دُر پنهان
ظرفیتهای مغفولمانده سیستان و بلوچستان کداماند؟
سیستان و بلوچستان هرچند همواره به عنوان یکی از مناطق فقیر کشور به شمار میرود اما در این یادداشت کوتاه، تلاش بر این است تا زوایای جدیدی از آنچه در سیستان و بلوچستان میگذرد، بازگو شود؛ اینکه هماکنون این استان از منظر شاخصهای توسعه در چه وضعیتی قرار دارد.
سیستان و بلوچستان هرچند همواره به عنوان یکی از مناطق فقیر کشور به شمار میرود اما در این یادداشت کوتاه، تلاش بر این است تا زوایای جدیدی از آنچه در سیستان و بلوچستان میگذرد، بازگو شود؛ اینکه هماکنون این استان از منظر شاخصهای توسعه در چه وضعیتی قرار دارد.
در این راستا ابتدا به توسعه انسانی در سیستان و بلوچستان میپردازیم؛ مفهوم توسعه انسانی به طور کلی به «فرآیند بسط انتخابها در بستر فضای قابلیتزا برای دستیابی به زندگی بهتر» اطلاق میشود. بررسی شاخصهای توسعه انسانی از بهبود وضعیت توسعه انسانی این استان در سالهای اخیر حکایت دارد.
این افزایش بیانگر افزایش امید به زندگی، شاخص نرخ باسوادی بزرگسالان و بهبود در نرخ ثبت نام ناخالص در کلیه مقاطع آموزشی استان سیستان و بلوچستان نیز است. با این حال این استان همچنان در پایینترین رتبه شاخص در میان استانهای کشور قرار دارد.1 این وضعیت نشان میدهد که این استان نیز همانند سایر استانها رشد و توسعه یافته اما نکته آن است که این توسعه نامتوازن بوده و از پایداری مناسبی برخوردار نبوده است. برای نمونه یکی از مشکلات این استان در خدماترسانی به روستاها و باقیماندن آثار فقر در این مناطق، پراکنش زیاد، جمعیت اندک و فاصله به نسبت زیاد آبادیها از یکدیگر است.
واقعیت آن است که از بسیاری جهات، این استان را نمیتوان فقیر نامید. کلانشهر زاهدان پا به پای سایر کلانشهرها مسیر توسعه نامتوازن را میپیماید و اشکالاتی که در مسیر توسعه سایر شهرها وجود دارد این کلانشهر را نیز به خود دچار کرده است. بر این اساس، در این موضوع نیازمند نگاه دوباره به مبانی توسعه و خودداری از توسعه نامتوازن هستیم. از سوی دیگر در عقبماندگی در استفاده از ظرفیتهای کلیدی اشتغال در کشور نیز وضعیت نسبتاً مشابهی بین این استان با برخی استانهای کشور وجود دارد.
هرچند شرایط مطلوب نیست و سیستان و بلوچستان هنوز در آغاز روند توسعه قرار دارد اما توجه به این نکته ضروری است؛ موضوعی که اصلاح آن میتواند شرایط را برای تسریع روند توسعه این استان فراهم کند. باید گفت که پیش از هرکاری باید نگاه عمومی به این استان، از طریق رسانهها از یک بار منفی که متاثر از عملکرد حوزه سینما و ساخت فیلمهایی با مضمون قاچاق مواد مخدر است و چهرهای منفی از این استان در اذهان عمومی پدید میآورد، به یک بار مثبت تغییر یابد.
سیستان و بلوچستان مروارید توسعه کشور است و با وسعتی که معادل وسعت چندین کشور اروپایی است، میتواند یادآور یک جهش قابلتوجه در توسعه کشور باشد. میتوان گفت سیستان و بلوچستان، ظرفیتهای شگفتآوری برای توسعه پایدار دارد و مورد فراموشی قرار گرفته است.
استان سیستان و بلوچستان با فاصله اندکی پس از استان کرمان، دومین استان پهناور کشور است. این استان همچنین دارای 1100 کیلومتر مرز خشکی با کشورهای افغانستان و پاکستان و 300 کیلومتر مرز آبی در پهنه دریای عمان است.
سیستان را بهشت باستانشناسان نامیدهاند و گردشگری در این مناطق همانند سایر مناطق کشور جزو ظرفیتهای فراموششده در توسعه پایدار کشور است. آثاری همانند شهر سوخته و تختجمشید گلی در همجواری دریاچه هامون و وجود صدها اثر باستانی در دشت سیستان به همراه آثار طبیعی همانند قله تفتان در بلوچستان، در کنار ظرفیتهای گردشگری در منطقه چابهار و سایر مناطق ساحلی این استان، نویدبخش بسترهای مستعد برای توسعه پایدار در این منطقه است. قلعه سام، قلعه تیمور، کاروانسرای رباط شورگز، کوه ملک سیاه، کوههای به سیستان، رودخانه سیانجان (تلخ آب)، دشت سیستان، دشت لوت، دریاچه سه دریا و... را به عنوان جاذبههای گردشگری سیستان و بلوچستان نباید نادیده گرفت. ظرفیتهای فراوان در بخش معادن را نیز میتوان به این توانمندیها افزود. زمین ارزان برای احداث کارخانه نیز یکی دیگر از مزایایی است که سیستان و بلوچستان میتواند در اختیار سرمایهگذاران و تولیدکنندگان قرار دهد. حضور هندوستان برای بهرهبرداری از ظرفیتهای بندر چابهار هم میتواند نویدبخش شکوفایی ظرفیتهای برجامانده در این بندر باشد. بنابراین آنچه ضروری به نظر میرسد آن است که منافع بلندمدت ایران در حوزههای استانی به ویژه سیستان و بلوچستان به درستی تعریف و بازشناسی شود.
اما آنچه این روزها گریبانگیر سیستان و بلوچستان شده، موضوع خشکسالی است؛ احداث سد در منطقه پیشین به نوبه خود برای رویارویی با این مشکل گام مناسبی بوده است. مهمتر از آن تثبیت حقآبه تاریخی رودخانه هیرمند که لازم است با دیپلماسی مناسب آب از طریق مسوولان عالی کشور در قالب بستن تعهدات بینالمللی محکم و سودمند در راستای تامین آب چاه نیمهها و دریاچه هامون صورت پذیرد؛ موضوعی که ضروری و اجتنابپذیر است. این در حالی است که بخشی از آب شهری زاهدان از آب چاه نیمهها تامین میشود. بنابراین لازم است مسوولان استان با هماهنگی لازم با سازمانهای درگیر این مساله مهم اجتماعی را که میتواند در صورت کمبود آب شهری تبعات خاصی به دنبال داشته باشد پیگیری و به برنامهریزان و سیاستمداران کلان اقتصادی گوشزد کنند.
بحث دیگر آنکه با وجود کاهش آب در بخش کشاورزی در بسیاری از مناطق کشور و به ویژه منطقه سیستان، لازم است ضمن مهیا کردن ساختار زمینهای کشاورزی از نظر هندسی، زمینه لازم برای توسعه تکنولوژیهای آباندوز فراهم شود. همچنین لازم است بخش سازمان پشتیبانی دام با تصمیم و ورود به موقع از طریق مهیا کردن علوفه و نهادههای لازم، دامداران را یاری و از گسترش فقر گسترده در بین این مردم صبور و زحمتکش جلوگیری کنند.
نکته قابلتامل، توجه ویژه مقام معظم رهبری به منطقه سیستان در رابطه با آبرسانی به مزارع با مهیا کردن بودجه لازم در این رابطه است. این موضوع توجه و اهتمام مسوولان را در اجرای به موقع آن و تحویل آب به کشاورزان در این برهه زمانی، دوچندان میکند.
از سوی دیگر، چالشهایی که سیستان و بلوچستان را تهدید میکند کم نیست. نکته آن است که تهدیدهای این استان در همان حال که یک تهدید هستند به خوبی میتوانند یک فرصت مناسب و پایدار برای توسعه بیافرینند. برای نمونه، رهاورد بادهای 120 روزه منطقه سیستان هنگام خشکی و کمآبی بستر دریاچه هامون، گرد و غبار متراکم و فراوان است که همچون آواری بر سر شهر زابل و روستاهای اطراف آن فرو میریزد اما میتوان با استقرار بادشکن و کنترل سرعت آن، از بخشی از این باد برای توسعه توربینهای بادی تولید انرژی برق کمک گرفت و صدها کیلووات برق تولید کرد. بنابراین باید گفت این استان با همه مشکلاتی که دارد، با داشتن نیروی انسانی و سرمایه انسانی آموزشدیده و متخصص با وجود دانشگاه زابل به عنوان قطب علمی منطقه سیستان که رسالت اصلی آن پرورش نیروی متخصص و کارآمد است و با توجه به امکانات آموزشی و پژوهشی و توجه خاص دولت به آن، مستعد یک توسعه درونزا و پایدار است. بنابراین شایسته است که نگاهی دوباره و ژرف به توانمندیها و داشتههای این خطه از کشور عزیزمان ایران داشته باشیم. از آنجا که امنیت منطقه سیستان با توجه به استراتژیک بودن آن از منظر توپولوژیک و جغرافیایی، به نوعی شرط لازم برای وجود امنیت در کل نظام است، باید با برنامهریزی دقیق منطقهای و ملی، ابعاد مختلف این منطقه مورد توجه و اهتمام خاص قرار گیرد و به نوعی در برنامهریزیها و سیاستهای منطقهای و ملی بیشتر و خاصتر از آنچه هست دیده شود. سیستان و بلوچستان باید با تشکیل کارگروههای متشکل از نیروهای متخصص دانشگاهی و بزرگان محلی باتجربه، مورد توجه مدیران، مسوولان، برنامهریزان و سیاستمداران قرار گیرد.