تاریخ انتشار:
زمان تغییر است
نبود شفافیت و نفوذ مدیران در بازار سهام در دولت قبلی باعثشد تا بورس به حیاط خلوت دولت نهم و دهم تبدیل شود. هدف این بود که با رشد شاخص بورس دولت وقت نشان دهد در اقتصاد عملکرد موفقی داشته است.
نبود شفافیت و نفوذ مدیران در بازار سهام در دولت قبلی باعث شد تا بورس به حیاط خلوت دولت نهم و دهم تبدیل شود. هدف این بود که با رشد شاخص بورس دولت وقت نشان دهد در اقتصاد عملکرد موفقی داشته است.
در نتیجه شاهد بودیم شرکتهایی با رشد بیسابقه مواجه شدند که افزایش قیمت سهام آنها با صورتهای مالیشان همخوانی نداشت. اما به هر شکل با تغییر دولت و بر سرکار آمدن دولت یازدهم تا حدودی آرامش به بخش اقتصاد بازگشت و با توجه به خبرهایی که پیرامون مذاکرات مطرح شد و نشانههای کاهش تحریم، بازار سرمایه این فرصت را پیدا کرد تا در غیاب بازارهای موازی که به رکود رفته بودند تنها مکانی باشد که نقدینگی را جذب کند. ورود این نقدینگی به بورس به نفع اقتصاد تمام شد چرا که تورم را مهار کرد. ولی آیا این رشد تداوم دارد و بازار سهام میتواند نقدینگی را در این بازار نگه دارد تا سر از بازارهای موازی درنیاورد. به نظر میرسد با توجه به ابهاماتی که در صورتهای مالی وجود دارد و هنوز مشخص نیست نرخ ارز چه روندی را طی خواهد کرد یا تثبیت میشود یا اینکه باز هم شاهد افزایش نرخ ارز خواهیم بود. اگر اطلاعاتی که شرکتها در صورتهای مالی خود لحاظ میکنند با شفافیت مواجه نباشد نمیتوان به پیشبینیهایی که شرکتها کردهاند اعتماد و بر اساس آن سرمایهگذاری کرد. از طرف دیگر ابهام در نرخ خوراک پتروشیمی مساله مهمی در این بازار است. یعنی به طور کلی
نرخ تعرفههای دولتی باید به شکلی تعیین شود که تاثیری بر روند درآمد و هزینههای شرکت نگذارد. اگر نرخ خوراک پتروشیمی افزایش یابد تمام معادلات و پیشبینیهای سوددهی این شرکتها برهم میریزد. شرکتهای پتروشیمی در سالهای اخیر از سهمهای پیشرو بازار بودهاند و رشد نرخ خوراک باعث میشود حداقل در کوتاهمدت تاثیر منفی بر شاخص بگذارند. در خصوص بانکها نیز وضعیتی مشابه وجود دارد؛ لذا لازم است نظارت در بازار سهام افزایش یابد. اگر نهاد ناظر بر عدم شفافیتهایی که در صورت مالی دیده میشود نظارت نکند و بگذارد سرمایهگذاران عمده در پشتپرده سازوکار این بازار را تعریف کنند به طور حتم در ادامه این بازار با حباب قیمتی مواجه میشود و دیگر نمیتوان مانع تبعات آن شد. باید بازنگری عمدهای در بازار سهام ایجاد شود. اکنون انتظارات از بازار سهام بیش از حد افزایش یافته است. مردم به این بازار هجوم آوردهاند و توقع دارند سرمایههایشان حفظ شود و زیان نبینند. اما آیا بورس میتواند به خوبی از سرمایه محافظت کند در حالی که شفافیت چندانی در این بازار حاکم نیست. ورود افراد مبتدی و غیرحرفهای و نبود شفافیت در این بازار باعث خواهد شد این افراد
رفتارهای هیجانی از خود نشان بدهند، به یکباره اقبال بیسابقه از یک سهم داشته باشند یا از کاهش قیمت سهمی بهراسند و باعث سقوط آن شوند. در این شرایط نیز عدهای سودجو با پخش اخبار و اطلاعات نادرست سعی میکنند از وضعیت به نفع خود استفاده کنند. باید این مسائل مورد توجه مسوولان امر قرار گیرد و ابزار نظارتی در این بازار را تقویت کنند. از طرف دیگر باید مدیران بازار سهام نیز تغییر کنند. عملکرد این مدیران نشان داده تاکنون کارایی چندانی در جهت مدیریت این بازار نداشتهاند. چرا باید مدیران دولت قبلی همچنان در بورس مدیریت کنند. دولت آقای روحانی باید برای این امر چارهاندیشی کند و هر چه زودتر تغییرات لازم را ایجاد کند تا با هماهنگ شدن بدنه اقتصاد کشور به سمت شفافسازی و اتخاذ تصمیمات صحیح در جهت رشد و کارایی بازار سرمایه حرکت کنیم. بورس کشور نیاز به مدیران توانمند دارد و باید افراد متخصص و کارآزموده در راس امور قرار گیرند. دولت یازدهم باید حساسیت بیشتری به بورس داشته باشد و نگذارد مردمی که سرمایههای خود را وارد این بازار کردهاند به شکلی با زیان مواجه شوند و امیدی به بهبود وضعیت آینده اقتصاد کشور نداشته باشند. پس لازم است
تغییرات اساسی و بازنگری کلی در ادامه فعالیت بازار سهام ایجاد شود تا بتوان با مدیریت صحیح به سمت پویایی و رشد این بازار گام برداشت.
دیدگاه تان را بنویسید