شناسه خبر : 20817 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آینده بازار ارز پس از مذاکرات هسته‌ای

اعلام نظر دو تن از کارشناسان اقتصادی در خصوص محتمل‌ترین سرنوشت بازار ارز پس از مذاکرات هسته‌ای






اعلام نظر دو تن از کارشناسان اقتصادی در خصوص محتملترین سرنوشت بازار ارز پس از مذاکرات هستهای










index:1|width:40|height:40|align:center
رضا بوستانی
کارشناس اقتصادی
بازار ارز وقتی توافق شود
تاثیر توافق هسته‌ای بر نرخ ارز محدود است

آمارهای بخش خارجی کشور در سال‌های بعد از جنگ تحمیلی نشان می‌دهد رابطه حساب جاری و نرخ واقعی ارز معکوس بوده است. به عبارت دیگر، در سال‌هایی که حساب جاری مازاد داشته، نرخ واقعی ارز کاهش (ارزش پول ملی افزایش) یافته است و در سال‌هایی که حساب جاری کسری داشته، نرخ واقعی ارز افزایش (ارزش پول ملی کاهش) یافته است. از طرف دیگر صادرات نفت سهم قابل‌توجهی از منابع حساب جاری را تشکیل می‌دهد. بنابراین افزایش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت، بهبود حساب جاری و کاهش نرخ واقعی ارز را به همراه داشته و کاهش درآمدهای نفتی، افزایش نرخ واقعی ارز را موجب شده است. از این رو، باید انتظار داشت توافق هسته‌ای که منجر به افزایش صادرات نفت و بهبود دسترسی به ذخایر ارزی کشور می‌شود موجب کاهش نرخ واقعی ارز شود. اما بحث اصلی به میزان کاهش نرخ واقعی ارز مربوط می‌شود. به دلایل متعددی می‌توان انتظار داشت که تاثیر توافق هسته‌ای بر نرخ ارز محدود باشد. این دلایل عبارتند از: شکل‌گیری انتظارات نسبت به احتمال توافق، سیاستگذاری فعال توسط بانک مرکزی در بازار ارز و کاهش قیمت نفت. طی بحران ارزی که از ماه‌های پایانی سال 1390 آغاز شد و در طول سال 1391 نیز ادامه داشت نرخ اسمی ارز به شدت افزایش یافت. این بحران به دلیل تحریم فروش نفت و کاهش دسترسی کشور به ذخایر ارزی رخ داد. در آن زمان این اعتقاد در میان دولتمردان وجود داشت که تحریم‌ها بر عملکرد اقتصاد ملی تاثیری ندارد و در عمل تحریم فروش نفت ایران غیرممکن است. بنابراین اجرایی شدن تحریم‌ها برای کلیه فعالان اقتصادی غافلگیرانه بود و این امر باعث شد در دوره‌ای کوتاه نرخ ارز اسمی تا چهار برابر افزایش یابد. اما به دلایل متعدد می‌توان انتظار داشت تکانه دستیابی به توافق هسته‌ای و تکانه تحریم‌ها اثرات نامتقارنی داشته باشند. به گونه‌ای که دستیابی به توافق هسته‌ای باعث کاهش یکباره نرخ اسمی ارز در بازار آزاد نشود.
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و شکل‌گیری انتظارات مثبت در میان سیاستمداران و کارگزاران اقتصادی نسبت به دستیابی به توافق هسته‌ای، نرخ اسمی ارز (و با شدت بیشتری نرخ واقعی ارز) کاهش یافته است. چرا که انتظارات مثبت در عمل تاثیر توافق هسته‌ای را در نرخ ارز منعکس کرده‌اند. بنابراین با توجه به اینکه انجام توافق هسته‌ای در راستای انتظارات مثبت فعالان اقتصادی است، نمی‌تواند به‌طور معنی‌داری باعث کاهش نرخ ارز شود. از آنجا که عدم‌دستیابی به توافق هسته‌ای بی‌ثباتی را در بازار ارز به دنبال دارد، سیاستگذار نیز در این بازار محتاطانه عمل کرده است. اما دستیابی به توافق هسته‌ای باعث ایجاد ثبات در بازار ارز می‌شود و عملاً امکان سیاستگذاری را در این بازار فراهم می‌کند. بنابراین انتظار می‌رود بعد از توافق هسته‌ای، بانک مرکزی سیاست ارزی فعالانه‌تری را اعمال کند؛ سیاستی که مکمل دیگر سیاست‌های اقتصادی اعمال‌شده توسط دولت باشد. هم‌اکنون بانک مرکزی و دولت انضباط را سرلوحه فعالیت‌های خود قرار داده‌اند که دستاورد آن به صورت کاهش تورم قابل مشاهده است. بنابراین دولت نیاز ندارد از نرخ ارز اسمی به عنوان لنگر پولی استفاده کند تا به واسطه ثابت نگه داشتن نرخ ارز اسمی قیمت‌های داخلی را تثبیت کند. دولت و بانک مرکزی می‌توانند در راستای دستیابی به دیگر اهداف سیاست‌های ارزی را ساماندهی کنند. حال که اعمال سیاست‌های اقتصادی باعث کاهش نرخ تورم شده است، دولت و بانک مرکزی می‌توانند در راستای حمایت از تولیدات داخلی و افزایش قدرت رقابتی کالاهای ایرانی، نرخ ارز را در بازار افزایش دهند. تحریم‌ها اگرچه هزینه‌های سنگینی بر اقتصاد ملی تحمیل کرده، اما دستاوردهایی نیز برای اقتصاد ملی به همراه داشته است. در دو سال اخیر، افزایش نرخ اسمی ارز نه‌تنها باعث کاهش واردات کالاهای خارجی شده، بلکه موجب افزایش صادرات غیرنفتی نیز شده است. بنابراین دولت می‌تواند از این فرصت به وجود آمده برای تقویت تولید و تضمین اشتغال مولد استفاده کند. اگرچه توافق هسته‌ای موجب افزایش میزان صادرات نفت ایران خواهد شد، اما قیمت نفت نیز بر درآمدهای ارزی کشور تاثیر خواهد داشت. در ماه گذشته قیمت نفت در بازارهای جهان کاهش یافت و این باعث می‌شود افزایش درآمدهای ارزی کشور محدود شود. بنابراین عوامل متعددی وجود دارد که کاهش نرخ اسمی ارز را در نتیجه توافق هسته‌ای محدود می‌سازد.


index:2|width:40|height:40|align:center
پویا جبل عاملی
مشاور علمی نشریه
بازار ارز وقتی توافق نشود
آیا دولت ابزار مناسبی برای حفظ ثبات در دست دارد؟

اگر توافق هسته‌ای انجام نشود، همه می‌دانند چه خواهد شد. عدم توافق یعنی پایان ثبات شرایط در بازار ارز که به دلیل امید به وضعیتی پایدار در روابط بین‌الملل ایران رخ داده بود. واقعیت این است که حتی اگر بخواهیم از دریچه تورم داخلی و خارجی به قیمت ارز نگاه کنیم، از آنجا که متاسفانه به دلایل مختلف سیاستگذار مانع تعدیل نرخ ارز به طور با‌ثبات شد، رسیدن نرخ به سطح چهار هزار تومان در صورت عدم توافق امری کاملاً معقول است، زیرا این نرخی بوده که باید به طور طبیعی بدان می‌رسیدیم اما از آن جلوگیری شده است. اما با اطمینانی بالا می‌توان عنوان کرد که نرخ دلار آمریکا در صورت عدم توافق و نقض توافق فعلی به راحتی می‌تواند تا سطح پنج هزار تومان افزایش یابد. افزایش قریب به 50 درصد با توجه به آنکه دلار آمریکا در شرایط مشابه افزایش‌هایی بیش از این را تجربه کرده امری دور از انتظار نیست. ضمن آنکه نباید از یاد برد، عدم توافق به معنای آن است که خیلی زود، فروش کل نفت ایران ممنوع خواهد شد و در نتیجه باید انتظار داشت که روند صعودی نرخ ارز احتمالاً تنها سکته‌های کوچک خواهد داشت و روند فزاینده آن مداوم خواهد بود.
نباید از یاد برد ثبات میان‌مدتی که تاکنون در بازار حکمفرما بوده، پیش از آنکه محصول سیاستگذاری اقتصادی باشد، برآمده از عملکرد سیاست خارجی بوده است. از این رو، سلب اعتماد بازیگران بازار به این عملکرد می‌تواند به یکباره جبران آرامش فعلی را نیز بکند. از سوی دیگر عاملان بازار، با نگاه به آینده، شاید بر این نظر شوند که ظرفیت‌های داخلی دیگر قادر نخواهد بود مساله را حل کند. این نگاه می‌تواند به کنش‌های بسیار هیجانی در بازار دامن زند و سطوح مقاومت یکی پس از دیگری شکسته شود. این جریان به افزایش سطح کلی قیمت‌ها دامن می‌زند و نقدینگی خفته را به تورم تبدیل خواهد کرد. در این شرایط و با توجه به ابزارهای محدود سیاستگذار، هیچ بعید نیست برای جبران کاهش قدرت خرید مردم، سیاستگذار با وجودی که می‌داند این فعل او دستاوردی به همراه ندارد اما تنها برای جلب رضایت عمومی بیشتر و استفاده از ابزار توهم پولی، اقدام به تزریق نقدینگی خواهد کرد و این ابتدای گیر افتادن در دور تسلسلی خواهد بود که نقدینگی بیشتر، شوک ارزی بالاتر و تورم افسارگسیخته را به همراه خواهد داشت.
اینکه آیا به‌راستی در چنین شرایطی دولت می‌تواند ثبات را در بازار ارز و اقتصاد کلان حفظ کند، امری سخت و دشوار است و کمتر اقتصاددانی می‌تواند نسخه‌ای برای آن ارائه دهد. شاید به عنوان تنها راه‌حل می‌توان گفت دولت تدبیر و امید در صورت عدم رسیدن به توافق می‌بایست امید را به بازارها برگرداند به شکلی که این عدم توافق را نه یک امر بلندمدت که مرحله‌ای از رسیدن به راه‌حلی جامع در پروسه سخت و دشوار مذاکرات تعبیر کند. اگرچه جا انداختن چنین برداشتی می‌تواند کار سخت و دشواری باشد، زیرا تلاش دو طرف برای رسیدن به راه‌حل جامع آنچنان مشهود بوده که شکست در آن امیدها را برای رقم زدن شرایط و سناریویی دیگر برای رسیدن به توافق کم‌رنگ می‌کند.
از همین رو همچنان که دولت به این نتیجه رسیده است شاید بهترین گزینه گریز از عدم رسیدن به توافق باشد. در مرحله بعد اما نشان داد اینکه اگر توافق نیز نشد اما همچنان می‌توان به رسیدن به راه‌حل امیدوار بود. در این شرایط بازار ارز احتمالاً دچار شوک‌های بیان‌شده نخواهد شد، اما باز این بدان معنا نیست که بهای ارز در همین سطح باقی خواهد ماند. کاهش بهای نفت خود می‌تواند عامل دیگری باشد برای آنکه بهای ارز تعدیلات لازم را به سرانجام برساند. از همین رو پیش‌بینی راقم آن است که حداقل تا پایان سال آتی نرخ دلار آمریکا می‌تواند به سطح چهار هزار تومان در هر وضعیتی از توافق هسته‌ای نزدیک شود.



دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها