گفتوگو با محمدباقر نوبخت، معاون برنامهریزی رئیسجمهور درباره احیای نظام برنامهریزی
دولت بر سر سهراهی
نشست مطبوعاتی صبح روز ۲۴ خرداد رئیسجمهور که به پایان رسید، خبرنگارانی که از نحوه عملکرد روابط عمومی نهاد ریاستجمهور شاکی بودند دور «سخنگوی دولت» حلقه زدند تا گلایههای خود را درباره تبدیل حیاط پاستور به حیاطخلوت برخی رسانههای منتقد و مخالف دولت و غربت رسانههای نزدیک به دولت بیان کنند.
نشست مطبوعاتی صبح روز 24 خرداد رئیسجمهور که به پایان رسید، خبرنگارانی که از نحوه عملکرد روابط عمومی نهاد ریاستجمهور شاکی بودند دور «سخنگوی دولت» حلقه زدند تا گلایههای خود را درباره تبدیل حیاط پاستور به حیاطخلوت برخی رسانههای منتقد و مخالف دولت و غربت رسانههای نزدیک به دولت بیان کنند. خبرنگاران میپرسیدند چرا بهرغم ثبتنام در لیست پرسشکنندگان، روابط عمومی نهاد ریاستجمهوری اولویت را به خبرنگارانی از صداوسیما و برخی سایتهای دیگر داده است در حالی که این رسانهها در یک سال گذشته و ایام انتخابات تا توانستهاند اقدامات دولت را زیر سوال بردهاند. محمدباقر نوبخت که خود را میان خبرنگاران معترض گرفتار میدید در نقش روابط عمومی معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور ظاهر شد و از نشست خبری خود در روز 26 خرداد خبر داد و با گرفتن کارت ویزیت خبرنگاران معترض وعده داد حتماً آنان را به این نشست دعوت کند. نشست روز دوشنبه 26 خرداد برگزار شد و معاون رئیسجمهور در جمع خبرنگاران موضوعی را مطرح کرد که سوژه این هفته ما شد. «چه سازمان برنامهای باید ایجاد شود؟» تجارت فردا این موضوع را در گفتوگو با نوبخت
مورد بررسی قرار داده و قصد دارد در هفته آینده با نظرخواهی از کارشناسان و صاحبنظران به این پرسش پاسخ دهد.
هفته گذشته در فراخوانی از نخبگان و متخصصان کشور خواستید تا به یاری دولت بیایند و او را در راه احیای سازمان برنامه یاری کنند. برخی این فراخوان را تردید دولت در احیای سازمان دانستهاند. آیا چنین موضوعی را قبول دارید؟
احیای نظام برنامهریزی کشور یکی از وعدههای انتخاباتی آقای رئیسجمهور بوده است و با جدیت زیادی دنبال میشود و همانگونه که در نشست مطبوعاتی اخیر خود گفتم قصد داریم ظرف یکی دو ماه آینده این کار را به انجام برسانیم. هیچ تردیدی در احیای این سازمان وجود ندارد و در فراخوانی که منتشر کردیم، پرسیدیم «با توجه به اینکه نظام برنامهریزی کشور در دو مدل تا به حال تجربه کسب کرده است ما به دنبال کدام رویکرد باشیم؟ سازمان برنامه و بودجه را احیا کنیم؟ سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور را دوباره تشکیل دهیم یا اینکه به دنبال رویکرد سومی باشیم که با مقتضات روز هماهنگ باشد و علاوه بر برنامهریزی و بودجهریزی وظیفه مهم نظارت راهبردی نیز در آن گنجانده شود؟» این سه سوال اساسی را در جمع نخبگان و متخصصان کشور به اشتراک گذاشتهایم تا با شنیدن نظرات آنان سازمانی چابک، قوی و بدون مشکلات قبل
احیا شود.
