فوتبال ایران در سالهای گذشته لطمههایی جدی از صندلیهای لرزان مدیران خورده است
حلقه گمشده فوتبال ایران
هواداران پرسپولیس در حالی روزهای مهرماه ۱۳۹۳ را به نیمه رساندند که خبرهای جالبی از باشگاه محبوبشان به گوش میرسید.
هواداران پرسپولیس در حالی روزهای مهرماه 1393 را به نیمه رساندند که خبرهای جالبی از باشگاه محبوبشان به گوش میرسید. بر اساس اخباری که روی سایت باشگاه پرسپولیس میآمد سرخها قرار بود تابستان سال آینده به مصاف تیم بزرگ رئال مادرید اسپانیا بروند. دیداری که میتوانست محبوبیت خاصی برای مدیران باشگاه یعنی حمیدرضا سیاسی، رئیس هیات مدیره باشگاه و بهروز منتقمی، سرپرست جدید ارتش سرخ (یکی از القاب باشگاه پرسپولیس) به ارمغان بیاورد. اما ناگهان با مشخص شدن حضور فردی به نام جهانشاهی در جلسه هماهنگی بازی بین روسای دو باشگاه، همه چیز به هم ریخت و مدیران پرسپولیسی که انگ مذاکره با ضدانقلاب را بالای سر خود میدیدند ترجیح دادند از خیر بازی دوستانه با تیم کارلو آنچلوتی بگذرند. اما این مساله آنقدرها هم برای پرسپولیسیها ساده تمام نشد و مدیران باشگاه پرسپولیس تا مرز برکناری از سمتشان هم پیش رفتند. این مساله میتوانست رکورد جالبی را در باشگاه سرخها ثبت کند. رکورد تغییر مدیریت در طول 12 ماه. پرسپولیسیها در طول یک سال گذشته، چهار مدیرعامل به خود دیدهاند! پارسال در همین موقعها، محمد رویانیان مدیرعامل پرسپولیس بود و در زمستان
عنان کار را به علی پروین داد. پروین در پایان فصل جایش را به علیرضا رحیمی داد و رحیمی که اصالتاً اصفهانی بود کمتر از دوماه بعد صندلیاش را تحویل سرپرست موقت باشگاه یعنی بهروز منتقمی داد.
صندلیهای لرزان
«قهر قهر تا روز قیامت». این شاید جامعترین توصیف از وضعیت رابطه فوتبال ایران و مساله «ثبات مدیریت» باشد. دو عنوانی که آبشان هرگز با هم به یک جوی نرفته و حاضر نیستند با هم به یک زندگی مسالمتآمیز برسند. فوتبال ایران حالا سالهاست درگیر تغییرات گسترده مدیریتی است. اگر تا چند سال پیش روشنفکران ورزشینویس سبک مدیریتی فوتبال اعراب و تعویض پی در پی مربیان ناکام فوتبال این کشورها را به سخره میگرفتند حالا فوتبال ایران با بحران جدیتری دست و پنجه نرم میکند. با جابهجایی مداوم و بدون وقفه روسا در صندلیهای مدیریتی. با تحولات گسترده برنامههای میانمدت باشگاه. با نبود برنامه بلندمدت و با نداشتن چشماندازی روشن برای پیشرفت. صندلی لرزان روسای ورزش ایران باعث شده تا کمتر کسی روی به برنامهریزی بیاورد. روی به هدفگذاری بلندمدت. روی به کاشت دانه به قصد برداشت در فصل درو.
چرا در ورزش موفق نمیشویم؟
روزنامه گل چندی پیش مطلب جالبی به چاپ رساند که خلاصهاش اینچنین بود: اولین موفقیت تاریخ فوتبال ایران در دوران مدیریت حسین مبشر رخ داد. صعود به المپیک 1964 توکیو را میگوییم که خردادماه سال 1343 رخ داد. در این سال مبشر دومین دوره مدیریت خود را طی میکرد. وقتی عمر مدیریت او طولانی شد و او چم و خم مدیریت در فوتبال را به خوبی فرا گرفت، موفقیتهای فوتبال ادامهدار شد. یک سال بعد فوتبال ملی ما قهرمان جام منطقهای شد و دو سال بعد به فینال بازیهای آسیایی صعود کردیم. اما فوتبال ایران دومین دور موفقیتهای خود را طی سالهای 47 تا 51، در دوران مدیریت مرحوم مکری سپری کرد. در این سالها دو بار قهرمان جام ملتها شدیم و به المپیک صعود کردیم.» این توصیف روزنامه گل شاید نتیجهگیری از بحث عدم ثبات را برای ما آسانتر کند اما افسوس که روسای ورزش ایران حاضر نیستند از تاریخ درس بگیرند و باشگاههای فوتبال را مدام با تغییر مواجه نکنند. به قول قدیمیها آزموده را آزمودن خطاست و حیف است که چندین بار از یک سوراخ گزیده شویم.
دیدگاه تان را بنویسید