وضع مردم ترکیه در دوره اردوغان بهتر شد؟
طیب تفلون و بورژوازی جدید
او را «طیب تفلون» مینامند(تفلون لقبی است که خصوصاً به سیاستمدارانی اطلاق میشود که به نظر میرسد بحرانها و رسواییهای دوره تصدی، نمیتواند هیچ اثری بر رفتار و جهتگیریها و حتی ادامه کار آنها داشته باشد).
او را «طیب تفلون» مینامند (تفلون لقبی است که خصوصاً به سیاستمدارانی اطلاق میشود که به نظر میرسد بحرانها و رسواییهای دوره تصدی، نمیتواند هیچ اثری بر رفتار و جهتگیریها و حتی ادامه کار آنها داشته باشد) مردی که میتواند با مساله پارک گزی روبهرو شود که در جریان آن 11 نفر کشته و هشت هزار نفر زخمی شدند و به دنیا بگوید معترضان مست و تروریست بودند. مردی که میتواند به بستگان عزادار 301 معدنچی کشتهشده در سوما بگوید: «گذشتهها، گذشته است. این اتفاق خواست خدا بود» و بلافاصله بعد از آن اخطار بدهد که معترضانی که نخستوزیر را هو کنند، تنبیه خواهند شد. مردی که عکسالعملش به اعتراضات در مورد فساد شخصی وی و اطرافیانش، فیلتر کردن توئیتر بود.
رجب طیب اردوغان، انتخابات ریاستجمهوری ترکیه را با در اختیار گرفتن 51 درصد کل آرا برنده شد. این اولین انتخاب مستقیم رئیسجمهور توسط مردم بود و تا پیش از این رئیسجمهور توسط پارلمان انتخاب میشد. انتخاب مستقیم رئیسجمهور توسط مردم به این پست، قدرت اجرایی زیادی اعطا خواهد کرد که مسلماً اردوغان نیز به این مشروعیت مهم توجه خواهد داشت. میتوان نتیجه این انتخابات را این گونه تفسیر کرد که رایدهندگان به اردوغان، به فساد و خشونت اهمیتی نمیدهند؟ یک استدلال در مورد رفتارهای غیرعاقلانه و ناخوشایند آقای اردوغان این است که وی با این رفتارها قصد دارد محبوبیت خود را در اردوگاه محافظهکاران افزایش دهد. هرچند با قبول این فرضیه، ما مجبور خواهیم شد چند تغییر اساسی را در این زمینه نادیده بگیریم و همچنین قدرت انگیزههای مادی و دنیوی وی را برای مقاومت هم کماثر فرض کنیم. نکته مهم در مورد این انتخابات، قابل پیشبینی بودن آن بود. رقیب اصلی اردوغان، اکملالدین احساناوغلو، محافظهکاری تقریباً غیرکاریزماتیک بود که توسط احزاب جمهوریخواه خلق و حرکت ملی ترکیه حمایت میشد. تفاوت عمده او با اردوغان، نه در مسائلی که اعتراضات عمومی علیه
اردوغان را برانگیخت، که در سبک سخنرانی و صحبت و مواضع او در قبال مسائل خاورمیانه بود. این موضوع اردوغان را قادر کرد تا در حرکتی عوامفریبانه، وی را به عنوان «طرفدار اسرائیل» معرفی کند. میزان رای و حمایت عمومی از اردوغان، کمتر از آن مقداری بود که در نظرسنجیها پیشبینی شده بود. نظرسنجیها، رای اردوغان را بین 54 تا 58 درصد پیشبینی میکردند. اختلاف بین پیشبینیها و واقعیت، باعث شد فاصله 20درصدی مورد انتظار بین اردوغان و رقیب اصلی او، در عمل وجود نداشته باشد. این وضعیت به رغم این موضوع اتفاق افتاد که اردوغان اکثر پوشش رسانهای ترکیه را در اختیار خود داشت و طی مبارزات انتخاباتی حاضر نشد از مقام نخستوزیری استعفا دهد. حفظ این مقام باعث شد وی اطمینان یابد منابع اجرایی لازم برای حمایت موثر از کمپین انتخاباتی خود را در اختیار دارد. بیش از هر چیز، افزایش اقبال به نامزد حزب دموکراتیک خلق که یک حزب چپگرای کرد است، در جریان انتخابات چشمگیر بود. در حالی که پیشبینی میشد صلاحالدین دمیرتاش نامزد این حزب بین پنج تا شش درصد آرا را به خود اختصاص دهد، وی موفق شد بیش از 7/9 درصد آرا را کسب کند.
حتی با وجود همه این مسائل، میزان انعطافپذیری هسته اصلی حمایتکنندگان از اردوغان بسیار چشمگیر است. این موضوع بیش از هر چیز به دلیل سیاستهای اتخاذشده از طرف اوست که اگرچه اقتدارگرا و پولاریزه شدهاند، اما به شدت «بورژوازی اسلامی جدید» را که سنگبنای حمایت از حزب عدالت و توسعه است، تقویت میکنند. اندازه اقتصاد ترکیه از زمان به قدرت رسیدن اردوغان تقریباً چهار برابر شده است و نشانه اصلی این رشد، سرمایهگذاری زیاد در زیرساختهای اقتصاد بوده است. به رغم وجه تاریک این پروژهها و بدهیهای غیرقابل تحمل انباشتهشده آنها، اقتصاد کشور با نرخ متوسط چهار درصد در هر فصل رشد میکند و در نتیجه مردم در دوران و به واسطه حکومت اردوغان، وضعیت بهتری دارند. این بدین معناست که وی همین روش را ادامه خواهد داد. یکی از شعارهای انتخاباتی کمپین وی عبارت «هدف سال 2023» بود. این یک کمپین توسعهای است که قرار است در صدمین سال بعد از تشکیل حکومت ترکیه (برقراری حکومت جمهوری در این کشور) و با افتتاح یک خط ریلی پرسرعت و یک فرودگاه عظیم، به اوج خود برسد. احساناوغلو به این موضوع که به رغم همه این سرمایهگذاریهای بخش عمومی، دولت هنوز
نتوانسته موقعیت ترکیه را از کشوری با درآمد متوسط بالاتر ببرد، انتقاد کرده است اما وی نیز هیچ راهحل قابل قبول جایگزینی برای این کار ندارد.
یکی از نقاط قوت اردوغان در نظر رایدهندگانش، نحوه رویارویی وی با مساله کردها در این کشور است. قدرت اجرایی او بود که به وی اجازه داد ریسک سیاسی ورود به مذاکره مستقیم با عبدالله اوجالان و حزب پکک را بپذیرد. آن هم در حالی که احزاب جمهوریخواه خلق و حرکت ملی ترکیه (احزاب حامی احساناوغلو)، همچنان با مذاکرات صلح مخالفت میکردند. نتیجه تفاوت این دو دیدگاه این بود که حزب عدالت و توسعه توانست در انتخابات سال 2007، حمایت بیش از نیمی از رایدهندگان مناطق کردنشین را به دست آورد. در انتخابات اخیر اردوغان حتی توانست اعتباری بابت کمپین انتخاباتی دمیرتاش، اولین کاندیدای ریاستجمهوری کرد در این کشور به دست آورد.
اما حزب جدید شکلگرفته دموکراتیک خلق که حزبی با گرایشهای چپ محسوب میشود، شاید بتواند داستان اصلی و برنده بزرگ این انتخابات باشد. این حزب چپ جدید که از ائتلاف حزب آشتی و دموکراسی ترکیه، سوسیالیستها و چپهای سبز و کردها شکل گرفته است بعد از آن تاسیس شد که حزب آشتی و دموکراسی به این نتیجه رسید که نماینده تنها اقلیتی از کردهای این کشور است و باید حوزه نفوذ و اعتبار خود را گسترش دهد. اولین کنگره این حزب در اکتبر 2013 و بعد از ناآرامیهای میدان تقسیم تشکیل شد و حالا، نمایش مناسب این حزب در انتخابات ریاستجمهوری میتواند راه را برای موفقیت در انتخابات پارلمان این کشور باز کند.
منبع: گاردین
دیدگاه تان را بنویسید