شناسه خبر : 6776 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مروری بر اقدامات سر مروین کینگ، فردی که بانک مرکزی انگلستان را قدرتمندتر کرد

میراثی برای جانشین

فیلیپ آلدریک
ترجمه: احسان برین
دوستان سر مروین کینگ، از داستانی سخن به میان می‌آورند که رئیس بانک مرکزی انگلستان تمایل به تعریف آن دارد؛ داستانی که به اواخر دهه 1970 میلادی برمی‌گردد، یعنی زمانی که مروین کینگ به عنوان جوان‌ترین استاد تمام، در دانشگاه بیرمنگام مشغول به فعالیت بود. روزی از روزها، زمانی که مروین کینگ با اتوبوس در حال حرکت به سوی کالج بود، دو دانش‌آموز دختر که در مدرسه‌ای دولتی درس می‌خواندند، پشت سر او نشسته و گرم صحبت با یکدیگر بودند. یکی از آنها به دیگری می‌گفت معلمش به او گفته بود برای ورود به دانشگاه آکسفورد تلاش کند. اما با این حال، آن دانش‌آموز دختر این کار را نکرده بود. بنا بر آنچه او در اتوبوس به دوستش می‌گفت، دلیل او برای عدم تلاش جهت ورود به آکسفورد این بوده که «آنجا (آکسفورد) برای مردم شبیه ما ساخته نشده است». سر مروین کینگ پشیمان است که چرا در آن روز برنگشت و عقیده آن دختر را در مورد دانشگاه آکسفورد تغییر نداد. او خود دانش‌آموزی بود که پدرش پیش از آنکه معلم شود، در راه‌آهن کار می‌کرد. در حقیقت مروین کینگ فردی بود که زندگی‌اش اثباتی بر آن بود که آکسفورد و دفاتر عالی دولتی برای «مردمی شبیه ما» ساخته شده است. کینگ برای جبران اشتباهی که مرتکب شده بود، در بانک مرکزی انگلستان محلی را برای دانش‌آموزان اختصاص داد که اغلب از آنجا تحت عنوان کلاسی یاد می‌شد که روسای آینده در آن هستند. جمعه 28 ژوئن، آخرین روز حضور او در بانک مرکزی انگلستان، پس از 22 سال فعالیت بود. 22 سالی که 10 سال آن در کسوت ریاست بانک مرکزی انگلستان سپری شد. پس از آنکه سر و صدای این روزها به خاموشی بگراید، بسیار محتمل است که از سر مروین کینگ به عنوان تاثیرگذارترین رئیس کل بانک مرکزی انگلستان از میان 119 رئیس کل پیشین یاد شود. مروین کینگ به عنوان معمار اتخاذ سیاست هدف‌گذاری تورمی، نقشی کلیدی در تثبیت اقتصاد انگلستان از سال 1993 میلادی - یعنی دو سال پس از ورودش به بانک مرکزی انگلستان به عنوان اقتصاددان ارشد - ایفا کرد. اما در عین حال، نقطه ضعف او در مورد بانک‌ها، از کینگ شخصیتی غیر‌آماده برای بحران مالی بر جای گذاشت. در این زمینه که او نتوانست توفان بلندی را تشخیص دهد که منجر به برخورد اقتصاد تحت مدیریت او به صخره‌ها شد، جای هیچ‌گونه پرسشی باقی نمانده است. با این حال، سیاستگذاران اندکی بودند که وقوع توفان را پیش‌بینی کردند. در شرایطی که توفان به وقوع پیوست، آنچه میان خوب و بد تمایز ایجاد می‌کرد، چگونگی مدیریت عواقب توفان بود. اما در نهایت، این حقایق هستند که از پس پرده رخ می‌نمایانند. او در حالی بانک مرکزی انگلستان را ترک می‌کند که این موسسه 319‌ساله، بسیار قدرتمندتر از زمانی شده است که او آن را تحویل گرفت. هم‌اکنون بانک مرکزی انگلستان مسوول اجرای سیاست‌های تثبیت پولی و مالی است و همچنین طی دوره مسوولیت سر مروین کینگ، تعداد کارکنان بانک نیز دو برابر شده و به رقم 3500 نفر رسیده است. هیچ بانک مرکزی عمده دیگری وجود ندارد که از چنین قدرتی برخوردار باشد. سر مروین کینگ، هیچ‌گاه جایگاهی کمتر از با‌هوش‌ترین فرد را در جاهایی که مشغول به کار بود، کسب نکرد؛ چه زمانی که در دانشگاه کمبریج به عنوان دانشجوی رتبه یکم در رشته اقتصاد شناخته شد چه زمانی که در بانک مرکزی انگلستان فعالیت می‌کرد و به عنوان باهوش‌ترین فرد طی دوره کاری 20‌ساله‌اش شناخته می‌شد. اما او یک پاشنه‌آشیل داشت. او هیچ‌گاه به مقوله‌های مالی و فاینانس علاقه زیادی نداشت. همکاران او می‌گویند بخشی از این عدم علاقه شاید به این خاطر باشد که مسوولیت نسبتاً بزرگ‌تری بر روی شانه‌های او قرار داشت.
یکی از همکاران سابق او می‌گوید: «او (سر مروین کینگ) از نسلی آمده بود که طبقه متوسط رو به پایین، دانش‌آموزان فوق‌العاده‌ای را تحویل دانشگاه‌های آکسفورد و کمبریج داد. این سابقه او، برای مردمی که زندگی‌شان را با آسودگی بیشتر، در مدارس دولتی و در شرایطی که پول به راحتی در اختیار آنها قرار می‌گرفت، آغاز کردند، تحقیرآمیز بود. این شایدindex:1|width:300|height:400|align:left یکی از دلایلی بود که سر مروین کینگ از بانکداران خوشش نمی‌آمد.» از زمانی که بانک مرکزی انگلستان در سال 1997 میلادی استقلال پیدا کرد و مقررات مالی‌اش تامین شد، خطر جابه‌جایی، رئیس پیشین بانک مرکزی انگلستان (سر ادی جرج) را تهدید می‌کرد. این نگرانی از بابت جابه‌جایی، برای سر مروین کینگ کمتر بود. او برای ارتقای بخش پولی بانک مرکزی، اقدام به استخدام فارغ‌التحصیلان جوان دوره دکترا کرد. سر مروین کینگ علاقه‌ای به نظارت بانکی نداشت و گزارش‌های سالانه بانک مرکزی نیز از پس از شروع دوره ریاست او در سال 2003 میلادی، اثبات شفاف و واضحی بر این مدعاست.
در چهار ساله نخست دوره مسوولیت سر مروین کینگ، بودجه سیاست پولی به میزان حدود 10 میلیون پوند افزایش یافت، در حالی که بودجه تثبیت مالی به کمتر از سه میلیون پوند رسید. اگر بخواهید در بانک مرکزی موفق عمل کنید، نباید وارد مساله قانونگذاری مالی شوید. در نتیجه، زمانی که بانک انگلیسی «نورثرن راک» در سپتامبر سال 2007 میلادی با خطر ورشکستگی مواجه شد، سر مروین کینگ غافلگیر شد. او در روز 8 آگوست همان سال و درست یک روز پیش از شروع رسمی «بحران اعتباری»، اظهار داشت: «نظام بانکی ما نسبت به گذشته بسیار ساکت‌تر شده است.» این گفته او شاید دستپاچه‌ترین و نگران‌کننده‌ترین نظری بود که در تمام دوره فعالیتش بر زبان آورد. راشل لوماکس، معاون سابق بخش تثبیت مالی، در این زمینه اظهار داشت: «زمانی که ما با بحران مالی روبه‌رو شدیم، او به کلی تعادل خود را از دست داد. از نظر او به هیچ وجه وقوع بحران قابل پیش‌بینی نبود و در نتیجه زمانی که کینگ در ابتدای وقوع بحران شگفت‌زده شده بود، نتوانست تمام تلاش خود را به کار گیرد. او در ابتدا به طور ناشیانه و احساساتی‌ای گام بر‌می‌داشت.»
با تمام این احوال، بزرگ‌ترین تلاش او، اقدامش در اتخاذ سیاست هدف‌گذاری تورمی بود. پس از سقوط مکانیسم نرخ ارز بریتانیا در سال 1992 میلادی، بزرگ‌ترین رویکردی که برای سیاست پولی مورد آزمون قرار نگرفته بود، معرفی شد. این سیاست برگرفته از تجربه‌ای بود که در نیوزیلند و کانادا اجرایی شده بود، اما سر مروین کینگ - بهترین متخصص بریتانیا در زمینه سیاست پولی در آن زمان - آن را تبدیل به اقدام کارآمدی کرد که به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت. تا پیش از وقوع بحران، نتایج به دست آمده از اتخاذ سیاست هدف‌گذاری تورمی، بی‌عیب و نقص بود. پس از وقوع بحران، نقدهایی به این سیاست وارد شد که سر مروین کینگ با این استدلال که «تورم تازنده» (inflation nutter) کشور را به ورطه رکود عمیق‌تری خواهد کشاند که در آن مردم بیشتری محتاج کمک‌های دولتی و صدقه خواهند شد، این نقدها را رد کرد. اما پس از ورشکستگی شرکت لمان ‌برادرز، دیگر تردیدی برای سر مروین کینگ باقی نماند. او شروع به جلب حمایت جهانی برای اقدام پولی کرد و سیاست تسهیل مقداری
(quantitative easing - QE) را با قدرت و سرعت شروع کرد. در این مسیر او از تجربه ناموفق ژاپن نیز درس‌هایی کسب کرده بود. از آن زمان به بعد، بانک مرکزی انگلستان 375 میلیارد پوند طلا خریداری کرد؛ یعنی بیش از یک‌سوم بدهی‌های ملی بریتانیا. او با این کار، بانک مرکزی بریتانیا را به فعال‌ترین بانک مرکزی در کل جهان تبدیل کرد. گروهی از افراد بدبین می‌گویند سر مروین کینگ در روزهای پایانی دوره مسوولیتش، نخواست تحت‌الشعاع جانشین خود قرار گیرد و در نتیجه تصمیم گرفت سیاست‌هایی را که پیش از این از اجرای آنها سر باز زده بود، بپذیرد. با تمام این احوال، سر مروین کینگ طی دوره مسوولیتش، برای دو بار روش کارکرد بانک‌های مرکزی را در جهان دگرگون کرد؛ نخست با هدف‌گذاری تورمی و دوم با اتخاذ سیاست‌های کلان احتیاطی (macro prudential) بر روی بانک‌ها.

منبع:
http://www.telegraph.co.uk/finance/economics/10141774/Mervyn-King-The-governors-legacy-is-a-stronger-Bank-of-England.html

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها