تاریخ انتشار:
وقتی سرمایه در ایران جان میگیرد
مذاکرات و توافق اولیه هستهای بین ایران و چندین قدرت جهان در هفتههای اخیر، درهای این کشور را به روی سرمایههای خارجی از سوی غرب باز نکرد، چرا که هنوز راهی طولانی در پیش است.
مذاکرات و توافق اولیه هستهای بین ایران و چندین قدرت جهان در هفتههای اخیر، درهای این کشور را به روی سرمایههای خارجی از سوی غرب باز نکرد، چرا که هنوز راهی طولانی در پیش است. ولی نمایش باز شدن یخ روابط و ترسیم فضایی که در آن تحریمها قابلیت برداشته شدن دارد، برای قدم اول بسیار مهم بود و عملی شد. هر موقع اتفاقی شبیه این رخ میدهد، توجه افرادی که پیش از این شاهد بازارهایی یخزده بودند معمولاً به یک موضوع جلب میشود: من چطور میتوانم از این قضیه پول بسازم؟ و در این رابطه، مفید است که به سابقه کشورهایی دیگر نگاه کنید تا ببینید چطور و کی، فرصتهای سرمایهگذاری در محیطی رو به تغییر، برمیخیزد. توافق فعلی بیانگر توقف تشدید فشارها از سوی غرب و برخی از امتیازهای اولیه به ایران است، اما میتواند نقطهای کلیدی برای گام برداشتن به سوی یک مصالحه پایدار باشد. سرمایهگذاران پیشرو در چنین شرایطی در حال بررسی شرایط ایران برای ورود به این کشور هستند. اما آنان چه پیدا میکنند؟ ایران بازار داخلی با 70 میلیون مصرفکننده، 11 درصد ذخایر اثباتشده نفت و 15 درصد ذخایر اثباتشده گاز جهان، 11 مجتمع پتروشیمی، سه مجتمع عظیم فولاد و
حجم بزرگی از نیروی انسانی آموزشدیده و کارا دارد که با هزینه کم استخدام میشوند. موقعیتی کلیدی بین خاورمیانه، آسیا و اروپا دارد و دسترسی خوبی به آسیای مرکزی دارد، منطقهای با 300 میلیون مصرفکننده و از لحاظ منابع معدنی، قوی. ممکن است این موضوع غافلگیرکننده باشد که در این کشور قوانین سرمایهگذاری جدیدی در دستور کار است تا محافظت قانونی از سرمایهگذاری خارجی ایجاد کند و همچنین با کاهش شدید نرخ مالیات، زمینه سرمایهگذاری در کشاورزی، توریسم و معدن فراهم شود. هرچند زمینههای منفی نیز از لحاظ مسائل اجتماعی در این کشور برای سرمایهگذاری ممکن است باعث نااطمینانی و احتیاط شود. تجدید قوای ایران در بازار سرمایه جهان را میتوان با تجربه برمه مقایسه کرد که جمعیت و منابع طبیعی مشابهی با ایران دارد و سالها تحت تحریم بوده است. با ورود این کشور به جامعه جهانی و برداشته شدن تحریمها، پیشبینیهای خیرهکنندهای از آینده اقتصادی این کشور صورت گرفت. بنیاد مککینزی پیشبینی کرد حجم اقتصاد آن از 45 میلیارد دلار در سال 2010 به 200 میلیارد دلار در سال 2030 برسد. اما بعدتر، واقعیت خود را نشان داد و سرمایهگذاری خارجی و تجارت آن به
دلیل خروج شریک قدیمی این کشور (چین) حتی نزول پیدا کرد. در واقع، بعد از یک دوره خوشبینی کوتاه، واقعیت ناشی از سر و کار داشتن با کشوری که زیرساختهای محدود و موانع قانونی دشواری دارد، خود را آشکار کرد. ایران برخلاف برمه، یک بورس اوراق بهادار دارای قدمت دارد. حجم این بازار 144 میلیارد دلار است و متنوعتر از آن است که انتظار دارید.
نزدیک به یکچهارم شاخص به وسیله حجم بازار، از مواد شیمیایی و محصولات جانبی، 13 درصد مواد خام، 12 درصد محصولات پتروشیمی بازفرآوریشده، 11 درصد مالی و باقی آن، معدن، صنایع، پست، ارتباطات راه دور، صنعت اتومبیل و مهندسی تشکیل شده است.
برخلاف تصور رایج در غرب، ایران اقتصاد بسیار پیچیدهتری برای سرمایهگذاری در مقایسه با حال کشوری مثل برمه و حتی آینده محتمل برای آن، دارد. این تازه در شرایطی است که ایران به واسطه تحریم، سالها از مشارکت در بازارهای جهانی به دور نگه داشته شده است. بنابراین میتوان به سرمایهگذاران در ایران چنین درسهایی را گوشزد کرد: نخست، چیزها ممکن است به تدریج تغییر کند و افرادی که زودتر متوجه فرصتها میشوند همیشه بهترین سود را نمیبرند.
دوم، داراییهای خصوصی پس از دورهای سرد، اولین گروهی خواهند بود که با مشاهده نخستین نشانههای نااطمینانی در بازارها، واکنش نشان میدهند. سوم، همیشه ریسکهای سیاسی وجود دارد، سیاستها و به دنبال آن، دیدگاه جامعه جهانی، ممکن است تغییر کند. ولی ایران واردشده به جامعه جهانی، خبری خوب برای دنیاست و به طور حتم، افرادی خواهند بود که از این موضوع برای خود پول بسازند.
دیدگاه تان را بنویسید