فاصله پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تا امروز را میتوان در سه رده طبقهبندی کرد؛ دوره اول که ریزش قیمت دلار از بهای سه هزار و ۵۵۰ تومان تا سه هزار و ۲۰۰ تومان را به همراه داشت.
حمزه بهادیوندچگینی
فاصله پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تا امروز را میتوان در سه رده طبقهبندی کرد؛ دوره اول که ریزش قیمت دلار از بهای سه هزار و 550 تومان تا سه هزار و 200 تومان را به همراه داشت. دوره دوم که با سفر رئیسجمهور به ایالات متحده و کاهش قیمت دلار به دو هزار و 900 تومان همراه بود، موج دوم ریزش قیمت این ارز خارجی محسوب میشود که البته با سخنان رئیس کل بانک مرکزی این روند متوقف و جهت روند تغییرات آن معکوس شد. در این بین لازم به ذکر است که با اظهارات دکتر سیف، مقاومت بازار در برابر کاهش قیمتها آغاز شد تا جایی که قیمت همانطور که او گفته بود در محدوده سه هزار تومان تثبیت شد. موج سوم ریزش قیمتها بالاخره هرچند برای مدتی کوتاه، اما آغاز شد و روز دوشنبه هفته گذشته دلار توانست مرز سه هزار تومان را پشت سر بگذارد و ثابت کند بازار، «آزاد» است. این روند کوتاهمدت و یکروزه در هفته گذشته ثابت کرد دلار قدرت کاهش بیشتر را دارد. در کل مسائل سیاسی و اقتصادی کشور در جهت تقویت ریال و کاهش بیشتر قیمت دلار در حرکت
است. به عنوان نمونه به برخی از مهمترین موضوعات موثر بر روند کاهشی قیمت در هفتههای پیش رو اشاره میکنیم. مذاکرات هستهای کشور نتایج مثبتی را هرچند کوچک و البته با این تبصره که این نتایج در اول راه کسب شدهاند به همراه داشته به طوری که پیشبینیها از احتمال کاهش تحریمها از ضریب اطمینان بالاتری در مقایسه با گذشته برخوردار شده است. از احتمالات ضمنی که بگذریم برخی مسائل عینی مطرحشده در این بین از اهمیت بالایی برخوردارند، به عنوان مثال آزاد کردن داراییهای مسدودشده ایران موضوعی بود که نیویورک تایمز در گزارش اخیر خود از آن به حسن نیت آمریکا در برابر مذاکرات هستهای یاد کرده است. این خبر که از زبان یک مقام عالیرتبه آمریکایی منتشر شده، 47 میلیارد دلار داراییهای ایران را شامل میشود که شامل آزادسازی 12 میلیارد دلار از داراییها در ایالات متحده و 35 میلیارد دلار داراییهای مسدودشده در اتحادیه اروپاست. رفع تحریم سوئیفت موضوع دیگری است که اگرچه خبر رسمی از آن منتشر نشده اما احتمالاً به زودی لغو تحریم این سیستم ارتباط
مالی جهانی میتواند اثرات مثبتی را بر نقل و انتقالات ارزی به کشور داشته باشد. موضوع دیگر فروش نفت و افزایش صادرات این محصول است که با توجه به تغییر ماهیت قراردادهای نفتی کشور میتواند برخلاف رویه گذشته به ارزآوری برای کشور منتهی شود. پیش از این فروش نفت و تبدیل شدن آن به ارز معتبری همچون دلار، تنها یک احتمال بود چرا که بسیاری حالتهای دیگر از نکول بدهیهای نفتی برخی کشورها گرفته تا تهاتر نفت و کالا در جریان فروش طلای سیاه ممکن بود و در این بین اخذ ارزهای کمارزش همچون روپیه و یوان سناریوی دیگری بود که بسیاری از این روشها نهتنها منابع ارزی کشور را تامین نمیکرد بلکه به نوعی سبد ارزی کشور را از تعادل خارج میساخت. با این حال افزایش تولید نفت، اصلاح ساختار فروش نفت، تغییر مشتریان نفتی و ... مسائلی است که به زودی مسیر بازار نفت ایران را تغییر میدهد که این مساله نیاز ارزی بازار را تا حد زیادی مرتفع و قیمت ارز را تعدیل خواهد کرد. البته در این مورد سیاستگذاری ارزی و استفاده از منابع ارزی مهم است. در نهایت تلاشهای وزیر اقتصاد و رئیس کل
بانک مرکزی که برای شرکت در نشست سالانه صندوق بینالمللی پول به آمریکا سفر کرده بودند حکایت از بازنگری این مرکز در تحریمهای بانکی و بانک مرکزی دارد که امید میرود این تحریمها نیز برطرف شده و ارتباطات بینالمللی کشور در حوزه بانکی و طبعاً ارزی برقرار شود. در این بین اما ذکر یک نکته ضروری است و آن کمبود منابع ریالی کشور برای تامین نیازهای یارانهای است. این بدان معناست که دولت سالانه باید حدود 40 هزار میلیارد تومان منابع ریالی خود را در قالب هدفمندی یارانه به مصرفکننده منتقل کند. این در حالی است که یکی از روشهای تامین بخشی از این رقم در گذشته فروش ارز بانک مرکزی در بازار آزاد و جمعآوری منابع ریالی از سطح جامعه بود که با کمبود دلارهای نفتی، این روش متوقف شد. حال همین موضوع با توجه به نقدینگی بالای جامعه و تورم شدید کشور، ابزار سیاست پولی انقباضی بانک مرکزی محسوب میشود و کاهش ارزش دلار نیاز به تزریق میزان بیشتری از این ارز را برای برداشت میزان مشخصی ریال ایجاب میکند. بر این اساس این نگرانی که در شرایط کمبود منابع ارزی
بانک مرکزی کارکرد این روش کاهش یابد نگرانی مدیران اجرایی بانک مرکزی محسوب میشود. این مساله نیازمند اتخاذ یک سیاست تکمیلی در بخش یارانههاست که به نظر میرسد حذف 30 درصد یارانهبگیران جامعه (رقمی در حدود 10 هزار میلیارد تومان در سال) بتواند این نگرانی را کاهش داده و اجازه دهد بازار ارز نیز فارغ از نگرانیهای مرتبط با کسری ارزش داراییهای بانک مرکزی یا کاهش توانایی این بانک در تامین ریالی هزینههای کشور مکانیسم خود را پیش ببرد. بر این اساس شاید بتوان حذف دهکهای درآمدی بالا را زمینهساز آزادی نظام عرضه و تقاضای بازار در کاهش قیمت دلار دانست که البته این امر باید با در نظر گرفتن جمیع جهات از جمله اهداف صادراتی کشور صورت پذیرد.
دیدگاه تان را بنویسید