اکبر ترکان میگوید: چابهار میتواند پایلوت مناطق آزاد در اجرای پیمانهای منطقهای با همسایگان باشد
بهاری نو در چابهار
هر یک از مناطق آزاد پتانسیلهای خاص خود را دارند. چابهار در منطقه اقیانوس هند، این استعداد را دارد که بتواند مراودات گستردهای را شکل دهد و هابی برای ترانزیت باشد.
«چابهار» این روزها برای خود بروبیایی دارد. میهمانانی داشته که تابعیت آنها حداقل به 21 کشور میرسد و میزبانانی که چشم امید دوختهاند تا بهترین بهرهبرداری را از مهمانی بزرگ در بخشی از کرانه عمان داشته باشند. این اکنون چابهار است که باید خود را برای روزهای طلایی آماده کند. او اکنون خاطرخواهان زیادی دارد و شاید هم به روزهایی فکر میکند که توانسته رقبای خود را کنار زند و سرمایهگذاران را جذب خود کند. چابهار اکنون یکی از نادرترین بنادر اقیانوسی دنیاست که در مرکز توجه سرمایهگذاران و فعالان کسب و کار قرار گرفته است. اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور هم همین را میگوید. او البته برای همه مناطق آزاد کشور برنامه دارد؛ اما قرعه اول به نام «چابهار» افتاده است.
اجلاس اخیری را که در چابهار با حضور کشورهای حاشیه اقیانوس هند برگزار شد شاید بتوان نقطه عطفی در همکاری مناطق آزاد ایران با دنیا دانست، اگرچه این اجلاس در چابهار برگزار شد و در نهایت، این منطقه آزاد کشور را در معرض توجه دنیا قرار داد. شما چه برداشتی از برگزاری این اجلاس دارید؟
همکاری کشورهای حاشیه حوزه اقیانوس هند از سال 1997 آغاز شده و البته پیشنهاد اولیه آن مربوط به سال 1995 است که از سوی نلسون ماندلا مطرح شد. اکنون اتحادیه کشورهای این حوزه اقیانوسی شکل گرفته و 21 کشور در این مجموعه عضویت دارند.
در کنار این، قابلیتهای مختلفی میان کشورهای حوزه اقیانوس هند وجود دارد که هر یک از کشورها، در بین خود در حال تقویت آن هستند که از جمله آن میتوان به ماهیگیری، آبزیپروری، حمل و نقل دریایی، توسعه صنعت دریایی، تجارت بین مناطق حوزه اقیانوس هند، فعالیتهای گردشگری در حوزه این اقیانوس و همینطور همکاریهای علمی و فناوری بین کشورهای حوزه اقیانوس هند اشاره کرد. در واقع، این کشورها در اجلاس اخیر، برای برقراری روابط مناطق آزاد کشورهای حوزه اقیانوس هند، به میزبانی جمهوری اسلامی ایران در چابهار گرد هم آمده بودند و همکاریها و ظرفیتهای خوب میان مناطق آزاد این حوزه اقیانوسی را شناسایی کردند که میتواند بسترهای همکاری آنها را تقویت کند. از جمله تصمیمات این بود که دفتر همکاریهای مناطق آزاد ایجاد شود که پیشنهاد اصلی، تاسیس آن در چابهار است و البته متعاقب آن، اجلاس وزرای اقیانوس هند نیز برگزار خواهد شد. بر این اساس اعضای آیورا، این پیشنهاد را تایید کردند و امیدواریم در انتخاب محل برگزاری اجلاس وزرا نیز بتوانیم چابهار را به عنوان کاندیدای اصلی افتتاح این دبیرخانه به تصویب برسانیم.
اساساً اتحادیه کشورهای حاشیه اقیانوس هند چقدر در مناسبات تجاری و سیاسی دنیا نقشآفرینی میکند؟
آیورا شامل 21 کشور میشود و تقریباً به جز چند کشور، همه کشورهای حاشیهای اقیانوس هند در آن عضو هستند و دو میلیارد نفر جمعیت این اتحادیه را شکل میدهند. این اتحادیه در حوزههای مختلف کار و نهادسازی کرده که از جمله گردشگری، تجارت، دریانوردی و علم و فناوری است.
از سوی دیگر، مناطق آزاد به دلیل قوانین سادهتر میتوانند در تجارت پیشرو باشند که به همین دلیل تلاش شد تا در نشست چابهار، پایهگذاری برای توسعه روابط بین کشورها صورت گیرد. البته این اجلاس میتوانست در هر یک از مناطق هفتگانه ایران برگزار شود، اما با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر توجه ویژه به توسعه بنادر به خصوص سواحل جنوب شرقی و دریای عمان و نیز برنامه دولت برای آبادانی سواحل مکران، این اجلاس در چابهار برگزار شد.
