نظام برنامهریزی کشور را چگونه احیا کنیم؟
فراخوان نوبخت
هفت ماه پیش بود که دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه میزبان استادان، کارشناسان و دانشجویانی بود که به نشستی درباره احیای سازمان برنامه دعوت شده بودند.
هفت ماه پیش بود که دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه میزبان استادان، کارشناسان و دانشجویانی بود که به نشستی درباره احیای سازمان برنامه دعوت شده بودند. محمد ستاریفر، رئیس اسبق سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و بایزید مردوخی، کارشناس ارشد بازنشسته این سازمان در پنلی که به ریاست اسفندیار جهانگرد، عضو هیات علمی این دانشکده برگزار شد به سه پرسش محوری این نشست پاسخ دادند. اول اینکه چرا سازمان برنامه باید احیا شود؟ دوم، این سازمان باید چه کیفیتی داشته باشد و دست آخر هم برای چه هدفی چارت جدید سازمان برنامه طراحی شود؟
اعضای اصلی آن پنل، که اولین نشست تخصصی درباره احیای سازمان برنامه پس از روی کار آمدن دولت یازدهم بود، به مهمترین پرسش آن نشست که چه سازمان برنامهای باید ایجاد شود، پاسخ دادند. از نظر آنان «سازمانی که احیا میشود باید جوابگوی آن چیزی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده باشد و بر پایه دانایی استوار شود و از اعمال سلیقهها تا حد امکان جلوگیری کند. این سازمان همچنین باید ضرورتهای جامعه و اقتصاد ایران را به رسمیت بشناسد و درصدد اصلاح نظام تدبیر یا ساختار اداری دولت باشد. در نظام تدبیر کنونی از رفتارهای دوره مغول تا صفویه و قاجار وجود دارد و از هر دوره تاریخی بخشی را به ارث برده است. هنوز نظام تدبیر مبتنی بر شرایط روز و نیازهای واقعی کشور تدوین نشده که این امر در احیای سازمان برنامه باید مورد توجه قرار گیرد». آنها معتقدند سازمان برنامه جدید باید فارغ از مسائل حاشیهای باشد، نیازهای ملی و استانی را به خوبی بشناسد و با توجه به تضادهایی که در جامعه وجود دارد مورد حمایت ویژه مسوولان کشور قرار گیرد؛ چون تاریخ 60ساله سازمان برنامه نشان میدهد این سازمان بارها مورد تهاجم منتقدان و مخالفان خود قرار گرفته است.
از نظر کارشناسانی که در آن پنل به ایراد سخنرانی پرداختند لازم است این سازمان از سوی بالاترین مقامات کشور مورد حمایت قرار گیرد؛ زیرا به زبان ساده حسابداری عملکرد دولت و اقتصاد جامعه را میکرده و حداقل گزارش میداده دخل و خرج کشور به چه شکلی بوده است. همچنین سازمان جدیدی که احیا میشود الزاماً نباید به صورت گذشته باشد، بلکه باید بازسازی شود و کارشناسان لایقی از میان بهترینها انتخاب شوند که به نظم و انضباط و مصالح مملکت پایبند باشند. به اعتقاد آنان «دولتمردان همیشه مدح برنامهریزی را کردهاند، اما وقتی روی کار آمدهاند اهمیت برنامهریزی را به فراموشی سپردهاند. آنان همواره به این سازمان به چشم قلک نگاه کردهاند و مدام گفتهاند که چرا سازمان به فلان طرح اینقدر منابع اختصاص داده یا نداده است! با اینکه میدانستهاند خزانه دولت در خیابان دیگری قرار دارد یقه سازمانی را گرفتهاند که خزانهدار نیست و وظیفه برنامهریزی برای تخصیص برنامه را بر عهده داشته است. همین دیدگاه سبب شد دولت قبل تصمیم به انحلال آن بگیرد چرا که تصور بر این بود که سازمان برنامه حکم قلکی را دارد که اگر رئیسجمهوری به شهرستانی رفت، وعدهای داد
باید برای پرداخت هزینههای آن وعده گام بردارد و اگر تخصیص منابع ندهد مخل توسعه شده است». آنان با اینکه بیشترین انتقادها را به انحلال سازمان مدیریت داشتهاند اما در احیای آن به شیوه سابق تردید دارند چون هنوز مطمئن نیستند نظام تصمیمگیر آیا قصد دارد از یک بازوی فکری برای تصمیمسازی استفاده کند یا خیر. آن روزها که این نشست برگزار میشد گمان بر این بود که به زودی نظام برنامهریزی کشور احیا خواهد شد و مغز متفکر دولت به کار خواهد افتاد تا به یاری اقتصاد در شرایط رکود تورمی، تحریمها و مساله بیکاری بیاید. اما این فرآیند به طول انجامید و اکنون که حدود 10 ماه از روی کار آمدن دولت یازدهم میگذرد احیای سازمان مدیریت صورت نگرفته است. به نظر میرسد دولت برای احیای این سازمان سر سهراهی مانده است. سهراهی که محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت و معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور در فراخوان شنبه گذشته خود در روزنامه دنیای اقتصاد به آن اشاره کرد و از نخبگان و کارشناسان کشور خواست تا به یاری دولت بیایند و او را مشورت دهند که با چه رویکردی به احیای نظام برنامهریزی کشور بپردازد. نوبخت در این فراخوان سهراهی دولت را این
گونه شرح داده است: سازمان برنامه و بودجه احیا شود؟ سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بار دیگر قد علم کند یا اینکه دولت این دو را کنار بگذارد و با توجه به اقتضائات روز به دنبال راه سومی برای تشکیل سازمانی جدید باشد.
دیدگاه تان را بنویسید