کاربری اسب را بدانیم
اسب در اسلام دارای اهمیت ویژهای است. برخی حیوانات خاص هستند. در قرآن بر اسب تاکید شده است و حتی در مواردی از آن به عنوان مرکب یاد نکرده است، بلکه آن را با اسم خاص خود ذکر کرده و این نشان از اهمیت این حیوان است.
اسب در اسلام دارای اهمیت ویژهای است. برخی حیوانات خاص هستند. در قرآن بر اسب تاکید شده است و حتی در مواردی از آن به عنوان مرکب یاد نکرده است، بلکه آن را با اسم خاص خود ذکر کرده و این نشان از اهمیت این حیوان است. حال در ایران نیز باید به کاربری این حیوان اشاره کرد و اینکه متاسفانه در کشور هنوز هدف از پرورش اسب و استفاده از آن مشخص نشده است. ما در ایران هنوز نمیدانیم میخواهیم این حیوان را در آیینهای ورزشی داشته باشم یا در بخش مسابقات و مدالآوری. این در حالی است که در حال حاضر بیشترین کاربری اسب، ورزشی است اما در دیگر کشورها بیشترین تجارت برای اسب رویدادی از نوع گردشگری است. در بیشتر کشورهای دنیا تجارت اسب برای امر گردشگری است. بر اساس آمارهای موجود بیشترین آمار تجارت اسب آمریکا عنوان شده است، در این آمارها آمده است که بیشترین درآمد حاصل از گردشگری اسب عاید آمریکا شده است. این در حالی است که این کشور کورس و پرش را در ردههای دیگر جذب تجارت اسب قرار داده است اما متاسفانه در ایران هر سه حوزه به یک اندازه رشد داشته است. در ایران داشتن اسب یک کالای لوکس محسوب میشود و هنوز به اندازه کافی تجاریسازی نشده است.
این در حالی است که اسب کالای لوکسی نیست و کاربری ایران در حوزه گردشگری متفاوت است. حال کشور ما بیش از هر چیز باید آموزش لازم برای استفاده از این صنعت را کسب کند. باید بدانیم که همه میتوانند با این حیوان آشنا شوند و به نحو احسن از آن استفاده کنند و این مستلزم فرهنگسازی است. حتی کاربری ورزشی از حیوانات هم نیازمند فرهنگسازی و ایجاد زیرساختهای لازم است. باید در وهله اول این زیرساختها از سوی دولت تامین شوند و سوارکاری به صورت جدیتر در میان رشتههای ورزشی مورد اهمیت قرار گیرد.
اگر میخواهیم ایران در زمینه سوارکاری حرفهای میان کشورهای دیگر حرفی برای گفتن داشته باشد باید همکاری میان سازمانهای مربوطه را افزایش دهیم چراکه این رشته ورزشی دیربازده است. از طرفی حوزه سوارکاری و پرورش اسب در دست فدراسیون سوارکاری افتاده است و باید در حوزه تولیدات و شناسنامه اسبها به دست امور دام وزارت جهاد کشاورزی باشد در این میان است که وزارت جهاد کشاورزی میتواند در زمینه تولید و پرورش این اسبها فعالیت خود را افزایش دهد و هر سازمانی که نیاز داشته باشد این اسبها را بفروشد و این صنعت توسعه یابد. چرا که صنعت در صورت همکاری سازمانهای مربوطه توسعه مییابد. اینگونه نباشد که هرکسی میخواهد وارد تولید و پرورش اسب شود. به طور مثال اگر سازمان میراث گردشگری میخواهد در زمینه گردشگری و استفاده از اسب در آیینها و مراسم در شهرهای کشور استفاده کند میرود میخرد و استفاده میکند و این امر باعث میشود اشتغالزایی افزایش یابد. در این صورت عدهای اسب را پرورش میدهند، عدهای آن را نگهداری و عدهای دیگر نیز بازاریابی و استفاده میکنند و در این صورت است که صدها شغل جدید ایجاد میشود. به طور مثال برای پرورش اسبچه
خزر همین امر میتواند به منقرض نشدن آن کمک کند، در حال حاضر حدود ۳۰۰ اسبچه خزر در کشور وجود دارد و در صورتی که بتوانیم هر باشگاه را به خرید حداقل سه اسبچه تشویق کنیم، بازار خوبی از فروش حدود ۹۰۰ اسبچه ایجاد میشود. حتی از این اسبچه ایرانی هم میتوان در زمینه آموزش به نوجوانان و کودکان هم استفاده کرد. در حال حاضر آموزش کودکان با اسبهای معمولی صورت میگیرد که میتواند آسیب جدی به اندامهای آنها وارد کند.
سال گذشته از یک پرورشدهنده اسبچه خزر پرسیدم که چرا تولیدات این اسبها آن اندازه کم است که کسی نمیداند چنین اسبی داریم، گفت ۱۴ سال این اسبچه را پرورش داده است و حتی برخی از آنها را کمتر از یک میلیون تومان فروخته است. در حالی که میتوان بازار خوبی از کنار این اسبچه ایجاد کرد. حتی در شرایطی میتوان فضای روستایی و گردشگری را به سمت پرورش اینگونه اسبهای کمیاب کشاند و در کنار آداب و رسوم روستاها جذابیتهای گردشگری ایجاد کرد.
ما هنوز در اهداف کشورمان نمیدانیم که میخواهیم اسب را پرورش دهیم یا اینکه در مسابقات جهانی حضور داشته باشیم. در برخی موارد ما به اسبهای ایرانی و در برخی موارد به اسبهای خارجی نیاز داریم. اگر سیاست این باشد که ما بخواهیم در سطح جهانی و المپیک شرکت کنیم قطعاً باید بدانیم که به چه اسبهایی نیاز است و آمیزش میان آنها چگونه است. باید در زمینه آمیزش و پرورش اسبها هم کنترل و نظارتی باشد، زیرا در صورتی که هرکسی بخواهد اسبی وارد کند و آن را با نژادی دیگر آمیزش دهد نمیشود، و یک زمانی به خودمان میآییم و میبینیم که دیگر اسب اصیل نداریم.
علاوه بر پرورش اسب و نوع آمیزش آنها باید به ارزش افزوده آن هم توجه شود. ارزش افزوده برای اسبهای مقامدار است به گونهای که ممکن است اسبی پس از کسب چندین مقام ارزشی بسیار بالاتر از هزینه اولیهاش پیدا کند اما برای اینکه صنعت اسب رشد کند باید چند بخش را در نظر داشت. اینک توسعه بدون همکاری امکانپذیر نیست و نمیتواند تکمحوری باشد. توسعه باید همهجانبه باشد. وقتی میخواهیم صنعت اسب توسعه یابد باید بخش کشاورزی و امور دام، سازمان نظام دامپزشکی و در گردشگری میراث فرهنگی را با یکدیگر فعال کنیم. از طرف دیگر استانداران باید در حوزه روستاها آموزشهای لازم را ببینند و بتوانند در صنعت این بخش فعالیت کنند. اگر توسعه همهجانبه شود، توسعه واقعی است در غیر این صورت توسعه نامطلوب بوده است. در این زمینه نیز تا زمانی که کاربری و استفاده از اسب مشخص نشود نمیتوانیم موفق باشیم. به طور مثال در مواقعی از اسب هم به عنوان مرکب و هم ورزش استفاده میشده است، اما در زمان حاضر که مرکب جای دیگری یافته است باید موارد و کاربرد استفاده از اسب نیز مشخص شود. ما حتی میتوانیم از اسب در مراسم مذهبی و آیینی استفاده مطلوب را داشته باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید