مروری بر فضای شکلگیری رشته اقتصاد در ایران و وضعیت فعلی پژوهش اقتصادی در کشور
بارقههای امید
پس از گذشت چندین دهه از ورود رشته اقتصاد به دانشگاههای ایران، هماینک نسلهای گوناگونی از اقتصاددانان ایرانی در داخل و خارج از کشور پرورش یافتهاند.
پس از گذشت چندین دهه از ورود رشته اقتصاد به دانشگاههای ایران، هماینک نسلهای گوناگونی از اقتصاددانان ایرانی در داخل و خارج از کشور پرورش یافتهاند.
اگر تاریخ رسمی ورود رشته اقتصاد را به دانشگاههای ایران، نیمههای دهه 1340 شمسی و تشکیل دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در نظر بگیریم، این دوره همزمان با نیمههای دهه 1960 میلادی است. در آن زمان اقتصادهای بزرگ و پیشرو دنیا، همچون اقتصاد آمریکا و بریتانیا، تحت سیطره اندیشههای اقتصاددانان کینزی و طرفداران دولت رفاه بودند. از جمله سردمداران جریان اقتصاد کینزی در آن زمان میتوان به نامهایی چون پل ساموئلسون و جان هیکس اشاره کرد. همچنین اقتصاددانی نظیر جان کنث گالبریث نیز که در زمره اقتصاددانان نهادگرا طبقهبندی میشود، در همان زمانها آنقدر قدرت گرفته بود که در دولت دموکرات جان اف.کندی به عنوان سفیر آمریکا در هندوستان منصوب شد. به عبارت دیگر میتوان ادعا کرد در آن دوره زمانی، اقتصاددانان کینزی و حتی نهادگرایان هم در حوزه آکادمیک و هم در حوزه اجرایی، حضوری فعال داشتند. از سوی دیگر اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد، نظیر فریدمن و هایک، فعالیتهایشان عمدتاً به حوزههای آکادمیک محدود شده بود. در چنین فضایی رشته اقتصاد وارد دانشگاههای ایران شد. بنابراین میتوان ادعا کرد عمده اقتصاددانان ایرانی که در دهه 1960 و سالهای
ابتدایی دهه 1970 میلادی از دانشکدههای اقتصاد واقع در انگلیس، فرانسه یا آمریکا فارغالتحصیل میشدند، تحت تاثیر چنین فضایی بودند.
اما پس از وقوع بحران نفتی در اوایل دهه 1970 میلادی و فروپاشی نظام ارزی برتون وودز، روند تغییرات و جهتگیریهای علمی متفاوت شد. رفتهرفته جمهوریخواهان در آمریکا به قدرت رسیدند و در انگلیس نیز حزب محافظهکار به رهبری خانم مارگارت تاچر به قدرت رسید. همچنین در اوایل دهه 1990 میلادی نیز نظام شوروی از هم فروپاشید و دیوار برلین نیز فروریخت و آلمان شرقی و آلمان غربی با یکدیگر متحد شدند. در کنار این رخدادها، در اوایل سال 1979 میلادی نیز انقلاب ایران به پیروزی رسید. پس از انقلاب، عمده وظیفه آموزش علم اقتصاد بر دوش اقتصاددانان ایرانی گذاشته شد که به تازگی موفق به اتمام تحصیلات خود در دانشگاههای غربی شده بودند. نخستین دورههای دکترای اقتصاد در دانشگاههای ایران پس از انقلاب را نیز همین اقتصاددانان برگزار کردند. شماری از این اقتصاددانان ایرانی که تا سالهای میانی دهه 1970 میلادی مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاههای غربی گرفته بودند، تحت تاثیر جریانات کینزی در امر آموزش مشارکت کردند. گروه دیگر نیز که سالهای بعد وارد ایران شدند، تحت تاثیر آموزههای اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد قرار داشتند. اما عمده وقت هر دو گروه از
این اقتصاددانان ایرانی، صرف امور آموزشی و تربیت نیروهای جدید شد و به دلیل ماهیت رخدادهای پس از انقلاب، این اقتصاددانان فرصت چندانی برای حفظ ارتباط خود با جامعه علمی اقتصاد در سطح بینالمللی پیدا نکردند. بنابراین آنقدر که در زمینه آموزش، علم اقتصاد در ایران پیشرفت کرد، نتوانست در زمینه پژوهش و انتشار مقاله به همان میزان پیشرفت کند.
اما با ورود اینترنت در دهه 1990 میلادی به ایران، فرصت جدیدی پیش روی اقتصاددانان ایرانی گذاشته شد تا بتوانند با سرعت بیشتر و در حجم وسیعتری به مقالات و یافتههای روز علم اقتصاد در دنیا دسترسی پیدا کنند.
از سوی دیگر، با بهبود و تثبیت وضعیت سیاسی در ایران، از نیمههای دهه 1370 شمسی، موجی از مهاجرت دانشجویان ایرانی برای تحصیل در خارج از کشور آغاز شد.
هماکنون تعداد زیادی از دانشجویان ایرانی برای تحصیل در رشته اقتصاد، در خارج از ایران به سر میبرند و تعداد زیادی از آنها نیز در داخل ایران هستند.