بهتر نیست به جای این فراخوان از کارشناسان و متخصصان این کار در قالب همایشها و سمینارهایی دعوت به عمل آورید و نظر آنها را بهصورت پالایششده بشنوید؟
این کار هم در وقت خود اجرا خواهد شد. البته تاکنون همچنین جلسات مشورتی برگزارشده است. آنچه میخواهیم نظر کارشناسی نخبگان در این خصوص است تا بدانیم در دهه 90 و با توجه به تاریخچه سازمان از بدو تاسیس تاکنون چه سازمانی احیا یا تشکیل شود که مشکلات قبل را نداشته باشد و بتواند بهعنوان سازمانی روزآمد عمل کند.
التفات دارید که قبل از تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، سازمان برنامه و بودجه داشتیم که امور مربوط به برنامهریزی و بودجهریزی در آن صورت میگرفت. این سازمان در دولت آقای خاتمی در سازمان امور استخدامی ادغام و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به وجود آمد و با روی کار آمدن دولت آقای احمدینژاد منحل شد. پس میبینید ما دو سازمان متفاوت را تجربه کردهایم. حال سوال اصلی این است که کدام یک از این سازمانها احیا شود. کدام اساسنامه ملاک قرار گیرد؟ با توجه به اینکه هرکدام از اینها در یک دورهای آزمایش شدهاند آیا میتوان به تشکیلات جدیدی فکر کرد که نه دقیقاً سازمان برنامه بودجه باشد و نه سازمان مدیریت و برنامهریزی بلکه سازمانی برای انجام وظایفی که در اصل 126 قانون اساسی برای رئیسجمهور مشخص شده است، شکل بگیرد (در اصل 126 قانون اساسی، مسوولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی مستقیماً بر عهده رئیسجمهور است که میتواند آن را به فرد دیگری واگذار کند).
به نظر میرسد دولت به راهکار سوم بیشتر مایل باشد و در این صورت فکر میکنید سازوکارهای لازم فراهم است تا سازمان جدیدی تشکیل شود؟
این هم برای ما سوال است به همین دلیل به جامعه نخبه و متخصص کشور فراخوان دادهایم و پرسیدهایم که به چه صورت میتوان این را انجام داد که علاوه بر امور برنامه و بودجه و امور اداری استخدامی، کار نظارت راهبردی بر فعالیتهای کشور را هم آن سازمان عهدهدار شود. امیدوارم این موضوع به نحو مطلوبی بهعنوان یک سوژه فکری در معرض ارزیابی صاحبنظران قرار داده شود و با توجه به اینکه وقت زیادی نداریم و قصدمان این است که ظرف این ماه تا ماه آینده سازمان را احیا کنیم، نظرات را جمعآوری کنیم تا از عقل جمعی برخوردار شویم و حال که قرار است سازمان را احیا کنیم صاحبنظران به ما کمک فکری کنند تا سازمانی ایجاد شود که خیر آثارش با تدوین برنامههای میانمدت و بلندمدت و نظارت واقعبینانه به مردم برسد و بتوانیم از آن سازمان در اجرای ماموریتهایی که
داریم به نحو شایسته استفاده کنیم.
با توجه به اینکه مجلس هم طرح تشکیل قانون برنامه را نوشته است فکر نمیکنید این طرح با برنامههای دولت تلاقی داشته باشد؟
تغییر تشکیلات معاونت برنامهریزی و معاونت راهبردی رئیسجمهور یکی از اهداف ما در سال جاری است. همانگونه که مطلعید معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، دو تشکیلاتی هستند که بعد از انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی در دولت نهم حاصل شد. یعنی این سازمان به دو معاونت تجزیه شد که مورد اعتراض جامعه کارشناسی قرار گرفت. تشکیل این دو معاونت سبب شد برنامهریزی انسانی از برنامهریزی مالی جدا شود به همین جهت معاونت توسعه مدیریت میتواند تصمیماتی برای منابع انسانی بگیرد و بار مالی ایجاد بکند که این معاونت قادر به پرداختش نباشد. از سوی دیگر نیز ادارههای مدیریت و برنامهریزی استانها که بازوهای سازمان مدیریت برنامهریزی کشور بودند و میتوانستند در سطح استانها عمل کنند، در استانداریها با یک صورتجلسه ادغام شدند و نظام برنامهریزی کشور متاسفانه از بین رفت. ما در چنین شرایطی نظام برنامهریزی کشور را تحویل گرفتیم. با اینکه مقید و موظف بودیم که
سازمان را احیا کنیم با طرح مجلس شورای اسلامی برای احیای سازمان روبهرو شدیم. البته احیای این سازمان نیازی به مجوز قانونی از مجلس ندارد. شورای عالی اداری این اجازه را میدهد که وزارتخانهها، سازمانها و تشکیلات دولتی را در هم ادغام کرد یا با تغییر شکل در برخی سازمانها، تشکیلات جدیدی را به وجود آورد. اینها در اختیار شورای عالی اداری است.
پس چرا وقتیکه متوجه شدید مجلس هم بهطور موازی در حال تنظیم قانون تشکیل سازمان برنامه است سکوت کردید و از این حق استفاده نکردید؟
وقتی متوجه شدیم که مجلس محترم هم در حال رسیدگی به طرح احیای سازمان برنامه است صلاح ندانستیم این کار را انجام دهیم، چون شاید بیاحترامی نسبت به قوه مقننه تلقی میشد. به همین جهت سکوت کردیم. اما به هر حال در نظر داریم که با توجه به وظایفی که در اختیار رئیسجمهوری است اقدام به احیای سازمان برنامه کنیم و در این راستا نیز نظرات کارشناسی مجلس را بشنویم.
یکی از وظایف مهم سازمان برنامه تهیه و تدوین برنامههای توسعهای است. با توجه به اینکه برنامه پنجم توسعه سال آینده به اتمام میرسد، آیا برای تدوین برنامه ششم توسعه منتظر میمانید تا سازمان برنامه تشکیل شود؟
خیر، از ابتدای خردادماه کار تدوین برنامه ششم توسعه کلید خورده و هماکنون در معاونت برنامهریزی افراد متعددی روی این برنامه متمرکز شدهاند. ما امسال سه ماموریت مهم برای معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور تعریف کردهایم. نخست تغییر تشکیلات این معاونت و احیای سازمان برنامه است که در خصوص آن صحبت کردیم. دوم تدوین بودجه سال 1394 به روش عملیاتی یا مبتنی بر عملکرد است که بر اساس حکم قانونی برنامه پنجم توسعه باید انجام شود (در بند 31 و 32 سیاستهای کلیه ابلاغیه برنامه پنجم آمده است که بودجه بهصورت عملیاتی تهیه شود). سوم هم تدوین برنامه ششم توسعه است که سیاستهای کلی آن احتمالاً تا نیمههای شهریور امسال توسط مقام معظم رهبری ابلاغ خواهد شد و بر اساس برنامهریزی صورتگرفته قصد داریم تا شهریور سال آینده آن را از تصویب مجلس بگذرانیم. بنابراین وظایفمان متوقف نشده و به موازات تغییر
تشکیلات معاونت برنامهریزی و احیای نظام برنامهریزی کشور کار تدوین بودجه بر مبنای عملکرد و برنامه ششم توسعه در حال انجام است.
