دعای باران
کلیسا چگونه از خشکسالی سوءاستفاده میکند؟
بسیاری از مردم بهطور مداوم برای برآورده شدن نیازهای خود همچون کسب سلامتی، باروری و شرایط مساعد زندگی دعا میکنند. اینکه باور دینی دارای اهداف دنیوی است باعث میشود که تطبیق باور با عقلانیت را دچار پیچیدگی کند. هنگامی که یک نظام اعتقادی هدفی دنیوی را بیان میکند، مورد انتقاد، بررسی و آزمایش قرار میگیرد. همین موضوع باعث میشود که توجه پژوهشگران به این سمت جلب شود و به فکر بررسی جوانب و اثرهای باور بر روی جامعه بیفتند. و در بسیاری از موارد این پژوهشگران به دنبال ابطال این باورها هستند. همانطور که باورهایی همچون مرکزیت زمین و صاف بودن آن بهوسیله پژوهشهای علمی رد شد، بسیاری از باورهای ما نیز ممکن است با بررسیهای علمی تایید یا رد شود. در همین راستا مقالهای با نام «دعای باران» از سوی گروهی از پژوهشگران اقتصادی با نامهای خوزه سانچز، سالوادور گیرادو و نیکلاس رایان در ماه گذشته در ژورنال NBER به چاپ رسید. نویسندگان این مقاله، بارانزایی مناطق مختلف جهان را به عنوان موردی برای بررسی اثر دعا کردن بر روی بارش باران مطالعه میکنند. این اولین پژوهشی نیست که به بررسی تجربی و آزمایش باورهای اعتقادی پرداخته است. پژوهش فریزر در سال 1890، اولین مطالعه سیستماتیک اعتقاد در انسانشناسی است که اشتراکاتی را در مداخله در جهان طبیعی در میان سیستمهای اعتقادی مختلف نشان میدهد. همواره در بسیاری از مناطق جهان، عدهای در آرزوی باران برای رشد محصولات کشاورزی و آب دادن به حیوانات بودهاند. از دیرباز نظامهای اعتقادی و مذهبی سنتی، راههایی را برای کنترل طبیعت به طرفداران خود ارائه کردهاند. همانطور که در گزیدهای از لاویان، از کتابهای تورات در عهد عتیق، گفته شده، ممکن است خداوند در ازای ایمان و دعا به شما باران هدیه بدهد. اما اگر باران نبارد چه میشود؟ همانطور که شونزی، فیلسوف اهل چین باستان، نسبت به آیینهای مختلف و ادعاهای آنها در مورد قدرتشان تردید ایجاد میکند؛ مثلاً اگر کشاورزان یک منطقه طبق آیین خود، قربانی کنند و بارانی نبارد. شونزی این مسائل را رد میکند چرا که مناطقی وجود دارد که قربانی نمیکنند اما باران دارند. در این صورت، اگر این آیینها کارساز نیست، پس چرا مردم به آنها برای بارش باران اعتقاد دارند؟ این مقاله یک تئوری و تحلیل تجربی از منشأ اعتقاد به بارانزایی ارائه میکند. این نظریه بیان میکند که چگونه الگوی بارندگی در مکانهای خاص میتواند از اعتقاد به کنترل طبیعت حمایت کند. به عبارت دیگر، این مقاله به ما میگوید که برخی مناطق خاص هستند که باور افراد را نسبت به اینگونه آیینها تقویت میکند. طبق الگوی این مقاله، کلیسا، سعی میکند پیروان و دهقانان را متقاعد کند که میتواند برای مردم باران بیاورد. کلیسا در انتخاب زمان دعا آزاد است اما در واقع نه میتواند باران بیاورد و نه اطلاعی از زمان بارش باران دارد. اگر کلیسا در زمانهای مناسب دعا کند، به گونهای که احتمال باریدن باران در هنگام آیینهای مذهبی بیشتر باشد، ممکن است دهقانان را متقاعد کند که باعث بارش باران شده است. با توجه به این مقدمه در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
باور و باران
موضوعی که این مقاله به ما میگوید این است که فقط در بعضی مناطق دعا در موقع مناسب میتواند باور ما را نسبت به آن تقویت کند. هر مکان، یک تابع احتمال بارندگی محلی متمایز دارد که به ما احتمال بارندگی پس از چند روز بدون باران را میدهد. در برخی نقاط، احتمال بارندگی ثابت است. این به چه معناست؟ احتمال بارندگی ثابت یعنی در یک روز مشخص، صرف نظر از اینکه اخیراً بارانی بوده یا نبوده، احتمال بارندگی یکسان است. این الگو برای قوم آینو در جزیره بزرگ هوکایدو -واقع در ژاپن- صادق است. یعنی اگر در منطقهای که آینوها زندگی میکنند، احتمال بارندگی در یک روز یکدهم باشد، اگر سه روز باشد که باران نیامده باشد، احتمال بارندگی همچنان یکدهم است و اگر یک ماه بگذرد و باران نیامده باشد، باز هم احتمال بارندگی همچنان یکدهم است. احتمال بارندگی در مناطق دیگر ممکن است کاهنده باشد. مانند Puyallup، یک قبیله بومی آمریکایی که در نزدیکی سیاتل زندگی میکردند. در جاهای دیگر، ممکن است احتمال بارندگی، فزاینده باشد. در چنین مناطقی، در زمان خشکسالی، هرچه از آخرین بارندگی زمان بیشتری گذشته باشد، احتمال بارندگی بیشتر و بیشتر میشود. نامیبیا، کشوری در جنوب غربی آفریقا، شرایطی اینگونه دارد، بهطوری که احتمال باران در خشکسالی افزایش مییابد.
این احتمالها مهم هستند، زیرا فقط برخی از محیطها از باور پشتیبانی میکنند. در این مقاله نشان داده میشود که تنها در مکانهایی با احتمال بارش فزاینده است که کلیسا میتواند کشاورزان و دهقانان را نسبت به آیین باران متقاعد کند. کلیسا این آیین را با دعای دیروقت انجام میدهد و منتظر میماند تا زمانی که خشکسالی شروع شود و سپس بهطور مداوم دعا میکند تا زمانی که باران ببارد. هنگامی که زمان زیادی از بارندگی قبلی گذشته باشد، احتمال بارش باران افزایش مییابد و با اجرای آیین باران در زمانی که احتمال بارش خیلی بالاست، در ذهن مردم، این باور شکل میگیرد که در حالت عادی احتمال بارندگی عموماً کم یا متوسط است و پس از دعا احتمال بارندگی زیاد میشود. بهطور کلی به تعویق انداختن دعای باران تا زمان خشکسالی این فرصت را به کلیسا میدهد که برای زمانی که تقاضای باران و احتمال بارندگی هر دو در بالاترین حد خود قرار دارند، آماده شود. باید توجه داشت که طبق استدلال مقاله، همزمانی این دو عامل تنها در محیطهایی با احتمال بارندگی فزاینده اتفاق میافتد. بنابراین قابل پیشبینی است که دعا کردن برای باران در زمانی که احتمال بارندگی در دوره خشکی افزایش مییابد، بارش باران متقاعدکنندهتر خواهد بود و در نتیجه گسترش آیینهای بارانی در منطقه بیشتر خواهد شد.
بررسیهای مقاله
نویسندگان این مقاله، این ایده را به صورت تجربی با دو نوع شواهد متفاوت آزمایش کردند. ابتدا، دعاهای روزانه برای باران توسط کلیسای کاتولیک در مورسیا، اسپانیا را مطالعه کردند. مورسیا شهری در مدیترانه اسپانیا با احتمال بارش فزاینده است. کلیسای مورسیا دستکم از قرن 14 میلادی، اقامه نماز و دعا برای باران را سازماندهی کرده است. این دعاها از الگویی که مطابق با الگوی این مقاله است، پیروی میکنند. طبق مشاهدات، دعاها در زمان خشکسالی بیشتر انجام میشد و تا زمانی که باران ببارد و کلیسا اعلام موفقیت کند، ادامه مییافت. نویسندگان این مقاله بدین منظور از دادههای روزانه از سال 1600 تا 1836 در مورد زمان اقامه دعا در کلیسا و در مورد رویدادهای بارندگی قابل توجه، از سوابق شورای این شهر استفاده کردند تا آزمایش کنند که آیا دعای باران پیشبینیکننده بارندگی است یا خیر. آنها متوجه شدند که قدرت پیشبینی بارندگی تا حدی بر اساس فصلی بودن دعا با بارش باران است، اما راهبرد دعا تابعی از تقویم نیست: دعا حتی در یک ماه معین از سال، بارندگی را پیشبینی میکند. آنها از مطالعه موردی مورسیا نتیجه میگیرند که در محیطی با احتمال بارش فزاینده، یک کلیسا میتواند دعای باران را به گونهای انجام دهد که بارندگی را پیشبینی کند و در نتیجه تمایل به تقویت این باور را افزایش دهد.
مورد مورسیا امکان مشاهده یک استثنا را در زمان دعای باران فراهم میکند اما ممکن است صرفاً یک حالت منحصربهفرد کلیسایی را نشان دهد. بهطور کلی دلیلی در مورد منشأ اعتقاد ارائه نمیکند. از اینرو نیاز به تعمیم منشأ باور وجود دارد. برای اجازه دادن به چنین تعمیمی، آنها دادههای جدیدی را در مورد اجرای دعاهای بارش باران در سراسر جهان جمعآوری میکنند. آنها به عنوان مبنای جستوجوی خود از اطلس قومنگاری استفاده میکنند که رویههای سنتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی 1290 گروه قومی را میسنجد. برای بسیاری از گروهها، آنها روایتهای داستانی غنی از عمل بارانزایی را مییابند. چروکیها برای باران میرقصند و آهنگی برای روح بزرگ میخوانند. هرروها یک گوساله را با آب میشویند، اجازه میدهند در اطراف سرگردان باشد و سپس حیوان را قربانی میکنند. مردم شاندونگ چین به اژدهای باران التماس میکنند تا باران ببارد. بهطور کلی دادههای آنها نشان میدهد که آیا این گروه مراسمی را برای بارش باران انجام دادهاند یا خیر.
یافتههای پژوهش
با توجه به بررسیهای مقاله، متوجه میشویم که دعای باران در سراسر جهان وجود دارد. دعا برای بارش باران بهوسیله 39 درصد از گروههای قومیتی انجام میشود و بهطور گسترده در هر قاره مشاهده میشود. دادههای جهانی جدید در مورد بارندگی دو یافته اصلی را به همراه دارد. اولاً درمییابیم که کسانی که در بخش کشاورزی فعالیت دارند، بیشتر از گروههای دیگر برای بارش باران دعا میکنند. در سرتاسر جهان 32 درصد از گروههایی که در بخشهایی غیر از کشاورزی فعالیت دارند، اقدام به دعا برای بارش باران میکنند. گروههایی که به کشاورزی وابسته هستند 11 درصد بیشتر احتمال دارد که برای باران دعا کنند و گروههای قومی که بسیار به آبیاری و کشاورزی وابسته هستند، 32 درصد بیشتر احتمال دارد که دعای باران بخوانند.
گروههایی که سرمایهگذاریهای ثابت و مشخصی را در تولید انجام دادهاند، به نسبت بیشتر برای باران دعا میکنند زیرا رزق و روزی آنها به آبوهوای آن مکان بستگی دارد. این گروه نیز از طبیعت برای افزایش تولید استفاده میکنند. در مقابل، گروههایی که مشغول دورهگردی، کشاورزی ساده، دامداری یا ماهیگیری هستند، کمتر برای باران دعا میکنند. خواندن گزارشهای روایی نشان میدهد که در مواردی مانند پویالوپ، که با احتمال بارش کاهنده روبهرو هستند و منبع غذایی فراوانی همچون ماهیهای رودخانه دارند، دعا برای باران نهتنها باورپذیر نیست، بلکه از سوی بومیها غیرضروری نیز خوانده میشود. دومین یافته اصلی و قویترین شواهد برای الگوی اعتقادی این مقاله این است که گروههایی که با احتمال بارندگی فزاینده مواجه هستند، بیشتر برای باران دعا میکنند. این پژوهشگران تخمین میزنند که 30 درصد از گروههایی که در مناطق با احتمال بارش غیرفزاینده (کاهنده و یکسان) زندگی میکنند، برای بارش باران دعا میکنند و این میزان برای گروههایی که در مناطق با احتمال بارندگی فزاینده زندگی میکنند، در حدود 43 درصد است. باید به این نکته مهم توجه کرد که یافتههای این پژوهش این را نمیگوید که افرادی که در مناطق خشک زندگی میکنند بیشتر دعا میکنند؛ بلکه بهطور خاص بیان میکنند که اگر احتمال بارندگی یک منطقه به صورت فزاینده باشد، مردم آن منطقه به آیین باران اعتقاد دارند و بهطور کلی، بارندگی کمتر با دعای بارندگی بیشتر مرتبط نیست.
تفسیر آنها از یافتههای مربوط به شهر مورسیا و دادههای جهانی این است که دعا برای بارش باران زمانی انجام میشود که بتواند متقاعدکننده باشد. در مورد مورسیا، متوجه میشویم که آیین باران، همانطور که برای صدها سال انجام میشود، بسیار پیشبینیکننده بارندگی است، که طبق الگوی این مقاله، زمانی اجرا میشود که احتمال بارندگی در حال افزایش (فزاینده) باشد. در دادههای جهانی، نتایج مربوط به مورسیا تایید میشود که گروههای قومی به احتمال زیاد آیینهای بارانزایی را در مکانهایی که احتمالاً شرایط متقاعدکننده دارند، اجرا میکنند. بنابراین، آیینهای بارانزایی را میتوان به عنوان یک عمل اعتقادی ابزاری دانست.
پرده پایانی
اقلیم یک عامل تعیینکننده در باورها و اعتقادهای ماست. وقتی کلیسا میتواند بهطور قابل اعتمادی در طبیعت مداخله کند، مردم به آیینها و مراسم مذهبی اعتقاد بیشتری پیدا میکنند. خوزه سانچز، سالوادور گیرادو و نیکلاس رایان عوامل تعیینکننده اعتقاد مذهبی را با استفاده از یک الگوی نظری و شواهد تجربی از مطالعه موردی مورسیا، اسپانیا و یک بخش جهانی از گروههای قومی مطالعه میکنند. در این الگو، اگر کلیسا بتواند با دعا کردن در طبیعت مداخله کند و باران بیارد، مردم به آیینهای بارانی اعتقاد بیشتری پیدا میکنند. اینکه آیا چنین چیزی امکانپذیر است یا خیر، به نوبه خود به الگوی بارندگی بستگی دارد. کلیسا قادر است مردم را در محیطی که احتمال بارش باران فزاینده است، متقاعد کند که دعاها برای باران موثر است.
با گذشت مدت زیادی از آخرین بارش، کلیسا منتظر میماند تا زمان بیشتری بگذرد و بعد از آن دعا کند که هم احتمال بارش باران را در هنگام دعا افزایش میدهد و هم زمانی است که تقاضا برای باران در بالاترین حد خود است. در این مقاله شواهدی ارائه میشود که از چندین جنبه با این الگو سازگار است. اول، در مورسیا، استراتژی کلیسا برای دعا کردن برای باران با استراتژی بهینهای که گفته شد مطابقت دارد. دوم، طبق دادههای قومنگاری جهانی، کسانی که در بخش کشاورزی که به شدت به آبیاری و باران وابسته است، فعالیت دارند، بیشتر از گروههای دیگر برای بارش باران دعا میکنند. سوم، با پیروی از این الگو، گروههای قومی که در محیطی که امکان متقاعدسازی وجود دارد (مناطقی که احتمال بارش باران فزاینده است) زندگی میکنند، 43 درصد بیشتر احتمال دارد که برای بارش باران دعا کنند.