تحصیلات دانشگاهی در ایالاتمتحده، یکی از مهمترین عوامل نابرابری درآمدی است
نابرابری درآمدی
تفاوت بین درآمد، روش زندگی و میزان ثروت اقلیت ثروتمند و اکثریت جامعه، همیشه محل بحثبوده است. بحران مالی جهانی که بنا به اعتقاد عدهای باعثثروتمندتر شدن ثروتمندان به قیمت فقیرتر شدن فقرا شد هم، به این بحثها دامن زده است.
تفاوت بین درآمد، روش زندگی و میزان ثروت اقلیت ثروتمند و اکثریت جامعه، همیشه محل بحث بوده است. بحران مالی جهانی که بنا به اعتقاد عدهای باعث ثروتمندتر شدن ثروتمندان به قیمت فقیرتر شدن فقرا شد هم، به این بحثها دامن زده است. هنوز چندان زمانی از روزهایی که جنبش موسوم به 99 درصد خیابانهای آمریکای شمالی و بعضی بخشهای دیگر جهان را در اشغال گرفته بود، نمیگذرد. اما حالا دیوید آتور، اقتصاددان دانشگاه MIT به این مساله از زاویه دیگری نگاه کرده است. بنا به گزارشی که وی اخیراً منتشر کرده است، نابرابری درآمدی در بین گروههای مختلف 99 درصد اکثریت جامعه، حتی بیش از نابرابریای است که بین این 99 درصد و یک درصد ثروتمند وجود دارد. یکی از مهمترین منابع این نابرابری بین بخشهای مختلف 99 درصد اکثریت جامعه، تحصیلات دانشگاهی است. مثالی که وی برای روشن شدن موضوع میزند ازاین قرار است: فرض کنید دو زوج داریم. یکی از زوجها، هم مرد و هم زن، تصمیم گرفتهاند بعد از دبیرستان به درس خواندن ادامه ندهند و وارد بازار کار شوند. زوج دیگر تصمیم گرفتهاند هر دو وارد کالج شوند و مدرک دانشگاهی دریافت کنند. حدود 35 سال پیش، رفتن به دانشگاه زوج دوم، افزایش درآمد سالانهای حدود 30 هزار دلار برای آنها در پی داشت، اما حالا این تفاوت درآمد به سالی 58 هزار دلار رسیده است. یعنی به تفاوت درآمدی آنها در طی این 35 سال حدود 28 هزار دلار اضافه شده که به معنای افزایش نابرابری در همه سطوح زندگی است. این در حالی است که باز هم بنا به محاسبات آتور، اگر کل درآمد کسبشده اقلیت یک درصد را طی 35 سال اخیر (همان بازه زمانی که در مورد تفاوت درآمد افراد دانشگاهی و غیردانشگاهی بحث کردیم) جمع کنیم و بین 99 درصد اکثریت تقسیم کنیم، به هر کدام از آنها 7100 دلار میرسد که اگرچه رقم بالایی است، اما حدود یکچهارم افزایش نابرابری به دلیل تحصیلات دانشگاهی است. درواقع وی اینطور استدلال میکند که تاثیر تحصیلات دانشگاهی، در افزایش نابرابری در جامعه، بسیار شدیدتر از وجود اقلیت یک درصد ثروتمند است. وی که بسیاری از سالهای حرفهای خود را به بررسی عوامل موثر بر درآمد مردم پرداخته در واقع اعتقاد دارد پرداختن به نابرابری موجود بین گروههای مختلفی که همگی جزو 99 درصد اکثریت جامعه محسوب میشوند، میتواند تاثیر بیشتری در کاهش نابرابری کلی جامعه داشته باشد. وی البته تاکید میکند نابرابری بین یک درصد ثروتمند و بقیه مردم، اهمیت خاص خود را دارد اما حتی رفع آن، نسبت به مورد پیشتر گفتهشده، تاثیر کمتری بر کاهش نابرابری جامعه خواهد داشت. وی همچنین تاکید میکند که مردم، متوجه این تغییر شدهاند و نرخ فارغالتحصیلی از دبیرستان در دهه اول قرن بیست و یکم به شدت رشد داشته است و احتمالاً با رشد در تعداد فارغالتحصیلان کالج در سالهای آینده دنبال خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید