هند، ایران و افغانستان هم پیمان شدهاند که با محوریت چابهار، طرحی نو در تجارت بینالمللی خود در اندازند
بهار چابهار
«ایران، هند، افغانستان» امروز شاید بیش از هر زمان دیگری نامشان در پیمانهای منطقهای بر سر زبانها افتاده است.
«ایران، هند، افغانستان» امروز شاید بیش از هر زمان دیگری نامشان در پیمانهای منطقهای بر سر زبانها افتاده است. پیمانی که قرار است نمادی از همکاریهای مستحکم منطقهای باشد و تجارت این کشورها را رونق بخشد، اکنون میخواهد به عنوان رقیبی برای مناسبات منطقهای آمریکاییها در پاسیفیک و آتلانتیک، خود را مطرح کند. دقیقاً یک بندر اقیانوسی در حال توسعه، در مقابل دو بندر اقیانوسی توسعهیافته و البته در قلمرو حکمرانی آمریکاییها. شاید همین باشد که آمریکاییها را تا حدودی ناراحت کرده است. اما هند، ایران و افغانستان همپیمان شدهاند که با محوریت چابهار، طرحی نو در تجارت بینالمللی خود در اندازند و مصمم هم هستند که این پیمان را هرچه زودتر به سرانجام برسانند. شاید همین باشد که هیبت حضور استراتژیک آمریکاییها در بنادر نادر اقیانوسی دنیا را میشکند. حال یکی دیگر از این بنادر، رقیب طلبیده است، آن هم چابهاری که این روزها نهتنها مورد پسند هند و افغانستان قرار گرفته؛ بلکه خواستاران دیگری هم در میان کشورهای حاشیه اقیانوس هند پیدا کرده است. اما در این میان، نگاهی به آنچه رئیسجمهور افغانستان و نخستوزیر هند را به پای میز امضای این تفاهمنامه کشاند هم، برای خود حکایتی دارد. آنگونه که در محافل بینالمللی پیچیده، دهلینو مصمم است گستره نفوذش را در مجاورت خود و به خصوص در افغانستان بسط دهد و شاید هم استیلای چین بر منطقه را به چالش بکشاند. حال دیگر او هم قدرت بزرگی برای خود شده است و شاید هم به عنوان یک اقتصاد نوظهور حق دارد که سایر اقتصادهای نوظهور دنیا را به چالش بکشد. البته برخی میگویند تداوم پویایی اقتصاد هند از عوامل گوناگون منشأ گرفته که سقوط بهای نفت یکی از مهمترین آنهاست و آنچه برای شمار زیادی از کشورهای صادرکننده «طلای سیاه» یک مصیبت واقعی به بار آورد، برای هندیها به «مائده آسمانی» بدل شد. مجموعه این عوامل، دولت «نارندرا مودی» را هم در سطح داخلی و هم در مقیاس بینالمللی در موقعیتی مساعد قرار داده است. او حتی در سفر اخیرش به چابهار این موضوع را هم مطرح کرد که میلیاردها دلار برای توسعه بندر چابهار در جنوب شرقی ایران سرمایهگذاری کرده و ضمن آن هم کمک میکند در سالهای آتی، یک منطقه آزاد تجاری ایجاد شود که گسترهاش از هند تا مرزهای ایران و افغانستان کشیده شده باشد. شاید همین هم باشد که واشنگتن را به واکنش وامیدارد. واکنشی که به گفته تحلیلگران سیاسی، از سوی کشوری بروز میکند که نگران است توافق هستهای ایران موجب شود تا متحد کلیدیاش یعنی هند با دشمن اصلی واشنگتن در منطقه، همصف شود. صاحبنظران سیاسی میگویند تعامل هند با ایران تحقق آرزوی دیرینه دهلینو برای گشودن یک ارتباط تجاری جدید میان قطب کلیدی صنعتی هند و کشورهای آسیای میانه بدون حضور پاکستان است. البته دهلینو در سال 2003 وعده بازگشت به بندر چابهار را داده بود، اما مشکلات دست و پاگیر اداری در هر دو طرف امضای توافق موجب شد توافق مسکوت بماند. و اما اکنون حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی ایران هم که یک پای اصلی امضای این توافقنامه است، آن را نماد بزرگ همکاری ایران و هند دانسته و اجرای آن را هم گواهی دانسته که ایران مجدانه مصمم است به نظام اقتصادی جهانی بازگردد. اما امضای این تفاهمنامه، بعد دیگری هم دارد و آن رابطه پاکستان و چین است. همان رابطهای که بیش از پیش در حال نزدیک شدن به چین است. چین هم توافق مشابهی را با پاکستان در پروژه توسعه شهر ساحلی گوادر در 45 مایلی جنوب ساحل چابهار دارد و قرار است پول و منابع اجرایی آن را در اختیار پاکستان بگذارد. موضوعی که البته اکبر ترکان، مشاور حسن روحانی آن را رد میکند و معتقد است گسترش همکاریهای منطقهای و بینالمللی، دستور کار جدی ایران در دوران جدید اقتصادش است. به هر حال این پیمان اکنون امضا شده و فرصتی برای هر سه کشور است تا در یک همکاری مشترک، نقشی جدید در عرصه اقتصاد بینالمللی بیندازند.
دیدگاه تان را بنویسید