آمریکاییها ابتدا با صنایع هوایی و پس از آن خودروسازی وارد بازار ایران میشوند
فرش قرمز برای اروپا پهن نکردهایم
موقتی بودن توافق ژنو و طولانی شدن پروسه دستیابی به توافق جامع هستهای از جمله دلایلی است که موجب شده تجار اروپایی بهرغم نگاه عمیقی که به بازار ایران دارند، هنوز در آن حضوری نداشته باشند.
موقتی بودن توافق ژنو و طولانی شدن پروسه دستیابی به توافق جامع هستهای از جمله دلایلی است که موجب شده تجار اروپایی بهرغم نگاه عمیقی که به بازار ایران دارند، هنوز در آن حضوری نداشته باشند. نگاهی که برپایه نیاز این کشورها برای رفع مشکلات اقتصادیشان ایجاد شده و با وجود آمدوشدهایی که طی یک سال اخیر شاهد آنها بودهایم هنوز به سرانجامی نرسیده است. از میان این کشورها نیز ایتالیا و فرانسه به واسطه همان موضوعی که به آن اشاره کردم یعنی بروز مشکلات عدیده اقتصادی هیاتهای بیشتری را راهی تهران کردهاند هرچند که به جهت روشن نبودن چشمانداز توافق جامع دیدارهایشان به یک سلسله قراردادهای قطعی منتهی نشده است. این در حالی است که با انعقاد توافق ژنو ما باید شاهد افزایش تقاضای شرکتهای اروپایی برای حضور در بازار ایران حداقل در زمینه کالاهایی باشیم که از تحریمها خارج شدهاند؛ این حضور در رابطه با مواد غذایی و دارویی تا حد زیادی به واقعیت پیوسته است اما در رابطه با بخش پتروشیمی و تجارت فرآوردههای این حوزه اروپاییها آنچنان که باید و شاید عملکرد درخور توجهی نداشتهاند. وسیع بودن گستره دامنه تحریمها و نگرانی نسبت به آینده
توافق موجب این کاهش حضور شده است. البته همین حالا هم ما در بخش پتروشیمی مشتریهای بسیار خوبی در چین و کشورهای حوزه آسیای دور داریم که معمولاً با قیمتهای مناسبی خریدار محصولات ما هستند. اما اگر به جد خواهان حضور مجدد اروپاییها در بازارهای خود هستیم باید صبر و تامل بیشتری داشته باشیم چراکه مدتزمانی لازم است تا شرکتها و کمپانیهایی که به واسطه اعمال تحریمها از ایران خارج شدهاند بتوانند دوباره برای حضور در این بازار تصمیمگیری کرده و اسباب و ادوات این حضور را نیز فراهم سازند. معتقدم به همان میزان که ما خواستار حضور شرکتهای اروپایی در ایران هستیم این شرکتها نیز برای بازگشت به بازار ما لحظهشماری میکنند. علاوه بر این برداشت من این است که با نزدیک شدن به زمان توافق ایران و 1+5 مجموعه دولتهای اروپایی خود مشوق تجار و سرمایهگذارانشان برای بازگشت به ایران خواهند بود. بیصبری و تعجیل برای بازگشت اروپاییها به ضرر ماست چراکه قطعا این تجار زمانی ما را ترک کردند که بازار ایران نیاز فراوانی به حضور آنها داشت. با خروج تجار اروپایی بازار ایران با حضور تجار چینی و برخی از کشورهای شرق دور به مسیر خود ادامه داد و
این تجار بعد از یک خلاء چندساله و در زمانی که شرکای آسیایی ما جای پای خود را در ایران محکم کردهاند وارد کشورمان میشوند. شرکتهایی از اقصی نقاط جهان به ویژه آسیای دور که حتی در حوزههایی که روزگاری اروپاییها مزیت نسبی در آن داشتند قد برافراشته و حرفی برای گفتن دارند. شرکتهای ژاپنی و کرهای و حالا بیشتر چینیها جایگزین اروپاییها شدند و عملا مسیر حضور اعضای قاره سبز در ایران را دشوار کردهاند. بعد هم باید توجه داشته باشیم که یکی از اهداف اروپاییها برای بازگشت به بازار ایران استفاده از بازار بکر و پرمخاطب کشورمان است این در حالی است که اگر (ما) بخواهیم روزی پذیرای تجار و شرکتهای این قاره باشیم این حضور را بر حوزههایی متمرکز میکنیم که اولا مزیت نسبی در انجام آن نداشته باشیم و بعد هم حوزههایی باشد که بتوانیم با سود جستن از توانایی و فناوریهای اروپاییها به بازسازی صنایع تولیدی کشورمان بپردازیم. در غیر این صورت شرکتهای اروپایی باید بدانند که ما برایشان فرش قرمز پهن نکردهایم و این آنها هستند که باید کیفیت و توانایی در پیگیری اهدافشان را به ما اثبات کنند.
جانفشانی آمریکا به کام اروپا
با وجود آنکه تلاشهای تیم سیاسی آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور یعنی باراک اوباما و وزیرخارجهاش جان کری است که منجر به پیشرفت مذاکرات شده اما در نهایت سود و بهره اصلی آن نصیب اروپاییها خواهد شد چرا که آمریکاییها با تحریمهای خودساخته شرکتها و فعالان اقتصادیشان را از این بازار محروم کردهاند. معتقدم فردای روزی که 1+5 انعقاد توافق جامع هستهای با ایران را اعلام میکند اتحادیه اروپا برای رجعت مجدد به بازار ایران به سرعت قوانین تحریمی خود را لغو خواهد کرد تا از این طریق راه را برای ورود تجار و بازرگانانشان هموار کند. این در حالی است که شرکتهای آمریکایی به جهت یک سلسله تحریمهایی که اصلاً مرتبط به بحثهای هستهای هم نیست همچنان از حضور در بازار ایران محروم هستند. البته این فرضیه نیز وجود دارد که وزارت خزانهداری آمریکا با صدور مجوزهای موردی برای سرمایهگذاران و صنعتگران آمریکایی اندکی از بار منفی این فضا بکاهد؛ قطعا توقف یکباره تحریمها برای کشوری که پیشقراول تصویب تحریمهای غیرمنصفانه در سازمان ملل و دیگر کشورها بود کار آسانی نیست و برهمین
اساس نیز با پاسخهای موردی به تجار آمریکایی راه را برای حضور این افراد در بازار ایران خواهند گشود. این روند ابتدا در بخش صنعت هوایی اتفاق خواهد افتاد و به تبع آن سایر صنایع آمریکایی از جمله خودروسازی و... نیز از آن بهرهمند خواهند شد. آمریکاییها با تصویب تحریمهای ایران در کنگره و بعد از آن هم الزام کشورهای دیگر به اجرای سیاست ناگزیرسازی در تحریم ایران هم خود و هم همپیمانانشان را در شرایط ناصوابی قرار دادند والا اصولاً اروپاییها در یک شرایط عادی هیچگاه تن به تحریمهای ایران نمیدادند. باجگیری سیاسی آمریکا موجب بروز این وضعیت شد و به اعتقاد نگارنده موضوع هستهای ایران هیچگاه برای اروپا موضوعی حساس و عمده نبود و آنچنان که مشهود است طرف حساب اصلی ما در مذاکرات هستهای آمریکاست. آنها هستند که درجه حساسیت موضوع را آنقدر بالا بردند تا اروپا هم به مجموعه تحریمهای ناخواستهاش بپیوندد. اگرچه رفتار حسابنشده برخی از مقامات داخلی و عدم طراحی درست فعالیتهای سیاسی مرتبط با فعالیتهای هستهای نیز در این روند تاثیرگذار بود اما در هر صورت این آمریکاییها بودند که با ارائه سیاستهای نااصولی و غیرمنصفانه پرونده
هستهای ایران را به این وضعیت رساندند. معتقدم اروپاییها هیچگاه این تحریمها را نمیخواستند و همین حالا هم مترصد فضایی هستند تا دوباره به ایران بازگردند. وضعیت قاره سبز به گونهای است که کشورهای اروپایی نیاز بسیار زیادی به بازارهای بکر دارند که ایران یکی از مهمترین و بکرترین آنهاست. تجار اروپایی معتقدند قربانی سیاستهای آمریکا شدهاند. آنها علاوه بر از دست دادن بازار ایران بازی را هم به رقیب واگذار کردهاند؛ اروپاییها میگویند وزارت خزانهداری آمریکا برخی از شرکتهای این کشور را از دامنه تحریمهای ایران و قانون افک منفک کرده و این موجب شده آمریکاییها بزرگترین صادرکننده موادغذایی و کشاورزی به ایران باشند. هرچند که باید توجه داشته باشید که لابی کشاورزان در کنگره آمریکا از قدرت بالایی برخوردار است و با فشارهای آنهاست که سناتورهای تندرو تاکنون نتوانستهاند قانونی علیه صادرات مواد غذایی و کشاورزی به ایران تصویب کنند. شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که شاکله کنگره آمریکا هیچگاه به اندازه امروز دچار دودستگی و انشقاق نبوده است. نمونه بارز این موضوع را ما در تغییر چندباره طرحهای جدید تحریمی ایران مشاهده
میکنیم. کنگره آمریکا بالاخره نتوانست در برابر خواست دولت اوباما که مصمم به حصول نتیجه از مذاکرات است، بایستد و اینطور که نشان داده (اوباما) این اراده را دارد به هر طریقی که شده در برابر مصوبه نمایندگان و سناتورهای آمریکایی مقاومت کند و همانطور که میدانیم کنگره هم قدرت دور زدن وتوی رئیسجمهور را ندارد. برداشت من این است که با توپ و تشرهای کاخ سفید کنگره در حال چیدن شاخ و برگهای مصوبه خود و تغییر آن است و قطعا مصوبه کنگره نمیتواند مخرب و مخل مذاکرات باشد. مشکل ما حالا کنگره و مصوبات آن نیست بلکه انعطافی است که آمریکاییها باید از خود نشان دهند و تاکنون نیز نشان ندادهاند. مصوبات کنگره امری علیالسویه است و قطعا بیش از آنکه بخواهد محدودیت یا مانعی در جریان مذاکرات ایجاد کند ما به توافق با 1+5 رسیدهایم.
دیدگاه تان را بنویسید