یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق مشترک ایران و عراق از دلایل توافق تجارت آزاد میگوید
جز عراق گزینه دیگری برای تجارت آزاد نداریم
توسعه روابط تجاری با عراق و ترکیه منجر به توسعه روابط سیاسی ما هم میشود. یعنی در این حالت توسعه اقتصادی در توسعه سیاسی و توسعه امنیتی ما نقش دارد و به نفع همه ما هم هست که از این پتانسیل منطقهای استفاده کنیم تا کمکم بتوانیم به سمت یک پیمان منطقهای تجاری برویم.
تجارت میان ایران و عراق تنها یک امر اقتصادی نیست. سیاست در روابط اقتصادی موج میزند. به خصوص اکنون که زمزمه امضای قرارداد تجارت آزاد میان ایران و عراق هم مطرح شده است. اما یحیی آلاسحاق تلاش میکند داستان قرارداد تجارت آزاد میان ایران و عراق را تنها از زاویه اقتصاد و مناسبات تجاری ببیند. هرچند خودش هم در میانه گفتوگو از اصرار خود پشیمان میشود و در نهایت تاکید میکند عوامل اقتصادی اهرمی برای رسیدن به اهداف سیاسی است. چون به گفته وی تصمیمگیریهای سیاسی تا حد زیادی وابسته به منافع ملی کشورهاست و در منافع ملی کشورها هم مهمترین و اصلیترین رکن، اقتصاد است. چون زمانی که پای اقتصاد و منابع مالی به میان میآید شرایط ایجاب میکند کشورها کمی در تصمیمات سیاسی خود محتاطانهتر عمل کنند. میگوید ایران در تلاش است تا با همسایههای خود؛ عراق، ترکیه و سوریه قراردادهای تجارت آزادی منعقد کند و از این طریق کمکم به یک پیمان منطقهای دست یابد. ایران کار را از تجارت با عراق آغاز کرده است. رئیس اتاق مشترک ایران و عراق میگوید گزینه دیگری برای تجارت وجود ندارد و دلیل آن هم شرایط خاص ایران است به واسطه تحریمها.
رئیس سازمان توسعه تجارت از توافق ایران و عراق برای برقراری تجارت آزاد خبر داده است. این قرارداد در چه مرحلهای است؟
هنوز توافقنامه تجارت آزاد میان ایران و عراق امضای قطعی نشده است. صحبتهایی در این مورد شده توافقهایی هم صورت گرفته. اما هنوز چیزی قطعی نشده است. امضای این قرارداد نیازمند طی کردن یک فرآیند است و دولتها هنوز در حال مذاکره برای نهایی کردن آن هستند. اینکه امضای این قرارداد چه زمانی نهایی شود هنوز مشخص نیست و به اراده و تصمیم دولتها بستگی دارد. اما هر دو طرف علاقهمند به امضای این قرارداد و داشتن تجارت آزاد با یکدیگر هستند.
آیا امکان دارد با وجود توافقات اولیه صورت گرفته توافقنامه امضا نشود؟
من اطلاعی ندارم چون دولتها در مورد این موارد تصمیمگیری میکنند و باید دید دولتهای دو کشور در این مورد چه نظری دارند. اما آنچه از شواهد موضوع برمیآید این است که هر دو طرف تمایل به امضای قرارداد دارند. از طرفی امضای قرارداد تجارت آزاد میان کشور ایران و عراق به نفع هر دو کشور است و قطعاً هر دو طرف از امضای آن سود میبرند. مگر آنکه عوامل دیگری وجود داشته باشد که دو کشور نخواهند قراردادی امضا کنند.
جز عراق زمزمه انعقاد قرارداد تجاری میان ایران و کشورهای دیگری هم مطرح بود. این قراردادها در چه مرحلهای است؟
اخیراً مجموعهای در حال تنظیم است و قرار شده ایران با کشورهای دیگری مانند ترکیه و سوریه هم قرارداد تجارت آزاد امضا کند. البته هنوز هیچکدام از این موارد امضای نهایی نشده و همه در حال طی کردن مراحل نهایی هستند.
چه شده که ایران به سمت تجارت آزاد با کشورهای مختلف روی آورده است؟
واقعیت این است که ایران مزیتهای نسبی و رقابتی زیادی دارد. شرایط ما و دیگر کشورهای همسایه و به خصوص کشورهای منطقه هم به گونهای است که بهتر است و به نفع همه ماست که از مزیتهای تجاری همدیگر استفاده کنیم. این نکته هم ناگفته پیداست که توسعه روابط تجاری باعث توسعه روابط سیاسی هم میشود. حال اگر ایران و دیگر کشورهای منطقه بتوانند روابط تجاری و سیاسی بهتری با هم داشته باشند، این به نفع همه ماست. قبلاً ملاحظاتی برای تجارت آزاد با کشورهای دیگر داشتیم. نگرانی ما در آن زمان این بود که اگر قرارداد تجارت آزاد با کشورهای دیگر و به خصوص ترکیه داشته باشیم ممکن است به تولید محصولات داخلی به خصوص محصولات کشاورزی آسیب وارد شود. اما این نگرانیها اکنون مرتفع شده و نگرانی از بابت تجارت با کشورهای منطقه و به خصوص تجارت با عراق و ترکیه کاملاً برطرف شده است. ما اکنون معتقدیم تجارت با این کشورها و کشورهای منطقه نهتنها به نفع طرفین است بلکه تجارت با این دو کشور به خصوص جزو ضرورتهای توسعه اقتصادی ماست.
چرا چنین نگاهی به تجارت با ترکیه و عراق دارید؟
چون توسعه روابط اقتصادی با این کشورها منجر به توسعه روابط در حوزههای دیگر هم خواهد شد.
چه حوزههایی؟
توسعه روابط تجاری با عراق و ترکیه منجر به توسعه روابط سیاسی ما هم میشود. یعنی در این حالت توسعه اقتصادی در توسعه سیاسی و توسعه امنیتی ما نقش دارد و به نفع همه ما هم هست که از این پتانسیل منطقهای استفاده کنیم تا کمکم بتوانیم به سمت یک پیمان منطقهای تجاری برویم.
موضوعات سیاسی در عقد چنین قراردادهای اقتصادی چقدر در اولویت قرار دارد؟ موارد زیادی را میتوان نام برد که قراردادهای تجاری پیشزمینهای برای تحکیم روابط سیاسی بوده است. در رابطه با عراق هم همیشه این بعد موضوع از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. امتیازات اقتصادی ایران به عراق، صادرات رایگان به این کشور، ساخت برخی نیروگاهها و موارد اینچنینی به خصوص در دولت قبل زیاد دیده میشد و اکنون هم به نظر میرسد اقتصاد پیشزمینه استحکام روابط سیاسی است. سوال من این است که در انعقاد این قراردادها چقدر عوامل سیاسی موثر است؟
اگر اختصاصاً در مورد انعقاد قرارداد تجارت آزاد میان ایران و عراق صحبت کنیم باید بگویم عامل اصلی در این قرارداد، عامل اقتصادی است. ما میخواهیم روابط اقتصادی خود را با عراق توسعه دهیم. میخواهیم بازارهای جدیدی در این کشور داشته باشیم و میخواهیم از مزیتهای نسبی و رقابتی کشور خود حداکثر استفاده را ببریم. اما خب نمیتوان کتمان کرد که رابطه مستقیمی بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی وجود دارد. یعنی چگونه کشورها میتوانند از اهرمهای اقتصادی برای توسعه سیاسی استفاده کنند و چگونه اهرمهای
سیاسی در جهت توسعه اقتصادی به کار گرفته میشود. این دو جدای از هم نیستند و یک عمل متقابلاند. تنها ما هم نیستیم که درصدد استفاده از تاثیرات سیاسی و اقتصادی روابط بر یکدیگریم. همه جای دنیا از تقابل روابط اقتصادی و سیاسی بر یکدیگر استفاده میکنند و این امر معمولی است.
خب قرار است چگونه و در چه جهتی از اهداف توسعه اقتصادی در جهت توسعه سیاسی ایران کمک بگیریم؟
عوامل اقتصادی خیلی میتواند در جهت توسعه سیاسی ایران کمک کند و تاثیرگذار باشد. تصمیمگیریهای سیاسی تا حد زیادی وابسته به منافع ملی کشورهاست. در منافع ملی کشورها هم که مهمترین و اصلیترین رکن، رکن اقتصادی است. طبیعتاً زمانی که روابط اقتصادی میان ایران و کشوری مانند عراق یا ترکیه افزایش پیدا کند و قراردادی بین آنها منعقد شود، منافع ملی و اقتصادی دو طرف ایجاب میکند که در گرفتن تصمیمات سیاسی دقت بیشتری داشته باشند و بهتر عمل کنند. فکر میکنم واضح است ایران چگونه میتواند از ابزار اقتصادی در توسعه سیاسی خود کمک بگیرد.
