تاریخ انتشار:
درباره انتخاب دکتر نیلی به ریاست موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی
باشگاه مبارزه
خبر انتصاب جناب آقای دکتر مسعود نیلی به ریاست «موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی»(«موسسه عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه» سابق و معروف به موسسه نیاوران) از خبرهای خوشحالکننده و یکی از بهترین انتصابات دولت اخیر بود.
ساختار نظام آموزشی و پژوهشی ما اساساً امکان استقلال مالی را به موسسات پژوهشی نمیدهد. طرفه آنکه حتی دانشگاههای خوب ما نیز، که به دلیل ویژگی آموزشی ظرفیتهای بسیار بالاتری برای درآمدزایی دارند، همچنان وابسته بودجههای دولتیاند و آنها که توانستهاند بار مالی خویش را خود به دوش بکشند (مانند موسسات غیرانتفاعی!) به سطح کیفی آموزشی مناسب نیز دست نیافتهاند، چه رسد که حرفی برای گفتن در عرصه پژوهشی داشته باشند. وابستگی پژوهش به دولت، نهتنها آن را از بررسی نیازهای بنگاهها و صنعت و پاسداری از حقوق شهروندان و مصرفکنندگان دور میکند بلکه همچنین آن را در فراز و فرود دولتها به رونق و رکود میاندازد. در این بالا و پایین شدنهاست که نفس پژوهشگر میگیرد و در انتقال دولتها معدود کارهای جدی و اساسی صورتگرفته نیز دچار خاکگرفتگی و فراموشی میشود. استراتژی توسعه صنعتی نمونه خوبی از کار جدی و بنیادینی بود که در جابهجایی دولتها آن قدر از یادها رفت که کار را به دوبارهکاری کشاند بیآنکه بر کار پیشین نیز برتری داشته باشد.
تعریف ساختاری تازه برای موسسه نیاوران یک نمونه خیلی خوب و جدید در اروپا دارد. موسسه بروگل در بروکسل با وجود سالهای اندکی که از تاسیس آن میگذرد جایگاه بسیار خوبی در میان اتاق فکرهای دنیا پیدا کرده است. این موسسه که به پژوهشهای سیاستگذارانه در مسائل اقتصاد بینالملل میپردازد، کار خود را از سال 2005 آغاز کرده است و در همین مدت کوتاه به رتبه بسیار قابل توجهی در میان موسسات مشابه نهتنها در اروپا بلکه در سراسر دنیا دست یافته است، به طوری که در سال 2012 در رتبه برترین اتاق فکر دنیا در سیاستگذاری اقتصاد بینالملل قرار گرفت.
موسسات پژوهشی و مطالعاتی در دنیا عموماً به صورت خودگردان اداره میشوند و هزینههای خود را با ارائه خدمات مشاورهای به دولتها و سازمانهای بینالمللی تامین مالی میکنند. موسساتی مانند موسسه آلمانی «پژوهشهای اقتصادی» و موسسه «پژوهشهای اقتصادی ایفو» نمونههایی از این دست موسسات در آلمان هستند که حاصل مطالعات و پژوهشهای آنها نهتنها به طور گستردهای در جهتگیری سیاستهای اقتصادی کشور آلمان تاثیرگذار است بلکه در فضای آکادمیک نیز بازتاب زیادی دارد و بسیاری از مقالات آنها در ژورنالهای معتبر علمی در رشته اقتصاد منتشر میشود. اما نکته مهم در مورد موسسه بروگل ساختار متفاوت و منحصربهفرد مالی آن است به طوری که منابع مالی آن از 19 کشور عضو اتحادیه اروپا به طور داوطلبانه، سازمانهای بینالمللی و همچنین سازمانها و نهادهای مالی عمومی مانند تعدادی از بانک مرکزیهای کشورهای عضو تامین میشود. حفظ بیشینه استقلال در عین وابستگی مالی و تولید باکیفیتترین محصولات و مطالعات پژوهشی هنر مدیریت در موسسه بروگل است که میتواند الگوی مناسبی برای بازسازی ساختاری موسسه نیاوران نیز باشد. نزدیکی (وابستگی) موسسه به لحاظ ساختاری و مالی به سازمان مدیریت و برنامهریزی در گذشته و نهاد ریاستجمهوری در امروز در عین حال که اثرگذاری آن را دوچندان میکند، ضربهپذیری آن را نیز از کشاکشهای سیاسی چهبسا بیش از این نسبت افزایش میدهد به طوری که موسسه نیاوران در تمامی این سالها عمیقترین ضربهها را نیز از مدیران سیاسی خود خورده است.
اگر موسسه نیاوران در فرآیند بازسازی خود نمونه مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را الگوی خود قرار دهد دست بالا به جای آنکه جایگاه کسانی باشد که از دولت و ساختار قدرت جا ماندهاند، محل تجمع کسانی خواهد شد که، دستکم از این پس با تجربه دولت جناب آقای دکتر روحانی و محمد خاتمی، سودای ورود به دولت را خواهند داشت. این بدون آنکه در درازمدت کمکی به تولید محصولات فکری در موسسه کند آن را تا جایگاه برنامهریزان برای بازیهای انتخاباتی پایین میآورد. شاید نمونه مناسبتر برای آن نه در پایین میدان نیاوران که در پیرامون این میدان باشد: پژوهشگاه دانشهای بنیادین (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات). اگرچه طبیعت فضای علوم پایه آرامشی دور از بازیهای سیاسی دارد، مدیریت این پژوهشگاه در سالهای اخیر آن را به همان مرکز سطح بالای آموزشی و پژوهشی در حوزه علوم پایه تبدیل کرده است که قرار بود موسسه نیاوران نیز در حوزه اقتصاد و مدیریت به آن بدل شود و البته همچنان دور از دسترس نیست.
شبکه روابط علمی و ساختاری دکتر نیلی با دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف و سایر موسسات خوب آموزشی و پژوهشی مانند پژوهشکده پولی و بانکی و موسسه عالی بانکداری نیز میتواند برای اولین بار شبکه آموزشی را با پرتفویی از مراکز مختلف و بهترین کیفیت آموزشی تشکیل دهد. تجربه تشکیل چنین شبکههایی سالهاست که در دانشگاههای برتر دنیا و به ویژه در رشته اقتصاد تجربه شده است. مثلاً شبکه اینتر (www.enter-network.org)، شامل دانشگاههای برتر هفت کشور اروپایی (دانشگاه آتونوم بارسلونا و دانشگاه کارلوس مادرید از اسپانیا، دانشگاه آزاد از بلژیک، یونیورسیتی کالج لندن از انگلستان، دانشگاه مانهایم از آلمان، دانشگاه استکهلم و مدرسه اقتصادی استکهلم از سوئد، دانشگاه تیلبرگ از هلند و دانشگاه تولوز از فرانسه) سالهاست که به دانشجویان دکترای این دانشگاهها اجازه میدهد که دو ترم را در هر یک از دانشگاههای عضو شبکه به تحصیل و پژوهش بپردازند. این انعطافپذیری در جابهجایی دانشجویان و اشتراک منابع آموزشی و پژوهشی، کیفیت همه این دانشگاههای عضو را بالاتر برده است.
موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی نمونه بارزی از نهادهایی است که در جامعه ما پا نگرفته به زیر گرفته میشوند و درحالی که هنوز در سالهای شکلگیری و رشد است، بارها عنوان و ساختار اداری و مدیریتی آن دچار تغییرات اساسی میشود. این موسسه در کشاکش بازیهای سیاسی به باشگاه مشتزنی میماند که با قدرت گرفتن هر حزب و جناح سیاسی مشتی به حواله از آن دریافت میکرد. تاکنون قانون اول (و همین طور قانون دوم) «باشگاه مبارزه» بر آن حاکم بوده است که «در مورد موسسه صحبت نشود». دکتر نیلی اگر بتواند در همین ابتدا این قانون را تغییر دهد گام نخستین بزرگی برداشته است... ما باید در مورد موسسه صحبت کنیم ... خیلی بیشتر.
دیدگاه تان را بنویسید