گزارش بانک جهانی درباره توانمندسازی زنان و دختران منتشر شد
سطح کم زنان در مدیریت جهان
بانک جهانی در ماه می سال جاری، گزارشی با موضوع توانمندسازی زنان و دختران منتشر کرد. این گزارش در حقیقت دنباله گزارش سال ۲۰۱۲ این سازمان با عنوان چشمانداز توسعه جهان محسوب میشود.
بانک جهانی در ماه می سال جاری، گزارشی با موضوع توانمندسازی زنان و دختران منتشر کرد. این گزارش در حقیقت دنباله گزارش سال 2012 این سازمان با عنوان چشمانداز توسعه جهان محسوب میشود. در گزارش چشمانداز توسعه، توانمندسازی زنان و دخالت آنان در تصمیمگیریهای خانوار و جامعه یکی از دلایل توسعه عنوان شد، و حالا گزارش امسال به توانمندسازی زنان از دید تاثیرات آن بر توسعه کشور و وضعیت اجتماع و خانواده پرداخته است. گزارش تاکید دارد برابری جنسیتی نهتنها از حقوق اولیه است، که رشد اقتصادی را که لازمه از بین بردن فقر است، تقویت میکند. همچنین تهیهکنندگان این گزارش، به تاثیر عرفهای اجتماعی بر مبحث توانمندسازی زنان، بیش از تاثیر قوانین اعتقاد دارند. این عرفها گاه تا جایی قدرت دارند که حتی قوانین تصویبشده را تحتالشعاع قرار میدهند و مانع اجرای آنها میشوند. یکی از بخشهایی که در آن تاثیر عرف بسیار بیشتر از قوانین است، حوزه مالکیت داراییهاست. در اغلب کشورها قانون مدونی وجود ندارد که مانع از مالکیت زن بر اموال شخصی وی یا حتی خانوار شود. اما عرف به مثابه عاملی بسیار قوی، چون مرد را روح و تصمیمگیر و حتی مالک خانواده
میداند، حق مالکیت را تنها در اختیار وی میداند. علاوه بر تاثیر عرف و قوانین نانوشته جامعه، میزان درآمد و ثروت خانوار هم تاثیر بسیار شدیدی بر میزان نابرابری موجود بین فرزندان پسر و دختر دارد. بهعنوان مثال تقریباً در تمام کشورهای دنیا، در خانوادههای ثروتمند، تبعیض جنسیتی بین دختران و پسران در دسترسی به سطح تحصیلات وجود ندارد. اما در بسیاری کشورها (هر چه کشور از نظر اقتصادی فقیرتر و توسعهنیافتهتر باشد، این وضعیت بیشتر مشاهده میشود) در خانوادههای فقیر، فرزندان پسر احتمال بسیار بیشتری دارد که بتوانند در مدرسه بمانند و تحصیلات خود را دنبال کنند. البته در بسیاری کشورها تنها ناتوانی خانواده در تامین مخارج نیست که دختران را از تحصیل منع میکند، بلکه عرفهای اجتماعی نیز که تحصیل را برای دختران نالازم و گاه باعث ایجاد انحراف میدانند، در این میان نقش اساسی دارند اما هنوز دادههای لازم برای تفکیک این دو انگیزه در دسترس نیست. البته در مجموع، اوضاع نسبت به سالهای قبل، حتی نسبت به سال 2012 بسیار بهتر شده است، اما اختلاف در داخل کشورها بین طبقات درآمدی هنوز هم قابل توجه است. این گزارش به وضعیت زنان در بخشهای
مختلفی از جمله تحصیلات، خشونت جنسیتی، نرخ باروری، ازدواج زودهنگام و مالکیت داراییها میپردازد. کارشناسان بانک جهانی تاکید دارند توانمندسازی زنان، نهتنها خود آنان را قویتر خواهد کرد، که اثرات مثبتی نیز بر مردان خواهد داشت. زنان توانمندتر، مادرانی آگاهتر، همسرانی دلسوزتر و تصمیمگیران اقتصادی موفقتری خواهند بود که میتوانند خانواده خود را بهتر مدیریت کنند و مسلماً از این مزایا مردان هم بهرهور خواهند شد.
وضعیت فعلی
توانمندسازی زنان، متاسفانه یا خوشبختانه، موضوعی مربوط به بخش خاصی از جهان نیست. تبعیضهای جنسیتی، کمتر یا بیشتر در همه جهان وجود دارد. بهعنوان مثال، خشونت جنسیتی در همه قارهها و کشورها، همچنان موضوع مهمی است که زنان را درگیر میکند. در بسیاری از کشورهای جهان، هیچ جا برای زنان به ناامنی خانه آنان نیست. بیش از 700 میلیون زن در سراسر جهان مورد خشونت فیزیکی قرار میگیرند. البته مسلماً درصد زنانی که از این نوع رفتارها رنج میبرند در نقاط مختلف جهان متفاوت است، بیشترین درصد در جنوب صحرای آفریقا و جنوب آسیا وجود دارد. بسیاری از زنان، کنترل و اختیار تصمیمگیری در مورد بارداری خود را ندارند و حدود 150 میلیون دختر زیر 18 سال در یک دهه آینده ازدواج خواهند کرد. در کشورهای در حال توسعه، مشکلات مربوط به بارداری، بزرگترین دلیل مرگومیر دختران بین 15 تا 19 سال محسوب میشود. سالانه حدود 70 هزار دختر به این دلیل میمیرند. زنان، نسبت به مردان داراییهای کمتری را در اختیار دارند. این اختلاف در بعضی کشورها بسیار شدید است، بهعنوان مثال در بورکینافاسو 31 درصد زنان و 65 درصد مردان
مالک خانههای مسکونی هستند. در تمام کشورهای جهان، زنان سهم کمتری در موقعیتهای قانونگذاری و مدیریتی در اختیار دارند. در سطح جهان، کمتر از 22 درصد نمایندگان مجلس و کمتر از پنج درصد از شهردارها، زن هستند.
در سال 2013، 128 کشور در سراسر جهان حداقل یک تفاوت قانونی بین زن و مرد داشتهاند که در بعضی از کشورها، این تفاوتها به 10 مورد هم رسیده است. در 15 کشور، زنان هنوز به اجازه یک مرد برای اشتغال نیاز دارند.
عوامل موثر
اولین و شاید مهمترین عامل موثر، همانطور که قبلاً گفته شد فقر است. دخترانی که از خانوادههای کمدرآمد هستند، دو برابر بیشتر از دختران خانوادههای با درآمد متوسط و بالا احتمال دارد قبل از 18سالگی مجبور به ازدواج شوند. همین وضعیت در مورد شهرنشینان و ساکنان روستاها هم وجود دارد. همچنین زنان در خانوادههای فقیر بیشتر مورد خشونت واقع میشوند. عامل موثر بعدی، تعلق داشتن به اقلیتهای قومی است. حدود سهچهارم دخترانی که در سراسر جهان هیچگاه نتوانستهاند در مدرسه حاضر شوند، جزو اقلیتهای نژادی کشور خود هستند. عامل موثر دیگر تحصیلات است. زنان تحصیلکرده (حتی اگر این تحصیلات تنها تمام کردن دوره دبیرستان باشد) کمتر از محرومیتهای جنسیتی در عذاب خواهند بود. عامل موثر آخر هم، عرفهای اجتماعی است که در بسیاری از کشورها، ضرب و شتم زن، اجازه ندادن به وی برای تصمیمگیری در مورد خود و... را عادی تلقی میکنند.
اقدامات لازم
برای توانمندسازی زنان، هر بخش نیاز به اقداماتی جداگانه دارد. وضعیت تحصیلی دختران به نظر میرسد یکی از کلیدیترین فاکتورهای موثر است که البته همانطور که پیشتر گفته شد، پیشرفت قابل توجهی نیز داشته است. همچنین عرفهای اجتماعی باید تغییر کند، حتی تغییراتی اندک، مثل افزایش تعداد رانندگان زن یا حق مالکیت زنان در مورد داراییها، میتواند اثر قابل توجهی در تغییر وضعیت زنان یک جامعه ایفا کند. در بعضی موارد تنها همت زنان و حمایت کردن برای تغییر تدریجی این عرفها نیاز است و در بعضی موارد دیگر مثل افزایش مالکیت داراییها، نیاز به اقدامات قانونی جهت الزام خانوادهها به اینکه اموال و داراییها به نام زن و مرد باشد یا از نظر قانونی، در مالکیت هر دو طرف باشد وجود دارد. همچنین رفع موانع قانونی (که البته اندک هستند) نیز لازم است. اما مهمترین بخش داستان، حداقل در حال حاضر، جمعآوری اطلاعات است. برای برنامهریزی جهت رفع مشکل ابتدا لازم است اندازه آن را بدانیم؛ حوزههای با آسیبپذیری بیشتر را مشخص کنیم و... . تمام این اقدامات نیازمند آمار است و نهادهای مسوول و بینالمللی در حال
حاضر آمار چندانی در این مورد ندارند. لازم است سرمایهگذاریهای لازم، چه در جهت تامین نیروی انسانی و چه منابع مالی صورت گیرد تا بتوان دادههای لازم برای تصمیمگیریهای بعدی را جمعآوری کرد.
دیدگاه تان را بنویسید