شما میگویید عامل اصلی در انعقاد قرارداد میان ایران و عراق اقتصادی است. اگرچه من معتقدم نمیتوان عوامل سیاسی دخیل را نادیده گرفت. اما سوال ما این است که پیامدهای مثبت اقتصادی این قرارداد چیست؟
رقم صادرات سالانه ما به عراق 12 میلیارد دلار است که بخش عمده این رقم مبادلات نفتی است که نظارت و کنترل در آن کمتر است و چندان پایدار هم نیست. یعنی میان ما و عراق تاکنون نوعی تجارت زودگذر و موقت وجود داشته است. اگر تجارت آزاد میان دو کشور شکل بگیرد شرکتهای دارای تولیدات برند ما میتوانند همکاری مستمر و پایداری در بازار عراق و ترکیه داشته باشند. در این حالت میتوانیم روابط تجاری و سیاسی پایدارتری را با این کشورها پایهریزی کنیم. از طرفی هم تجارت چمدانی و هم زمینه رواج قاچاق میان دو کشور به شدت کاهش پیدا میکند. اما از همه مهمتر اینکه انعقاد این قرارداد سبب میشود سرمایهگذاری بلندمدتتری میان دو کشور برقرار شود. این ارتباطات تجاری باعث استحکام روابط سیاسی هم میشود. یعنی وقتی دو کشور روابط تجاری بلندمدت دارند، حتماً بر روابط سیاسی آنها هم تاثیر میگذارد.
زمانی که موضوع تجارت آزاد میان کشورها مطرح میشود اولین موضوع افزایش صادرات و واردات کشورهای طرف قرارداد به همدیگر است. این اصل در مورد ایران و عراق هم صادق است. ما در تمام سالهای گذشته تقریباً اولین شریک تجاری عراق بودهایم و کالاهای زیادی به این کشور صادر کردهایم. میتوانیم امیدوار باشیم با انعقاد این قرارداد صادرات ما به عراق افزایش پیدا میکند. این افزایش صادرات در حالی رخ خواهد داد که ما تولیدات محصولاتی را که در عراق بازار فروش دارند افزایش دهیم و این به آن معناست که تولید ما هم افزایش مییابد. یعنی میتوان امیدوار بود حداقل تولید محصولاتی که بازار مناسبی در عراق دارند با انعقاد و امضای این قرارداد افزایش پیدا کند.
امضای قرارداد تجارت آزاد ممکن است چه مشکلاتی برای اقتصاد کشورها ایجاد کند؟
این قرارداد برای ما هیچ اثر منفی ندارد. قرارداد تجارت آزاد زمانی میتواند اثر منفی بر اقتصاد بگذارد که یکی از کشورها به لحاظ اقتصادی قویتر باشد یا به عبارتی هر دو کشور همسنگ نباشند. اما ایران در مقایسه با عراق شرایط بهتری دارد. در صادرات کالاها و حجم معاملاتی که با عراق صورت میگیرد ما خیلی شرایط بهتری داریم و جلوتریم. از رقم 12 میلیارد دلار تجارت میان ایران و عراق حدود یک میلیارد صادرات عراق به ایران است و باقی آن صادرات ما به کشور عراق است.
اما یک نگرانی این است که نکند کالاهایی از کشورهای دیگر وارد عراق شود و با تعرفه اندک با عنوان کالای عراقی وارد بازار ایران شود.
ما چنین نگرانی نداریم و من نکته منفیای در تجارت با عراق نمیبینم. مشکلی هم با واردات کالا از عراق نداریم. حتی دلمان میخواهد تجارتمان با عراق دوسویهتر باشد یعنی بتوانیم بخش بیشتری از نیازهای خودمان را از طریق بازار عراق تامین کنیم. وقتی هم بحث تجارت آزاد مطرح میشود به این معنا نیست که هر کالایی با هر کیفیتی وارد شود و منعی برای واردات آن وجود نداشته باشد. بالاخره ضوابط و قواعدی برای واردات کالاها وجود دارد و حتی در تجارت آزاد هم همه باید به آن پایبند باشند.
پس یعنی تجارت با عراق سراسر سود است برای ایران و هیچ نقدی هم به آن وارد نیست؟
بله.
کلاً نظر شما در مورد تجارت با عراق مثبت است.
بله، کاملاً مثبت است و هیچ نقدی هم به آن وارد نیست. تجارت با عراق برای ایران صرفه اقتصادی دارد و به لحاظ اقتصادی خیلی هم شرایط خوبی است.
نمونههای زیادی را میتوان مثال زد که ایران برای توسعه سیاسی روابط خود، روابط اقتصادی تساهلآمیزی با عراق داشته است. فعالان بخش خصوصی به خصوص در حوزه برق اذعان میکنند که ایران در این سالها صادرات ارزانقیمت برق به عراق داشته است. اما در مقابل همین پیمانکاران بخش خصوصی بارها اعلام کردهاند بعد از این دوره از روابط تجاری با عراق کنار گذاشته شدهاند و در پروژههای بزرگ شرکت داده نمیشوند. این قرارداد برخلاف گفته شما، صرفاً یک قرارداد اقتصادی نیست. قراردادی است با اهداف سیاسی. اگر هدف فقط اقتصادی است و ایران میخواهد نیازهای اقتصادی خود را تامین کند چرا دنبال شریک بهتری نیست؟ یک شریک اقتصادی توسعهیافتهتر.
آیا شرایط تجارت با کشورهای دیگر را داشتهایم؟ باید به شرایطی که الان در آن هستیم هم توجه کنیم و بعد خواهان برقراری ارتباط با کشورهای توسعهیافتهتر باشیم. ما برای برقراری تجارت با کشورهایی جز عراق یا سوریه خیلی کارهای دیگر را باید اول انجام دهیم. چون امکان تجارت با آنها را نداریم. فعلاً امکان برقراری رابطه با این کشورها را داریم و باید سعی کنیم از این شرایط استفاده کنیم.
سهم ایران از بازار فعلی عراق چقدر است؟
چند سال قبل چین اولین شریک تجاری عراق بود و اکنون ما شریک اول تجاری عراق هستیم. البته این مقام اولی مدام بین ما و چین در تغییر است. گاهی ما شریک اول عراقیم و گاهی چین.
کشورهای دیگری مانند ترکیه چه؟ زمان نهچندان دوری این دغدغه مطرح شده بود که ایران در حال از دست دادن بازارهای تجاری خود در کشور عراق است و رقبای دیگری مانند ترکیه دارند جایگزین ایران در بازار بکر عراق میشوند.
وضعیت ما الان از ترکیه بهتر است.
بهتر بوده یا بهتر شده؟
نه، این وضعیت در حال بهتر شدن است. ایران دارد سهم خوبی از بازار عراق کسب میکند و جای ترکیه را هم میگیرد.
یعنی امضای این قرارداد سبب میشود ایران در میان رقبایی مثل ترکیه و چین، سهم بیشتری از بازار عراق داشته باشد و دیگر رقبا را از میدان خارج کند؟
من بهصورت سلبی به این موضوع نگاه نمیکنم که ایران میخواهد رقبای دیگر را از بازار خارج کند. من میگویم ما میخواهیم جایگاه و سهم بیشتری از این بازار داشته باشیم.
بر اساس آمارهایی که خود مسوولان اعلام کردهاند، تجارت ایران و عراق تاکنون پنج میلیارد دلار در سال بوده و هدفگذاری شده که به 25 میلیارد دلار برسد. البته شما گفتید مبادلات ایران و عراق 12 میلیارد دلار در سال است. حال اگر قرار باشد ما به هدف 25میلیاردی برسیم آیا بخش خصوصی ما توان ورود به بازار و رسیدن به این هدف را دارد؟
پنج میلیارددلاری که عنوان شده صادرات کالاست. ما حدود شش میلیارد دلار هم خدمات فنی و مهندسی به عراق صادر میکنیم. یعنی نیمی از صادرات ما به عراق صادرات کالاست و نیمی هم صادرات خدمات است که رقم عمدهای است. پس قرار نیست صادرات ما یکباره از 5 میلیارد به 25 میلیارد دلار برسد قرار است مجموعه صادرات کالا و خدمات فنی و مهندسی و سرمایهگذاری در پروژهها از 12 به 25 میلیارد دلار برسد که این هم شدنی است. یعنی قرار است مجموعه صادرات کالا، خدمات فنی و مهندسی، سرمایهگذاری در پروژهها و خدمات زیارتی و توریستی دو طرف به این مقدار برسد. گردشگری زیارتی و سلامت میان ایران و عراق بسیار زیاد است و دو طرف حجم زیادی از گردشگر را دارند که رقم قابل توجهی میشود. درست است که هدف تجارت میان دو
کشور رقم بزرگی است اما شدنی است. شاید به نظر برسد که رساندن تجارت ایران و عراق به 25 میلیارد دلار در سال شعار باشد اما در حقیقت شعار نیست و امکان عملیاتی شدن آن هست.
این 25 میلیارد دلار تجارت ایران و عراق در صورت امضای قرارداد تجارت آزاد قرار است محقق شود؟
نه، هدفگذاری شده که تجارت میان ایران و عراق توسعه پیدا کند. توافقنامه تجارت آزاد وسیلهای است که اگر امضا شود این هدف راحتتر محقق شود و حتی اگر امضا هم نشود باز هم ما تلاش میکنیم روابط تجاریمان را با عراق توسعه دهیم.
خب الان هدف افزایش مبادلات با عراق است. آیا برای جذب بازارهای جدید در عراق هدفگذاری جدیدی کردهایم و توانستهایم در بازار جدیدی در عراق جایی برای خود باز کنیم؟
عراق بازار گستردهای دارد. از موزاییک کنار خیابان گرفته تا ساخت و احداث نیروگاه و پالایشگاه. اما ما بیشتر در پروژههای عراق نفوذ داشتهایم. نیمی از مبادلات تجاری ما با عراق سرمایهگذاری در پروژههاست. یعنی از 12 میلیارد دلار تجارت سالانه نیمی به پروژهها مربوط میشود. کالاهای ساختمانی، مواد غذایی و مواد پلاستیکی عمده صادرات و تجارت ما به عراق است. اما علاوه بر اینها مجموعه شرایط عراق به نحوی است که امکان توسعه روابط و صادرات ما وجود دارد و میتوانیم بازارهای جدیدی هم به دست بیاوریم.
قرار بوده تعرفههای تجاری عراق از 4 به 25 درصد برسد و اکنون فعالان تجاری ایران در عراق نگران افزایش تعرفهها هستند. ممکن است با انعقاد قرارداد تجارت آزاد تعرفهها کم شود؟
با توجه به اینکه قیمت نفت کم شده دولت عراق به مشکل کسری بودجه برخورده و درصدد راهی برای جبران این درآمدهاست. برای همین هم دولت عراق میخواهد درآمدهای حاصل از گمرکات خود را افزایش دهد و به 25 درصد برساند. اما دولت عراق در بدنه خود هنوز به نتیجه نهایی نرسیده و قرار شده است تا چند ماه آینده مبادلات بر اساس همان تعرفههای سابق انجام شود. حال باید دید در صورت امضای قرارداد تجارت آزاد وضعیت تعرفههای ایران و عراق چگونه میشود. البته باید ذکر کنم که مفهوم تجارت آزاد تعرفه صفر نیست و با انعقاد چنین قراردادی تعرفهها به هیچ عنوان صفر نمیشود. تعرفهها در این شرایط توافقی تعیین میشود. اما مهمترین دستاورد آن این است که قدری روابط میان کشورها تسهیل و برنامهریزیها دقیقتر میشود.
بازرگانان ایرانی در تجارت با عراق مشکلاتی داشتهاند. آیا در صورت امضای این توافقنامه مشکلات اقتصادی آنها حل میشود؟
ببینید مشکلاتی که ما در تجارت با عراق داشتهایم، متفاوت است. بخشی از این مشکلات مربوط به نظام بانکی است که انتظار هم نمیرود با امضای قرارداد تجارت آزاد تغییر چندانی در این شرایط ایجاد شود. البته قرار شده که به موجب این قرارداد بانکهای غیرتحریمی برای هم السی باز کنند. اما مشکلات دیگر همچنان باقی میماند. بخش دیگر مشکلات به گمرک و استاندارد برمیگردد، بخشی مربوط به کنترل کالاها و گمرکات است و بخشی هم به دعاوی تجار ایرانی و عراقی مربوط است. این قرارداد قدم مثبتی است و میتواند به حل بخشی از این مشکلات کمک کند. اما قرار نیست همه مسائل ایران و عراق را این قرارداد تجاری برطرف کند یا همه مشکلات میان دو کشور را از دریچه این قرارداد ببینیم. این فقط یک قرارداد است و قرار نیست همه موضوعات را روی این قرارداد سوار و پیاده کنیم. نبود امنیت، توسعه و بهبود روابط سیاسی و افزایش تولید. قرار نیست ما یک قرارداد تجارت آزاد امضا کنیم و بخواهیم همه این مشکلات را حل کند. این یک قرارداد خوب و مهم است و
به ما کمک میکند اما همه چیز هم نیست.
دیدگاه تان را بنویسید