حوزه پژوهش و انتشار مقاله در ژورنالهای بینالمللی، همواره یکی از موضوعاتی است که در ارزیابیهای علمی در محافل آکادمیک، نقش ویژهای دارد. اما به دلایل گوناگون، اقتصاددانان و دانشجویان اقتصاد ایرانی داخل کشور، هنوز نتوانستهاند به شکل مناسبی جایگاه خود را پیدا کنند. در چنین فضایی، هر از چندگاهی که خبری در مورد انتشار مقاله اقتصاددانان ایرانی در ژورنالهای معتبر شنیده میشود، توجهات را به سمت خود جلب میکند و شور و شعف به وجود میآورد.
در این میان، یک فرصت مناسب که چند سالی است برای اقتصاددانان ایرانی فراهم شده تا ارتباط خود را با محافل آکادمیک بینالمللی برقرار کنند، برگزاری کنفرانسهای سالانه اقتصاد ایران در خارج از ایران است. این کنفرانسها به همت اقتصاددانان بزرگی همچون محمدهاشم پسران و برادران صالحیاصفهانی و گروهی دیگر از اقتصاددانان ایرانی ساکن در خارج از ایران برگزار میشود. در این کنفرانسها علاوه بر اقتصاددانان ایرانی خارج از کشور، اقتصاددانان ایرانی داخلی نیز گاهی حضور پیدا میکنند. گاهی میهمانان ویژهای نیز به این کنفرانسها آمدهاند. به عنوان مثال، یک سال که کنفرانس اقتصاد ایران در دانشگاه شیکاگو برگزار شد، میهمان ویژه آن گری بکر بود.
پروفسور پسران، در گفتوگوی خود با شماره 108 هفتهنامه تجارت فردا، ضمن اشاره به این کنفرانسهای سالانه در مورد اقتصاد ایران، به انتشار مقاله دو تن از اقتصاددانان ایرانی در ژورنالهای معتبر بینالمللی نیز اشاره کرد و گفت:
«آقای کشاورز از دانشگاه صنعتی شریف، مقالهای را برای کنفرانس استانبول ارسال کرده بود و من ایشان را تشویق کردم، حدود یک سال و چند ماه قبل برای من ایمیل زد که مقالهاش در مجله معتبر اروپایی به نام امپریکال اکونومیکس (Empirical Economics) چاپ شده که از این جهت بسیار مایه افتخار است. یا مقاله دیگری که مثلاً آقای مهدی برکچیان، یکی از دانشجویانم در کمبریج که الان با آقای نیلی کار میکند، با همکاری فرد دیگری نوشته که در ژورنال مانیتاری اکونومیکس (Monetary Economics) که یکی از معتبرترین نشریات در زمینه اقتصاد پولی است چاپ شده بود. بنابراین میبینیم که این محققان جوان مقالات علمیشان را در بهترین نشریات هم چاپ میکنند. پس امید دارم که کسانی مثل ما سعی کنیم این همایشها برقرار باشد که بتوانیم جوانانی که در واقع از نظر علمی دارند کوشش میکنند، هم کارشان را بهتر کنند و هم به محققان متخصص دسترسی داشته باشند که بتوانند روش تحقیق خودشان را بهبود بدهند، هم از جهت بحثهایی که میکنند و هم طرز نوشتن این مقالات.»
مقاله دکتر غلامرضا کشاورزحداد، تحت عنوان «نسبت جنسیتی، نرخ طلاق و فرآیند تصمیمگیری جمعی درون خانوار» در ماه ژوئن سال 2014 میلادی در مجله Empirical Economics منتشر شد.1
مقاله مشترک دکتر سیدمهدی برکچیان به همراه کریستوفر کرو نیز تحت عنوان «سیاست پولی اهمیت دارد: شواهدی بر اساس دادههای مربوط به شوکهای جدید» در ماه نوامبر سال 2013 میلادی در نشریه Journal of Monetary Economics منتشر شد.2
البته نیازی به گفتن نیست که اقتصاددانان ایرانی دیگری نیز هستند که با انجام کارهای پژوهشی در داخل کشور، هماینک از جایگاه مناسبی در عرصه بینالمللی برخوردارند. اما انتشار این دو مقاله نشان میدهد حضور فعال اقتصاددانان ایرانی در عرصههای بینالمللی امکانپذیر است. بنابراین به نظر میرسد خوشبینی پروفسور پسران نسبت به آینده علم اقتصاد در ایران، دور از ذهن نیست و میتوان انتظار داشت که روزی اقتصاددانان ایرانی جایگاه خود و اقتصاد ایران را در عرصه بینالمللی به سطح مطلوبی ارتقا بدهند.
پینوشتها:
1- Gholamreza Keshavarz Haddad, "Gender ratio, divorce rate, and intra-household collective decision process: Evidence from Iranian urban households labor supply with non-participation", Empirical Economics, 06/2014.
2- S. Mahdi Barakchian, Christopher Crowe, "Monetary policy matters: Evidence from new shocks data", Journal of Monetary Economics, Volume 60, Issue 8, November 2013, Pages 950-966.
دیدگاه تان را بنویسید