آلمان و منطقه یورو
هورست سیهوفر فرماندار ایالت باواریای آلمان افکار عمومی آلمان را به سمت مصوبات تازه بانک مرکزی اتحادیه اروپا جلب کرده است و بر این باور است که این سیاستها نهتنها به نفع اقتصاد آلمان نیست بلکه میتواند به منطقه یورو و این اتحادیه پولی نیز آسیب وارد کند.
هورست سیهوفر فرماندار ایالت باواریای آلمان افکار عمومی آلمان را به سمت مصوبات تازه بانک مرکزی اتحادیه اروپا جلب کرده است و بر این باور است که این سیاستها نهتنها به نفع اقتصاد آلمان نیست بلکه میتواند به منطقه یورو و این اتحادیه پولی نیز آسیب وارد کند. بانک مرکزی اتحادیه اروپا که مرکز اصلی آن در شهر فرانکفورت آلمان واقع شده است و توسط ماریو دراگی اداره میشود اخیراً سیاست تازهای را پیشنهاد کرده است تا با کمک آن بانکها و اقتصادهای بیمار و بحرانزده را نجات دهد. رئیس بانک مرکزی اتحادیه اروپا در روز 4 سپتامبر سال 2014 میلادی اعلام کرد که نرخ بهره بانکی را به 05/0 درصد کاهش میدهد و خرید اوراق قرضهای که پشتوانه دارایی دارند را آغاز میکند. قرار است از این اوراق قرضه به عنوان منبعی برای وامدهی به بانکهایی که دچار بحران مالی هستند یا دولتهایی که مشکلات اقتصادی را تجربه میکنند استفاده شود. اما سیهوفر فرماندار ایالت باواریا بر این باور است که اجرای این طرح به منزله ایجاد پول بدون پشتوانه، خرید بدهی بانکها و موسسات مالی است. وی با تاکید بر این نکته که اجرای این سیاست توسط بانک مرکزی اتحادیه اروپا باعث
ایجاد نگرانی برای مردم آلمان شده است، گفت: وظیفه مردم و اقتصاددانان انتقاد از سیاستهای بانک مرکزی اتحادیه اروپاست زیرا آنها باید دریابند که نمیتوان با اجرای یک سیاست نادرست زندگی دهها میلیون نفر را به بحران رسانید. انتقاد باعث میشود تا مطالعات بیشتری روی سیاست پیشنهادی انجام شود و طرحی که بعد از این مطالعات ارائه میشود به جای آسیب مالی، سود اقتصادی را نصیب اقتصاد و مردم کند.
سیهوفر همانند شمار زیادی از احزاب دست راستی در آلمان با سیاستهای اخیر بانک مرکزی اتحادیه اروپا مخالف هستند زیرا بر این باورند که اقتصاد آلمان جایگاه ویژهاش در اقتصاد اروپا را از دست میدهد و حتی ممکن است این سیاستها باعث شود تنها اقتصاد پویا و سالم اتحادیه اروپا یعنی آلمان هم وارد بحران شود. هانس ورنر سین رئیس موسسه lfo کشور آلمان که مرکز آن در شهر مونیخ قرار دارد در تایید سخنان سیهوفر گفت: بانک مرکزی اتحادیه اروپا نرخ بهره بانکی را بیش از حد کاهش داده است. در ضمن بانک مرکزی اتحادیه اروپا اجازه خرید اوراق قرضه را از بانکها ندارد زیرا این یک سیاست مالی است نه یک سیاست پولی و بانک مرکزی اتحادیه اروپا تنها میتواند در حوزه پولی وارد شود. از طرف دیگر اجرای این سیاست باعث تحمیل هزینههای کلان به مالیاتدهندگان ساکن در اتحادیه اروپا میشود. افرادی که باید با پرداخت مالیات جبران خسارتهای مالی بانک مرکزی و دیگر بانکهای این کشور را بکنند. جالب اینجاست که افکار عمومی در کشور آلمان متفاوت از دیگر کشورهای اروپایی است. ساکنان دیگر کشورهای اروپایی به جز آلمان نگران انقباض اقتصادی و کاهش نرخ رشد اقتصادی هستند ولی
مردم آلمان در هراس از ارزش پایین پول ملی و ایجاد تورم هستند. در واقع این مردم نگران هستند اقتدار اقتصادشان از بین برود و این کشورهم مانند دیگر کشورهای قاره اروپا با بحران مالی روبهرو شود. این در حالی است که نرخ تورم در آلمان در سالهای اخیر برابر با 3/0 درصد بوده است که حتی از نرخ هدف دو درصدی این مرکزی اتحادیه اروپا هم بسیار پایینتر است. ولی تجربه ابرتورم آلمان در سالهای 1922 و 1923 میلادی همچنان در خاطر آلمانها زنده است و از هر سیاستی که باعث وقوع بحرانی مشابه شود خودداری میکنند. بسیاری بر این باورند که ارزش پایین پول ملی میتواند روی نرخ بهره بانکی و نرخ پساندازها و موجودی سرمایه در کشور اثر منفی بر جای بگذارد و به دنبال آن بحران در بازار سرمایه را ایجاد کند. از طرف دیگر حباب در بازار سرمایه و دارایی هم مساله دیگری است که میتواند در درازمدت اقتصاد را به سمت ویرانی بیشتر بکشاند و اقتصاد کشور آلمان را مانند دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا متزلزل کند. اما ریشه تردیدهای آلمانها اساسیتر از اینهاست. مارسل فراتزچر رئیس موسسه مطالعات اقتصادی در شهر برلین آلمان میگوید: اقتصاددانان انگلو ساکسون تحت
تاثیر فلسفههای اقتصادی جان استوارت میل و جرمی بنتام قرار دارند و همواره این سوال را مطرح میکنند که آیا این سیاست نتیجه مطلوب در بر خواهد داشت یا اینکه این سیاست نتیجهبخش نیست. ولی آلمانها که بیشتر تحت تاثیر نظریههای امانوئل کانت قرار دارند معتقدند هیچ سیاستی نتیجهبخش نخواهد بود مگر اینکه به صورت قانونی تدوین شود و اجرا شود. بنابراین وقتی میببیند که بانک مرکزی اتحادیه اروپا در حال انحراف از مسیر اصلی خود است و در لبه پرتگاه حرکت میکند نگران میشوند. در سال 2012 میلادی و زمانی که ماریو دراگی رئیس بانک مرکزی اتحادیه اروپا اعلام کرده بود اقدام به خرید اوراق قرضه کشورهای بحرانزده اروپایی تحت شرایط خاص میکند، آلمانیها اعتراض کردند و این اعتراض هم باعث شد تا طرح متوقف شود. اگرچه این سیاستها در خارج از اتحادیه اروپا به معنای اثربخشترین گام در جهت خروج از بحران تلقی میشد ولی مقامات و مردم آلمان اصلاً با اجرای این طرحها موافق نبودند. به هر حال مقامات آلمانی تاکید کردند خرید اوراق قرضههایی که دارای پشتوانه دارایی است از بانکها یک گام نادرست دیگر در جهت حل بحران مالی اروپاست. گامی که میتواند اروپا
را بحرانیتر کند و اقتصاد معدود کشورهایی که در حال تجربه رشد اقتصادی هستند را هم در معرض آسیب قرار دهد. آلمانها نگران این مساله هستند که بانک مرکزی اتحادیه اروپا برای خرید این اوراق قرضه اقدام به چاپ پول کند و با طرح تزریق منابع مالی به اقتصاد، شرایط اقتصادی آلمان هم بحرانی شود. از طرف دیگر اجرای این طرح یا خرید اوراق قرضه توسط بانک مرکزی اتحادیه اروپا این پیام را به اقتصادهای بحرانزده اروپایی میدهد که دیگر نیازی به اصلاحات اقتصادی و حرکت در مسیر درست اقتصاد نیست. کافی است در همان مسیری که میروید باقی بمانید و هر زمان که به مشکل برخورد کردید مقامات بانک مرکزی اتحادیه اروپا مشکل شما را برطرف میکنند. این در حالی است که از بین رفتن اقتدار اقتصادی آلمان تحت تاثیر این سیاست حتی میتواند آینده اقتصادی منطقه یورو را هم برهم بزند.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید