توافق هستهای با ایران
دردهای تازه یا مشکلات پیشرو
توافقنامه هستهای ایران کارکرد خوبی دارد اما ممکن است از آنچه به نظر میرسد شکنندهتر باشد.
توافقنامه هستهای ایران کارکرد خوبی دارد اما ممکن است از آنچه به نظر میرسد شکنندهتر باشد. در ظاهر به نظر میرسد توافق هستهای ماه جولای گذشته بین ایران و شش قدرت جهانی (که به برجام معروف شد) وضعیتی مناسب داشته باشد. هفته گذشته ایران اعلام کرد بوئینگ شرکت هواپیماسازی آمریکا قصد دارد 20 فروند هواپیمای مسافربری به ارزش تقریبی 25 میلیارد دلار را به ناوگان دولتی هوایی ایران بفروشد. این معامله به دنبال قرارداد خرید 118 هواپیما به ارزش 27 میلیارد دلار از ایرباس رقیب اروپایی بوئینگ صورت میگیرد.
هیچ چیز بهتر از تجهیز دوباره خطوط هوایی دولتی ایران با هواپیماهای غربی نمیتوانست نشانگر تحول روابط ایران با جهان خارج باشد. با این حال هر دو معامله به مجوز صادرات وزارت خزانهداری آمریکا وابستهاند. بسیاری از قطعات هواپیماهای ایرباس از جمله موتور آنها ساخت آمریکا هستند. احتمالاً این مجوزها اعطا خواهد شد اما عدم قطعیت آن به این نگرانی ایرانیان دامن میزند که فکر میکنند آمریکا با استفاده از تحریمهای باقیمانده ایران را از منافع عمل به تعهدات هستهایاش محروم میکند.
اخباری که از جانب ایران میرسند رضایتبخش هستند. یک ماه قبل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش دوم خود مبنی بر پیروی ایران از قرارداد هستهای را منتشر کرد. این گزارش بیان میکرد ایران کلیه رویکردهای لازم در راستیآزمایی و بررسی کارها را پذیرفته است. همچنین به نظر میرسید ایران به تعهدات خود در زمینه توقف کار در رآکتور آبسنگین اراک، حفظ ذخایر آبسنگین در سطوح مجاز و تداوم پیروی از سطوح و مقادیر مجاز غنیسازی اورانیوم عمل کرده است. مارک فیتزپاتریک متخصص امور گسترش در موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی میگوید که آژانس بینالمللی انرژی هستهای موردی برای نگرانی پیدا نمیکند.
با وجود این برخی نگران آن هستند که آژانس در مورد ایران بیش از حد ساده عمل کند. دیوید آلبرایت از موسسه علوم و امنیت بینالمللی در واشنگتن از فقدان جزییات فنی در گزارش آژانس و به دنبال آن عدم شفافیت کامل و عده دادهشده ابراز تاسف میکند. آقای فیتزپاتریک عقیده دارد که فقدان جزییات به معنای رابطه همکاری جدید بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و دولتهای عضو آژانس اطلاعاتی بیش از آنچه در معرض آگاهی عموم قرار میگیرد به دست میآورند. اما آقای آلبرایت در این خصوص مطمئن نیست. او عقیده دارد آژانس تسلیم فشارهای ایران برای محرمانه نگه داشتن امور شده است و کاخ سفید هم آژانس را تحت فشار قرار نمیدهد. او از آن نگران است که سختگیری کمتر در مورد ایران - مثلاً در مورد سقف اورانیوم کمتر غنیشده- میتواند محاسبات در مورد زمان بین خروج ایران از توافق و دستیابی به توان تولید سلاح هستهای (که هماکنون یک سال است) را برهم بزند.
آقای آلبرایت به ویژه نگران گزارشهایی است که ادعا میکنند سازمان انرژی اتمی ایران مخفیانه درصدد خرید فیبر کربن است. این ماده برای ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته اورانیوم کاربرد دارد. او میگوید: «آنها میتوانند ذخایر خود را برای زمانی افزایش دهند که توافق هستهای به پایان میرسد یا اینکه آنها میتوانند در تاسیساتی مخفی ظرفیت و توان خود را بالا ببرند تا در صورت شکست توافق از آن استفاده کنند.» آقای فیتزپاتریک میپذیرد که آمریکا باید اطمینان یابد آژانس انرژی اتمی هرگونه عقبنشینی ایران از توافق را به سرعت اطلاع میدهد.
چنین احتمالی در حال حاضر بعید است. هزینه خروج از توافق برای ایران بسیار سنگین خواهد بود. اما این اتهام که آمریکا ایران را از دستیابی به منافع رفع تحریمها محروم کرده است به همراه جنجال و هیاهوی مخالفان قرارداد هستهای میتواند بهانهای را برای ایران فراهم سازد. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا بانکهای اروپایی را به تامین مالی سرمایهگذاریها در ایران تشویق میکند. امری که بانکهای آمریکا از آن منع شدهاند. او نگران است که اگر منافع قرارداد هستهای به زودی محقق نشوند اصل قرارداد آسیب ببیند.
مکانی پرخطر برای تجارت
اما بانکهای اروپایی حاضر به پذیرش این خطر نیستند مگر آنکه واشنگتن تضمینی قانونی بدهد که آژانسهای اعمال قانون آن بانکهای اروپایی را تعقیب نخواهند کرد. بانکهایی که در گذشته تحریمها را نقض کرده بودند با جریمههای چندمیلیارددلاری مواجه شدند. علاوه بر این در بهترین حالت هم تجارت در ایران وضعیتی مبهم دارد: فساد فراگیر است و برخی افراد در هر معاملهای حضور دارند.
همسایگان ایران نیز در مورد توافق هستهای محتاطانه قضاوت میکنند. این توافق حداقل تا مدتی تهدید ایران را به عنوان قدرتی که در آستانه هستهای شدن قرار دارد از بین برد. گزارش اخیر مذاکرهکنندگان سابق با ایران آقایان رابرت آینهورن و ریچارد نفیو از اندیشکده بروکینز استدلال میکند که توافق هستهای خطر گسترش این نوع سلاح در منطقه خاورمیانه را کاهش داده است و حتی عربستان سعودی دستیابی به سلاح هستهای به منظور تامین امنیت خود را دیگر اولویت نمیداند.
همزمان این عقیده گسترش یافته است که توافق هستهای به افزایش بدرفتاری ایران در منطقه منجر شده است. اعراب حاشیه خلیج فارس معتقدند ایران فقط برنامههای هستهایاش را به تاخیر انداخته است و ظرف 15 سال آینده تلاش میکند سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و سامانههای موشکی قویتری بسازد.
در کوتاهمدت بزرگترین تهدید علیه توافق هستهای دلسرد شدن ایران است. ایرانیان انتظار داشتند رفع تحریمها منافع زیادی برایشان به همراه آورد. اگر این منافع تحقق پیدا نکنند اشتیاق آنها فروکش خواهد کرد. خطرات دیگر نیز در پیش رو هستند: شاید آقای ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شود یا شاید تندروها در ایران جسورانهتر عمل کنند. توافق هستهای رویدادی یکباره نیست. اگر قرار است این توافق به 15سالگی برسد لازم است هر دو طرف به دقت از آن مواظبت کنند.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید