علی حبیبنیا از بازگشت شرکتهای غربی به ایران پس از توافق جامع هستهای میگوید
با ساز و دهل به سراغ اروپا نرویم
برخلاف عدهای که معتقدند چرخش تجاری ایران به سمت کشورهای شرقی همچون چین، هند، ترکیه و روسیه در پاسخ به تحریمهای اقتصادی علیه ایران بوده، معتقدم روند این چرخش چندین سال قبل از اعمال تحریمهای جدی علیه ایران و با تغییر سیاستهای تهران به سمت شرق شروع شده بود.
برخلاف عدهای که معتقدند چرخش تجاری ایران به سمت کشورهای شرقی همچون چین، هند، ترکیه و روسیه در پاسخ به تحریمهای اقتصادی علیه ایران بوده، معتقدم روند این چرخش چندین سال قبل از اعمال تحریمهای جدی علیه ایران و با تغییر سیاستهای تهران به سمت شرق شروع شده بود. علی حبیبنیا، مدرس مدرسه اقتصادی لندن با بیان این مطلب تاکید میکند: زمانی که تحریمها بر سیستم بانکی و بخش نفت ایران تصویب شد عملاً طرفهای اروپایی سهم کمی از تجارت با ایران را داشتند و بالطبع پس از اعمال این تحریمها فعالیت ایران با کشورهای شرقی تشدید شد. وی معتقد است کشورهای وضعکننده تحریمها همواره در شرایطی اقدام به تصویب تحریمها میکنند که کمترین اثر منفی را برای خودشان داشته باشد و بتوانند از وضع این تحریمها به خواستهای سیاسی و اقتصادی خود دست یابند. او همچنین با اشاره به طولانی شدن پروسه اعمال تحریمها علیه ایران و تاثیر آن بر دیدگاههای شرکای سابق اقتصادی تهران میگوید: حتی اگر روند مذاکرات در سمت و سوی مثبتی هم حرکت کند شاید برخی از این شرکتها به ایران بازنگردند. البته طرفهای تجاری ایران نیز میدانند که ثبات اقتصادی لازم برای
یک فعالیت بلندمدت در ایران وجود ندارد و آنها هم از ابزارهای لازم برای مدیریت اینگونه ریسکها برخوردار نیستند بر همین اساس حضورشان در ایران صرفاً بر اساس قراردادهای کوتاهمدت و در راستای ارائه خدمات مشاورهای و خدماتی متمرکز خواهد بود؛ نباید منتظر باشیم اروپاییها به ایران بیایند و بخواهند در صنایع زیرساختی و قدر ایران سرمایهگذاری کنند.
دادگاه اتحادیه اروپایی اخیراً رای به رفع تحریمهای بانکی و کشتیرانی ایران داده است. وزرای خارجه کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان همراه با مسوول سیاست خارجی این اتحادیه (فدریکا موگرینی) نیز در نامهای به سناتورهای آمریکایی از آنها خواستند برای نتیجهبخشی مذاکرات هستهای ایران تصویب تحریمهای جدید خود را به تعویق بیندازند. آیا این مسائل میتواند حاکی از تغییر سیاست اروپاییها در مواجهه با ایران باشد؟
در فرآیند مذاکرات ایران با کشورهای 1+5 در سالهای گذشته به دفعات دیپلماسی Good Cop/Bad Cop (پلیس خوب، پلیس بد) و دیپلماسی Carrot and Stick (هویج و چماق) از طرف کشورهای مذاکرهکننده به کار گرفته شده است و هر دو طرف مذاکره سعی در گرفتن امتیازات بیشتر با بهکارگیری این شیوهها دارند. در این مقطع نیز استراتژی عدم تصویب تحریمهای جدید و لغو برخی تحریمها در این سطح با هدف اثرگذاری بر روند مذاکرات از سوی 1+5 اتخاذ شده است. البته باید در نظر داشته باشیم که دامنه تحریمهای وضعشده علیه ایران گسترده بوده و فراتر از تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپاست و لغو تحریمهای بانکی و کشتیرانی توسط این کشورها به
تنهایی آثار کلان اقتصادی برای ایران ندارد و نباید بیش از اندازه خوشبینانه تلقی شود و تنها تا حدی نشان از حسن نیت کشورهای مذاکرهکننده برای ادامه مذاکرات دارد. تحریمهایی که بانک مرکزی و درآمد نفتی ایران را هدف قرار دادهاند آثار اقتصادی قویتری بر ایران دارند که از دیدگاه بنده لغو کامل آنها حتی در میانمدت هم در دستور کار کشورهای مذاکرهکننده با ایران نیست. از طرفی در حال حاضر با توجه به کاهش قیمت نفت و فرض اینکه این کاهش حداقل در میانمدت پابرجا خواهد ماند، با کاهش تحریمهای ایران عملاً در مقطعی ایران با کاهش درآمدهای نفتی مواجه میشود که شرایطی شبیه زمان تحریم را تداعی میکند.
این فضا در میان شرکتهای اروپایی نیز وجود دارد. یعنی بخواهند با دست پس بزنند و با پا پیش بکشند؛ نمایندگان کمپانیهای بزرگ اروپایی زمانی که به تهران میآیند اینگونه عنوان میکنند که تمایل فراوانی برای همکاری و سرمایهگذاری در ایران دارند اما به واسطه اعمال تحریمها نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
طبق آمارهای واردات و صادرات ایران در سازمان تجارت جهانی، طرفهای تجاری ایران چه پیش از انقلاب ۵۷ و چه سالها پس از آن از کشورهای اروپایی و کشورهای صنعتی تشکیل میشدند و حتی پس از پایان جنگ ایران و عراق و در دوره به اصطلاح سازندگی نیز همکاری تجاری با این کشورها گسترش پیدا کرد که در صدر آن آلمان، ژاپن، ایتالیا و فرانسه قرار داشتند.
برخلاف عدهای که معتقدند چرخش تجاری ایران به سمت کشورهای شرقی همچون چین، هند، ترکیه و روسیه در پاسخ به تحریمهای اقتصادی علیه ایران بوده باید عرض کنم آمارهای موجود نشان میدهد روند این چرخش چندین سال قبل از اعمال تحریمهای جدی علیه ایران شروع شده بود و ایران طرفهای تجاری جدیدی در شرق پیدا کرده بود. زمانی که تحریمها بر سیستم بانکی و بخش نفت ایران تصویب شد عملاً طرفهای اروپایی سهم کمی از تجارت با ایران داشتند و بالطبع پس از اعمال این تحریمها فعالیت ایران با کشورهای شرقی تشدید شد. همیشه باید در نظر داشته باشیم که کشور وضعکننده تحریم در شرایطی اقدام به تصویب تحریمها میکند که کمترین اثر منفی را برای خود داشته باشد و بتواند از وضع این تحریمها به خواستهای سیاسی و اقتصادی خود دست یابد. در خصوص ایران هم زمانی تحریمهای نفتی و بانکی اعمال شد که به جهت رکود حاکم بر اقتصاد جهانی کمترین اثر را بر بازار نفت و سهم تجارت کشورهای غربی با ایران داشت و شرایط فعلی بازار جهانی نفت هم فرصت بسیار مناسبی را برای کشورهای طرف مذاکره با ایران ایجاد میکند تا امتیازات اقتصادی بیشتری طلب کنند و از طرفی دولت ایران هم طراحی و
پیشنهاد قراردادهای جدید نفتی را که جذابیت بیشتری برای کشورهای غربی دارد به عنوان سیاست خود در جهت ترغیب آنها برای کاهش تحریمها در پیش گرفته است.
خواست صاحبان سرمایه بر تمایلات سیاستگذاران و افرادی که در بخش تصمیمگیری هستند تاثیرگذار است اما سیاست کلان اقتصادی و سیاسی کشورها فراتر از خواست تعدادی از بنگاهها تعریف میشود. به هر حال ایران چه به عنوان مصرفکننده و چه کشوری که بخشی از مواد اولیه کالاهای مورد نظر این کشورها را تامین میکند جذابیت فراوانی برای سرمایهگذاری دارد. به جهت رکود اقتصادی در اروپا این کشورها نیازمند دستیابی به بازار جدید برای فروش و ارائه کالاهای خود هستند و مجدداً به سوی ایران آمده و خواستار انعقاد قراردادهایی هستند. به عبارت دیگر اعمال تحریمها و خالی شدن بازار از رقبا شرایط و فرصتهایی را برای کشورهای اروپایی به وجود آورده که مایل به بهرهبرداری از آن هستند.
بنابراین اظهارات مقامات کشورمان که میگویند هیاتهای اروپایی در صف انعقاد قراردادهای تجاری و اقتصادی با ایران هستند، درست است؟
از آنجا که هر قرارداد پایدار اقتصادی باید تامینکننده منافع دو طرف قرارداد باشد باید ببینیم چه انگیزههای اقتصادی و غیراقتصادی برای طرفین قابل تصور است. در صورتی که ایران بتواند از فرصتهای همکاری در جهت تقویت صنایع و بخش تولید در ایران استفاده کند و همزمان با افزایش همکاریهای بینالمللی خود جایگاه ایران را در جامعه بینالملل ارتقا دهد برنده میدان است. اما متاسفانه تجربه گذشته ایران نشان میدهد همکاریهای تجاری ایران در بیشتر موارد در جهت افزایش صادرات نفتی و واردات کالاهای مصرفی بوده است و ما نتوانستهایم بخش تولید را تقویت کنیم و صادرات غیرنفتی را افزایش چشمگیری دهیم. همچنین به جهت طولانی شدن تحریمهای اعمالشده علیه ایران، طرفهای تجاری و کشورهایی که در گذشته با ایران مراوده و ارتباط داشتهاند شرکای تجاری جدیدی را برای خود یافتهاند و از دیدگاه بنده حتی اگر روند مذاکرات در سمت و سوی مثبتی هم حرکت کند شاید برخی از این شرکتها به ایران بازنگردند. از طرفی
طرفهای تجاری ایران میدانند که ثبات اقتصادی لازم برای یک فعالیت بلندمدت در ایران وجود ندارد و آنها ابزارهای لازم برای مدیریت اینگونه ریسکها را در اختیار ندارند. البته شرکتهای مختلفی با اهداف و حوزههای فعالیت مختلف وجود دارند و برای برخی از آنها همین شرایط عدم ثبات بهترین فرصت برای ورود به بازار ایران است. شرکتهایی که در کوتاهمدت میتوانند با ارائه کالا و خدمات خود به ایران سود کوتاهمدت قابل توجهی به دست بیاورند یا شرکتهایی که از حمایتهای دولتی برخوردار هستند و با اعمال نفوذ میتوانند ریسکهای سیاسی فعالیت در ایران را به دولت ایران منتقل کنند یا از حمایت دولتهای خود برای پوشش این ریسک برخوردار هستند. این شرکتها اگر روزی وارد بازار ایران شوند با قراردادهای مقطعی و کوتاهمدت میآیند و هدفشان نیز ارائه کالاهای خود در بازار مصرفی ایران است و حتی در صورت توقف فعالیتهایشان میتوانند بدون ضرر و زیان خاصی این بازار را ترک کنند. آنها میدانند اگر روزی توافقنامههای سیاسی ایران و غرب با مشکلی مواجه شود آنها نخستین قربانیان آن هستند.
بنابراین روند عادیسازی وضعیت سرمایهگذاری در ایران را پروسهای چندساله ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم بهتر باشد پیش از صحبت در مورد پروسه زمانی حضور سرمایهگذاران در ایران به تحلیل سازوکارهای تصمیمگیری در کشور بپردازیم. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم کمپانیهای بزرگ خارجی تنها به سرمایهگذاریهای بلندمدت و زیربنایی در کشورهایی میپردازند که از ثبات کافی برخوردار باشند یا نفوذ لازم را در آن کشور داشته باشند. بعد هم پروسه زمانی سرمایهگذاری را نباید تنها در صفر و یک خلاصه کرد. هر شرکتی بنا بر ساختار و فعالیت، پروسه زمانی متفاوتی را برای سرمایهگذاری در ایران میطلبد. قطعاً از فردای روز لغو تحریمهای ایران شرکتهای زیادی برای سرمایهگذاری در کشورمان اعلام آمادگی میکنند اما باید مواظب باشیم اقتصاد ملی را فدای بلندپروازیها و منافع گروهی خاص نکنیم.
بحثی هم در این زمینه وجود دارد که به جهت تحریمهای درهمتنیده آمریکا علیه ایران، واشنگتن چندان مایل نیست بازار پرسود و منفعت تهران را به رقبای اروپایی خود واگذار کند و بر همین اساس هم نباید منتظر رفع تحریمهای ایران در آینده نزدیک بود.
واقعیت این است که حتی زمانی که تحریمهای اقتصادی علیه ایران منعی را برای شرکتهای بینالمللی به وجود نمیآورد، این شرکتها به جهت ارتباطات بسیار نزدیک با طرفهای تجاری خودشان در آمریکا ترجیح میدادند با ایران همکاری نکنند. برخی از آنها نیز احساس میکردند همکاری با ایران نسبت به کل مراودات تجاریشان با آمریکا بسیار کوچک و ناچیز است و بر همین اساس هم نمیخواستند از این بابت ریسکی را متحمل شوند و فعالیتشان را با ایران متوقف میکردند.
دورنمای تحریمهای ایران را با توجه به تلاش سناتورها و نمایندگان آمریکایی برای تصویب دور جدیدی از محدودیتهای اقتصادی علیه ایران چطور ارزیابی میکنید؟
کشورهای غربی و در صدر آنها آمریکا در طی مذاکرات خواستههای روشنی از ایران داشتهاند. آنها اتهاماتی را علیه برنامههای هستهای ایران، وضعیت حقوق بشر در ایران و نقش ایران در اتفاقات منطقه مطرح کردهاند و تحریمها را وسیلهای برای جلوگیری از ادامه فعالیتهای ایران میدانند اما این در حالی است که ایران با رد تمامی ادعاها میگوید برنامههای هستهایاش را بر اساس سیاستهای حاکم بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تنظیم کرده و اقدامی در رابطه با نقض حقوق بشر انجام نداده است و خواستار لغو تحریمهاست. در چنین فضایی رسیدن به توافق قطعی برای طرفین دشوار است و از آنجا که جامعه جهانی خواستار نظارت بر فعالیتهای ایران برای اعتمادسازی مجدد است به نظر میرسد تحریمها در طی زمان و بر اساس پیشرفت ایران در فرآیند اعتمادسازی لغو شود. البته آنها شروطی را هم نسبت به تعلیق و سپس لغو تحریمها ارائه کردهاند. اینکه تهران ابتدا با شفافسازی برنامههای هستهای خود راه
را برای بازرسیهای بیشتر از برنامههای هستهایاش باز بگذارد، در روند صلح خاورمیانه همکاری کند و در نهایت نیز بحثهای حقوق بشری خود را بر اساس موازین حاکم بر جامعه جهانی پیش برد. قدرتهای بزرگ جهانی ادعا میکنند ایران به واسطه فعالیتهایی که در امر غنیسازی اورانیوم داشته مستعد ساخت سلاحهای غیرمتعارف است بنابراین باید روند توقف تحریمها در پروسهای زمانبر انجام شود تا در صورت لزوم با اعمال مجدد آنها اجازه هرگونه تحرک بیشتر را از تهران سلب کنند. همین را که طرفین با گفتوگوهای فشرده درصدد دستیابی به توافقی جامع هستند هم باید امری مطلوب دانست چرا که قطعاً ادامه روند فعلی هزینههای سیاسی و اقتصادی فراوانی را بر ایران تحمیل خواهد کرد. این را هم باید اضافه کنم که با ارزیابی روند مذاکرات درمییابیم نوع اتهامات کشورهای غربی و نوع پاسخهای ایران و خواستههایشان از همدیگر این مذاکره را به سمت یک توافق جامع پیش نمیبرد بنابراین ایجاد تغییراتی در دیدگاههای ایران و 1+5 ضروری است.
دیدگاه تان را بنویسید