درباره انتشارات «دنیای اقتصاد» و دری که به سوی جهان کتاب گشوده است
پای اقتصاد به کتابخانههای شخصی باز میشود
رئیس سابق نهاد کتابخانههای عمومی سرانه سه دقیقهای مطالعه ایرانیها را در سخنرانی پیش از آغاز خطبههای نماز جمعه سیاهنمایی غربیها خوانده و معتقد بود سرانه مطالعه ایرانیها ۷۹ دقیقه است که با کشورهایی همچون ژاپن و بریتانیا برابری میکرد
سرانه مطالعه در ایران چندان قابل اعتناست که گاهی وقتها بحث بر سر رقم آن به سخنرانیهای پیش از خطبههای نماز جمعه میکشد، رئیس سابق نهاد کتابخانههای عمومی سرانه سه دقیقهای مطالعه ایرانیها را در سخنرانی پیش از آغاز خطبههای نماز جمعه سیاهنمایی غربیها خوانده و معتقد بود سرانه مطالعه ایرانیها 79 دقیقه است که با کشورهایی همچون ژاپن و بریتانیا برابری میکرد. این در حالی است که رئیس سابق کتابخانه ملی گفته بود سرانه مطالعه ایرانیها در شبانهروز دو دقیقه هم نیست. با این حال تیراژ کتاب در ایران به رقمی که اشعری گفته بود نزدیکتر است، اما جدای از اینها اگر از بازار کتابهای عمومی بگذریم در زمینه کتابهای تخصصی شرایط بهتری حاکم است، کتابهای شاخص در حوزه علوم انسانی، علم مدیریت و اقتصاد بازار خودشان را دارند و در میان انبوه کتابسازیهایی همچون «قورباغه را قورت بده» و «چه کسی پنیر مرا دزدید؟» کتابهای تخصصی با بنیادهای مستحکم فکری میتوانند بازار خودشان را پیدا کنند و خوانده شوند. در سالهای اخیر ناشران بسیاری به شکل جدی در زمینه علوم انسانی و فلسفه و سیاست اقدام به انتشار کتاب کردهاند اما جای ناشر تخصصی در
حوزه اقتصاد با تمام زیرشاخههای آن خالی بود، در واقع گهگاه ناشران حوزه علوم انسانی گوشهچشمی هم به مباحث اقتصادی داشتند، اما ناشری که روی این حوزه تمرکز کند و اندیشههای اقتصادی با تمام بنیانهایش را در دستور کار انتشار قرار بدهد در ایران فعال نبود. حالا چندی است که موسسه دنیای اقتصاد با راهاندازی انتشارات دنیای اقتصاد با مدیریت و دبیری محمود صدری اقدام به انتشار کتابهایی در این زمینه میکند و البته به تازگی زیرشاخههایش را گسترده کرده است و در کنار تمرکز بر کتابهای اقتصادی در زمینههایی همچون هنر و ادبیات و تاریخ نیز فعالیت خود را آغاز کرده است. در این موسسه تا امروز بیش از 40 عنوان کتاب منتشر شده است، کتابهایی که قرار نیست تنها مخاطب دانشگاهی داشته باشند و بیش از همه سعی در آگاهیبخشی بر دانش اقتصادی در زندگی روزمره مردم ایران دارند و میتواند بر تصمیمگیریهای زندگی فردی اثرگذار باشد. در واقع سالهاست که در کشورهای پیشرفته جهان تاثیر آگاهی از اقتصاد خرد بر زندگی روزمره ثابت شده است، زیرا تکتک افراد جامعه بیاینکه احساس کنند با مفاهیم اقتصادی سروکار دارند و اگر نسبت به مسائل اقتصادی حاکم بر جهان
اطرافشان آگاهی داشته باشند احتمالاً تصمیمهای بهتری میگیرند، این تصمیمگیریها دامنه گستردهای دارد و از رای دادن تا نحوه و زمان سرمایهگذاری در زندگی شخصی را شامل میشود. محمود صدری مدیر انتشارات دنیای اقتصاد درباره وضعیت این بازار و مخاطبان کتابهایی که در این انتشارات منتشر میکنند، میگوید: «به طور کلی چه در کوتاهمدت و چه در میانمدت آینده این بازار را رو به پیشرفت میبینیم. یعنی با تحولاتی که در اقتصاد ایران رخ داده فارغ از حوزه اقتصاد کلان و کوچک بودن حجم اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهای توسعهیافته، در حوزه کسبوکارهای خرد و فردی شوق دانستن راجع به اقتصاد و مدیریت رو به افزایش است و این نسل جدید ما برخلاف نسل گذشته خیلی متکی به اتوریتهها نیستند و میخواهند خودشان مطالب را درک کنند. برای همین هرچه خصلت کتابها در این حوزهها مدرنتر میشود تقاضا هم برایش بیشتر است؛ یعنی یکجور جذب شدن به سمت بازار جهانی است و با این تلقی که من از مخاطبان کتاب پیدا کردهام گمان میکنم جریان رو به پیشرفت است.»
