نگاهی به الزامات ایمنی و جلوگیری از حوادثدر محیط کار
پیش از واقعه
شاخصهای ایمنی در محیطهای کاری، حوزههای ترافیکی و در منازل به گونهای به یکدیگر وابسته هستند که عدم رعایت اصول ایمنی در هرکدام از زمینهها چه از لحاظ عوامل ایجادکننده و چه پیامدهای ناشی از آن تشابهاتی با هم دارند.
شاخصهای ایمنی در محیطهای کاری، حوزههای ترافیکی و در منازل به گونهای به یکدیگر وابسته هستند که عدم رعایت اصول ایمنی در هرکدام از زمینهها چه از لحاظ عوامل ایجادکننده و چه پیامدهای ناشی از آن تشابهاتی با هم دارند. آمار نشان میدهد که به نسبت متوسط جهان وضعیت ما چندان مطلوب نیست. به طور مثال در حوادث ترافیکی به طور متوسط در سطح جهان، به ازای هر یک صد هزار نفر طی یک سال 15 نفر جان خود را از دست میدهند؛ در حالی که در کشور ما این شاخص تقریباً دو برابر متوسط جهانی است. در حوادث صنعتی به طور متوسط 5/2 الی سه نفر به ازای یک صد هزار نفر در یک سال جان خود را از دست میدهند، در حالی که این شاخص نیز در کشور ما بیشتر است. ضمناً در مورد حوادث و بررسیهای آن، دو نکته اساسی به عنوان پیشنیاز جهت ورود به این حوزه معرفی میشوند که اول مشخص کردن تعاریف کلیه آیتمهای کمی و کیفی واژگان کلیدی حوادث به طور یکنواخت و هماهنگ و علمی در سراسر ارگانهای علمی و اجرایی کشور است و سپس برنامهریزی خاص و دقیق جهت تهیه آمار و ارقام دقیق از حوادث و ایجاد مراکزی که بتوانند به نحو احسن این اقدام مهم را انجام دهند. زمانیکه اطلاعات قابل
اطمینان باشند، به صورت واکنشی قابل تجزیه و تحلیل هستند و این بانکها پشتیبانی برای متخصصان ذیربط هستند تا بتوانند در جهت افزایش قابلیت اطمینان سیستمها اقدام کنند. هر چند امروزه اجرای برنامههای «پویا» و «پیش از وقوع» را ارجح میدانند، ولی این روشها امروزه در صنایع خاص مثل انرژی اتمی، صنایع هوانوردی و نظامی و نفت و پتروشیمی بیشتر کاربرد دارند و اثرات مثبت آن نیز به اثبات رسیده است با این حال به دلیل زمانبر بودن و هزینه بالای آن، فعلاً در کارگاههای کوچک و سازمانهایی که از لحاظ امکانات مالی و دانش فنی در مضیقه هستند، امکانپذیر نیست.
روند تغییر وضعیت ایمنی در دهههای اخیر
مطالعات در سطح جهان موید این مطلب است که تمامی فاکتورهای یک سیستم از قبیل میزان درآمد و بنیه اقتصادی یک سازمان و کارکنان آن با میزان سلامتی آنها و وضعیت ایمنی ارتباط معنیداری دارد و توسعه پایدار بدون ارتقای ایمنی و سلامتی کارکنان امکانپذیر نیست. وضعیت ایمنی کشور بعد از انقلاب اسلامی، به ویژه پس از انقلاب فرهنگی، از لحاظ شاخصهای کمی و کیفی در بُعد منابع انسانی، نرمافزاری و تجهیزاتی رشد بسیار خوبی داشته است. هرچند آمارها نیز نشان میدهد در بخشهای مختلف در میزان تلفات به ازای هر صد هزار نفر جمعیت، روند نزولی داشتهایم؛ ولی هنوز در بسیاری از زمینههای زیرساختی از قبیل قوانین و استانداردها و برنامهریزیهای علمی مناسب، از کشورهای پیشرفته جهان عقب هستیم.
تفاوتهای آماری در حوادث کار
یکی از مباحث بسیار ضروری در امر حوادث و پرداختن به آن، داشتن آمار و ارقام صحیح از کلیه رویدادهای شغلی است. این آمار باید همراه با علتها با دیدگاه سلسلهمراتبی و همچنین پیامدها با ذکر جراحتها و تلفات و خسارات و کاهش ماموریتهای کاری کوتاهمدت و بلندمدت باشد که این اقدام نیاز به بازنگری کلیه فرمها، روشها، تعریفها و نوع عملکرد سازمانهای ذیربط مربوط به حوادث دارد و از ابتدا که رویداد به وقوع میپیوندد و خود کارگر در جریان است تا سرکارگر و مسوول ایمنی و سپس مراکز اجرایی مثل بازرسی کار و محلهایی که کار تجزیه و تحلیل را انجام میدهند، هر کدام وظیفه خاص، سطربندیشده و جداگانهای دارند. تنوع مراکز در این خصوص با اقدامات موازی و ناهماهنگی که با یکدیگر انجام میدهند، معضل دیگری است که از ابتدا سد راه بوده است. در سطح دنیا در کشورهای پیشرفته همیشه مراکز علمی و اجرایی مربوط به ایمنی و بهداشت با هم بوده و هستند. به طور مثال OSHA (اداره ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا) یا HSE (اداره ایمنی و بهداشت بریتانیا) مراکز اجرایی هستند. در صورتی که در کشور ما مراکز
متعددی از قبیل وزارت کار، وزارت بهداشت، سازمان تامین اجتماعی و... هستند که به صورت موازی اقدامات همدیگر را در اکثر مواقع خنثی و بیاثر میکنند.
