رشد صادرات پسته نیازمند حمایت دولت از کشاورزان است
سنتیها را دریابیم
صادرات سنتی با چالشهای متعدی مواجه است. همچنان مشکلاتی که در زمان تحریمها با آن مواجه بودهایم ادامه دارد و تحریم بانکها برداشته نشده است.
صادرات سنتی با چالشهای متعدی مواجه است. همچنان مشکلاتی که در زمان تحریمها با آن مواجه بودهایم ادامه دارد و تحریم بانکها برداشته نشده است. هنوز در نقل و انتقال پول به ایران مشکل داریم. صادرکنندگان ناچاراً باید در کشورهای دیگر حساب باز کنند و از آنجا پولهایشان را به داخل کشور انتقال دهند. این رویه به زمان زیادی نیازمند است، همچنین باید تبدیل واحد پول صورت بگیرد تا مجدداً در اینجا کالا خریداری کرده و بار دیگر صادرات صورت گیرد. عمده مشکل خارجی صادراتیها این موضوع است. اما مشکل اصلی داخلی به مسائلی مانند قیمت، مالیات و... برمیگردد. نوسانات نرخ ارز تمام صادرات را تحت تاثیر قرار داده و صادرکنندگان را با مشکلات مالیاتی مواجه کرده است. بر اساس محاسبات، گفته میشود که نرخ ارز مبادلاتی با نرخ ارز آزاد تفاوت دارد و این تفاوت سود بازیافته صادرکنندگان است و در نتیجه باید این تفاوت را به عنوان مالیات پرداخت کنند، در نتیجه معافیت مالیاتی ندارند. در حالی که چنین موضوعی درست نیست. صادرکننده بر اساس نرخ ارز آزاد کالا را خریداری میکند و بر همان اساس کالا را صادر میکند و بر همان اساس مجدداً به کارهای صادراتی خود ادامه
میدهد. هیچکسی بر اساس نرخ ارز مبادلاتی به صادراتیها کالا ارائه نمیدهد. به طور مثال اگر گفته میشود که اکنون قیمت پسته 27 هزار تومان است، اگر بر اساس نرخ ارز مبادلاتی محاسبه شود قیمت آن 22 هزار تومان میشود و هیچکسی با این نرخ محصول خود را نمیفروشد. بنابراین کشاورزان نیز محصول خود را بر اساس نرخ ارز آزاد که همه از آن باخبر هستند، محاسبه میکنند و میفروشند. صادرکنندگان نیز بر همان اساس محصولات را به کشورهای دیگر میفروشند و آن پول بار دیگر در جریان کار صادرات قرار میگیرد. مشکل اصلی، مالیاتی است که وزارت دارایی با رقمهای بالا برای صادرکنندگان در نظر میگیرد. برخی از صادرکنندگان به دلیل همین مالیاتها کار را تعطیل کردهاند تا تکلیفشان با دولت مشخص شود.
چگونگی احیای بازارهای بینالمللی
کالا کاملاً رقابتپذیر است و قیمت آنها نیز با کشورهایی که کالای ما را دارند هر روز در حال رقابت است. برای مثال پسته و کشمش ما را آمریکا و ترکیه نیز دارند، همچنین برخی دیگر از محصولات ما در کشورهای دیگر نیز موجود است و در واقع ما باید در مقابل قیمتی که آن کشورها ارائه میدهند رقیب باشیم و بتوانیم کالای خود را بفروشیم. در واقع ما باید علاوه بر آنکه در جهت بهبود کیفیت کالای خود قدم برمیداریم و آن را زودتر به بازار هدف میرسانیم، بتوانیم با قیمت مناسبتری کالای خود را ارائه دهیم. اگر غیر از این باشد ما در صادرات موفق نخواهیم شد. اگر قیمتهای ما با قیمتهای جهانی همخوانی داشته باشد ما میتوانیم با محصولات خارجی رقابت داشته باشیم. موضوع این است که رقبای ما در فرآیند محصول از ما جلوتر هستند. برای مثال آمریکا در سطح هر هکتار سه تن پسته برداشت میکند، این در حالی است که بهترین باغدارهای ما در هر هکتار 900 کیلو پسته برداشت میکنند. تولید آمریکا بیشتر از ایران است و این کشور منتظر اعلام قیمت از طرف ایران میماند و قیمت محصول خود را اندکی کمتر از قیمت
محصول ایرانی به بازار تعیین میکند؛ اما مساله این است که سود بیشتری نصیب این کشور میشود چرا که تولید در این کشور بیشتر است. همین موضوع سبب میشود تا آنها بتوانند با ما رقابت کنند. یعنی آنها میتوانند به دلیل این مزیتشان تا یکسوم قیمت خود را پایین بیاورند. اما اگر ما بخواهیم قیمتها را پایین بیاوریم باغدارانمان متضرر میشوند. در اثر اینکه کشورهای رقیب با قیمت مناسبتری محصول خود را ارائه میدهند به مرور زمان حضور ما در بازار کمرنگ میشود. اگر ما بتوانیم محصولاتمان را حتی با همان قیمتهایی که کشورهای رقیب ارائه میدهند به فروش برسانیم، باز هم از آنها جلوتر هستیم و بازار در دست ما خواهد بود. در این مرحله ما انتظار حمایتی از دولت نداریم، تنها خواستار این هستیم که به باغهای پسته رسیدگی شود تا همانگونه که کشورهای رقیب میتوانند محصولات خود را برداشت کنند، ما نیز در این کار پیشرفت کنیم و به موفقیت برسیم. این مساله باید در کشاورزی مورد اهمیت قرار بگیرد، در این صورت کشاورز هیچگاه متضرر نمیشود، چرا که با صرف هزینهای که در سالیان گذشته متحمل شده است، میتواند به محصولات بیشتری برسد، در نتیجه راضی میشود تا
با قیمت مناسبتری محصول خود را ارائه دهد و به این ترتیب صادرکنندگان نیز به راحتی با کشورهای دیگر به رقابت میپردازند.
دیدگاه تان را بنویسید