اعتماد رنگباخته
سال 1396 بر جامعه ایرانی چگونه گذشت؟
سال 1396 برای ایرانیان سال اتفاقهای ناگوار و آزمونهای دشوار بود؛ اتفاقهای تلخی مثل کشته شدن بیش از 600 تن در زمینلرزه استان کرمانشاه و آزمونهای دشواری مانند تصمیمگیری برای چگونگی کمک به هموطنان حادثهدیده در آن منطقه. گمشده این سال اما «اعتماد» بود.
فاطمه شیرزادی: سال 1396 برای ایرانیان سال اتفاقهای ناگوار و آزمونهای دشوار بود؛ اتفاقهای تلخی مثل کشته شدن بیش از 600 تن در زمینلرزه استان کرمانشاه و آزمونهای دشواری مانند تصمیمگیری برای چگونگی کمک به هموطنان حادثهدیده در آن منطقه. گمشده این سال اما «اعتماد» بود. مردمی که برای کمک به حادثهدیدگان و همدردی با داغدیدگان هر حادثه همدلی شدیدی از خود به نمایش گذاشتند، برای ساماندهی این همدلیها چندان به مسوولان اعتماد نکردند و در اخبار حوادث تلخ این سال مرگبار نیز بسیاری اوقات به حرفهای مسوولان شک داشتند. وقتی زمینلرزه استان کرمانشاه تن و جان ایران را لرزاند، ایرانیان بسیاری در داخل و خارج کشور همدلانه آماده یاری شدند، اما آنجا که میخواستند کمکهایشان را به دست مردم مناطق آسیبدیده برسانند، بسیاری از آنها سپردن کمکهایشان به چهرههایی مثل علی دایی و صادق زیباکلام را بر واریز وجه نقد و اعطای کالا به نهادهای متولی مثل سازمان هلال احمر ترجیح دادند. وقتی کشتی سانچی در سواحل چین سوخت و زندگی 30 ایرانی و دو سرنشین دیگرش را با خود برد، وقتی معدن زمستان یورت ریخت و بیش از 40 کارگر را به کام مرگ برد، وقتی هواپیمای آسمان در کوههای دنا سقوط کرد و پیکر 66 سرنشین آن با تکههای هواپیما پیدا شد و نشد، وقتی اتوبوس دانشآموزان هرمزگانی واژگون شد و دخترکانی که به اردو رفته بودند هیچ وقت به خانه نرسیدند یا بیدستوپا رسیدند، وقتی گردوخاک راه نفس مردم خوزستان و سیستان و بلوچستان را بست و حتی وقتی بعد از هفتهها و ماهها کمبارانی و آلودگی، برف تهران را سپیدپوش و مردم خستهاش را امیدوار کرد، هر بار فضای مجازی و واقعی جامعه ایران پر شد از شایعه و خبر و تکذیب و اتهام و عذرخواهی؛ مردمان بسیاری شایعهها را به خبرها ترجیح دادند و تصور کردند حقایق در جایی است که مسوولان از آن خبر نمیدهند، مسوولان هم گاهی شایعهها را تکذیب کردند و گاه دیگر از حادثهدیدگان عذرخواهی کردند، اما برخی از آنها هم مردم را قضاوت کردند، هرچند به جای محکوم کردن مستقیم آنها، بیشتر کوشیدند با استفاده از اصطلاحات علوم اجتماعی مراتب نگرانی خود را از وضعیت اجتماعی کشور و آنچه ناامیدی یا فقدان انسجام اجتماعی یا حرکت رو به زوال اجتماعی مینامیدندش، نشان دهند. اما آیا مردمی که با مشارکت بیش از 73 و 70درصدی در انتخابات، رئیسجمهوری و اعضای شورای شهرها و روستاهایشان را انتخاب کردند، ناامیدند یا جامعهای که به هر حادثه کوچک یا بزرگ در کوچکترین شهرهای مرزی کشور نیز واکنش نشان میدهد و مسوولان را مورد پرسش قرار میدهد فاقد انسجام و رو به زوال است؟ اینطور به نظر نمیرسد. بیش از هرچیز گویا این «اعتماد» مردم به مسوولان است که گاهی رنگ میبازد و این «مشارکت» مردم با نهادهای رسمی است که آنطور که مسوولان میخواهند در بزنگاهها پررنگ نیست.
سال 1396 پر بود از این بزنگاههای شک؛ حوادث هرگز گریبان مردمان خسته این سرزمین را رها نکردند.
سیل بهاری با بیش از 40 قربانی
۲۵ فروردینماه بارش شدید باران چند استان کشور را درگیر سیل و آبگرفتگی کرد و در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان به فاجعه انجامید. در استان آذربایجان شرقی دو شهرستان آذرشهر و عجبشیر بیشترین خسارتهای جانی و مالی را متحمل شدند و رئیسجمهوری نیز با سفر به مناطق آسیبدیده قول حمایت از مردم را داد. در پی جان باختن بیش از 40 نفر در این سیل، مسوولان اعلام کردند که قربانیان در آذرشهر به دلیل بیتوجهی به هشدارها و به تماشا و تصویربرداری از سیلاب ایستادن، جان دادهاند، اما خانوادههای بازمانده این ادعا را به کلی رد کردند و با انتقاد از مسوولان، مسیر ناایمن پل زیرگذر را عامل بروز فاجعه دانستند.
مرزبانان ایران زیر گلوله
ششم اردیبهشتماه تیمی از مرزبانان کشورمان متشکل از ۹ سرباز و سه نیروی کادر مرزبانی مورد حمله تروریستی قرار گرفتند. در این حادثه 9 مرزبان شهید شدند و یک سرباز به نام سعید براتی ربوده و به گفته جانشین فرمانده نیروی انتظامی به داخل خاک پاکستان منتقل شد. در آخرین خبرهای رسمی هنوز هیچ خبری از سرنوشت این سرباز در دست نیست و طبق گزارش خبرگزاری میزان، گروه تکفیری-تروریستی جیشالعدل، مسوولیت این حمله را بر عهده گرفته است.
فاجعه در معدن زمستان یورت
حوالی ظهر روز ۱۳ اردیبهشتماه حادثه انفجار و ریزش تونلهای معدن زغالسنگ زمستان یورت که در آزادشهر استان گلستان واقع است، به جان باختن بیش از ۴۰ تن از معدنکاران انجامید. در حین عملیات آواربرداری، حسن روحانی در آستانه برگزاری دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، به استان گلستان رفت و با حضور در جمع خانوادههای عزادار و معدنکاران با آنها ابراز همدردی کرد و انتقادهای آنها را شنید.
به رگبار بستن ماموران انتظامی در اهواز
بامداد 25 اردیبهشتماه چند فرد مسلح با حمله به نگهبان کلانتری 22 مجاهد اهواز او را مجروح کردند، وارد کلانتری شدند و پس از به رگبار بستن ماموران انتظامی از محل متواری شدند. در این درگیری دو مامور کلانتری شهید و یک مامور و یک سرباز مجروح شدند. یک روز بعد، اعلام شد عاملان حمله که اعضای یک گروه تروریستی وابسته بودند، دستگیر شدند.
قربانیان الکل
29 تیرماه نوشیدن مشروب الکلی در سیرجان پنج قربانی گرفت و 114 مسموم بر جای گذاشت. طبق گزارش ایرنا و به گفته رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، از عصر پنجشنبه 29 تیرماه تا صبح دوشنبه، دوم مردادماه، پنج نفر به دلیل عوارض ناشی از مصرف مشروبات الکلی تقلبی در سیرجان جان خود را از دست دادند و 114 نفر به علت مسمومیت به بیمارستانهای سیرجان مراجعه کردند. گویا مشروب تقلبی که این افراد نوشیده بودند آغشته به متانول بوده است.
گردشگران گرفتار گرداب
29 تیرماه در یک حادثه مرگبار دیگر، اعضای یک گروه 19نفره گردشگری که در قالب یک تور به منطقه «چال کندی» دزفول رفته بودند، بهدلیل نداشتن تجهیزات کافی در گرداب گرفتار شدند. با تلاش مردم محلی و تیمهای امدادی 14 نفر از اعضای این تیم نجات یافتند و اجساد چهار نفر از آب بیرون کشیده شد، اما تا دهم مردادماه سرنوشت آخرین مفقودی این حادثه مبهم بوده و به نظر میرسد پس از آن هم خبری در اینباره اعلام نشده است.
آتش گشودن یک سرباز به روی همخدمتیهایش
15 مردادماه یک سرباز در میدان تیر ارتش واقع در منطقه کهریزک تهران، تعدادی از سربازان و عوامل یگان را هدف شلیک گلوله خود قرار داد. روابط عمومی پایگاه هوایی شهید لشکری در تشریح جزئیات حادثه اعلام کرد: در پی حادثه تیراندازی در میدان تیر آموزشی کهریزک تهران متاسفانه چهار تن از سربازان کشته و هشت تن دیگر مجروح شدند که یکی از مجروحان از کارکنان پایور است. مجروحان این حادثه سریعاً به منظور مداوا به نزدیکترین مرکز درمانی اعزام شدند. گفته میشود این اتفاق احتمالاً به دلیل مشکلات روحی - روانی سرباز ضارب یا چرخش ناگهانی سلاح به وقوع پیوسته است.
سیل ویرانگر تابستانی
نیمه دوم مردادماه سیل تابستانی در پنج استان گلستان، گیلان، خراسان رضوی، خراسان شمالی و سمنان به مصدوم، کشته و ناپدید شدن دهها تن انجامید. بر اساس گزارش ایرنا و به گفته سخنگوی دولت، خسارت سیل روزهای 19 و 20 مردادماه در استان گلستان یک هزار و 440 میلیارد ریال و در خراسان رضوی هزار و 490 میلیارد ریال برآورد شد.
اردوی مرگبار دخترکان هرمزگان
بامداد ۱۰ شهریورماه اتوبوس حامل دختران دانشآموز هرمزگانی، اردوی تابستانی آنها را به اردوی مرگ و جراحت تبدیل کرد. هفت دانشآموز، یک معلم و یک کمکراننده کشته شدند، دو دانشآموز قطع عضو و یک دانشآموز و یک مربی نیز دچار ضایعه نخاعی شدند. خوابآلودگی راننده، نبستن کمربند ایمنی، نبود گاردریل در جاده و عدم نظارت پلیس بر بستن کمربند ایمنی از جمله عوامل ذکرشده برای این حادثه بود.
سقوط اتوبوس تهران-جاجرود به دره
بامداد 31 شهریورماه نیز سقوط یک دستگاه اتوبوس دیگر به دره در محور تهران-جاجرود ۱۱ کشته و بیش از ۲۰ مصدوم بهجا گذاشت. به گفته رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا، علت حادثه نقص فنی سیستم ترمز بوده است.
خودکشی دو دختر در اصفهان
29 مهرماه دو دختر نوجوان به طور همزمان خود را از پل بزرگراهی در اصفهان به پایین پرتاب کردند. در جریان این حادثه یکی از دو دختر جان داد و دیگری با وجود آسیب بسیار شدید، زنده ماند. این دو دختر پیش از اقدام به خودکشی فیلمی از خود ضبط کردند که در آن با حالتی عجیب و با هیجان و تمسخر جملاتی وصیتگونه خطاب به خانوادههایشان میگفتند. انتشار این فیلم در فضای مجازی واکنشهای بسیاری به دنبال داشت. برخی اقدام این دختران را تحت تاثیر بازی آنلاین نهنگ آبی تعبیر کردند، اما وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات چنین فرضی را رد کرد و دلیل این خودکشی مسائل خانوادگی عنوان شد.
حمله به مرزبانان ایران
۱۲ آبانماه در منطقه مرزی چالدران استان آذربایجان ماموران مرزبانی پس از اتمام ماموریت مرزی و هنگام بازگشت به گروهان در نزدیکی روستای دوشانتپه، واقع در ۱۵کیلومتری نوار مرزی گرفتار تروریستها شدند. در این درگیری هشت نفر از مرزبانان که سه نفر از آنان نیروی کادر و پنج نفر دیگر سرباز وظیفه بودند، شهید شدند.
13 کشته در گردنه گدوک
14 آبانماه بر اثر واژگونی یک اتوبوس مسافربری در گردنه گدوک بعد از تونل دوم ورسک به سمت شمال 13 تن جان باختند.
620 کشته و هزاران زخمی در زمینلرزه کرمانشاه
ساعت ۲۱ و ۴۸ دقیقه شامگاه یکشنبه ۲۱ آبانماه زلزلهای به بزرگی 3 /7 ریشتر در عمق ۱۱کیلومتری زمین در استان کرمانشاه رخ داد که به جانباختن صدها نفر و مجروح شدن هزاران تن از مردم این استان مرزی کشورمان انجامید. مرکز لرزهنگاری کشوری مرکز وقوع زمینلرزه را استان کرمانشاه در پنج کیلومتری ازگله و ۱۲۲کیلومتری کرمانشاه اعلام کرد. این زمینلرزه که در نزدیکی مرز ایران و عراق رخ داد، در تعداد دیگری از کشورهای منطقه و در چندین استان کشورمان هم احساس شد. زلزله کرمانشاه به منازل مسکونی و زیرساختهای این استان خسارتهای گسترده و شدیدی وارد کرد. به گفته هوشنگ بازوند، استاندار کرمانشاه، هفت شهر و ۱۹۳۰ روستای این استان از زلزله آسیب دید. بیشترین کشتهشدگان و مجروحان زلزله اهالی شهرستانهای سرپلذهاب، قصر شیرین، اسلامآباد غرب و ثلاث باباجانی بودند. تعداد کشتهشدگان این زمینلرزه مهیب تا روز 20 آذرماه 620 نفر اعلام شد. طبق گزارش ایسنا و به گفته مدیرکل پزشکی قانونی کرمانشاه تا 20 آذرماه که آخرین روز فعالیت تیم ارزیابی در مناطق زلزلهزده بود، در مجموع تعداد فوتیهای زلزله 620 نفر شامل 342 نفر زن و 278 نفر مرد گزارش شده است. از مجموع فوتیها 559 نفر از ساکنان شهرستان سرپلذهاب بودند. در این زمینلرزه بیش از 10 هزار نفر هم مجروح شدند، اما به دلیل اینکه دو بیمارستان اسلامآباد غرب و سرپلذهاب هم بر اثر زمینلرزه بهشدت آسیب دیده بودند، مداوای مجروحان در بیمارستان صحرایی انجام شد و شماری از مجروحان نیز به بیمارستانهای شهرهای اطراف و حتی تهران منتقل شدند.
از همان روزهای آغازین وقوع زلزله مردم سراسر کشور و حتی ایرانیان مقیم سایر کشورها برای کمک به هموطنان آسیبدیده خود آماده شدند، اما اصلیترین مساله در رساندن کمکها به کرمانشاه ناهماهنگیهایی بود که عمدتاً بر اثر بیاعتمادی به نهادهای رسمی رخ داد. هجوم مردمی که میخواستند با وسایل شخصی خود به کمک هموطنانشان بشتابند، راههای اصلی آن منطقه را مسدود و عبور و مرور را برای امدادرسانان دشوار کرد. با اینکه سازمان هلال احمر و کمیته امداد راههای کمک به مناطق زلزلهزده را به مردم اعلام کردند، بسیاری از افراد ترجیح دادند شخصاً یا از طریق دوستان و آشنایان خود و به صورت مستقیم کمکهایشان را به مناطق زلزلهزده برسانند. تعداد زیادی از چهرههای ورزشی و هنری نیز برای جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی مردم پیشقدم شدند و با استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی از مردم خواستند کمکهایشان را به آنها بسپارند تا خودشان مستقیماً به دست آسیبدیدگان برسانند. علی دایی، فوتبالیست مشهور، در همان هفتههای اول بیش از شش میلیارد تومان کمک نقدی جمعآوری کرد، هرچند بعداً با مسدود شدن حسابش برای کمکرسانی به مردم با مشکلاتی مواجه شد. صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، نیز حدود سه میلیارد تومان جمعآوری کرد. او که خود از دریافت این مبلغ شگفتزده شده بود، پس از مشاهده فعالیت هلال احمر در مناطق آسیبدیده گفت هلال احمر کاملاً نمره قبولی میگیرد. او از هلال احمر حلالیت طلبید اما در گفتوگو با روزنامه شهروند تاکید کرد: «اگر من باید یکبار از هلالاحمر حلالیت بطلبم، صداوسیمای جمهوری اسلامی باید هزار بار از هلالاحمر حلالیت بطلبد. چرا؟ چون صداوسیما با دولت آقای روحانی زاویه دارد و میخواهد این دولت را به مردم منفی معرفی کند، بنابراین آن کسانی را که در رابطه با دولت آقای روحانی قرار میگیرند، از جمله هلالاحمر، ارتش و... کارشان را ضعیف جلوه میدهد.»
لرزهها، پسلرزهها و نگرانیها
10 آذرماه زمینلرزهای به بزرگی 1 /6 ریشتر در منطقه هجدک استان کرمان رخ داد که خوشبختانه تلفات جانی به دنبال نداشت، اما به نگرانی و وحشت مردم منجر شد و بهویژه با پسلرزههای متعددی که در هفتههای بعد از وقوع آن رخ داد، زندگی مردم این منطقه را تحت تاثیر قرار داد. زمینلرزه مرگبار کرمانشاه نیز بیش از هزار پسلرزه کوچک و بزرگ به دنبال داشت و حتی 20 آذرماه یک زمینلرزه شش ریشتری دیگر نیز در 35کیلومتری مرکز زمینلرزه قبلی رخ داد که قربانی جدیدی نداشت، اما مردم را هراسان و نگران کرد.
وقوع زمینلرزههای مکرر در کرمانشاه و کرمان و چند استان دیگر، بار دیگر توجهات را به خطر زمینلرزه در تهران و خسارات و تلفات احتمالی آن جلب کرد و بازار پیشبینیها بار دیگر داغ شد، اما مثل همیشه چندان جدی گرفته نشد. تا اینکه در آخرین دقایق شامگاه چهارشنبه ۲۹ آذرماه زمینلرزهای به بزرگی 2 /5 ریشتر در حوالی ملارد و در نزدیکی مشکیندشت و شهریار رخ داد و ساکنان استانهای تهران و البرز را وحشتزده کرد. تعداد زیادی از مردم سراسیمه به خیابانها هجوم آوردند و برخی حتی شب پیش از یلدا را در فضای باز پارکها یا داخل خودروهایشان به صبح رساندند. هجوم خودروهای شخصی خیابانهای تهران را دچار ترافیک سنگین کرد و آسمان آلوده پایتخت آلودهتر شد. هجوم این خودروها به پمپبنزینها نیز مشکلاتی ایجاد کرد. شهردار تهران نیز به مردم هشدار داد که چنین رفتارهایی هنگام وقوع زلزله مخاطرات زیادی به دنبال دارد، اما مردم وحشتزده و آموزشندیده هنگام مواجهه با حوادث رفتارهای مخاطرهآمیز را تکرار میکنند. در اولین ساعت بامداد چهارشنبه ششم دیماه هم زمینلرزه دیگری به بزرگی 2 /4 ریشتر در مرز استانهای تهران و البرز- حوالی ملارد (تهران) و در نزدیکی مشکیندشت و صفادشت رخ داد و بار دیگر ساکنان این دو استان را وحشتزده کرد. با وجود سرمای هوا باز هم تعدادی از مردم شب را بیرون از خانههای خود سر کردند. این دو زمینلرزه سه کشته و دهها مصدوم داشت که بیشتر آنها بر اثر ترس یا هنگام فرار آسیب دیدند.
صعود بیبازگشت کوهنوردان
صبح روز 17 آذرماه رسانهها از گرفتار شدن یک گروه از کوهنوردان در ارتفاعات «کول جنو» اشترانکوه لرستان خبر دادند. این گروه متشکل از 14 کوهنورد مشهدی و یک کوهنورد الیگودرزی قصد صعود به قله «کول جنو» در ارتفاعات ۳۸۰۰متری لرستان را داشتند که در مسیر بازگشت گرفتار برف و کولاک شدید و بهمن شدند. اورژانس هوایی الیگودرز شش نفر از آنها را نجات داد، اما 9 کوهنورد دیگر جان باختند و پیکرهایشان با جستوجوی دشوار در ارتفاعات پربرف، پیدا و برای تشییع به خانوادههایشان سپرده شد. بیشتر جانباختگان پیشتر هم به این قله صعود کرده بودند و مهارت و آمادگی کافی برای فتح قله را داشتند، اما انحراف از مسیر اصلی و بیتوجهی به هشدارهای هواشناسی از جمله اشتباهات مرگبار این تیم برشمرده شد.
اتوبوسهای مرگ
21 آذرماه حوالی ساعت ۱۷ و 45 دقیقه در کیلومتر هشت کمربندی سوسنگرد استان خوزستان یک دستگاه اتوبوس بنز حامل دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان با وانت تویوتا با پلاک منطقه آزاد برخورد کرد. در این حادثه هفت تن کشته و بیش از 40 نفر مصدوم شدند.
بامداد 23 بهمنماه بر اثر واژگونی اتوبوس یاسوج- مشهد در خراسان جنوبی 9 نفر کشته و 36 نفر مصدوم شدند. همچنین در حادثهای دیگر تصادف سه دستگاه خودرو اتوبوس اسکانیا، تریلی دانگ فنگ و سواری پراید دو کشته و 31 مصدوم بر جای گذاشت.
سقوط آسمان در دنا
صبح روز یکشنبه ۲۹ بهمنماه هواپیمای ATR هواپیمایی «آسمان» که از تهران به مقصد یاسوج پرواز میکرد، در کوه دنا سقوط کرد. در این حادثه ۶۰ مسافر و شش خدمه حاضر در پرواز جان باختند. ارتفاع زیاد محدوده سقوط هواپیما و شرایط جوی نامساعد، امدادگران را در پیدا کردن محل دقیق حادثه، دسترسی به این محل و پیدا کردن باقیمانده هواپیما و پیکرهای جانباختگان حادثه با تاخیر و دشواری بسیار مواجه کرد و از اینرو تلخی حادثه برای خانوادههای بازمانده دوچندان شد.
جنایت علیه کودکان
سریال حوادث مرگبار سال 1396 در این قسمتهای غمانگیز خلاصه نشد و با چند جنایت مرگبار علیه کودکان، به قسمتهای مهیب رسید.
آتنا
28 خردادماه 1396 دخترک هفتسالهای به نام آتنا اصلانی در شهرستان پارسآباد مغان واقع در استان اردبیل به قتل رسید. قاتل که مردی 42ساله بود، به آتنا تجاوز کرده و او را کشته بود، اما پیکر بیجان دخترک را هم حدود 20 روز مخفی نگه داشته بود. قاتل در مراحل آغازین بازجویی اظهار بیگناهی میکرد، اما بعد از اینکه بازبینی حدود 60 ساعت فیلم دوربینهای مداربسته نشان داد که آتنا در مقابل مغازه او ناپدید شده، در نهایت به جنایت خود اعتراف کرد. در روزهای بعد از حادثه عکسهای آتنا در فضای مجازی دست به دست چرخید، احساسات مردم شهرهای مختلف از این واقعه بهشدت جریحهدار شد و حتی رئیسجمهوری برای خانواده آتنا پیام تسلیت فرستاد. در مراسم تشییع پیکر آتنا تعداد زیادی از مردم شهر به همراه خانواده مقتول عزاداری کردند. مراسم اعدام قاتل نیز 29 شهریورماه در ملأ عام و با حضور گسترده مردم و تعدادی از کودکان پارسآباد مغان برگزار شد.
بنیتا
صبح پنجشنبه 29 تیرماه دو سارق در مشیریه تهران، فاجعه دیگری رقم زدند. آنها خودرویی را از مقابل پارکینگ یک خانه به سرقت بردند، اما آنچه این سرقت را به یک فاجعه تمامعیار تبدیل کرد، حضور دخترک هشتماهه این مرد در داخل خودرو بود. مرد جوان وقتی برای بستن در پارکینگ از خودرو خارج شد، بنیتا را روی صندلی عقب جا گذاشته بود و سارقان خودرو به سارقان کودکش تبدیل شدند. با اعلام شکایت پدر بنیتا تحقیقات برای پیدا کردن دخترک آغاز شد. همزمان خانواده و اقوام بنیتا با انتشار عکس او از مردم برای یافتنش کمک خواستند. در نهایت سارقان دستگیر شدند و نشانی محل رها کردن خودرو را به ماموران دادند، اما دیگر خیلی دیر شده بود؛ سارقان گفته بودند وقتی خودرو را رها کردهاند، هنوز بنیتا زنده بوده، ولی خودرو سرقتی چند روز زیر آفتاب داغ تابستان مانده بود و بنیتای هشتماهه بر اثر شدت گرما و گرسنگی و تشنگی جانش را از دست داده بود. ماموران زمانی به محل رها شدن خودرو رسیدند که جسد دخترک هشتماهه دچار جمود نعشی شده بود.
اهورا
22 مهرماه پسرکی دو سال و هشتماهه در رشت قربانی تجاوز ناپدریاش شد. مادر اهورا پس از جدایی از پدر این کودک، با مردی 27ساله زندگی میکرد. روز حادثه ناپدری 27ساله اهورا در غیاب مادر اهورا، او را با آزار بسیار، کشت و در حضور کارآگاهان پلیس شهر رشت اعتراف کرد که پسرخواندهاش را مورد آزار و اذیت قرار داده و زمانی که کودک از درد و خونریزی زیاد گریه میکرده چند بار سر «اهورا» را به دیوار کوبیده است. اهورا در جریان این همه آزار جان داد، اما آثار تجاوز و شکنجه بر پیکرش باقی ماند؛ روی بدن و صورتش آثار کبودی دیده میشد و دندههایش شکسته بود. چند ماه بعد قاتل 27ساله اهورا برای عنوان اتهام به قتل به قصاص نفس محکوم شد و برای جرم کودکآزاری به شش ماه حبس.
ابوالفضل
17 شهریورماه پسربچه 11سالهای به اسم ابوالفضل برای بازی با دوستانش از خانهاش در حوالی میدان رازی خارج شد و هرگز برنگشت. جوان 22سالهای این پسرک را به بهانه نشان دادن کبوترهایش به او، به داخل خانهاش برد، پس از تجاوز با بیش از 50 ضربه چاقو کشت و پیکر بیجانش را حوالی جاده قم- تهران رها کرد. پلیس آگاهی قاتل را شناسایی و دستگیر کرد و با اعترافهای قاتل، جسد مقتول پنج روز پس از قتل پیدا شد.
قتلهای فجیع
این جنایتهای هولناک تنها قتلهای فجیع سال گذشته نبودند. تیرماه خبر تکاندهنده خودکشی ناموفق مادر 29سالهای منتشر شد که درحالیکه ششماهه باردار بود، سه کودک سه، شش و هشتساله خود را کشت ولی در خودکشی ناموفق ماند. مردادماه نیز خبر دستگیری مردی منتشر شد که پسرخوانده و عروسش را کشته، جسدشان را تکهتکه کرده و هر تکه را در گوشهای از تهران انداخته بود. اواسط سال معاون اول قوه قضائیه هم از افزایش قتلهای فجیع در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ و همچنین آزار در برخی خانوادهها اظهار تاسف کرد.
اما از میان همه این قتلهای فجیع، بیشتر از هرچیز آزار و قتل کودکانی که در همه جای ایران به نام کوچک مشهور شدند، افکار عمومی را آزرد. خبر مرگ غمانگیز آتنا، اهورا و ابوالفضل در فضای مجازی و رسانهها انعکاسی گسترده داشت و اعلام خبر آزار جنسی و تجاوز به آنها پیش از مرگ، احساسات عمومی را جریحهدار کرد. با این حال این کودکان هم تنها قربانیان این سال نبودند. اواسط مهرماه مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، گفت: ۹۰ درصد از کودکان متکدی مورد آزار جنسی در پاتوقها قرار گرفتهاند.
تغییر مدیران شهری
گذشته از وقایع تلخ، سال گذشته در عرصه اجتماعی ایران تغییراتی هم رخ داد. پوستاندازی مدیریت شهری در پایتخت و سایر شهرهای کشور از جمله مهمترین این تغییرات بود. انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا روز جمعه ۲۹ اردیبهشتماه همزمان با انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری، در سراسر کشور برگزار و نتایج آن پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اعلام شد. در انتخابات شورای اسلامی تهران، ری و تجریش لیست امید با کسب اکثریت آرا پیروز شد. لیست امید لیست اصلی اصلاحطلبان تهران بود که از سوی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام شد و رئیس دولت اصلاحات از آن حمایت کرد. محسن هاشمیرفسنجانی، فرزند اکبر هاشمیرفسنجانی، بیشترین رای را از مردم تهران به دست آورد؛ بیش از یک میلیون و ۷۵۶ هزار نفر از مردم تهران به او رای دادند. پس از او مرتضی الویری بیش از یک میلیون و ۴۱۱ هزار رای و احمد مسجدجامعی بیش از یک میلیون و ۴۰۵ هزار رای به دست آوردند. سایر اعضای انتخابشده شورای شهر تهران نیز افراد لیست امید بودند. روز اول شهریورماه نیز پس از چندین هفته گمانهزنی، سرنوشت مدیریت شهری تهران به صورت رسمی مشخص شد. ۲۱ عضو شورای شهر محمدعلی نجفی را با ۲۱ رای به عنوان شهردار پایتخت انتخاب کردند. محسن هاشمی نیز با ۲۰ رای موافق به ریاست شورای شهر تهران، ری و تجریش رسید. به این ترتیب دوران تسلط اصولگرایان بر شورای شهر تهران به پایان رسید. محمدعلی نجفی، شهردار تهران، در ماههای آغازین تصدی مسوولیت شهرداری پایتخت ادعاهایی افشاگرانه درباره سوءاستفادههایی که در دوره مدیریت ۱۲ساله محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران رخ داده، مطرح کرد، اما عملکرد مدیران شهری در دوره جدید نیز بهسرعت مورد انتقاد قرار گرفت. از جمله مقاطعی که انتقادها از مدیریت شهری به اوج خود رسید، دو مقطع وقوع زمینلرزه تهران و هنگام بارش برف در پایتخت بود.
شامگاه هفتم بهمنماه پس از گذشت چهار ماه از سال آبی در خشکی و کمبارشی، بارش یکریز برف تهران و بسیاری از دیگر شهرهای کشور را سپیدپوش کرد، اما خوشحالی از بارشها با انتقاد از کمکاریها و مشکلات همراه شد. مردم از عملکرد مسوولان در برفروبی از معابر شهری و جادهها، وضعیت حملونقل و مدیریت پروازها و فرودگاهها انتقاد داشتند و برخی مسوولان نیز مشارکت مردم در مدیریت بحرانها را نامطلوب دانستند.
بنبست حضور عضو زرتشتی در شورای شهر یزد
پیروزی اصلاحطلبان در پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا به تهران منحصر نماند. در این انتخابات، اصلاحطلبان در سایر نقاط کشور نیز پیروزیهای قابل توجهی کسب کردند. یزد هم از جمله شهرهایی بود که در آن اصلاحطلبان اکثریت کرسیهای شورای شهر را به دست آوردند، اما آنچه تا ماهها نام شورای این شهر را بر سر زبانها انداخت، مساله اجازه حضور ندادن به سپنتا نیکنام، تنها عضو زرتشتی شورای شهر یزد، بود. با اینکه نیکنام در سال 1392 نیز در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر یزد انتخاب شد و تا پایان دوره عضو این شورا بود، این بار بر اثر اینکه شورای نگهبان مصوبه مجلس را در امکان عضویت غیرمسلمانان در شوراهای شهر رد کرد، برای عضویت در پنجمین شورای اسلامی شهر یزد با موانعی روبهرو و از حضور در جلسات این شورا محروم شد. مساله حضور سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد، پای دولت و مجلس را هم به ماجرا باز کرد. حسن روحانی و علی لاریجانی قول رسیدگی به این ماجرا را دادند. شورای نگهبان هم بر سر موضع خود ایستاد و اعلام کرد عضویت عضو زرتشتی در شورای شهر یزد منتفی است.
حضور زنان در شوراهای شهر و روستا
یکی دیگر از نکاتی که در انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا مورد توجه رسانهها قرار گرفت، حضور و موفقیت زنان در کسب کرسیهای شوراها بود. خبرآنلاین در گزارشی تعداد زنان عضو شورای شهر را در دورههای مختلف با هم مقایسه کرد و نوشت: «در شورای شهر چهارم، فقط یکدهم اعضا را زنان تشکیل میدادند، ولی اکنون اندکی کمتر از یکسوم اعضای شورای شهر تهران، زنان هستند.» در این دوره از انتخابات، موفقیت زنان در راهیابی به شوراها در استان سیستان و بلوچستان نیز خیرهکننده بود. در این استان 415 زن به عنوان اعضای شوراهای شهر و روستا انتخاب شدند.
غیاب زنان در ورزشگاهها
درباره حضور زنان از یک جنبه دیگر نیز در طول سال 1396 خبرهای بسیاری منتشر شد. مساله محرومیت زنان از حضور در ورزشگاهها اعتراضهای بسیاری به دنبال داشت، مسوولان دولتی بارها قول دادند برای راهیابی زنان به جمع تماشاگران مسابقات ورزشی و بهویژه فوتبال کاری کنند، ولی مقاومتها و مخالفتها ادامه یافت و تلاش مسوولان تنها به حضور محدود تعداد معدودی از تماشاگران زن در برخی از مسابقات ورزشی منتج شد.
موانع حضور زنان نوازنده روی صحنه
سال 1396 ممانعت از حضور نوازندگان زن در اجرای ارکستر ملی اصفهان، موضعگیریهای سلیقهای برخی مسوولان درباره موسیقی و موانعی که برای اجرای موسیقی در شهرستانها ایجاد شد، انتقادهایی را به دنبال داشت. در زمستان این سال عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حاشیه یکی از بازدیدهای پیاپی خود از اجراهای سی و سومین جشنواره موسیقی فجر گفت: ما در این حوزه گفتوگوهای زیادی انجام دادهایم. قطعاً از نظر ما حضور نوازنده خانم روی صحنه کنسرتهای ارکسترال اشکالی ندارد و همهجا باید با همین رویه نسبت به حضور هنرمندان خانم روی صحنه اقدام کنند.
جشنواره فیلم فجر سال 1396 هم با حاشیههایی برگزار شد. در سیوششمین جشنواره فیلم فجر که در آن بهرام بدخشانی، کمال تبریزی، حسن خجسته، خسرو دهقان، رسول صدرعاملی، فرشته طائرپور و محمدرضا فروتن اعضای هیات داوران مسابقه سینمای ایران در این دوره جشنواره بودند، به ابراهیم حاتمیکیا در بخش بهترین کارگردانی یک سیمرغ داده شد، اما او نحوه مواجهه هیات داوران را با فیلم خود نپسندید و هنگامی که برای دریافت سیمرغش پشت بلندگو قرار گرفت، با فریاد جملاتی تند علیه هیات داوران و رضا رشیدپور، مجری مراسم، بیان کرد. او در بخشی از اظهاراتش گفت: من فیلمساز وابسته و فیلمساز این نظام هستم. من غصه میخورم که اینجا (خطاب به داوران) این دوستان هیچکدامشان نخواستند به فیلم به عنوان یک سوژه نگاه کنند. من این لجبازی را به خدا شکایت میبرم.
ناامیدی از تدبیر و امید
انتقادها در حوزه سینما اما به اعتراضهایی از جنس این سخنان ابراهیم حاتمیکیا محدود نبود. رضا درمیشیان، کارگردان فیلم «عصبانی نیستم!»، پس از توقف مجدد اکران این فیلم سینمایی در نامهای خطاب به رئیسجمهوری نوشت: من همان فیلمسازی هستم که در شب سیودومین جشنواره فیلم فجر برای آنکه دولت شما در برابر گروههای فشار آسیب نبیند، به فشار مسوولان مجبور به انصراف از دریافت جوایز فیلمم شدم. پنج سال از عمر این فیلم میگذرد اما هربار به بهانهای مانع نمایشش میشوند. سرانجام با تضمین مکتوب سه مدیر ردهبالای سازمان سینمایی قرار بود ۲۵ بهمن «عصبانی نیستم!» رنگ پرده سینما را ببیند اما باز هم از نمایشش جلوگیری به عمل آمد. در حسرت تحقق شعارهای انتخاباتیتان هستیم. جناب آقای دکتر روحانی! من دوبار به «تدبیر و امید» رای دادهام، اما بینهایت ناامیدم.
وداع با علیاشرف درویشیان
علیاشرف درویشیان، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات عامه، چهارم آبانماه 1396 در 76سالگی از دنیا رفت. «سالهای ابری»، «بیستون»، «آبشوران»، «همراه آهنگهای بابام»، «کی برمیگردی داداش جان» و «سلول ۱۸» از جمله آثار این نویسنده مشهور هستند. کیومرث منشیزاده، کورش اسدی، مدیا کاشیگر و نازنین دیهیمی از دیگر درگذشتگان اهل قلم در سال 1396 بودند. عارف لرستانی هم از سینماگران درگذشته در این سال بود.
عطاءالله بهمنش، گزارشگر و مفسر ورزشی و از نویسندگان اصلی هفتهنامه کیهان ورزشی و دنیای ورزش، نیز 11 تیرماه 1396 در 94سالگی از دنیا رفت. درگذشت این گزارشگر باسابقه برای بسیاری از اهالی ورزش و گزارشگران و روزنامهنگاران ورزشی که خود را وامدار او میدانند، بهویژه به سبب خانهنشینی چندینسالهاش، تاثربرانگیز بود.
صعود ایران به جام جهانی
اما خبر خوش برای ورزش ایران ۲۲ خردادماه 1396 رخ داد؛ تیم ملی فوتبال ایران با برتری دو بر صفر مقابل تیم ملی فوتبال ازبکستان، صعود خود به جامجهانی ۲۰۱۸ را قطعی کرد. پس از پایان این بازی حسن روحانی، رئیسجمهوری در پیام توئیتری خود نوشت: «راهیابی مقتدرانه تیم ملی #فوتبال_ایران به #جام_جهانی ۲۰۱۸ روسیه، همه ایرانیان را شاد کرد. بچهها مچکریم.»
از کیمیا تا زهرا
در مستند تبلیغاتی حسن روحانی برای انتخابات ریاستجمهوری، از تصاویر ورزشکاران زن استفاده شد و رئیسجمهوری در سخنانی با اشاره به نام آنها گفت: از کیمیا تا زهرا تا ساره چه نشاطی را در جامعه ما به وجود آوردند! مگر میشود یک کشوری از لحاظ اقتصادی پیشرفت کند و نیمی از جامعه آن در خانه بماند؟ چند هفته بعد اما اخبار نگرانکنندهای درباره کیمیا علیزاده منتشر شد. کیمیا در مسابقات جهانی تکواندو 2017 یک مدال نقره به دست آورد اما مدتی بعد روزهای سختی برای این ورزشکار 19ساله کشورمان آغاز شد. او که از ناحیه دستوپا مصدوم شده بود، برای جراحی در بیمارستان بستری شد و با طولانی شدن زمان بستری، شایعهها و نگرانیهایی درباره وضعیت سلامتیاش شکل گرفت. سال 1396 اما برای زهرا نعمتی، کماندار کشورمان که مدال طلای پارالمپیک لندن و ریو را در اختیار دارد، سال خوبی بود. او در میان پنج کاندیدای رشته تیراندازی پارالمپیک از پنج کشور جهان، به عنوان بهترین ورزشکار سال ۲۰۱۷ انتخاب شد.
کمآبی و بیهوایی
محیط زیست ایران هم در سال 1396 روزهای ناخوشی داشت. گردوغبار شدید روزهای متمادی خصوصاً در پاییز و زمستان تنفس و زندگی را برای مردم خوزستان و سیستانوبلوچستان دشوار کرد. در یکی از این روزها غلظت گردوغبار در هوای اهواز به ۶۶ برابر حد مجاز رسید. در برخی روزها گردوغبار به هوای ایلام، لرستان و کردستان هم رسید. آلودگی هوا نیز علاوه بر تهرانیها، ساکنان چند شهر صنعتی دیگر را با دشواریهایی مواجه کرد و در روزهایی از سال در اصفهان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، مرکزی، البرز و مشهد به تعطیلی مدارس انجامید.
در روزهای آلوده سال 1396 کاهش شدید و محسوس بارندگی نیز یکی از مهمترین نگرانیهای مردم ایران بود تا جایی که در شهرهای مختلف کشور مردم دست به سوی آسمان بردند و برای بارش باران نماز خواندند. بر اساس آخرین آمارهایی که خبرگزاری ایسنا نیمه اسفندماه منتشر کرد، ورودی سدهای کشور در سال آبی جاری نسبت به سال قبل ۳۱ درصد کاهش را نشان میدهد. میزان بارشها در این سال نسبت به متوسط 49 سال گذشته 43 درصد کمتر بوده است.
یزد جهانی شد
هجدهم تیرماه 1396 یزد به عنوان یکی از نخستین شهرهای خشتی دنیا در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. این شهر تاریخی ایران که با بادگیرها و قناتهایش شناخته میشود و با خانهها، بناها و کوچههای خشت و آجری، بزرگترین بافت تاریخی سالم شهرهای ایران را دارد، در چهلویکمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این خبر یکی از خبرهای خوب سال 1396 برای میراث فرهنگی کشورمان و برای یزد بود به ویژه با توجه به این واقعیت تلخ که استان یزد و خصوصاً روستاهایش در چند سال گذشته از تبعات رو به رشد خشکسالی آسیب بسیار دیدهاند.