نقش بیاحتیاطی در حوادث
علت 88 تا 90 درصد حوادث، فاکتورهای انسانی ازجمله بیاحتیاطی است. جالب توجه اینکه 70 درصد این عوامل قابل پیشگیری است؛ البته به این شرط که دقیقاً نوع خطاها تشخیص داده و اولویتبندی شوند. برخی از این خطاها عمدی و برخی غیرعمدی هستند. اقدامات اصلاحی و کنترلی خطرها نیز معمولاً به طور اولویتبندیشده به ترتیب شامل اقدامات طراحی و حذف کردن، روشهای مهندسی و بعد روشهای مدیریتی و در انتها فردی هستند. اقداماتی از قبیل آموزش و اجرای دستورالعملهای کاری، از لحاظ اثربخشی در اینگونه تقسیمبندی در اولویت سوم قرار میگیرند.
شرایط بازار کار و وضعیت ایمنی کارگران
تا زمانی که نیازهای اساسی و فیزیکی افراد از قبیل خوراک و مسکن و سایر امور مربوط به زندگی فراهم و تامین نشود، توجه اصولی به معیارهای ایمنی انجام نخواهد شد. اینگونه تصور کنید که 10 پله دارید که ایمنی شاید در پله پنجم تا ششم باشد و شما تا پله اول تا چهارم را طی نکنید، به پله پنجم و آخر نخواهید رسید. همانطور که دستیابی به ایمنی مطلق یک خیال واهی است و همانطور که برای کاهش خطر درک واقعی آن الزامی است، در بعضی از مواقع افراد مجبورند در شرایطی که به آنها تحمیل شده است کار و زندگی کنند. به همین دلیل است که میگویند مادامیکه بالاترین رده شغلی یک سازمان، ایمنی را درک نکرده و اجرای مقررات آنرا نپذیرد، دستیابی به اهداف آن امکانپذیر نخواهد بود.
به منظور ارتقای قابلیت اعتماد و اطمینان به انسان یکی از عوامل اصلی کاهش استرسهای افراد است. از طرفی یکی از دلایل استرسها، مربوط به خانواده و حریم خصوصی افراد است که معمولاً به طور روتین افراد تمایل به ابراز آن ندارند؛ مگر اینکه حوزههای حراست از ایمنی به طور بسیار ظریف و آن هم فقط به منظور کاهش استرسها، به این زمینه وارد شوند و در جهت کاهش آنها اقداماتی اساسی انجام دهند. اگر متخصصان ایمنی در حوادثی از قبیل آتشسوزی خیابان جمهوری به طور علمی کلیه عوامل آن را سلسلهمراتبی تجزیه و تحلیل کنند، متوجه خواهند شد که خطاهای انسانی از جمله عوامل اصلی با اولویت بالاست که البته توجه به آن و کاهش عوامل مربوط به آن، نسبت به سختافزار و تجهیزات بسیار سختتر و پیچیدهتر خواهد بود.
الزام ایمنی در پروژهها و شرکتها
در سطح دنیا کشورهایی که عضو تجارت جهانی هستند، ملزم به رعایت یکسری از قوانین و استانداردها از جمله ایمنی، بهداشت و محیطزیست هستند. هرگاه این موارد الزام قانونی باشد، پایش آن توسط دولت انجام میشود و جدی بودن آن در اجرا بسیار دقیقتر و بامعنیتر خواهد بود. کشورهایی مثل ما فقط در بخشهایی که خطرات تهدیدکننده زیاد وجود داشته باشد، مثل صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و همچنین صنایع هوایی داوطلبانه به این سمت رفتهایم یا در بازار جهانی به منظور رقابت با سایر بخشها در جهان و ماندن در کورس رقابتهای مالی، اجرای آن را پذیرفتهایم که این موضوع شامل بخش کوچکی از صنایع و کارگران میشود. در دنیا بالاترین نرخ حوادث مربوط به صنایع ساختمانی است. شرایط خاصی از قبیل تحت پوشش نبودن ایمنی و بهداشت آن توسط مراکز خاص، عمر کوتاه پروژههای اجرایی کارهای ساختمانی به صورت خویشفرما و مواردی از این دست، این صنعت را در جایگاه پرخطرترین صنعت قرار داده است. اجرای برنامههایی از قبیل تحت پوشش درآوردن این صنعت به لحاظ ایمنی و بهداشت و تدوین قوانین لازمالاجرا و پایش و
بازرسی مستمر از جمله اقداماتی است که میتواند تا حدودی در این زمینه راهگشا باشد. صنایع شیمیایی از جمله نفت و گاز نیز به دلیل پیچیدگی فرآیندهای کاری و هزینه بسیار بالای ناشی از حوادث جزو اولین صنایعی هستند که بعد از صنایع نظامی و انرژی اتمی، در دهه 80 میلادی بحث ایمنی پیشرفته در آنها شروع شد. کشورهای خارجی از دهه 60 میلادی به منظور ایمنی در صنایع موشکهای بالستیک، مسیری را به منظور ایجاد ایمنی سیستم پیمودند که هماکنون در جایگاه خوبی قرار دارند. توجه به تجربیات آنها در این راه یکی از اقدامات سودمندی است که مسوولان ذیربط بایستی به صورت ریشهای به آن توجه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید