آتشفشان خشم
چرا سیاستمداران باید از شیوع وندالیسم بترسند؟
به اعتراضات خیابانی در کشورهایی که اخیراً انقلابهای بزرگ را تجربه کردهاند (برای مثال انقلابهایی که در جریان بهار عربی به وقوع پیوستند) توجه کنید. وندالیسم خشن از جمله ابزارهای اصلی معترضان در کشورهایی نظیر تونس، لیبی، مصر و سوریه بود. بهطوری که اعتراض بدون آتش کشیدن خیابانها، تخریب ساختمانهای دولتی، آتش زدن اتوبوسها، شکستن شیشهها و مواردی از این دست معنا نداشت. اعتراضاتی از این جنس هنوز هم در بسیاری از کشورهای دنیا شایع است و وندالیسم خشن فقط محدود به کشورهای در حال توسعه نمیشود. بلکه کشورهایی مانند فرانسه نیز طی سالهای اخیر درگیر وندالیسم خشن بودهاند. اما چرا مردم روی به وندالیسم میآورند؟ اجرای هر سیاستی عدهای برنده و عدهای بازنده دارد. بازندگان سیاستها وقتی به این نتیجه میرسند که اعتراضاتشان بهطور مسالمتآمیز به نتیجه نخواهد رسید، برای اینکه نشان دهند سیاست اجراشده چقدر برایشان زیان به بار آورده است، روی به وندالیسم میآورند. اما وندالیسم چیزی نیست که به همین سادگیها بتوان از آن گذر کرد. هر بار که عدهای در اعتراض به سیاستهای دولت به تخریب اموال عمومی و خصوصی روی میآورند، اعتماد مردم به دولت در کنترل اوضاع کاهش مییابد. کاهش اعتماد مردم به دولت، امکان انجام اصلاحات بعدی را کاهش میدهد. البته همیشه وندالیسم برای نشان دادن خشم نسبت به اصلاحات نیست. در بسیاری از موارد مانند انقلابهای بهار عربی، وندالیسم خشن در اعتراض به اوضاع نابسامان اقتصادی، فساد، حس کنار گذاشته شدن و عدم رضایت از زندگی بوده است. اگر وندالیسم خشن با این هدف در یک کشور شایع شود، بیشترین هزینهها را هم برای جامعه و هم برای دولتها به بار خواهد آورد. آنچنان که وندالیسم خشنی که در جریان اعتراضات سال 2011 در تونس منجر به براندازی رژیم بنعلی شد، آنقدر هزینه مالی و غیرمالی برای مردم این کشور به وجود آورد که جبران خسارتهای آن سالها به طول خواهد انجامید.