استعاره استعمار
راز تمایل آلمانها به سهام کمونیستها چیست؟
هدف فصل تازه تحقیق، انتشار یا بازنشر مقالات مهمی است که در جهان اقتصاد حائز اهمیت هستند و نگاهی هر چند فوری به این مقالههای مهم دریچههای تازهای به روی ما میگشاید. برای نمونه در مقالهای که حاصل بررسی دادههای جامع بانکها و بنگاههای آلمانی است، با اطلاعات شگفتی مواجه میشویم که شاید باورش کمی مشکل باشد. «دههها پس از اتحاد آلمان، مردم آلمان شرقی تمایل بیشتری به داشتن سهام شرکتهای کشورهای کمونیسم (چین، روسیه، ویتنام) و شرکتهای دولتی داشته و خیلی کمتر از مردم آلمان غربی در بورس و خصوصاً شرکتهای آمریکایی و صنعت فاینانس سرمایهگذاری میکنند.»
مقاله دیگر به عقیده بروس گیلی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه ایالتی پورتلند، میپردازد که به نگرشهای متفاوت و گاه متعارض نسبت به مفهوم استعمار میپردازد و آن را به استعمار خوب و بد تقسیم میکند؛ «عمل بعضی از موارد استعمار غربی منفعت بیشتری نسبت به ضررشان داشتند، از جمله شواهد قابل توجه از گسترش سیستم آموزشی، بهبود نظام بهداشتی، پایان دادن به بردهداری، افزایش موقعیتهای شغلی، بهبود سیستم اداری، ایجاد زیرساختهای پایه، مالیاتگیری عادلانه، بهبود دسترسی به سرمایه، احقاق حقوق زنان و گروههای اقلیت، ایجاد دانش تاریخی و فرهنگی، و ایجاد هویت ملی.»
مقاله سوم این فصل تحقیق به این پرسش پاسخ میدهد که «آیا سرمایه انسانی به توسعه اقتصادی کمک میکند؟» در نهایت در این مقاله به تمرکز سیاستهای تقویتکننده رشد بر آموزش و مهارت تاکید شده است. همچنین این مقاله به درک بهتر از اینکه کدام یک از ابعاد سرمایه انسانی در کشورهای در حال توسعه دچار کمبود هستند و علت آن، برای هدایت و تدوین مداخلات سیاسی مشخص، پاسخ داده است..