تاریخ انتشار:
تجربه متفاوت
«آلبرت هیرشمن» را به عنوان «نویسندهای معترض» میشناسند.
«آلبرت هیرشمن» را به عنوان «نویسندهای معترض» میشناسند. او معمولاً تلاش میکند تا به سراغ موضوعات و مطالعه رخدادهایی برود که در زیر هژمونی رسانهای مدفون ماندهاند. این اقتصاددان آلمانی این بار هم به سراغ تجربهای بکر و متفاوت رفته است. هیرشمن، اقتصادهای آمریکای لاتین را مورد مطالعه قرار داده که اصولاً با الگوی حاکم بر اقتصادهای اروپای غربی تمایز دارند. به همین دلیل او مینویسد: «امروزه در آمریکای لاتین مردم با ابتکارات شخصی دست به کار توسعه اجتماعی شدهاند. انگیزه اصلی این ابتکارات شخصی، وجدان آموزشدیده و ثروتمند همانند اروپای غربی یا آمریکای شمالی قبل از ظهور دولت رفاه معاصر نیست، بلکه ترکیبی از کار و بار اجتماعی در سطح ملی و محلی است که توسط طیف متنوعی از ایدئولوژیها به میدان آمده و با وجدان بعضی از کشورهای ثروتمند در سطح بینالمللی درهم آمیخته است.» او در نگارش این کتاب هم مانند دیگر آثارش رویکرد چپگرایانه معتدل دارد اما نتایج تحقیقش نشان میدهد، همکاری مردم در قالب تعاونیهای غیردولتی، امکانهای توسعهای موثرتری فراهم میکند تا برنامهریزیهای دولتی. مولف برای نگارش اثر حاضر، 14 هفته را در برخی از
کشورهای آمریکای لاتین از جمله آرژانتین، دومینیکن، کلمبیا، پرو، شیلی و...گذرانده و در همین کشورها طرحهای موسوم به «توسعه مردمی» را به دقت زیر نظر گرفته است. کتاب «پیش رفتن با جمع» در هفت فصل نگارش شده و تقریباً در هر یک از این فصلها چند ویژگی نظامهای اقتصادی محلی کشورهای آمریکای لاتین بررسی شده است. هیرشمن در این کتاب تقریباً درستاندرکار اثبات این نکته است که برای پیشبرد اقتصاد، لازم نیست حتماً به برنامههای کلان و کلاسیک اقتصادی عمل کرد بلکه نمونههای گویای موجود در آمریکای لاتین نشان میدهد استفاده و اطمینان به تجربههای کوچک، محلی و مردمی اقتصاد هم میتواند زمینهساز موفقیت باشد. از جمله در فصل چهارم، با بررسی نمونههای موفق ماهیگیری در بخشهایی از کلمبیا این نکته تاکید شده است که چگونه هماندیشیهای بومی توانسته است منطقه را رونق بخشد، این در حالی است که پیشتر اجرای برخی سیاستهای جهانی تا اندازه زیادی مردمان منطقه را دچار فلاکت بیسابقهای کرده بود. در فصل ششم به سازمانهای
مردمنهاد کشورهای آمریکای لاتین پرداخته شده است که باید دستاوردهای آنها را در راستای فعالیتهای بومی تفسیر کرد. در فصل نهایی اثر حاضر، هیرشمن تلاش کرده از دادههای تجربی و جزیی فصلهای قبل نتیجهگیری کلی به دست دهد. خط مشترکی که از این بخش میگذرد، به این نکته بازمیگردد که اینک با توجه به تجربههای حاضر در آمریکای لاتین میتوان از الگوهای اقتصادی دیگر هم سخن گفت و برخی از مفروضات این عرصه را به پرسش طلبید. او به صراحت مینویسد که ماجرای پروژههای توسعه مردمی که در آمریکای لاتین با موفقیت عملی شدند همچون معیار خوبی از انزجار در برابر ستایش «تولید ناخالص داخلی» و «نرخ رشد» به مثابه تنها معیار مطلق پیشرفت اقتصادی و انسانی ظهور کرده است. توسعه مردمی از ارزیابی بر اساس این معیارهای استاندارد روی برمیگرداند چرا که عاملان این پروژهها بدون آنکه به نتایج کلی کار خود بیندیشند، فعالیتشان را ارزشمند میدانند. به روایت هیرشمن این پروژهها توانستهاند وضعیت اقتصادی آمریکای لاتین را تغییر دهند و رنگ جدیدی به آن ببخشند. کتاب «پیش رفتن با جمع» این امکان را وامیرسد که تجربه پروژههای توسعه مردمی آمریکای لاتین بتواند به
عنوان بدیلی جدی در برابر الگوها و برنامههای کلان و کلاسیک اقتصادی در دیگر نقاط دنیا هم عملیاتی شود.
دیدگاه تان را بنویسید