انتشارات دنیای اقتصاد در زیرمجموعههای متنوعی به انتشار کتاب میپردازد که برخی از آنها عبارتند از:
اقتصاد سیاسی
اقتصاد سیاسی یک روش مطالعه علمی درباره پدیدههای اجتماعی است. این رهیافت بر وجود ارتباط میان مولفههای سیاسی و اقتصادی در شکل دادن به پدیدههای اجتماعی مبتنی است. به همین دلیل اگرچه اغلب زیرمجموعه علم اقتصاد دانسته میشود، باید آن را چیزی فراتر از علم اقتصاد محض دانست. یکی از موفقترین و پرفروشترین بخشهای «انتشارات دنیای اقتصاد» نیز در این مدت بخش کتابهای «اقتصاد سیاسی» است. کتابهایی که در این مجموعه منتشر شدهاند اغلب تبدیل به محل بحث و تبادل نظر اقتصاددانان و رسانهها شدهاند. در میان پرطرفدارترین عنوانهای این بخش میتوان به کتاب «چرا ملتها شکست میخورند؟» (سرچشمههای شکوفایی و فقر و غنای کشورها) نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون اشاره کرد. «چرا ملتها شکست میخورند؟» در سراسر دنیا چنان مورد توجه قرار گرفت که «بیل گیتس» میلیاردر مشهور آمریکایی هم نتوانست نسبت به آن بیتفاوت باشد. او در مقالهای انتقادی درباره این اثر نوشت: «چرا برخی کشورها ثروتمند شدهاند و شرایط زندگی عالی برای شهروندان خود ایجاد کردهاند اما دیگران نتوانستهاند؟ این موضوعی است که
من تا حدودی در ذهنم است و بنابراین مشتاق بودم تا کتابی را که اخیراً در این مورد بوده انتخاب کنم. کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» به آسانی قابل مطالعه است و داستانهای تاریخی زیاد و جالبی درباره تفاوت کشورها دارد. یک استدلال ساده در این مورد ارائه شده است: کشورهایی با نهادهای اقتصادی و سیاسی فراگیر (و نه استخراجی) توانستهاند در بلندمدت موفق شده و دوام بیاورند.» از دیگر عنوانهای پرطرفدار در این مجموعه میتوان به کتاب «اندیشه آزادی؛ تجربه ایران معاصر از منظر اقتصاد سیاسی» نوشته محمد طبیبیان، موسی غنینژاد و حسین عباسیعلیکمر اشاره کرد. «حسین عبدهتبریزی» اقتصاددان برجسته و دبیر کل اسبق بورس اوراق بهادار تهران درباره این کتاب مینویسد: «دو استاد برجسته اقتصاد کشور به همراه دانشجوی خود مطالب را فراهم آورده، و براساس شواهد و دادههای دیگران از اقتصاد ایران، به تحلیل میپردازند. آنچه کتاب را برجسته میکند، شواهد و دلایل تاریخی ذکرشده نیست، چرا که بسیاری از آنها را قبلاً خوانده بودیم؛ بلکه، این خط تحلیل و فرضیه ارائه شده است که تازگی دارد.» در واقع هدف اصلی کتاب عرضه بسیار خلاصهای از خردورزی در امور سیاسی و
اقتصادی است تا شاید به کمک آن از طریق زدودن برخی ابهامها در فراگیری واپسماندگی جامعه، بتوان به چارهجویی معقول و موثر پرداخت. در نتیجه مبحث کتاب در چارچوب مرور تاریخی اندیشههای اجتماعی کشور و جهان سازمانیافته است. از دیگر عنوانهای قابل تامل در این مجموعه میتوان به دو کتاب زیر اشاره کرد.
«مزایا و مشکلات جامعه تجاری» (پاسخ آدام اسمیت به روسو) و کتاب «پیش رفتن به جمع»
نوشته آلبرت هیرشمن
هیرشمن این کتاب را پشت میز کارش ننوشته است، او 14 هفته در شش کشور آمریکای لاتین به جستوجو پرداخته است و با مردم کوچه و بازار زندگی کرده تا تجربه اقتصاد تودهای و تاثیر آن بر سفرههای مردم این سرزمینها را بررسی کند. اوایل دهه 80 میلادی در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین طرحی با عنوان «توسعه مردمی» به منظور بهبود شرایط اقتصادی اجرا شده بود. او در این سفر با تجارب مردمی در زمینه بهبود شرایط اقتصادی آشنا شده است، مردم کشورهای آمریکای لاتین در تمام صد سال گذشته با مشکلات اقتصادی ریز و درشتی درگیر بودند، آنها در سرزمینهایی که از ثروتهای طبیعی بیکرانی بهرهمند بود شرایط دشوار اقتصادی را در زندگی روزمرهشان تجربه کردهاند. در واقع سفرههای فقیر و خالی اغلب عوامل سیاسی داشت، از تحریمهای آمریکا در نیم قرن گذشته در کوبا، تا شکست دولت مردمی آلنده در شیلی که از پاشنه آشیل اقتصاد آسیب دید. حالا آلبرت هیرشمن در این کتاب به بررسی تلاشهای مردمی پرداخته است، او سراغ مدیران تعاونیهای روستایی رفته است و تکتک تجربههایی که در این شش کشور آمریکای لاتین سعی داشتند انگیزههایی بسازند
که مردم را به خوشبختی و رضایت از زندگی ترغیب کند. حرکتها و گامهای کوچک و اثرگذاری که از دل روستاها و کارگاههای کوچک سرچشمه میگیرد و میتواند زندگی مردم طبقه فقیر اقتصادی را رنگ و لعابی قابل توجه ببخشد. در واقع کتاب حاضر میتواند الگویی باشد برای آزمودن راههای کمخطر و کوچک برای بهبود شرایط اقتصادی و زیست بهتر در جامعه ایران که مردمانش در شهرها و روستاها با بحران بیکاری و مشکلات اقتصادی ناشی از آن درگیر هستند. هیرشمن به بررسی چنین تجربههایی که از طریق طرح «توسعه مردمی» ترویج شده بود در کشورهای دومینیکن، کلمبیا، پرو، شیلی، آرژانتین و اروگوئه میپردازد. هیرشمن به همه جا سرک میکشد، او به همراه همسرش سارا به خانههای فقیرنشین و بدساخت شهر «کالی» در کلمبیا میرود، تقریباً دو میلیون نفر در خانههای متزلزلی در این منطقه زندگی میکردند، آنها زمین خانهشان را متصرف شده بودند، در واقع عدم امنیت سبب شده بود صاحبان خانهها روی زمینهای به تصرف درآمده به فکر ساخت خانهای مستحکم برای خودشان نباشند، هیرشمن با دیدن این شرایط در کشوری همچون آرژانتین و کلمبیا بحث تازهای را مطرح میکند، او در جستوجوی پاسخ به این
سوال برمیآید که «آیا اساساً سند داشتن پیششرطی اساسی برای بهبود وضعیت خانهسازی است؟» سوالی که احتمالاً میتوان درباره ساختوسازهای شهرکهای حاشیه تهران و مناطق مهاجرنشین هم مطرح کرد. نویسنده این موضوع را موشکافانه دنبال کرده است و تجربههایی را که برای بهبود وضعیت ساختوساز ایمن در مناطق فقیرنشین و زمینهای تصرفی در این کشورها اجرا شده، برشمرده است. او به همینها بسنده نکرده است، او با کشیشی بازنشسته آشنا میشود که تمام زندگیاش را گذاشته و سازمان کوچکی برای آموزش سواد به روستاییان در کلمبیا راه انداخته است. کارگاههای کوچک تولید لبنیات در اروگوئه و... را در این اثر بررسی کرده است. هیرشمن مینویسد: «این راز بزرگی نیست که چرا افرادی که با هم و به تازگی دچار بلایای طبیعی شده یا مورد ظلم همنوعان خود قرار گرفتهاند، باید دست به کنش جمعی زده و روحیه اتحاد و همدلی را در میان خود توسعه دهند که به تلاشهای همیارانه بیشتری منجر خواهد شد.»
کتاب حاضر یکی از جدیدترین عنوانهایی است که در مجموعه اقتصاد سیاسی این انتشارات روانه ویترین کتابفروشیها شده است. اسمیت و روسو دو نفر از مهمترین و مشهورترین متفکران و ناظران بر ظاهر شدن جامعه اقتصادی در قرن هجدهم بودند و دیدگاه آنها در مورد این نوع از جامعه کاملاً با هم متفاوت بود. نقد روسو به جامعه تجاری یکی از اولین نقدهای فلسفی از این نوع جامعه بود و حتی امروزه یکی از جامعترین انتقادهای ارائهشده در این زمینه محسوب میشود، او بیشترین چالشها را پیش پای جامعه تجاری و اقتصاد آزاد قرار میدهد و حتی همین حالا هم هر کس که میخواهد از این نوع جامعه دفاع کند، باید جنبههای مختلف نقد روسو را در نظر بگیرد و در مقابل آدام اسمیت نویسنده کتاب برجسته ثروت ملل طرفدار تمامقد کاپیتالیسم آزاد است. حالا این روزها بحث بر سر مزایا و مشکلات لیبرال-کاپیتالیسم یکی از داغترین و گستردهترین بحثهای جهان است، نویسنده این کتاب سعی کرده است برای روشن شدن این بحث به تفکر اولین و شاید مهمترین مدافع جامعه اقتصادی یعنی آدام اسمیت بازگردد و در مقابل به اولین و مهمترین منتقد آن یعنی ژان ژاک روسو بپردازد.
اقتصاد جهان
دهمین ویرایش کتاب «تجارت جهانی و نظام پرداختها» زمانی وارد بازار شد که دنیا با چالشهای جدیدی در صحنه اقتصاد بینالملل روبهرو بود. رشد اقتصاد چین به برکت نیروی کار فراوان و انبوه صادراتش، فریاد بنگاههای رقیب را در سراسر جهان درآورده بود. آمریکا هم از این تلاطم بینصیب نبود و ارقام کسری تجاریاش هر روز ابعاد تازهتری پیدا میکرد و این چین بود که بیش از همه به انباشت اوراق قرضه این بزرگترین اقتصاد جهان مشغول بود. در آن سو، در حالی که تجارت آزاد میرفت که مذموم بشود، اما کشورهای اروپایی در تلاش برای خوشهچینی از مواهب تجارت آزاد، در پی کم کردن موانع تجاری بین خود و شکل دادن اتحادیهای بزرگتر بودند. ظهوری که پدیدههای دیگری هم به پیچیدگی تجارت بین کشورها میافزود. کتاب حاضر که حاصل تلاش دو استاد دانشگاه هاروارد و استاد دانشگاه راچستر است سعی دارد مدلی برای ساختارهای ذهنی و تحلیل چنین رویدادهایی ارائه بدهد. این کتاب به روشنی در پی فهم علل اقتصادی و همچنین پیامدهای مبادلات بینالمللی است. در واقع بازرگانی خارجی ملتها، قدمتی به اندازه تاریخ دارد، و طبیعی است
سنت و صنعتی چنین دیرینه توجه اقتصاددانان برجسته را در طول اعصار به خود جلب کند. علم اقتصاد جدید بیشترین دانستههایش را از نقش پول در صحنه اقتصاد بینالملل مرهون پژوهشهای دیوید هیوم است، اما چهرههای بسیاری در این سالها به بررسی اقتصاد بینالملل پرداختهاند.
اندیشه اقتصادی
«اگر دلخوشی از دولت ندارید این کتاب را بخوانید. اگر به دولت علاقهمند هستید، این کتاب را بخوانید!»
این جمله جان کتاب مورای روتبارد اقتصاددان، تاریخدان و نظریهپرداز سیاسی آمریکاست. روتبارد از چهرههای برجسته مکتب اتریشی اقتصاد است، او با تعریف گونهای از آنارشیسم در بازار آزاد که خود از آن به عنوان آنرکو-کاپیتالیسم یاد میکند تاثیری عمیق بر لیبرالیسم اقتصادی گذاشت، او تا پیش از مرگش در میانه دهه 90 میلادی 25 کتاب نوشت که بسیاریشان تبدیل به کتاب بالینی اقتصاددانان و تاجران بینالمللی شد. در میان کتابهای او «قدرت و بازار» از جایگاه ویژهای برخوردار است، او شرکتگرایی دولتی را محکوم میکند و در این کتاب با نگاهی تحلیلی، تمثیلی به موشکافی این ایده و دلایل مخالفتش میپردازد. او در این کتاب برای خواننده عام اقتصاد و دانشجویان از خطر اقتصاد دولتی میگوید و توضیح میدهد دولت چطور نیروی بیخطری نیست چنان که بسیاری از حامیان دولت اینگونه فرض میکنند. او معتقد است وجود دولت ضروری نیست و ثابت میکند که تهیه هیچ کالا و خدمتی به وجود دولت نیاز ندارد، این در حالی است که نظریهپردازان مشهور بازار همچون لودویگ میزس و فون هایک معتقد بودند برای مثال در تضمین اجرای قانون به دولت نیاز است. اما روتبارد میگوید اگر مردم
نمیدانند چه چیزی بهترین انتخاب برای آنهاست، پس چطور میتوان آنها را برای انتخاب رهبران کشور مناسب دانست؟ او در این کتاب هیچ جنبهای از مداخله دولت در اقتصاد را جا نینداخته است، او با استدلالهایش به آسانی میتواند اشخاصی را متوقف کند که میخواهند با ابزار سیاسی مساله اقتصاد و بازار را حل کنند.
مدیریت
کتاب «فرآیند تصمیمگیری در مدیریت» پاسخ به سوالی میدهد که احتمالاً بسیاری از ما با آن مواجه شدهایم. اینکه چرا هنوز با وجود پژوهشها و علمی شدن مساله مدیریت بسیاری از تصمیمهای کلیدی مدیریت با شکست روبهرو میشوند؟ در سال 1995 درباره 356 تصمیم عملی شده و متنوع مربوط به سازمانهای خصوصی، عمومی و غیرانتفاعی سراسر آمریکا و کانادا معلوم شد میزان شکست تخمین زدهشده برای تصمیمهای مدیران ارشد به رقم عجیب 50 درصد رسیده است. در نتیجه به نظر میرسد شکست پروژههای مدیریتی از آنچه ما میاندیشیم فراگیرتر است. کتاب حاضر بیش از اینکه دلایل شکستها را در پروژههای مدیریتی برشمارد سعی دارد تشویق به تفکر با در نظر گرفتن ظرافتهای تصمیمگیری کند. در این کتاب نویسنده با مرور مختصر برخی از نظرات و نظریههای پایهای مرتبط با تصمیمگیری تجاری، و نگاهی کوتاه به روند تکامل آنها وارد این مقوله میشود و بعد به بررسی ملاحظاتی مانند تجارت الکترونیک، جهانی شدن و تفکر و عمل پیشرو در تصمیمگیریهای تجاری میپردازد.
دیدگاه تان را بنویسید