دوری از ضرر و توسعه
مالیات بیشتر را میتوان با استدلالی رفتاری توجیه کرد. در پاسخ به این سوال که چگونه کشورهای فقیر میتوانند دولتهای بهتری داشته باشند مقاله اخیر نوشته لوسی مارتین از دانشگاه ییل میتواند مفید باشد.
مالیات بیشتر را میتوان با استدلالی رفتاری توجیه کرد. در پاسخ به این سوال که چگونه کشورهای فقیر میتوانند دولتهای بهتری داشته باشند مقاله اخیر نوشته لوسی مارتین از دانشگاه ییل میتواند مفید باشد. در کشورهای کمدرآمد آفریقایی هر سال فقط 17 درصد از تولید ناخالص داخلی از مالیات تامین میشود در حالی که کشورهای اتحادیه اروپا تقریباً 40 درصد تولید ناخالص داخلی را از مالیات تامین میکنند. در برخی موارد این اختلاف توسط کمکهای خارجی جبران میشود. طبق گزارش صندوق بینالمللی پول کمکهای خارجی 10 درصد تولید ناخالص داخلی را در جمهوری خلق کنگو تشکیل میدهند. این رقم در لیبریا بیش از 15 درصد است. در سال 2012 کل قاره آفریقا 51 میلیارد دلار کمک خارجی دریافت کرد.
به عقیده خانم مارتین مالیات اندک و جریان زیاد کمکهای خارجی عامل عدم مشارکت شهروندان و در نتیجه ناکارآمدی بیشتر دولت هستند. او استدلال خود را بر مبنای نظریه «دوری از ضرر» بیان میکند. مطابق این نظریه اقتصادی درد ضرر به مراتب بیشتر از لذت کسب همان اندازه سود است. بر این مبنا اکثر افراد بیشتر درباره از دست دادن چیزهایی که دارند فکر میکنند تا به دست آوردن چیزهای بیشتر. به استدلال خانم مارتین همین منطق در مورد کمکها و مالیات صدق میکند. اگر پول کمکهای خارجی توسط سیاستمداران فاسد به هدر برود مردم اهمیتی نمیدهند اما اگر آنها بفهمند مالیات پرداختشده به چنین سرنوشتی دچار میشود به شدت عصبانی خواهند شد. به عبارت دیگر، مالیاتدهندگان درد از دست دادن پولی را که زمانی مالک آن بودند بیشتر احساس میکنند تا لذت پولی که به دست میآورند. بنابراین میتوان انتظار داشت در کشوری که مالیات بالاست حجم مشارکت سیاسی مردم بیشتر شود و در نتیجه نهادهای کارآمدتری پدید میآیند که عملکرد بهتری در مقایسه با کشورهای متکی به کمکهای خارجی دارند حتی اگر سهم بودجه دولت در تولید ناخالص داخلی در هر دو نمونه کشورها یکسان باشد.
خانم مارتین نظریه خود را با یک آزمایش در اوگاندا ارزیابی کرد. در یک بازی «کمک» و «مالیات» دو بازیکن -یک رهبر و یک شهروند- 1500 شلینگ اوگاندا (معادل 54 سنت) را بین خود تقسیم کردند. در هر دو بازی هر شرکتکننده سهم مشابهی دریافت کرد: رهبر هزار شلینگ و شهروند 500 شلینگ. اما این پول از مسیرهای متفاوتی انتقال یافت. در بازی «مالیات» به شهروند هزار شلینگ داده شده و 500 شلینگ آن به عنوان مالیات کسر شد. این مالیات به همراه 500 شلینگ دیگر از صندوق دولت به رهبر داده شد. سپس رهبر باید تصمیم میگرفت چه مقدار از آن هزار شلینگ را به شهروند اختصاص دهد و شهروند باید تصمیم میگرفت که آیا آن پول را بپذیرد یا خیر. شهروندان ناراضی میتوانستند رهبر دور از عدالت را 400 شلینگ جریمه کنند اما برای اعمال این تنبیه شهروندان باید 100 شلینگ میپرداختند.
همانطور که نظریه دوری از ضرر پیشبینی میکند مالیات اختلاسشده در مقایسه با کمکهای دزدیدهشده عصبانیت و خشم بیشتری را برمیانگیزاند. بازیکنان بازی مالیات هنگامی که به طور میانگین کمتر از 460 شلینگ دریافت میکردند رهبر را جریمه میکردند. این اقدام 13 درصد بیشتر از اقدام مشابه در بازی کمک اتفاق میافتاد. در مورد بزرگسالان شاغل این درصد به 30 میرسید. به نظر میرسد مالیات بالاتر میتواند مشارکت بیشتر شهروندان را به همراه داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید