هشداری برای شهرها
رشد بیرویه شهرنشینی چه پیامدهایی دارد؟
«آمار واقعی نشان میدهد در سال 1405 از 24 میلیون به 29 میلیون خانوار خواهیم رسید و جمعیت شهرنشین از 74 درصد فعلی به 79 درصد افزایش پیدا میکند یعنی شهرها در آینده مشکل کشور خواهند بود.» این را حامد مظاهریان معاون امور مسکن و ساختمان وزارت راهوشهرسازی میگوید.
مجیدرضا منصورخاکی: «آمار واقعی نشان میدهد در سال 1405 از 24 میلیون به 29 میلیون خانوار خواهیم رسید و جمعیت شهرنشین از 74 درصد فعلی به 79 درصد افزایش پیدا میکند یعنی شهرها در آینده مشکل کشور خواهند بود.» این را حامد مظاهریان معاون امور مسکن و ساختمان وزارت راهوشهرسازی میگوید. او همچنین اشاره کرده از 29 میلیون خانوار پیشبینی شده در افق 9 سال آینده، حدود 23 میلیون خانوار شهری خواهیم داشت. از این اظهارات مظاهریان میتوان دریافت طی سالهای آینده رشد بیرویه شهرنشینی میتواند به یکی دیگر از چالشهای بزرگ کشور تبدیل شود مگر اینکه این رشد متناسب با توسعه و ظرفیت شهرهای کشور باشد. مقایسه آمار جمعیتی مربوط به دو سرشماری اخیر نشان میدهد از هر 100 نفر جمعیت کشور در سال 1390، 71 نفر در شهرها زندگی میکردهاند. حال در سال 1395 این تعداد به 74 نفر افزایش داشته و این روند را میتوان رشدی قابلتامل از پدیده شهرنشینی قلمداد کرد. پرسش اصلی اینجاست که این رشد شتابان در شهرگرایی بدون توجه به زیرساختها و ظرفیتهای لازم چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
پدیده شهرنشینی امروزه در جامعه بینالملل نیز اتفاق غریبی نیست و روندی عمدتاً صعودی طی کرده است اما با این تفاوت که در کشورهای توسعهیافته عموماً این پدیده همگام با صنعتی شدن شهرها رشد داشته است. گو آنکه اساس شهرنشینی نیز همزمان با انقلاب صنعتی رخ داد. پیش از صنعتی شدن، فعالیتهای کشاورزی اقتصاد غالب کشورها را تشکیل میداد و بر این اساس محل کار و زندگی کشاورزان فاصله چندانی نداشت. ولیکن با رشد صنایع مختلف این فاصله فزونی یافت و سرآغازی برای شهرنشینی نوین بود. در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران اما شرایط تا اندازهای متفاوت است و مهاجرت به شهرها عمدتاً بنا به دلایل دیگری صورت میگیرد. این دلایل بهزعم کارشناسان بخشی به مشکلات و مسائل موجود در روستا برمیگردد و بخشی به جذابیتهای شهری ارتباط پیدا میکند. برخی مسائل روستاها عبارتند از: پایین بودن درآمد، نیاز به امنیت، تغییرات اقلیمی، فروپاشی اقتصاد کشاورزی، تغییر در الگوی کشاورزی و مصرف و ضعف در خدمات اجتماعی نظیر بهداشت، درمان و آموزش. در مقابل شهرها با جذابیتهای خاص خود دل روستاییان را میربایند؛ جذابیتهایی از جمله درآمد بالا، فرصتهای شغلی بیشتر، شبکه امن اقتصادی، سهولت دسترسی به خدمات عمومی و امکانات نرمافزاری و سختافزاری گسترده. اما آیا در سال 1405 شهرهای ایران یارای شهرنشینی 79درصدی را دارند؟ اگرچه به خودی خود نمیتوان شهرنشینی را پدیده نامبارکی قلمداد کرد ولیکن طی سالهای اخیر تجربه به خوبی نشان داده شهرنشینی نامتوازن میتواند به مسائل اقتصادی و آسیبهای اجتماعی نظیر بیکاری، بزهکاری، تکدیگری و شکاف فرهنگی دامن بزند. حال آنکه در کشور ما هماکنون نیز بیکاری، خود ابرچالشی است که همچنان لاینحل باقی مانده است. از سویی با توجه به کاهش بعد خانوارهای ایرانی، شمار مسکن بیشتری نیاز است چنانکه به گفته معاون وزیر شهرسازی، طی 10 سال آینده به پنج میلیون مسکن جدید نیاز داریم. با این حال اما فعالیتهای اقتصادی مربوط به مسکن مدتهاست در کسادی به سر میبرد. با این وصف،آیا راهکارهایی وجود دارد تا بتوان رشد متوازن شهرنشینی و متناسب با ظرفیت شهرها حاصل کرد؟