جذب سرمایه مهاجران ایرانی با چه موانعی مواجه است؟
گشایشهایی که میتواند سرمایهها را بازگرداند
در حالی که اکنون سالانه ۷۰۰ هزار شغل در ایران ایجاد میشود، اما در همین حال، سالانه تعداد افراد قابل توجهی جویای کار روانه بازار میشوند و تقریباً هر آنچه حاصل اشتغالزایی در کشور است را خنثی میکنند.
در حالی که اکنون سالانه ۷۰۰ هزار شغل در ایران ایجاد میشود، اما در همین حال، سالانه تعداد افراد قابل توجهی جویای کار روانه بازار میشوند و تقریباً هر آنچه حاصل اشتغالزایی در کشور است را خنثی میکنند. به گفته کارشناسان، علت آنکه شغلی بیش از سقف ۷۰۰ هزار شغل (چیزی در حدود آنچه در دولت اصلاحات در اوج اشتغالزایی ایجاد شده بود) در کشور فراهم نمیشود، توان اقتصاد ایران است. در شرایط کنونی، اقتصاد ایران توانایی ایجاد شغل بیشتر از این را ندارد. راهحل بسیار ساده، جذب سرمایههای خارجی است. یکی از راهحلها در چنین شرایطی ایجاد اطمینان برای ایرانیان مقیم خارج است. ایرانیانی که سرمایههایشان هماکنون طبق برآوردها چیزی بین دو تا چهار هزار میلیارد دلار است. سرمایههایی که در صورت جذب میتواند اقتصاد ایران را در مسیر توسعه قرار دهد. بسیاری از کشورها به مهاجران خودشان به عنوان منبعی برای توسعه نگاه میکنند. رشد سرمایهگذاری در ایران منفی است. زمانی که سرمایهگذاری صورت نمیگیرد، شغل مولدی هم ایجاد نمیشود. بنابراین آنچه برای ایجاد یک تحول مثبت و جدی در بازار کار نیاز داریم، افزایش سرمایهگذاری و تغییر فضای کسبوکار است. صاحبان سرمایه در داخل و شرکتهای خارجی که علاقهمند به سرمایهگذاری در ایران هستند، باید برای سرمایهگذاری تشویق شوند. علاوه بر این، ایرانیهای مقیم خارج هم هستند که سرمایههای بالایی دارند و میتوانند این سرمایهها را به داخل کشور منتقل کنند. مهاجران نقش تعیینکنندهای در جذب و افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی دارند. ایرانیان مقیم خارج از کشور با قوانین ایران و راهکارهای مقابله با مشکلات رسمی و غیررسمی آشنا هستند. در نتیجه ریسک و خطر سرمایهگذاری در ایران برای آنها کمتر از شرکتهای خارجی است. به علاوه، شرکتهای خارجی وقتی میخواهند در ایران کار کنند، ترجیح میدهند از ایرانیهای مهاجر که سالها در آن کشور زندگی کردهاند، به عنوان کارشناس و مدیر استفاده کنند. در نهایت مهاجران ایرانی پل ارتباطی بین اقتصاد ایران و جهان خواهند بود.
مشکلات بوروکراسی و نبود توجیه اقتصادی
سوال مهم این است که جذب سرمایه مهاجران ایرانی با چه موانعی مواجه است؟ دو عامل مهم در این زمینه مشکلات بوروکراسی اداری و نبود توجیه اقتصادی در طرحهای داخل کشور است. بسیاری از مردم شهرهای جنوبی مایل هستند که به جای کار در ایران به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به خصوص امارات بروند، چرا که کار در آنجا زیاد بوده و سرمایهگذار نیز حمایت میشود. ضمانت بازگشت سرمایه و امنیت یکی از مهمترین اصولی است که میتواند در جذب سرمایه موفق عمل کند. اما در کشور ما چنین نیست و حتی ممکن است سرمایه اولیه در مدت زمان کوتاهی از بین برود. اما جذب سرمایههای خارجی چگونه امکانپذیر است؟ مهمترین دغدغه مهاجران ایرانی که طبیعتاً تمایل به سرمایهگذاری در زادگاه خود دارند، تنگناهای شدید اداری، محدودیتهای گمرکی و برخی بداخلاقیهاست. طبق دیدگاه دو نظریهپرداز خارجی این واقعیت را باید پذیرفت که عمده مهاجران با هر ملیتی، که به امر تجارت و سرمایهگذاری مشغولند، حتماً به مقایسه اوضاع اقتصادی داخل و خارج توجه میکنند و در لحظه، اوضاع اقتصادی را رصد میکنند. دسوتو1 یکی از نظریهپردازان در حوزه مهاجرت و توسعه عنوان میکند: این سادهلوحی است اگر انتظار داشته باشیم بازگشت سرمایه مهاجران به تنهایی موانع توسعه ساختاری، مثل محیط سیاسی ناپایدار، سیاستهای کلان اقتصادی نامناسب، فقدان امنیت، دیوانسالاری فاسد و ناکارا را حل کند و موجب توسعه یک کشور شود. علاوه بر این، ناامنی قانونی در حوزه دارایی، اثرات مخرب بر توانایی افراد و تمایل آنان برای سرمایهگذاری میگذارد. هاین دهاس2 استاد موسسه مهاجرت بینالملل در دانشگاه آکسفورد و از نظریهپردازان حوزه مهاجرت و توسعه در باب جذب مهاجران به زادگاهشان میگوید: به هر میزانی که توسعه در کشورهای مبدأ تغییر مثبتی کند و کشورها سیاستهای پایداری اتخاذ کنند و رشد اقتصادی رو به بهبود باشد، در این حالت بسیار محتمل است که مهاجران همان کشور پیش از خارجیها، از نخستین کسانی باشند که وارد شوند و فرصتهای جدید را شناسایی کنند، و از طریق سرمایهگذاری، آمدورفت به زادگاه یا بازگشت به آنجا در افزایش روند رو به رشد موثر باشند. از جمله پیششرطهای جذب سرمایههای خارجی در دنیای پررقابت امروز میتوان به مواردی مانند کاهش بوروکراسی اداری، برقراری امنیت سرمایه، ایجاد انگیزه مشارکت سرمایهگذاران خارجی در طرحهای تملک داراییهای سرمایهای، برقراری کامل امنیت اقتصادی و قضایی در کشور، مبارزه جدی با فساد اداری و مالی، اعمال سیاستهای شفاف اقتصادی و اصلاح ساختار اقتصاد، ایجاد سیاستهای هماهنگ پولی و مالی، ایجاد زیرساختهای فیزیکی مناسب نظیر سیستم ارتباطی، راه، فرودگاه، بهبود شرایط دیپلماتیک کشور در عرصه جهانی، عضویت در مجامع بینالمللی و انعقاد پیمانهای چندجانبه سرمایهگذاری اشاره کرد. اینچنین سرمایهگذاریهایی در دهههای گذشته از سوی مهاجران کشورهایی چون چین، کره جنوبی، اسپانیا و تایوان رخ داد و ممکن است در آینده در ترکیه نیز رخ دهد، چرا که انتظار میرود بسیاری از ترکها در آلمان و دیگر نقاط اروپا نقش حائز اهمیتی را به عنوان شرکتهای فراملیتی در رشد اقتصادی ترکیه ایفا کنند. برخی کشورها مانند چین کمونیست در انطباق با شرایط جدید جهانی توانستند با گشایش دستکم اقتصادی موج مهاجرت مغزها را در کشورشان تا حدودی معکوس کنند. نتایج فاجعهبار اعمال سیاستهای درونگرایانه و تاکید بر خودکفایی در طول سه دهه به دولت چین ثابت کرد که به تحولی اساسی در ساختارهای اقتصادی و باز کردن درها به روی جهان نیازمند است. سرمایه فکری و مالی مهاجران عنصری اساسی در همکاری موثر چین با اقتصاد جهانی بود. مهاجران چینی از یکسو سرمایه و تخصص کافی را برای ایجاد صنایع صادراتی در اختیار داشتند و از سوی دیگر مایل بودند با وجود سطح نسبتاً بالای ریسک و نااطمینانی، در کشور چین فعالیت کنند. اصلاحات اقتصادی به رشد سریع تولید، مازاد تجاری و افزایش ذخایر ارزی چین منجر شد و این کشور توانست فرآیند اصلاحات و جریان مدرنسازی کشور را با قدرت ادامه دهد و از اهمیت و نفوذ بخشهای قدرتمندی مانند بنگاههای دولتی و ارتش آزادی بخش چین در سرمایهگذاری بکاهد. چین در دسامبر سال 2001 به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمد و با این عضویت حجم عظیمی از سرمایههای آمریکایی و اروپایی به سوی این کشور سرازیر شد ولی همچنان سرمایهگذاری مستقیم خارجی از سوی چینیهای مهاجر در اقتصاد این کشور نقش مهمی ایفا میکند. متخصصان چینی مقیم کشورهای مختلف جهان جامعه فراملی و فنی را شکل میدهند که ارتباط فعالانهای با صنایع مدرن در کشور چین دارند. به همین جهت ارتباط میان چینیهای مهاجر در حال حاضر و آینده نقش مهمی را در توسعه چین ایفا میکند. این گروه که بخش اعظم آنان بهطور همزمان در دو یا چند کشور سکونت دارند، به دلیل دلبستگی به کشور مادری و تضمین امنیت سرمایه از سوی دولت چین، دانش فنی و سرمایه مالی خود را در خدمت توسعه چین قرار میدهند.
مهاجران به مثابه منابع توسعه
مهاجران برای کشورهای مختلف عملاً به عنوان بخشی از منابع توسعه عمل کردهاند. اما وضعیت ریسکی و پرخطر مانع از ورود سرمایههای مالی و فکری مهاجران به ایران است. با وجود اینکه بخش اعظم مهاجران تعلقخاطر جدی برای بازگشت به ایران دارند و علاقهمند به توسعه ایران هستند، احساس میکنند گویی هنوز زمان فعالیت در ایران فرا نرسیده است. در شرایطی که دچار رشد اقتصادی پایین و مشکلات جدی بیکاری یا مشاغلی با بهرهوری پایین هستیم، نیاز به ایجاد یک فضای کسبوکار شفاف و اطمینانبخش داریم. اگر این فضای شفاف و تضمینها و اطمینان خاطر برای جلب سرمایههای خارجی به صورت جدی در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و قضایی ایران شکل بگیرد، آثار مثبتش را در سرمایهگذاری داخلی هم خواهیم دید. در ایران از آنجا که گشایش اقتصادی و سیاسی به آن معنا نداشتیم، نهتنها نمیتوانیم نخبگان و نیروهای مستعد و زبده کشورمان را نگه داریم بلکه نتوانستیم زمینه بازگشت آنها را نیز فراهم کنیم. به نظر میرسد وجود برنامههای کلان اقتصادی دولت و ایجاد امنیت سرمایهگذاری و کاهش دادن ریسک این سرمایهگذاریها از جمله کارهایی است که باید از جانب مسوولان پیگیری شود تا رغبت مهاجران در این راستا افزایش یابد.
پینوشتها:
1- De soto
2- Hein de haas