشکلات زیستمحیطی ناشی از توسعه صنعتی با شما تا چه اندازه همکاری دارد؟
وزارت نفت در راستای حل مسائل ناشی از فعالیتهایش در منطقه ویژه اقتصادی و مناطقی که فعالیت کرده، همکاریهایی با ما دارد ولی بسیاری از مسائل ناشی از مشکلات ساختاری هستند. به عنوان مثال یکی از مسائل این است که وقتی یک واحد جدید پالایشگاهی ساخته میشود چون تازهکار است به آن هزینه تعمیرات پرداخت نمیکنند. با این حال موارد بسیاری هست که ما مکاتبه و پیگیری کردهایم و به نتیجه رسیدهایم. حتی در پارس جنوبی از مدیرعامل مجتمع گاز شکایت کردهایم که در دادگاه پرونده دارد و احکامی در مرحله بدوی صادر شده و اینها موظف شدهاند یکسری اقدامات برای رفع آلودگی انجام دهند. به عنوان مثال نتیجه یکی از پیگیریهای ما این بود که اینها پذیرفتند خروجی تصفیهخانههای فاضلاب خود را اصلاح کنند و یک پیشتصفیه کامل قبل از تصفیهخانهها احداث شود که مواد نفتی، روغنی و میعانات گازی خود را تصفیه و جدا کنند و خروجیهای خود را مطابق استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست به محیط رها کنند. بر اثر پیگیری ما وزیر نفت دستور تصحیح و اصلاح کلیه تصفیهخانههای مجتمعهای گازی را به نفت و گاز پارس که سازنده پالایشگاههاست ابلاغ کرد، بودجه در اختیارشان گذاشت و الان اینها دارند تصفیهخانههای خود را اصلاح میکنند و ماهانه گزارش پیشرفت فیزیکی کار را در اختیار ما قرار میدهند. در موردی دیگر بر اثر پیگیری که ما انجام دادهایم مطالعات و مکان یابی سایت پسماندهای ویژه در عسلویه انجام شد. در حال حاضر موافقت ضمنی اولیه صادر شده که آنجا بتوانند یک مرکز ویژه پردازش برای پسماندهای صنعتی ایجاد کنند تا این پسماندها را به عنوان پسماند خطرناک در محیط یا انبارها نگهداری نکنند و راهکارهای بازیافت، فروش یا انتقال آنها را بر اساس دستورالعملها و کنوانسیونها اجرا کنند. درباره آلودگی هوا نیز ما در چندین مورد مشکلات را نوشتهایم. در مجموع پالایشگاههای مستقر در منطقه گازهایی مثل SO2، H2S، CO و NOX را در هوای محیطی خود تخلیه میکنند که البته در همه دودکشها پارامترهای مذکور توسط آزمایشگاههای معتمد سازمان حفاظت محیط زیست اندازهگیری و سنجیده میشود. اما متاسفانه بهرغم بالا بودن نتایج اعلامی نسبت به استانداردهای موجود و صدور اخطاریههای متعدد، تاکنون اقدامات یکپارچه و منسجمی در جهت کنترل و بهبود شرایط و کیفیت هوا از سوی متولیان امر صورت نگرفته است. مشکل عمده واحدهای پالایشگاهی در بحث انتشار آلایندههای هوا مربوط به دودکش واحدهای SRU یا واحدهای بازیافت گوگرد است که مقادیر زیادی SO2 و CO به محیط تخلیه میکنند. گاهی اوقات مقدار دی اکسید گوگرد به بیش از 40 برابر میرسد یا بیش از هفت هشت برابر استاندارد کربن مونوکسید به محیط تخلیه میشود. در پتروشیمیها نیز عمده مشکل در پسابهای آنهاست. واحدهای پتروشیمی به صورت دورهای و از طریق آزمایشگاههای معتمد گزارشهای خوداظهاری به اداره کل محیط زیست ارسال میکنند که در بخش منابع ثابت هوا، دودکشهایشان تاکنون پارامتر بالاتر از حد استاندارد خاص گزارش نشده مگر در مواقع خاموشی یکباره (shut down) یا حادثه. عمده مشکل پتروشیمیها در بحث آلودگی هوا فلرینگ غیرنرمال است که بدسوزی فلر به دلایل متعددی از جمله خاموش شدن یکباره واحدهای پتروشیمی جهت تعمیرات اساسی یا بر اثر حادثه گاهی رخ میدهد. مدت زمان این بدسوزی فلرها معمولاً دوروزه تا چهارروزه است و سالی یکی دو بار رخ میدهد.
شما ابتدای صحبتتان اشاره کردید که ارزیابیهای زیستمحیطی باید پیش از استقرار صنایع صورت میگرفت. رعایت نشدن این امر چه مسائلی برای محیط زیست و مردم در عسلویه ایجاد کرده است؟
متاسفانه بسیاری مواقع این موضوع رعایت نمیشود. فازهای 17 و 18 و بعضی واحدهای 20 و 21 از جمله این موارد است. ما الان با واحدهای قدیمیتر مشکلات کمتری داریم به این علت که با مرور زمان مسائل زیستمحیطی آنها هم در سرویس قرار گرفته است ولی عمدتاً واحدهای جدید ابتدا ایجاد میشوند و بعداً سیستمهای تصفیهخانه فاضلاب و بخشهای زیستمحیطی آنها در سرویس قرار میگیرد. حتی الان در بخشهایی از واحدهای پالایشگاهی مثل فاز 17 و 18 یا 20 و 21 هنوز بخشهای زیستمحیطی در سرویس قرار نگرفته و همین باعث میشود یکسری فلرینگ به محیط داشته باشند که باعث آلودگی هوا میشود.
ما حتی نمونه شکایت و پیگیری حقوقی علیه مدیرعامل هم انجام دادهایم و همیشه از اینها میخواهیم تاسیسات و مسائل زیستمحیطی هر واحد در زمان احداث همگام با سایر بخشها تکمیل شود که وقتی فعالیت واحد شروع میشود تصفیهخانه فاضلاب استاندارد داشته باشد و مشکل پسماند و آلایندگی نداشته باشد. ولی متاسفانه بسیاری از واحدها فعالیت را شروع میکنند و بعد از پیگیریهای ما تازه میآیند مسائل زیستمحیطی را مدنظر قرار میدهند. ما برای واحد 15 و 16 و بسیاری از واحدهای دیگر پیگیری حقوقی کردیم، مدیرعامل را به دادگاه آوردیم و از آنها تعهداتی گرفتهایم.
وضعیت شاخصهای آلودگی آب، خاک و هوا در پارس جنوبی به چه صورتی است؟
باید حتی در مرحله مکان یابی و امکانسنجی در این منطقه با توجه به ظرفیت اکولوژیک منطقه مشخص میشد که چه تعداد واحد با چه حجمی میتوانند در این محدوده مستقر شوند با توجه به اینکه این محدوده دارای اکوسیستمهای حساس است و مناطقی است با عرض ساحلی کم که یک طرف آن کوه با ارتفاع خوب قرار گرفته و این دیواره کوهی ممکن است مانع پخش آلودگیها شود و باعث ماندگاری آلودگی در منطقه شود. اینها را باید از همان ابتدا مدنظر قرار میدادند اما متاسفانه به دلایلی از جمله اینکه این منطقه حوزه گازی مشترک بوده و ما از کشور قطر عقب بودهایم، ارزیابیهای زیستمحیطی پیش از استقرار صنایع در آن در نظر گرفته نشده است. اما به هر حال ما با توسعه پایدار سروکار داریم و بحث سلامت انسان و محیط مطرح است. من به عنوان یک مسوول اصلاً این وضعیت را قبول ندارم و آن را نتیجه سهلانگاری مسوولان وقت میدانم. در شرایط فعلی هم باید با توجه به ظرفیت اکولوژیک منطقه مشخص شود ما چقدر، چگونه و به چه صورتی میتوانیم فعالیت صنعتی را در این منطقه استقرار دهیم. خود ما الان کل واحدها را صورتجلسه کردهایم و با هر واحد جداگانه اسنادی تنظیم کردهایم درباره اینکه اینها پسابها و فلرهایشان را به چه نحو و چگونه تخلیه کنند. خوشبختانه اقدامات خیلی خوبی هم انجام شده ولی به هر حال به دلیل نوع فرآیند کار بعضی فعالیتها زمانبر است هرچند امروز جامعه از هیچکس نمیپذیرد که در زمینه محیط زیست سهلانگاری کند.