از سوی دیگر موقعیت مناسب چابهار میتواند نقش مهمتری را برای ایران در میان کشورهای حاشیه اقیانوس هند فراهم کند. دستور جلسه هم توسعه روابط بین مناطق آزاد کشورهای حاشیهای اقیانوس هند بود که همانطور که گفتم در انتهای این نشست هم درباره ایجاد یک دبیرخانه دائمی برای مناطق آزاد به توافق رسیدیم. اما باید اعضا در این خصوص نظر دهند. اهمیت بیشتر این اجلاس ایجاد نوعی برابری در تصمیمسازیها و اثرگذاری بین اعضاست، به طوری که کشور کوچکی مانند موریس که مقر دائمی مهمترین اتحادیه منطقهای جهان است به اندازه کشور بزرگی مانند هند در تصمیمسازیهای حقوقی و اداری ایفای نقش میکند. نظامات در تصمیمسازیهای جهان کمسابقه و نشانه پویایی و تاثیرگذاری این اتحادیه است، ضمن اینکه کشورهای طرف گفتوگو مانند آمریکا، چین، فرانسه، انگلیس، ژاپن، مصر و آلمان نقطه حائل بین اتحادیه آیورا و جنوب شرقی آسیا یا اقیانوس آرام هستند که موجب تعاملات بین اقیانوسی میشوند. پس با توجه به اینکه در اقیانوس آرام، آمریکا و در حوزه اقیانوس اطلس، کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان را داریم، آیورا از این جهت اهمیت دارد که یک گستره سیاسی را دربر میگیرد و از هر
پنج قاره عضو دارد.
اکنون 21 کشور حاشیه اقیانوس هند، هر یک حداقل اگر هنوز به نتیجه قطعی برای حضور و سرمایهگذاری در چابهار نرسیده باشند، حداقل جرقه شکلگیری این همکاری مشترک را در ذهن خود زدهاند که چابهار هم میتواند مقصد مناسبی برای سرمایههایشان باشد و بازدهی خوبی هم به آنها بدهد.
تجارت کل کشورهای حاشیه اقیانوس هند چه سهمی در دنیا دارد؟
تولید ناخالص داخلی این کشورها برای سال 2016، چیزی حدود 6900 میلیارد دلار پیشبینی شده است. مجموع واردات 2271 میلیارد دلار و مجموع صادرات 2275 میلیارد دلار است. به همین دلیل نیز برنامه ما بر توسعه همکاری با این کشورها متمرکز شده است. استرالیا یک منطقه آزاد، سنگاپور پنج منطقه و سایر کشورها نیز به تناسب تعدادی منطقه آزاد دارند.
فکر میکنم در مجموع کشورهای عضو بیش از 400 منطقه آزاد و ویژه اقتصادی دارد. ایران در حال حاضر هفت منطقه دارد. به هر حال با توجه به پیمانهای منطقهای که ایران با کشورهای همسایه دارد، چشمانداز کاری مناطق آزاد ایران بسیار مثبت است. در این میان عبور یکسوم کشتیهای تجاری و دوسوم کشتیهای نفتی جهان از اقیانوس هند فرصت مناسبی برای توسعه بندر چابهار و همچنین توسعه تجارت کشور فراهم کرده است.
یکی دیگر از اهداف هم افزایش سطح درآمد سرانه کشورهای عضو اقیانوس هند است که البته راه طولانی باید برای رسیدن به آن پیمود. هماکنون درآمد سرانه کشورهای دو سوی آتلانتیک 12 برابر درآمد سرانه کشورهای حاشیه اقیانوس هند است. مناطق آزاد ایران در دنیای جدید به دنبال بسترسازی برای سرمایهگذاریهای جدید هستند و سهم مناطق آزاد در تولید، صنعت و اقتصاد ایران با وجود سرمایههای جدید افزایش خواهد یافت. تسهیل در سرمایهگذاری و جذب سرمایه بخش خصوصی در چابهار یک ضرورت است.
به هر حال یکی از اتفاقات مهمی که تقریباً همزمان با اجلاس اخیر کشورهای حاشیه اقیانوس هند در چابهار رخ داد، پیمان سهجانبهای بود که بین روسای جمهور ایران و افغانستان و نخستوزیر هند به امضا رسید. ارزیابی شما از این پیمان منطقهای چیست و چه آیندهای در این میان برای این کشورها در همکاریهای مشترک تجاری و سیاسی متصور هستید؟
گسترش همکاریهای سیاسی و اقتصادی ایران با همسایگان یکی از اولویتهای ایران است. در این میان از میان کشورهای حاشیه اقیانوس هند، خود هندیها علاقهمند هستند که در چابهار سرمایهگذاری کنند.
در این سفر اخیر هم که نخستوزیر هند به تهران آمد، رئیسجمهور افغانستان نیز به تهران سفر کرد تا موافقتنامه سهجانبهای برای همکاری در چابهار بین ایران، هندوستان و افغانستان امضا شود که بر اساس آن قرار است سطح همکاریهای سهجانبه میان این کشورها افزایش یابد.
خود توافقی که میان هند و افغانستان برای امضای این قرارداد سهجانبه حاصل شد نیز در نوع خود تحلیلهایی به دنبال دارد و بسیاری هم از آن برداشت مثبتی دارند. چه اتفاقی در چابهار رخ داد که دو کشور حاضر به همکاری مشترک با ایران به صورت سهجانبه و در قالب این توافقنامه همکاری شدند؟
همانطور که میدانید توافقنامه دوجانبهای از قبل میان ایران و هند به امضا رسیده بود که از طرف ایران وزیر راه و شهرسازی و از طرف هند، وزیر دریانوردی این کشور توافقنامه را امضا کرده بودند؛ اما به دلیل برخی مسائل و مشکلات پیش روی ایران، اجرایی نشده بود. به این دلیل، توافقنامه سهجانبه شد که افغانستان نیز برای پیوستن به این توافق ابراز علاقه کرد و زمینهها برای این همکاری مشترک میان سه کشور فراهم شد. در واقع دلیل موافقت افغانستان این بود که این کشور دسترسی به آبهای آزاد ندارد و یک کشور محصور در خشکی است.
بر همین اساس چابهار میتواند افغانستان را در حوزه تامین نیازهای خود و دسترسی به آبهای آزاد، یاری دهد و این کشور به طور مستقیم کالاهای خود را با جهان از طریق چابهار مبادله کند. اکنون تجار افغانی، در کشورهای جنوب خلیج فارس مستقر بوده و به تبادلات و خرید و فروش کالا میپردازند، یعنی در کشورهای جنوبی خلیج فارس دفتر دارند و به مراودات تجاری میپردازند.
چه نفعی برای افغانستان دارد که دفاتر خود را از خلیج فارس به چابهار بیاورد؟
آنها میتوانند به ایران بیایند و از طریق چابهار، کار خود را پیش برند، این طور که بشود، آنها نیاز به پرداخت هزینه حمل و نقل مضاعف نداشته و هزینههای اضافی بر تجارت آنها مترتب نمیشود.
این پیمان چه کمکی به تجار هر یک از کشورهای ایران، افغانستان و هند میکند؟
همانطور که گفتم برای افغانستان تجار این کشور میتوانند به کشورهای دیگر نیز دسترسی داشته باشند. در مورد هند هم به هر حال این همکاری میان چابهار و هند میتواند در تجارت این کشور و دسترسی آسانتر به بازار پرجذابیت منطقه موثر باشد و برای ایران هم تجارت خوب بینالمللی با دنیا را رقم خواهد زد.
پیام سیاسی این پیمان به دنیا چیست؟
بالاخره ایران با همسایگان خود کار مشترک میکند و این موضع ایران در توجه به مناسبات اقتصادی با کشورهای همسایه بسیار روشن است. در واقع، خود این همسایگی موجب تقویت روابط تجاری و اقتصادی با ایران میشود.
به هر حال هر وقت که صحبت از همکاریهای منطقهای و به خصوص با همسایگان به میان میآید، نام پاکستان هم مطرح میشود. ایران چه برنامه توسعه اقتصادی با پاکستان دارد؟
همکاری ایران و پاکستان هم از دیرباز بسیار گسترده و بر پایه احترام متقابل بوده است. البته اکنون این کشور در همسایگی ایران، برنامه توسعه در بندر گوادر خود را طراحی کرده و در حال اجرا دارد. به نحوی که با همکاری چینیها، گوادر منطقهای در شمال پاکستان به نام قرهقروم را به یکی از استانهای چین که مرکز آن شهر کاشغر است، متصل میکند. یعنی کمربند گوادر-قرهقروم و کاشغر ایجاد خواهد شد که این کار بسیار خوبی است که آنجا در حال انجام است و موجب آبادانی بلوچستان پاکستان میشود که ما نیز از این وضعیت راضی هستیم.
برخی امضای پیمان سهجانبه چابهار را در مقابله با همکاری پاکستان و عربستان تحلیل میکنند و معتقدند این پاسخی به همکاری دو کشور مذکور است. این تحلیل را چقدر درست ارزیابی میکنید؟
این تحلیل درست نیست. ما با پاکستان بهترین روابط را داریم و با بقیه همسایگان نیز همینطور. بنابراین از هر توسعهای در منطقه استقبال میکنیم.
خود کشورهای عضو آیورا از اجلاس چابهار راضی بودند؟
همه به صورت بسیار شگفتانگیزی از امکانات و ظرفیتهای چابهار مطلع شده و با روحیه خیلی خوب ایران را ترک کردند.
چقدر میتوانیم منتظر سرمایهگذاری این کشورها در چابهار و سایر مناطق آزاد ایران باشیم؟
نباید انتظار داشت که به صورت فوری، سرمایهگذاریها شکل گیرد و سرمایهها به ایران وارد شده و به بار بنشیند. بیش از اینکه تلاش برای جذب کوتاهمدت سرمایهها داشته باشیم، باید تصوری را که از کشور ما در دنیا وجود دارد، واقعی کنیم. در این میان هر چقدر بتوانیم اطلاعرسانی بهتری از اوضاع ایران صورت داده و حقایق را در مورد کشورمان توضیح دهیم، فضا مثبتتر خواهد شد. در واقع ما باید واقعیتها را منعکس کرده و فضای بینالمللی را نسبت به ایران هر چه بیشتر مساعد کنیم تا سرمایهگذاران تشویق به آمدن شوند.
اصولاً ایران برنامه مشترکی با پاکستان به لحاظ پیمانهای منطقهای دارد؟
همین چند وقت پیش قرار شد که ما در مرز جنوبی ایران و پاکستان، مرز ریندان را به عنوان یک مرز تجاری توسعه دهیم که بخشی از مبادلات دو کشور از طریق این مرز انجام شود.
برنامه خود دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد برای توسعه این همکاریهای منطقهای و بینالمللی چیست؟ به هر حال در چابهار فرصت خیلی خوبی پیش آمد که با کشورهای اطراف بتوانیم پیمانهای چندجانبه داشته باشیم. سایر مناطق آزاد نیز پتانسیل انعقاد چنین قراردادهایی را دارند؟
هر یک از مناطق آزاد پتانسیلهای خاص خود را دارند. خود چابهار در منطقه اقیانوس هند، این استعداد را دارد که بتواند با این کشورها، مراودات گستردهای را شکل دهد و هابی برای ترانزیت باشد. یا در منطقه آزاد خزر نیز مشابه این کار بین انزلی و کشورهای حوزه دریای خزر، قابلیت انجام دارد. در واقع انزلی، رابطه بین مناطق آزاد حوزه دریای خزر با یکدیگر را پیش میبرد و رفت و آمدهایی بین کشورهای همسایه و دریای خزر شکل گرفته که امیدواریم بتوانیم اینگونه همکاریها را نیز در آنجا شکل دهیم؛ لذا هر منطقه آزاد در حوزه خود با کشورهای همسایه میتواند همکاریهای مشخصی را پیش برد.
مشخصاً برای مناطق آزاد جنوبی کشور با توجه به حجم تجارتی که امارات دارد آیا میتوان همکاری مشترکی را متصور شد؟
همانطور که گفتم هر یک از این مناطق آزاد در حوزه کاری مشخصی که دارند میتوانند فعال شوند. مثلاً منطقه آزاد اروند توجه خود را بیشتر متوجه تجارت و گسترش روابط اقتصادی با عراق و کویت کرده است، در حالی که چابهار با اقیانوس هند در ارتباط است. هر یک از مناطق حوزه عمل متفاوتی دارند که توسعه همکاریها در آن در دستور کار است.
در چند سال آتی یا به طور مشخص برنامه ششم توسعه، مناطق آزاد کشور چه نقشآفرینی را در توسعه اقتصاد ایران خواهند داشت و میتوان آنها را دروازهای مطمئن برای تجارت خارجی کشور دانست؟
جهتگیریهای مناطق آزاد در هر حال به سمت بند 11 اقتصاد مقاومتی است که همچون ماموریتهایی که مقام معظم رهبری برای مناطق آزاد ترسیم کردهاند، حرکت خواهند کرد.
این ماموریتها شامل تسهیل و گسترش تولید، توسعه صادرات، انتقال فناوریهای پیشرفته، تامین نیازهای ضروری و نیازهای مالی کشور از خارج است که هر یک از مناطق آزاد روی این محورها، برنامههای خود را پیش میبرند و امیدواریم بتوانند در توسعه صادرات، گسترش تولید و در انتقال فناوری ایفای نقش موثری داشته باشند.
برنامههای ایران در دوره پسابرجام برای مناطق آزاد چیست؟
همان اقتصاد مقاومتی که از ضوابط و بندهای آن نام بردم، محور کار مناطق آزاد در دوران پس از اجرایی شدن برجام است. به هر حال مقررات در مناطق آزاد آسانتر است. مانند بانکهای فراساحلی و بورس سرمایه، بانکهای ایرانی و شعب بانکهای خارجی در منطقه که از ابزارهای تامین مالی هستند. اکنون هم که بانک مرکزی با توجه به 18 درخواست تاسیس بانکهای فراساحلی که تنها عملیات ارزی انجام میدهند، تعدادی مجوز صادر کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید