تصور کالاییشدن
آیا کالاییسازی منجر به تباهی میشود؟
اولین مقاله این فصل تحقیق به این پرسش پاسخ میدهد که «کرونا در کوتاهمدت و بلندمدت چه اثراتی بر سلامت جامعه میگذارد؟» در ابتدای مقاله آمده است: اوایل شیوع کرونا، عموماً به دید یک بیماری منصف به آن نگاه میشد: هیچکس مصون نبود و همه در معرض ابتلا به آن قرار داشتند. اولین موارد ابتلای افراد مشهور و برجسته نیز بر این نگاه صحه گذاشت (نظیر تام هنکس هنرپیشه هالیوود، بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس و جیمز گورمن مدیرعامل شرکت مورگان استنلی، غول مالی چندملیتی). البته طاعونها در طول تاریخ اینگونه با لایههای مختلف اجتماع رفتار منصفانه نداشتهاند. رودولف ویرچو، موسس پاتولوژی سلولی مدرن و طرفدار دستهبندی پزشکی به عنوان علوم اجتماعی، میگوید آمارهای پزشکی معیاری استاندارد برای ارزیابی هستند: ما زندگی را در برابر زندگی قرار میدهیم و میبینیم که کجا میزان مرگومیر بیشتر است. مقاله بعدی درباره این است که «آیا تعامل مدیران با مشتریان استراتژیک میتواند مخرب باشد؟» سالها پیش مدیرعامل یک شرکت بینالمللی شیمیایی تصمیم گرفت با یکی از مشتریان بزرگ خود ملاقات کند. او تازه سکان هدایت شرکت را در دست گرفته بود و آشنایی چندانی با چالشهای مشتریان و عملیاتهای شرکت نداشت. بنابراین مرتکب یک اشتباه راهبردی شد که تنها منجر به نامساعدتر شدن شرایط شد. او وعده داد ظرفیت شرکت را بدون محدودیت به منظور تامین مشتری افزایش دهد، در شرایطی که حجم تقاضا به طور ناگهانی افزایش یافته بود و شرکت نمیتوانست به این قول عمل کند... مقاله سوم درباره این است که آیا کالایی شدن باعث ایجاد فساد میشود؟ در این مقاله دو رویکرد به کالایی شدن مورد بررسی قرار میگیرد. منتقدان جریان کالایی شدن، اعتقاد دارند تجارت دیدگاه افراد را نسبت به مقدسات تنزل میدهد و طرفداران این دیدگاه با مصاحبه با دو گروه از افراد (روسپی و هنرمند) خلاف این ادعا را ثابت میکنند.