روزانه پنج کارگر در اثر حوادثمرتبط با کار جان خود را از دست میدهند
بالاتر از خطر
فقط «بیکاری» نیست که به معضل اجتماعی تبدیل شده است. این روزها، «کار کردن» هم در بعضی مواقع میتواند نتیجههای اسفباری به همراه داشته باشد.
فقط «بیکاری» نیست که به معضل اجتماعی تبدیل شده است. این روزها، «کار کردن» هم در بعضی مواقع میتواند نتیجههای اسفباری به همراه داشته باشد. از ریزش ساختمان و آوار گرفته، تا گرفتار شدن در میان شعلههای آتش و سقوط از ارتفاع؛ درست همانطور که برای «نسرین فروتنی» و «آذر حقنظری» چنین نتیجهای به همراه داشت. حادثه خیابان جمهوری و جان باختن دو کارگر در آتشسوزی ساختمان تولیدی در روز تعطیل، بار دیگر مساله مرگومیر کارگران را در مرکز توجه عموم قرار داده است. در حالی که به عقیده بسیاری، از لحاظ اجتماعی و اقتصادی مساله «بیکاری» در صدر مشکلات جوانان قرار دارد، همزمان کارگرانی وجود دارند که در سختترین شرایط و با کمترین دستمزد و بعضاً با حقوقی کمتر از حداقل در نظر گرفتهشده در قانون کار، روزگار میگذرانند و البته این تنها مقدمهای است بر ماجرای اصلی: مرگ در اثر حوادث ناشی از کار. بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی، در هفت ماه نخست سال جاری، 1101 نفر در اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند؛ به عبارت دیگر پنج کارگر در هر روز.
سوختگی، چهارمین عامل
اگرچه به نظر میرسد اخبار مربوط به مرگومیر ناشی از آتشسوزی با حساسیت بیشتری منعکس و دنبال میشود، سوختگی اصلیترین عامل مرگومیر مرتبط با حوادث کار نیست. سقوط از ارتفاع، به تنهایی علت حدود نیمی از مرگومیر ناشی از حوادث کار است. اصابت اجسام سخت، برقگرفتگی، سوختگی (که میتواند شامل سوختگی با مایعات یا انواع دیگر سوختگی به جز آتش هم باشد) و کمبود اکسیژن، در رتبههای بعدی مرگومیر ناشی از حوادث کار قرار دارند. بر اساس اعلام پزشکی قانونی در سال گذشته، 1795 نفر در اثر حوادث کار جان خود را از دست دادند. این رقم، یک رکورد در سالهای اخیر به شمار میرود. چرا که در سال 1390، که بالاترین رقم مرگومیر از سال 1381 در آن به ثبت رسیده بود، در مجموع 1507 نفر در اثر حوادث ناشی از کار جان باختند. سیر صعودی مرگومیر در اثر حوادث ناشی از کار، در سال جاری نیز ادامه یافته و در هفت ماه نخست امسال، از رشد 24درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل برخوردار بوده است. آمارهای سازمان تامین اجتماعی در مورد علل حوادث ناشی از کار در سال 1391 (اعم از اینکه حادثه مذکور منجر به فوت شده باشد
یا نه) همخوانی مناسبی با آمارهای پزشکی قانونی دارد. تامین اجتماعی اصلیترین علل حوادث کار بیمهشدگان را در سال 1391، به ترتیب سقوط کردن و لغزیدگی، ضربخوردگی و شکستگی اعضا عنوان کرده است. گزارش سازمان تامین اجتماعی، بیاحتیاطی را اصلیترین علت وقوع حوادث کار در سال 1391 عنوان کرده است. با توجه به اینکه گزارش سازمان تامین اجتماعی، حوادث گزارششده مربوط به بیمهشدگان را منعکس میکند، آمار آن تفاوت بسیار زیادی با آمار پزشکی قانونی دارد. سازمان تامین اجتماعی، مرگومیر ناشی از حوادث کار را در سال 1391، معادل 113 مورد عنوان کرده است که کمتر از یکدهم رقم اعلامشده توسط سازمان پزشکی قانونی است. سازمان تامین اجتماعی، کل حوادث کار را در سال 1391 بیش از 20 هزار مورد برشمرده است. بنا بر اعلام این سازمان، بیش از 92 درصد حادثهدیدگان بعد از حادثه به طور کامل بهبود یافتهاند. در میان حوادث منجر به فوت نیز اصلیترین علت، سقوط از ارتفاع است و تصادف با وسایل نقلیه و سقوط اشیا، در رتبههای بعدی قرار دارند.
همهجا آسمان همین رنگ است؟
آسیبهای محیط کار مختص ایران نیست و در همه جای دنیا کمابیش شدت دارد. بنا بر آمار سازمان بینالمللی کار، هر 15 ثانیه یک کارگر در اثر بیماریها یا حوادث مرتبط با کار، جان خود را از دست میدهد. در هر دقیقه، 640 حادثه مرتبط با کار در جهان روی میدهد که رقم قابل توجهی است. مرگ سالانه 3/2 میلیون انسان در اثر حوادث مرتبط با کار، تنها بخشی از عواقب حوادث ناشی از کار را به خود اختصاص میدهد. بسیاری از کارگران در اثر مشکلات ناشی از کار آسیب میبینند و به صورت موقت یا مادامالعمر، از کار باز میمانند. این مساله دو جنبه قابل توجه دارد: خسارتهای جانی و مالی که به افراد وارد میشود و شاید به هیچوجه قابل جبران یا اندازهگیری نباشد و خسارتهایی که به فرآیند تولید و اقتصاد یک کشور میرسد. سازمان بینالمللی کار، بار اقتصادی حوادث کار را حدود چهار درصد تولید ناخالص داخلی در کل جهان ارزیابی میکند که رقم قابل توجهی است. تولید ناخالص داخلی جهان در سال 2012، بالغ بر 72 هزار میلیارد دلار بود که بر این اساس میتوان گفت بار اقتصادی حوادث کار، بالغ بر 2880 میلیارد دلار
در سال است. همانطور که ممکن است در نگاه نخست به نظر آید، این رقم به طور یکسان در میان تمامی کشورها پراکنده نیست. برای مثال، کشورهای در حال توسعه با خسارتهای بیشتری مواجه هستند؛ اصلیترین دلیل شاید این باشد که بخش زیادی از مردم درگیر فعالیتهای با ریسک نسبی بالا همچون کشاورزی، ماهیگیری و معدن هستند. بیتوجهی به مقررات ایمنی و درگیری اقشاری که احتمال آسیب بیشتری دارند (مثل زنان و کودکان) بر شدت این آسیبها میافزاید.
بازی باخت - باخت
هر چند در شرایطی که هزینه استخدام و بهکارگیری نیروی کار نسبتاً پایین باشد، ممکن است به نظر رسد عملاً تنها متضرر حوادث کار، «کارگران» هستند، مطالعات نشان میدهد یک حادثه در محیط کار عواقبی بسیار بیشتر دارد و کل جامعه را متضرر میکند. مطالعه منتشرشده توسط کمیسیون اروپا با عنوان «هزینههای اجتماعی-اقتصادی حوادث کار و مشکلات سلامتی ناشی از کار» نشان میدهد عواقب حادثه در محیط کار علاوه بر قربانی، خانواده، دوستان، همکاران، شرکت و در نهایت جامعه را نیز متضرر میکند. در مطالعه موردی صورت گرفته در کشور انگلستان، بیشترین هزینه متوجه جامعه است و در مرتبههای بعدی، کارگر و کارفرما قرار دارند. همین مساله موجب میشود کارفرمایان نسبت به دو قشر دیگر، توجه کمتری به مسائل ایمنی کار داشته باشند. مطالعه مذکور نشان میدهد وضعیت اقتصادی کشورها در گستره این مساله تاثیرگذار است. برای مثال در صورتی که نرخ بیکاری بالا باشد، شرکتها بیشتر قادر هستند هزینهها را به سمت کارگر سوق دهند. مطالعه دیگری با عنوان «عواقب اقتصادی حوادث در محیط کار» که توسط گابریل مازولینی، از دانشگاه میلان،
صورت گرفته است جنبههای قابل توجه دیگری از حوادث کار را نشان میدهد. بر اساس نتایج این مطالعه، امکان بیکاری کارگران آسیبدیده از حوادث کار، بیش از دیگران است. این کارگران حتی اگر بر سر کار قبلی خود باقی بمانند، بیشتر در معرض کاهش دستمزد هستند. تاثیر شرایط اقتصادی بر وضعیت ایمنی محیط کار، روی دیگری نیز دارد و در نتیجه میتواند مشوقی باشد تا کارفرما، نسبت به افزایش ایمنی محیط کار اقدام کند. برای مثال، خطرات محیط کار از عوامل موثر بر دستمزد مورد تقاضای کارگر است؛ لذا در شرایطی که دستمزد مورد مطالبه کارگر به قدر کافی بالا باشد، میتوان انتظار داشت کارفرما نسبت به ایمن کردن محیط کار اقدام کند. هرچند این مساله تا حد زیادی به قدرت چانهزنی فرد در بازار کار بستگی دارد و شاید در شرایط فعلی محیط کار ایران و به طور خاص نرخ بیکاری بالا، چندان قابل بحث نباشد. در شرایطی که نرخ بیکاری بالا همزمان با شرایط تورمی موجب شده است افراد با کمترین میزان دستمزد و شرایط نامساعد کاری نیز حاضر به پذیرفتن مشاغل باشند، وضعیت ایمنی و بهداشت در محیط کار، عملاً در مرتبههای بعدی اهمیت قرار میگیرد. حوادث ناشی از کار را میتوان به کوه یخی
تشبیه کرد که بر روی آب شناور است و تنها قلهای از آن، یعنی مرگومیر کارگران، با حساسیت از سوی مردم و رسانهها دنبال میشود.
در سال گذشته، حدود نیم درصد از حوادث کار مرتبط با بیمهشدگان تامین اجتماعی به فوت انجامیده است و این یعنی حدود 5/99 درصد از حوادث با انبوه خسارت به جسم، روح و درآمد کارگران، به خسارت جانی نمیانجامند و در نتیجه احتمالاً انعکاس این حوادث و حمایتهای لازم از کارگران، چندان جدی گرفته نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید