تاریخ انتشار:
نگاهی به زندگی و زمانه رئیسکل بانک مرکزی در دهه پنجاه
سرگذشت مهران
حسنعلی مهران در آستانه ۸۰سالگی است و همچنان فعال و پرانرژی. کمتر از خودش میگوید و مینویسد، و بیشتر از آنچه به آن عمل کرده، میگوید و برخلاف بسیاری دیگر، در خاطراتش نه کسی را مدح کرده و نه ذم کسی را گفته و نه خودش را تبرئه کرده است. در مورد آدمها، به بیوگرافی کوتاهی بسنده کرده و حتی در مورد خودش هم به همین مختصر، وفادار بوده است.
خاندان غلامحسینخان
حسنعلی مهران، فرزند میرزا حسنخان، از خاندان مهران یکی از خانوادههای بافضیلت و تحصیلکرده ایران است. جد این خاندان میرزا غلامحسین خان نام داشت که پس از انجام تحصیلات معمول زمان به استخدام وزارت داخله درآمد و مدتها حاکم شهرهای مرزی ایران بود. روزنامههای آن زمان به نیکی و درستکاری از او یاد کردهاند. پسران او همه از مردان متقی و تحصیلکرده روزگار خود بودهاند که مشاغل دولتی همچون وزارت دادگستری و وزارت فرهنگ را عهدهدار شدند. میرزاحسنخان فرزند غلامحسین مردی شاعر و فاضل بود که صاحب 13 فرزند شد و فرزندان او در مصدر مشاغل مهم قرار گرفتند.
حسنعلی مهران: پیش از ریاست بانک مرکزی
حسنعلی مهران در سوم دیماه 1316 در تهران به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی در مدرسه ادب و پانزده بهمن، سالهای اول، دوم دبیرستان را در مدرسه علمیه گذراند و از سال سوم تا ششم ریاضی را در دبیرستان البرز خواند. در سال 1334 پس از اخذ دیپلم ریاضی عازم انگلستان شد. وارد دانشگاه ناتینگهام شد و در رشته علوم سیاسی و اقتصاد لیسانس گرفت.
پس از پایان تحصیلات در دانشگاه ناتینگهام انگلستان، مدتی در دانشگاه بریستول به کار تحقیق و تدریس مشغول شد. ابتدا به عنوان دستیار تحقیق و بعد در مقام دبیر آمار اقتصادی مشغول تدریس و تحقیق شد. او آمار و درآمد ملی تدریس میکرد و با پروفسور آلن براون استاد اقتصاد آن زمان همکاری میکرد (مهران، حسنعلی، هدفها و سیاستهای بانک مرکزی ایران، ص 88). از آنجا به واشنگتن رفت و در آوریل 1968 به استخدام اداره ارز و تجارت صندوق بینالمللی پول درآمد و تا اکتبر 1969 در خدمت صندوق بود. در پاییز 1348، با استفاده از مرخصی بدون حقوق، به دعوت هوشنگ انصاری وزیر اقتصاد به وزارت اقتصاد رفت و در سمت قائممقام مدیرعامل مرکز بررسیهای صنعتی و بازرگانی و مدیرکل اقتصادی شروع به کار کرد. در سال 1350، به سمت معاون اقتصادی و بعد از ایجاد وزارت امور اقتصادی و دارایی در سال 1353 به سمت معاون کل این وزارتخانه مشغول خدمت شد.
دوران ریاست بانک مرکزی
در مراسم سلام روز چهارم آبانماه 1354، هوشنگ انصاری وزیر امور اقتصادی و دارایی مهران را برای سمت ریاست بانک مرکزی به شاه معرفی کرد و او تا 23 بهمنماه 1356 در همان سمت باقی ماند. پیش از او محمد یگانه عهدهدار این سمت بود. یگانه در بخشی از خاطراتش، درباره جانشینی حسنعلی مهران مینویسد:
«گویی گونهای برنامهریزی شده بود که هر جا میروم، حتماً باید حسنعلی مهران با من بیاید. آقای حسنعلی مهران به قول خودشان روزی از من خواستند که بعد از این هر جایی که من میخواهم بروم یا مسوولیتی قبول کنم بهتر است که قبلاً با ایشان هم مصلحت بکنم برای اینکه من هر جایی که میروم ایشان دنبال من بناست بیایند. وزارت اقتصاد بودم بعد از آنجا رفتم وزارت کار ایشان آمدند بعد پست مرا در آنجا گرفتند. بعد بانک مرکزی بودم آمدند به بانک مرکزی. سازمان برنامه رفته بودم آمدند سازمان برنامه. رفتم وزارت دارایی آمدند وزارت دارایی. آمدم بهIMF (International Monetary Fund)d ایشان به آنجا آمدند» (خاطرات محمد یگانه).
اولین اقدام مهران در بانک مرکزی، انتخاب قائممقام و معاونان کارآمد بود. او در نظر داشت قائممقامی از داخل بانک با سوابق ممتد اداری و خبره در امور بانکی انتخاب کند و احمد معمارزاده واجد این شرایط بود.
بعد از بازنشستگی ضیاء شهیدی از او به عنوان مشاور بانکی دعوت به کار کرد و به عضویت هیات عامل درآمد، پس از شهیدی، شاپور معتمدشیرازی از 23 بهمن 1354 به عضویت هیات عامل رسید. سایر اعضای هیات عامل بانک مرکزی عبارت بودند از عطاءالله فریدیان دبیر کل شورای پول و اعتبار، شاپور متعمدشیرازی معاون ارزی، جمال حداد معاون اداری، و بهمن همایون معاون اقتصادی بانک.
تا پیش از آن زمان، ارتباطی که مهران با بانک مرکزی داشت، از طریق برادرش همایون بود که از سالها پیش به عنوان پزشک معتمد بانک شروع به کار کرده بود و نظام درمانی و بهداشتی بانک را سرپرستی میکرد و در این مقام با کلیه مقامات بانک مرکزی آشنایی نزدیک داشت. همایون در تمام دوران خدمت مهران در بانک، مشاوری صمیمی برای او بود و با آشنایی که با روحیه کارکنان بانک داشت، راهگشای او بود. به پیشنهاد برادر، مهران از همان روز اول کار در بانک مرکزی دفتر خود را به روی همه کارکنان گشود و هفتهای یک روز را به ملاقات کارکنان اختصاص داد. حسنعلی مهران در جایی از خاطراتش مینویسد: «حتی یک نفر که فکر میکنم باغبان بانک بود آمد تا دم در اتاق و سلام کرد، ولی وارد اتاق نشد. گفتم بفرمایید تو. گفت عرضی نداشتم، بنده سالها بود میخواستم اتاق رئیسکل را ببینم، منظور حاصل شد. مرخص میشوم و رفت.»
امضای رئیس بانک مرکزی روی اسکناس
حسنعلی مهران در بخشی از خاطراتش درباره اسکناس و وظیفه چاپ اسکناس در بانک مرکزی مینویسد: حسن آذینفر در همان روزهای اول از من نمونه امضا میخواست تا به موقع روی اسکناس آورده شود. فکر نمیکردم به این زودی احتیاج به چاپ اسکناس جدید باشد. به فکرم رسید چطور است دومرتبه اسکناس دوتومانی را که مدتها بود از گردش خارج شده بود، تجدید چاپ کنیم. چون ایام نوروز در پیش بود و برای عیدی دادن به درد میخورد و چندنفری هم این موضوع را به من گوشزد کرده بودند. البته شاید کمی هم اثر روانی میداشت که هنوز دوتومانی ارزش دارد، ریال ارزش دارد و قدرت خرید آن هم آنقدرها کم نشده است. یاد اولین حرف پدرم افتادم که وقتی به او گفتم قرار است به عنوان رئیس بانک حضور شاه معرفی شوم، گفت: پس امسال اسکناسهایی که عیدی میدهم، به امضای تو خواهد بود. اصولاً چاپ اسکناس دیگر موضوعی پیش پا افتاده است و حجم اسکناسهای منتشره رقم عمدهای را در نقدینگی کل کشور تشکیل نمیدهد. سیاستهای موثر بانک مرکزی و وظایف آن به مراتب پراهمیتتر از وظیفه بانک به عنوان ناشر اسکناس است، ولی باز آنچه در اذهان مردم نقش بسته و هنوز هم بعد از سالیان سال در مجالس دید و
بازدید عید رد و بدل میشود، اسکناسهای امضاشده است. امضای رئیس بانک به همراه امضای وزیر دارایی روی اسکناس، تاکید حاکمیت ملی بر اوضاع و احوال اقتصادی مملکت است. رئیس بانک مرکزی که به عنوان امین دولت و ملت این ورقه را امضا میکند، به این کار تقریباً تشریفاتی، اهمیتی خاص میدهد (مهران، ص 94).
رابطه دلار و ریال
در سال 1353، رابطه ثابت ریال با دلار قطع شده و رابطه جدیدی بین ریال و حق برداشت مخصوص صندوق بینالملل پول برقرار شده بود و به علت تقویت نرخ اسعار اروپایی که جزو سبد حق برداشت مخصوص بودند، ریال نسبت به دلار تقویت میشد. ارز عمدهای که بانک برای مداخله در بازار ارز از آن استفاده میکرد، دلار بود و این ارز عملاً روز به روز نسبت به قیمت کالاها ارزانتر میشد، زیرا میزان تورم در ایران به مراتب بیشتر از کشورهای طرف معامله ایران مخصوصاً آمریکا بود. در ایران دو بازار ارز بازرگانی و غیربازرگانی وجود داشت ولی در هر دو با یک نرخ ارز عمل میشد. یعنی به علت مداخله بانک مرکزی، نرخ دلار در بازار غیربازرگانی عیناً با بازار بازرگانی یکسان و به صورتی درآمده بود که بازار دونرخی را دیگر نمیپذیرفت. بعد از مدتی تصمیم گرفته شد بازار غیربازرگانی به حال خود رها شود. اما چنان که انتظار میرفت نرخ دلار در آن بازار شروع به بالا رفتن کرد و از 70 ریال به 5 /71 ریال رسید که موجب نگرانی شدید مقامات دولتی و تجار شد. نگران این بودند که این نظام دونرخی تورم بیشتری را موجب خواهد شد. توقع این بود که حداقل برای اینکه به فشارهای تورمی افزوده
نشود، بانک مرکزی با استفاده از ذخایر ارزی نرخ را حتیالامکان ثابت نگه دارد. متعاقباً در بانک تصمیم گرفته شد مداخله در بازار مجدداً از سر گرفته شود.
اقتصاد ایران در سالهای ریاست مهران در بانک مرکزی
در سال 1354، اقتصاد کشورهای صنعتی دستخوش رکود، تورم و بیکاری بود، رشد این کشورها 75 /1 درصد منفی همراه با 12 درصد تورم بود. در ایران بخش غیرنفتی از رشدی معادل 4 /18 درصد در مقایسه با 5 /15 درصد سال 1353 و 8 /16 درصد سال 1352 برخوردار بود. ولی به علت رکود غرب و کاهش تقاضا برای صادرات نفتی ارزشافزوده بخش نفت 1 /11 درصد کاهش داشت.
سال 1355 رشد تولید ناخالص داخلی 8 /13 درصد و رشد بخش غیرنفتی 4 /14 درصد بود. قیمت ساختمان و زمین و دستمزد کارگران افزایش چشمگیری نشان میداد. در این شرایط تورمی، سیاست دولت در جهت محدود کردن سطح هزینههای خود تغییر جهت داد.
سال 1356، پایان دوره عمرانی پنجساله بود. رشد متوسط سالانه تولید ناخالص ملی به قیمتهای ثابت 2 /17 درصد بود. ولی این رشد در شرایطی تحقق مییافت که بسیاری از طرحهای پنجم ناتمام مانده بود. افزایش شدید فعالیتها عامل افزایش سطح قیمتها و قیمت مواد اولیه و مزد کارگر شده بود.
دوران پس از بانک مرکزی
دوران خدمت حسنعلی مهران در بانک مرکزی در 27 بهمنماه 1356 خاتمه یافت. در آن تاریخ بنا به دعوت هوشنگ انصاری که در آذرماه آن سال به ریاست هیاتمدیره و مدیرعامل شرکت نفت منصوب شده بود، با قبول سمت قائممقام مدیرعامل به شرکت نفت رفت. در این دوره، مذاکراتی بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیوم نفت در تهران آغاز شد که دکتر مهران به عنوان هیات مذاکرهکننده ایرانی، در این مذاکرات حضور داشت. آندروویتلی خبرنگار بیبیسی در تهران در گزارشی به رادیو لندن به تاریخ 12 اسفند 1356 درباره این مذاکرات میگوید: شرکت ملی نفت در ظرف یکی دو سال اخیر در مورد فروش نفت در خارج به پیشرفتهای قابل ملاحظهای نائل شده، ولی با این حال ایران هنوز تا حد زیادی بر کنسرسیوم متکی است که در حال حاضر روزانه در حدود چهار میلیون بشکه از نفت خام ایران را صادر میکند. ایران به علاوه به کارشناس کنسرسیوم در مورد تولید نفت نیازمند است، اخیراً هوشنگ انصاری رئیس هیاتمدیره شرکت ملی نفت اظهار داشت که شرکتهای غربی در آموزش دادن ایرانیانی که بتوانند جای آنها را بگیرند تعلل میورزند. ریاست هیات مذاکرهکننده ایرانی با حسنعلی مهران است. او یک اقتصاددان جوان و
بسیار هوشمند است که اخیراً از ریاست بانک مرکزی ایران به نیابت ریاست هیاتمدیره شرکت ملی نفت رسید. دولت ایران در درجه نخست خواستار تعهد ثابت و درازمدتی از جانب کنسرسیوم در مورد مقدار نفتی است که کنسرسیوم سالانه از ایران تحویل میگیرد و اما کنسرسیوم میخواهد منافع خود را افزایش دهد و عقیده دارد که از هنگام عقد قرارداد جاری که در سال 1973 تدوین شد منافعش کاهش فراوان یافته است (بولتن خبرگزاری پارس محرمانه، 12 /12 /2536). در شهریورماه 1357، پس از سقوط دولت جمشید آموزگار، جعفر شریفامامی به نخستوزیری برگزیده شد و هیات وزیران او را به حضور شاه معرفی کرد. او دکتر حسنعلی مهران را به سمت وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه خود برگزید (روزنامه اطلاعات، 5 /6 /1357).
پس از برکناری دولت جعفر شریفامامی در 14 آبان 1357، شاه به منظور جلوگیری از حوادث ناشی از جنبشها و مبارزههای تودههای عظیم مردم به تشکیل یک دولت نظامی پرداخت و ارتشبد غلامرضا ازهاری را به عنوان نخستوزیر دولت نظامی موقت تا تشکیل یک دولت ائتلافی از بین میانهروان و آزادیخواهان برگزید. نخستوزیر در تاریخ 15 آبان ماه 1357 شمسی هیات وزیران را تشکیل داد و دکتر حسنعلی مهران به عنوان وزیر اقتصاد و دارایی معرفی شد (نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، جلد 3، ص 350).
فهرست بانک مرکزی از کسانی که ارز خارج کردند
در پاییز 1357 کارکنان بانک مرکزی اسامی 175 نفر را اعلام کردند که طی ماههای شهریور و مهر 57 یعنی در زمان دولت شریفامامی معادل 13 میلیارد تومان ارز از کشور خارج کردند. ازهاری نخستوزیر وقت آن را تکذیب کرد، اما بیاثر بود. ناچار موضوع را به رسیدگی دادسرا گذاشتند. نتیجه تحقیق مثبت بود، خروج خارجکنندگان ارز ممنوع شد، اما در همان حال اکثر ممنوعالخروجها فرار کردند، به نوشته برخی منابع طی همان دو ماه 17 اعتبار با رمز سیاسی به حسابهای اختصاصی در بانکهای سوئیس، فرانسه و آمریکا به ارزش 3750 میلیون تومان حواله شده است. نام حسنعلی مهران، وزیر اقتصاد و دارایی، چهارمین نفر از این لیست 50نفره بود که به خروج 155 میلیون دلار از کشور متهم شده بود (مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر، ج 2، صص 411-409).
دکتر مهران در پاسخ به این اتهام در کتابش مینویسد: «آنچه بعداً به نام فهرست خارجکنندگان ارز معروف شد و منتسب به کارکنان بانک مرکزی بود، بعد از رفتن من از بانک اتفاق افتاد. من در آن وقت وزیر امور اقتصاد و دارایی بودم. تهیه چنین فهرستی آسان بود، مخصوصاً اگر قرار میبود با مقدار زیادی دروغ تهیه شود. مسلماً تعدادی از اسامی از فهرستهایی استخراج شده بود که بانک به طور معمول تهیه میکرد. این اسامی آن کسانی را که در نظر داشتند، اضافه کردند و ارقام را چندین برابر کردند که در فضای انقلابی آن روز ایران، لطمه بزرگی از نظر سیاسی به دولت وقت و نظام سیاسی کشور وارد آورد. محیط آنچنان بود که آمادگی قبول چنین دروغهایی را داشت و هر اقدامی که دولت و بانک کردند موثر واقع نشد. به همین دلیل توضیحات شاپور معتمد شیرازی در تلویزیون هیچکس را قانع نکرد. ولی بدتر از آن انتخاب هیاتی به سرپرستی قاضی دادگستری برای رسیدگی به پروندههای خروج ارز بود. وقتی گزارش دوم این هیات را شنیدم، دانستم که دیگر هیچکس حرف دولت را باور نخواهد کرد. زیرا در گزارش آمده بود که از آن فهرست این تعداد اسامی درست هستند، اما ارقامی که تاکنون هیات بازرسی بدان
رسیده است، این مبلغ است که مثلاً میلیون دلار را تبدیل کرده بود به هزار دلار، ولی گزارش آنچنان انشا شده بود که این هزار دلاری است که تاکنون پیدا شده و بدین ترتیب با این گزارش و نحوه عمل دولت، فهرست مزبور اعتبار بیشتری پیدا میکرد» (مهران، ص 99).
پس از انقلاب 1357
پس از این ماجرا، مهران قبل از انقلاب به آمریکا عزیمت کرد و در بانک بینالمللی ترمیم و توسعه بهعنوان مشاور مشغول کار شد. در سال 1358، پس از انقلاب ایران، به واشنگتن رفت و برای بار دوم در صندوق بینالمللی پول مشغول به کار شد و مسوول اجرای برنامه کمکهای فنی به بانکهای مرکزی بود. در این زمان ماموریت یافت به کشور آروبا در کارائیب برود و بانک مرکزی آنجا را تاسیس کند که مدتی هم ریاست بانک مرکزی آنجا را بر عهده داشت. پس از استعفا از صندوق بینالمللی پول، برای تاسیس بانک سرمایهگذاری اروپا و تصدی مقام مشاور اقتصادی دولت، مجدداً به آروبا رفت و مدت چهار سال در این مقام بود. در بازگشت به آمریکا، بار دیگر به استخدام صندوق بینالمللی پول درآمد و همچنان در اجرای برنامه کمکهای فنی صندوق با تعداد زیادی از بانکهای مرکزی جهان از جمله در آفریقا، آسیای میانه، آسیای شرقی و اروپا از نزدیک همکاری کرد و در سال 1387 برای بار دوم به ریاست بانک مرکزی اروپا منصوب شد.
او به مدت 24 سال، در صندوق بینالمللی پول خدمت کرده و آخرین موقعیت او مشاور ارشد گروه مالی و امور اوراق بهادار بوده است. اینک مهران، در دوران بازنشستگی با همسرش در واشنگتن زندگی میکند (encyclopedia Iranica).
مهران دوران بازنشستگی خود را به تالیف و تحقیق میپردازد و دارای تالیفات متعددی از جمله «اصول فنی برنامهریزی مالی» و «صندوق بینالمللی پول و اصول و روشهای حسابداری اجتماعی» است. از دیگر تالیفات او میتوان به آثاری چون «مدیریت بدهی خارجی»، «پول و اوراق بهادار، اصلاحات در چین: دستاوردها و برنامه برای آینده»، «آزادسازی نرخ بهره و تحولات بازار پول: تحولات در تعداد محدودی از کشورها»، «توسعه بخش مالی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا»، به همراه تعدادی از همکاران و «اصلاحات بخش مالی در چین: بانکداری و اصلاحات پولی» و آخرین اثری که در ایران منتشر شده «هدفها و سیاستهای بانک مرکزی ایران از 1339 تا 1357» اشاره کرد (encyclopedia Iranica).
دیدگاه تان را بنویسید