با توجه به اینکه اهداف برنامه چهارم محقق نشده و پیشبینیها حاکی از آن است که اهداف برنامه پنجم نیز محقق نخواهد شد آیا بار ناشی از عقبماندگیهای تحقق نیافتن این دو برنامه روی دوش برنامه ششم خواهد افتاد؟ همچنین با توجه به اینکه نیمی از عمر سند چشمانداز گذشته است فکر میکنید بتوانیم تا سال 1404 به قدرت اول اقتصادی و علمی منطقه تبدیل شویم؟
در ماده 234 برنامه پنجم چند هدف مشخص شده است. برای اینکه به اهداف سند چشمانداز دست پیدا کنیم به رشد اقتصادی سالانه 8درصدی در طول برنامههای چهارم و پنجم نیاز داشتیم که این رشد در سال 90 بهعنوان سال اول اجرای برنامه سه درصد بود، در سال دوم منفی 8/5 درصد شد (البته بانک مرکزی اخیراً اعلام کرده رشد اقتصادی سال 91 منفی 8/6 درصد بوده است) و برای سال 1392 هم بین منفی دو تا صفر درصد تخمین زده شده است. این آمار نشان میدهد رشد اقتصادی متوسط 8درصدی در برنامه پنجم محقق نخواهد شد کمااینکه متوسط رشد برنامه چهارم هم چیزی حدود 4/4 درصد گزارش شده است. از اهداف دیگر برنامه پنجم این است که نرخ بیکاری به 7 درصد تنزل پیدا کند در حالی که هماکنون نرخ بیکاری برابر
4/10 درصد است. تورم هم باید تکرقمی شود که با توجه به اینکه دولت با تورم بالای 40درصدی کار خود را آغاز کرد بعید است تا پایان سال آینده تکرقمی شود. بخش دیگر بهرهوری است که باید 5/2 درصد از 8 درصد رشد اقتصادی از محل بهرهوری گرفته شود این مورد هم تحقق نیافته است. بنابراین میشود گفت که برنامه پنجم خیلی کارها را برای برنامه ششم به یادگار گذاشته است همانطور که بسیاری از اهداف برنامه چهارم هم برای برنامه پنجم به یادگار گذاشته شده است. واقعیت این است که کار بسیار دشواری در برنامه ششم داریم. بر اساس محاسباتی که انجام دادهایم رشد اقتصادی باید بین 10 تا 5/16 درصد قرار گیرد تا اهداف سند چشمانداز محقق شود. خب کار بسیار دشواری است اما ناشدنی نیست. امیدواریم با جمیع تغییراتی که در حال انجام است بتوانیم به سمت تحقق اهداف سند چشمانداز پیش برویم و در دو برنامه ششم و هفتم توسعه ایران 1404 را در جایگاه از پیش تعیینشدهاش ببینیم.
مهمترین ویژگیهای برنامه ششم نسبت به دو برنامه قبل چیست؟
میدانید هر برنامه با ابلاغیه سیاستهای کلی مقام معظم رهبری باید آغاز شود. علاوه بر این، قانون برنامه پنجم دولت را موظف کرده است تا در سال سوم برنامه نسبت به تهیه لایحه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت اقدام کند. در برنامههای قبلی نقطه عزیمتشان، سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری بود اما برای برنامه ششم در برنامه پنجم گفته شده که غیر از این ابلاغیه، الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت هم تهیه شود. در سال 88 در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که به ریاست دکتر روحانی مدیریت میشد، بنده مسوولیت معاونت پژوهشهای اقتصادی را بر عهده داشتم. با تاکید مقام معظم رهبری در همان زمان الگوی توسعه اسلامی- ایرانی را طراحی کردیم و میتوانم بگویم که در خصوص برنامه ششم از پیش با دست پر به دولت آمدهایم. اجازه دهید ذهن شما را نسبت به سیاستهای کلی ابلاغیه مقام معظم رهبری قدری روشنتر کنم. تا الان 35 بسته سیاستی از سوی ایشان ابلاغ شده که 18 مورد از این 35 مورد فقط مربوط به بعد از برنامه پنجم است یعنی 18 بسته سیاستی وجود دارد که هیچ برنامهای به آن
نپرداخته است. بنابراین بخشی از ماموریت ما در برنامه ششم این است که سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری را زمین نگذاریم بلکه بسترهای اجرایی و حقوقیاش را فراهم کنیم. ما پیشنویس سیاستهای کلی برنامه ششم را تا شهریورماه خدمت مقام معظم رهبری میفرستیم که در آن، بخشی از سیاستهای ابلاغی ایشان بهویژه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مشهود است. سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در راستای تحقق اهداف سند چشمانداز 20 ساله تهیه شده، زیرا وقتی این سند تهیه میشد، پیشبینی نکرده بودیم که ممکن است به جای تعامل سازنده با جهان، از سوی آنها با تحریمی غیربشردوستانه و غیرقانونی مواجه شویم. چون در شرایط تحریمی به همه منابع خودمان دسترسی نداریم، اقتصاد مقاومتی به ما این جهت را خواهد داد تا از منابع داخلی خودمان استفاده کنیم و بتوانیم برنامههایمان را پیش ببریم ضمن اینکه ما امیدوار به رفع همه تحریمها نیز هستیم و خودمان را برای هر شرایطی که از نتیجه مذاکرات حاصل شود، آماده کردهایم.
برنامه ششم را متناسب با چه رویکردی تدوین خواهید کرد؟
این برنامه، یک برنامه متفاوت از برنامه پنجم خواهد بود و دولت برنامه را متناسب با سلیقه و تشخیصاش از اقتضائات کشور تدوین خواهد کرد. بنابراین برنامه ششم هم به لحاظ کیفی از برنامه پنجم بهتر خواهد بود و هم اینکه به روشهای بهتری آن را اجرا خواهیم کرد.
برنامه پنجم را دولت قبل تهیه کرده است و نیمی از آن باید توسط دولت فعلی اجرا شود. اما باید به این توجه داشته باشید که چون دولت تغییر کرده است بالطبع برخی سیاستهای توسعهای در برنامه ششم متفاوت خواهد بود.
با توجه به اینکه سالهای باقیمانده دهه 90 از سوی مشاور اقتصادی رئیسجمهور بهعنوان سالهای سرنوشتساز خوانده شده است فکر میکنید برنامه ششم این ظرفیت را داشته باشد که بار اشتغال و تورم و رکود را به دوش بکشد و رشدهایی را که در برنامه چهارم و پنجم محقق نشد، برنامه ششم به دست آورد؟
ببینید وقتی ما از برنامه صحبت میکنیم باید بپذیریم بالاخره برنامه چارچوب دارد و با محدودیتهایی روبهروست. هر نوع تغییر، یا هر نوع هدف موردنظر قطعاً در ظرف یک برنامه پنجساله تأمین نمیشود بلکه برخی از اهداف ممکن است در یک برنامه بلندمدت 20ساله یا 10ساله لازم باشد صورت گیرد. ما تلاش میکنیم تا از استعدادی که یک برنامه پنجساله دارد، آن هم با این عقبهای که دو برنامه قبل داشتهاند، به بهترین نحو استفاده کنیم، ولی اینکه بتوانیم همه مشکلات اساسی و آرمانهای سرکوبشده یک ملت را تحقق ببخشیم، قطعاً ادعای بزرگی است و کسی هم توقع ندارد ما بتوانیم همه اینها را در یک برنامه پنجساله به انجام برسانیم. ولی تلاشمان را میکنیم از این فرصت برنامه به نحو مناسبی برای پاسخگویی به مطالبات مردم استفاده کنیم.
دکتر نجفی در تدوین برنامه ششم دقیقاً چه نقشی دارند؟
در فرآیند تدوین برنامه ششم مجموعهای از افراد صاحبنظر داریم که ما بهعنوان عقول از آنها استفاده میکنیم. از اینرو یک اتاق فکر خواهیم داشت که آقای دکتر نجفی هم با توجه به تجاربی که دارند در آنجا از تجاربشان برخوردار میشویم.
دیدگاه تان را بنویسید