آینده تهران فروخته شده است
سریال غمانگیز کودکآزاری به «اهورا» رسید
نخستین نشست خبری محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران با حضور حدود 200 خبرنگار ایرانی و خارجی 24 مهرماه برگزار شد؛ نشستی که خبرهای بسیاری از آن بیرون آمد، اما یکی از مهمترین خبرها همین برگزاری نشست خبری شهردار تهران بود؛ رویدادی که بسیار پیشپاافتاده به نظر میرسد، اما به سبب رخ ندادن در دوران 12ساله مدیریت محمدباقر قالیباف، شهردار پیشین تهران، حالا اندکی شگفتانگیز و حتی قابل تحسین به نظر میرسد.
نخستین نشست خبری محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران با حضور حدود 200 خبرنگار ایرانی و خارجی 24 مهرماه برگزار شد؛ نشستی که خبرهای بسیاری از آن بیرون آمد، اما یکی از مهمترین خبرها همین برگزاری نشست خبری شهردار تهران بود؛ رویدادی که بسیار پیشپاافتاده به نظر میرسد، اما به سبب رخ ندادن در دوران 12ساله مدیریت محمدباقر قالیباف، شهردار پیشین تهران، حالا اندکی شگفتانگیز و حتی قابل تحسین به نظر میرسد. روزنامه ایران در این باره نوشت: محمدعلی نجفی، شهردار تهران پس از 50 روز کاری، نخستین نشست فصلی خود را در آخرین روزهای مهر برگزار کرد تا رودرروی 200 خبرنگار داخلی و خارجی، پاسخگوی چالشهای ابهامبرانگیزی باشد که در 12 سال گذشته بر شهر تهران تحمیل شده است! او درحالی که عمر مدیریتش به دو ماه نرسیده، خودش را موظف به پاسخگویی رسمی به خبرنگاران دید که پیش از او، محمدباقر قالیباف، شهردار سابق طی 12 سال گذشته، تنها سه بار، رودرروی خبرنگاران در مصاحبه عمومی قرار گرفته بود. حجم بالای استقبال رسانهها و شاتهای پی در پی عکاسان، البته خبرنگاری را واداشت تا از نجفی درباره شائبه رئیسجمهوری شدنش و تداعی ادامه راه قالیباف سوال کند. او اما اینطور پاسخ داد: «اینکه این استقبال، شما را به یاد دوران قالیباف میاندازد؛ نمیدانم! اما بنده برای پاسخگو بودن در مقابل مردم این نشست را ترتیب دادم.» سوال از محمدعلی نجفی به «ماجرای معاملات و شرط و شروطها» هم رسید. او گفت خودش داوطلب شهردار شدن نبوده و به همین دلیل هم نه شرطی قبول کرده و نه شرطی گذاشته است... نجفی در این نشست به سراغ متمولین شهر هم رفت و گفت افرادی که تجمل را به تهران تحمیل میکنند باید در ازایش، هزینهاش را هم پرداخت کنند. با این حرفهای او به نظر میرسد که در آیندهای نزدیک، علاوه بر اینکه عوارض سالانه ساختمانها در نقاط شمالی تهران افزایش مییابد، بزرگراهها و اتوبانهای تهران هم به سیاست پولی شدن، دچار خواهند شد! او گفت مردم هم در نظرسنجیها همین انتظار را داشتهاند. وی در برابر این پرسش که برای ترافیک کلافهکننده تهران که جزو یکی از معضلات اساسی پایتختنشینها شده، چه راهکاری اندیشیدهاید هم گفت: این معضل را میتوان در چهار راهکار اصلی بررسی کرد. اول توسعه حملونقل عمومی به شکل شبکهای، دوم کاستن از سفرهای کاری درونشهری از طریق هوشمندسازی سیستمها، سوم گرانتر کردن استفاده از خودروهای شخصی در تهران و چهارم اعمال اصلاحات هندسی و داشتن نگاه علمی به شهر. این روزنامه درباره اظهار نظر شهردار درباره بافت فرسوده نیز نوشت: نجفی آب پاکی را روی دست همه سیاستهای اعمالشده ریخت و به صراحت گفت سیاستهایی که از سوی دولت و شهرداری ظرف سالهای گذشته دنبال شده، هیچکدام کاملاً موفقیتآمیز نبوده است! اما طرح جدیدی با کمک وزارت راه و شهرسازی در حال تهیه است که تا پایان این هفته، تکمیل میشود، اساس این طرح استفاده از توانایی بخش خصوصی در نوسازی بافت فرسوده است. او البته ادامه داد: سیاست ما این نیست که هر جا که بافت فرسوده قرار دارد آن را بکوبیم و ساختمانهای جدید بسازیم. برای مثال در مقابل ایده ساخت نمایشگاه شهر آفتاب کیلومترها دورتر از شهر تهران میتوان نمایشگاه دائمی برای مثال در حوزه کتاب در بافت فرسوده ساخت که این ایده مردمیتر و فرهنگیتر خواهد بود.
روزنامه «شهروند» نیز در بخشی از گزارش این نشست نوشت: «نجفی حالا در تفسیر خود از وضعیت داراییهای شهر تهران به جای «شهرفروشی» از واژه «آیندهفروشی» استفاده میکند و این یعنی شهرداری تا سالهای آینده در برابر ساختوسازهایی قرار دارد که عوارض آنها از سوی مدیریت قبلی دریافت و هزینه شده است.»
♦♦♦
مهلت سهماهه شورای شهر به شهرداری
هفته گذشته سیزدهمین جلسه شورای شهر تهران نیز برگزار شد. محسن هاشمیرفسنجانی در پایان این جلسه در جمع خبرنگاران درباره واگذاریهای صورتگرفته در سالهای اخیر در شهر تهران عنوان کرد: اکثر واگذاریها و قریب به اتفاق آنها متاسفانه به تصویب شورای شهر نرسیده است. بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، رئیس شورای شهر تهران سپس گفت: هفت نفر از اعضای شورای شهر تهران طرحی را تحت عنوان طرح الزام شهرداری تهران به ساماندهی و واگذاری حق بهرهبرداری املاک- اراضی و اموال منقول شهرداری به اشخاص حقیقی و حقوقی، موسسات عمومی و غیردولتی به هیات رئیسه شورا ارسال کردند. با ارائه این طرح ما میخواهیم آمار و ارقام واگذاریهای صورتگرفته به اشخاص حقیقی و حقوقی مشخص شود ضمن اینکه مشخص شود واگذاریها چه به صورت واگذاریها و چه به صورت شرایط خاص در چه حد و میزانی بوده و آیا مسیر قانونی را طی کرده است یا خیر. هاشمی با تاکید بر اینکه در این طرح فقط موضوع مالکیت املاک بررسی خواهد شد، گفت: در آینده نیز بنا داریم طرحی را در بحث بهرهبرداری از این املاک در دستور کار شورا قرار دهیم. در این طرح سه ماه به شهرداری تهران فرصت داده شده است تا لیست املاک واگذاریهای صورتگرفته در ادوار گذشته چه به اشخاص حقیقی و حقوقی را در اختیار شورا قرار بدهد.
♦♦♦
دیوارکشی جلو ساختمان مجلس مشروطه
حسن خلیلآبادی، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران، نیز در این جلسه علنی، با انتقاد از دیوارکشی ساختمان مجلس شورای ملی که مشرف به میدان بهارستان است، اظهار کرد: این ساختمان بخشی از هویت ملی ماست و نباید نمای مجلس قدیم در خیابان بهارستان دیوارکشی شود. این عضو شورای شهر در ادامه درخواست توقف این دیوارکشی را مطرح کرد. روزنامه شهروند نیز هفته گذشته در گزارشی درباره همین موضوع نوشت: «در میدان بهارستان کارگران مشغول چیدن دیواری کوتاهند که مخالفان بسیار پیدا کرده؛ مسوولان سازمان میراث فرهنگی، اعضای شورای شهر تهران و مردمِ نگران میراث فرهنگی. دیوار یک متر و ۲۰سانتیمتری، بدون مجوز میراث فرهنگی و شهرداری، در طول چند روز بالا رفته و آجرهای سرخ بخشی از ساختمان تاریخی مجلس مشروطه را پشت خود پنهان کرده است.»
♦♦♦
برخورد منتهی به عذرخواهی قرائتی با «دوربینی»
هفته گذشته انتشار فیلمی از برخورد محسن قرائتی با «آقای دوربینی» بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت. این انتقادات در نهایت به عذرخواهی قرائتی منجر شد. روزنامه «شرق» در گزارشی از این فیلم و واکنشهای بعد از آن نوشت: ماجرا از اینجا شروع شد که در این فیلم قرائتی به «آقای دوربینی» میگوید: «من حواسم پرت میشود، دوربین را نگه دارید؛ آقا شما پاشو برو. آقایی که عینکی هستید، پاشو برو... آمده دوربینبازی کند. من صد دفعه در تلویزیون دیدمت. یک جایی باشد که پیدا نباشد ایشان. پشت پایهاش بنشانیدش.» انتشار این ویدئو واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی در پی داشت؛ اما صبح دیروز عزتالله ضرغامی، رئیس اسبق صداوسیما، در اینستاگرامش نوشت: «...امروز با آقای قرائتی تماس گرفتم و دراینباره با ایشان صحبت کردم. کاملاً معلوم بود که خود ایشان از این مساله بسیار ناراحت هستند. دلیل عصبانیتشان را در آن برنامه برای من توضیح دادند؛ ولی تصریح کردند که از رفتار خود پشیمان هستند. گفتند که ما فقط ۱۴ معصوم داریم و همه ممکن است خطا و اشتباه کنند. آقای قرائتی از خدا و جناب آقای نمازی و هرکس دیگری که به دلیلی از ایشان ناراحتی به دل دارد، عذرخواهی کردند. احتمالاً با آقای دوربینی ملاقات میکنند و خبرش را منتشر میکنند. از جناب آقای قرائتی هم جز این صراحت و صداقت توقع دیگری نیست. در واقع آنچه مایه تعجب بینندگان فیلم شده، این بود که از آقای قرائتی با آن سابقه ارزشمند و شخصیت دوستداشتنی چنین توقعی نداشتند. به دوستان عزیزی هم که دلسوزی کردند و نوشتند که دوران ۴۰ساله آقای قرائتی به پایان رسیده و خوب است از صفحه تلویزیون کنار برود، صادقانه عرض میکنم آقای قرائتی تمامشدنی نیست.»
پس از آن بود که محسن قرائتی درباره نوع برخورد خود با آقای دوربینی به «باشگاه خبرنگاران» گفت: «روز جمعه گذشته بر اثر خستگی زیاد ناشی از چند برنامه در نقاط مختلف تهران، صحنهای به وجود آمد که موجب ناراحتی مخاطبان شد که ایکاش آن صحبتها را با لحن دیگری بیان میکردم. در زمین دنبال فرشته و معصوم نگردید. بههرحال انسان در هر درجهای که باشد، خطا میکند. ابتدا از خداوند و بعد از ایشان (حسین نمازی) که مخاطب من بودند، عذرخواهی میکنم.» قرائتی ادامه داد: «زمانی نماینده امام خمینی(ره) در نهضت سوادآموزی بودم که به فردی سپردم من را برای نماز صبح بیدار کند. ایشان تعجب کرد. گفتم بنده نماینده امام خمینی(ره) هستم، نه نماینده خواب و بیداریام. بههرحال حرکتی از من سر زد که همینجا ابتدا از خدا و آقای نمازی و بعد از همه کسانی که در این سالها ممکن است ناراحتشان کرده باشم، عذرخواهی میکنم.»
روزنامه «جوان» نیز با انتخاب تصویر قرائتی به عنوان عکس یک، با تیتر «درس عذرخواهی» نوشت: «نکتهای که در مورد آقای نمازی همگان میدانیم این است که او عاشق دوربین است و در چند برنامه تلویزیونی با سادگی خاصی خود را «آقای دوربینی» معرفی میکند و میگوید: زنم گفت بین من و تلویزیون باید یکی را انتخاب کنی و من هم تلویزیون را انتخاب کردم و او طلاق گرفت و به شهرستان رفت. من میخواستم متشخص باشم اما چون راههای دیگر سخت بود، شدم آقای دوربینی تا متشخص شوم.» این روزنامه از رفتار تند قرائتی با «آقای دوربینی» و ماجراهای بعد از آن اینطور نتیجهگیری کرد: «احتمالاً استاد قرائتی در آینده از این موضوع بیشتر خواهد گفت و همچون گذشته آن را درسی برای اخلاق قرار خواهد داد.»
♦♦♦
این بار «اهورا» قربانی تجاوز و قتل شد
«بنیتا»، «آتنا»، «ابوالفضل»، «ملیکا» و حالا «اهورا» نامهایی است که روزی با شوق و ذوق بسیار برای کودکان ایرانی انتخاب و در شناسنامههای کوچک ثبت شدهاند؛ شناسنامههایی که خیلی زود به محل ثبت وفات یأسبرانگیز این کودکان تبدیل میشوند. «اهورا» تازهترین قربانی کودکآزاری است که هنگام تجاوز ناپدریاش سهساله بود. ناپدری 27سالهای که در غیاب مادر این پسربچه، او را با آزار بسیار، کشت و در حضور کارآگاهان پلیس شهر رشت اعتراف کرد که پسرخواندهاش را مورد آزار و اذیت قرار داده و زمانی که کودک از درد و خونریزی زیاد گریه میکرده چند بار سر «اهورا» را به دیوار کوبیده و... بنا بر گزارش روزنامه «ایران»، «پیکر کودک جانباخته نیز برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی انتقال یافت تا علت اصلی مرگ روشن شود. بررسیهای مقدماتی پزشکی قانونی هم نشان داد پسرکوچولو بهشدت مورد تجاوز قرار گرفته است. همچنین روی بدن و صورتش آثار کبودی شدید به چشم میخورد، ضمن اینکه دندههای پسرکوچولو هم شکسته و گوشهای او وحشیانه پیچانده شده بود.»