تاریخ انتشار:
نان بهتر است یا اینترنت؟
اندیشیدن به روزگاری که انسان برای اطلاعرسانی از آتش و دود و از کبوتر و چاپار بهره میبرد مثل خواب و رویاست.
اندیشیدن به روزگاری که انسان برای اطلاعرسانی از آتش و دود و از کبوتر و چاپار بهره میبرد مثل خواب و رویاست. تلفن ثابت و تلگراف که روزی دنیای ارتباطات را متحول کردند جای خود را به تکنولوژیهای پیشرفته دادهاند و رسانههای قدرتمندی نظیر مطبوعات و تلویزیون در رقابت تنگاتنگ با ابررسانهای به نام اینترنت ناگزیرند با چنگ و دندان جایگاه خود را در ارتباطات محفوظ نگه دارند؛ و این همه تحولاتی است که انقلاب اطلاعات و ارتباطات برای جهان به ارمغان آورده است و میرود تا شیوههای کهن ارتباطی را به موزهها بسپارد! تا همین دو دهه پیش تصور اینکه در کشورهای محروم جهان دسترسی به سیگنالهای تلفن همراه میسر شود یا روستاییان کشورهای در حال توسعه بتوانند از اینترنت پرسرعت بهره ببرند امر دشواری بود. امروز اما، برای میلیاردها انسان اینترنت از نان شب واجبتر شده و تجهیزات و امکانات مخابراتی سیار، جزیی جداییناپذیر از زندگی روزمره آنان است. فناوریهای ارتباطات و اطلاعات(ICTs) با دیگر حوزهها نیز پیوندی عمیق و ناگسستنی برقرار کردهاند؛ با سیاست، فرهنگ، هنر، محیط زیست و... آنقدر که توسعه پایدار در این حوزهها نیز بیشتر و بیشتر به
گسترش این فناوریها و دسترسی به آن متکی میشود. اقتصاد نیز از این تاثیر مستثنی نبوده است. مفهوم اصلی انقلاب اطلاعات و ارتباطات در نقش رو به رشد اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی «اطلاعات» نهفته است. «اطلاعات»، از آنجا که موسسهها و بنگاههای متعددی درگیر تولید، گردآوری، مبادله، توزیع، چرخش، پردازش و کنترل آن میشوند، خود یک فعالیت اقتصادی به شمار میرود. به علاوه انقلاب اطلاعات سبب تقسیم نیروی کار به دو گروه شده است: نیروی کار فیزیکی و نیروی کار اطلاعاتی. در نتیجه بخش جدیدی در اقتصاد شکل گرفته است؛ «بخش اطلاعات»، که فعالیتهای متنوع نیروی کار اطلاعاتی را با یکدیگر در میآمیزد. از سوی دیگر اطلاعات در کنار سایر عوامل (سرمایه، نیروی کار و زمین) به عامل مهمی در تولید تبدیل شده است، ضمن آنکه کالایی است که در بازار به فروش میرسد و ارزش استفاده، ارزش مبادله و در کل، «قیمت» دارد. نوآوریها نیز محصول تولید «اطلاعات» جدید هستند؛ محصولات جدید، شیوههای جدید تولید، دستورالعملها و ... اما از منظری دقیقتر باید گفت این انقلاب و دستاوردهای فناورانه آن بر روی متغیرهای کلان اقتصادی همچون رشد، اشتغال، تورم، درآمد و دستمزد نیز
بیتاثیر نبوده است. ICTs، که این انقلاب را میتوان مرهون ابداع و گسترش آنها دانست، هم در طرف عرضه و هم تقاضا بر اقتصاد تاثیر میگذارند. در طرف تقاضا با کاهش قیمت و سهولت دسترسی رفتار اقتصادی مصرفکنندگان را تغییر میدهند و در طرف عرضه نیز با اعمال تغییرات موثر در کمیت و کیفیت تولید و توزیع کالاها و خدمات سبب بهبود فرآیند میشوند. به طور دقیقتر ICTs به عنوان نهاده در طرف عرضه اقتصاد به صورت سرمایه وارد میشود و با تعمیق سرمایه، پیشرفت فناوری و کیفیت نیروی کار فرآیند عرضه را بهبود میبخشد. ستانده آن نیز باعث افزایش ارزش افزوده در دو سطح بنگاه و کشور میشود و در نهایت رشد اقتصادی، رشد بهرهوری نیروی کار، سوددهی و رفاه مصرفکننده را در پی دارد. اما در کنار این تصویر نویدبخش محققان و اندیشمندان حوزه ارتباطات نگران پدیدهای دیگرند: شکاف یا نابرابری اطلاعاتی. توزیع نابرابر فناوریهای اطلاعاتی عاملی است که به الگوی جهتدار جریان اطلاعات دامن زده است. ظرفیت محدود پردازش دادهها در جهان در حال گذار سبب میشود آنها به صادرکنندگان دادههای خام و واردکنندگان اطلاعات پردازششده تبدیل شوند. پدیدهای که در سایر مبادلات
اقتصادی آنان نیز دیده میشود؛ لذا در نبود ارتباطات موثر و متمرکز بر منافع جهان سوم، رابطه وابستگیآور آنها با جهان صنعتی تشدید میشود. انقلاب ارتباطات نویدبخش است یا نگرانیافزا؟ جهان در حال توسعه به نان نیازمند است یا نوآوری؟ رشد اقتصادی تا چه حد در گرو گسترش فناوریهای ارتباطات و اطلاعات است و این فناوریها در اقتصادهای برتر دنیا چه جایگاهی دارند؟
27 اردیبهشت ماه (هفدهم ماه می)، روز جهانی ارتباطات نامگذاری شده است تا شاید فرصت مناسبی برای مرور دوباره پیامدها و تاثیرات این انقلاب نوآورانه بر حوزههای مختلف باشد. پرونده پیشرو تلاش میکند تصویری از فرصتها و چالشهایی که ICTs برای اقتصاد ایجاد کرده است، ارائه دهد.
دیدگاه تان را بنویسید