تاریخ انتشار:
چرا سربازی داوطلبانه نباشد؟
در روز ۲۷ ژانویه سال ۱۹۷۳، خدمت اجباری مردان در ایالات متحده به پایان رسید و در روز ۳۰ ژوئن همان سال قانون خدمت اجباری منقضی شد. بدین شکل خدمت اجباری که از سال ۱۹۴۰ به غیر از مدتی از ماه مارس ۱۹۴۷ تا ژوئن ۱۹۴۸ در ایالات متحده به اجرا درآمده بود به تاریخ پیوست.
در روز 27 ژانویه سال 1973، خدمت اجباری مردان در ایالات متحده به پایان رسید و در روز 30 ژوئن همان سال قانون خدمت اجباری منقضی شد. بدین شکل خدمت اجباری که از سال 1940 به غیر از مدتی از ماه مارس 1947 تا ژوئن 1948 در ایالات متحده به اجرا درآمده بود به تاریخ پیوست. ریچارد نیکسون در مبارزات انتخابی سال 1968 با هوبرت هامفری که مدافع سرسخت خدمت اجباری بود، قول اتمام این قانون را داد. ولی تقریباً هیچکس بین سالهای 1968 تا 1970 معتقد نبود که این قانون به زودی لغو میشود. با این وجود پنج سال پس از نطق رادیویی نیکسون قانون خدمت اجباری لغو شد. چهار دهه پس از لغو این قانون، دیگر خبری از خدمت اجباری نیست. چگونه خدمت اجباری بدین سرعت لغو شد؟
یکی از دلایل اصلی این رخداد، کارهای بسیار گستردهای بود که اقتصاددانان از میانه دهه 1960 تا پایان آن انجام دادند و نشان دادند که هزینه انسانی خدمت اجباری چقدر زیاد است و چگونه میتوان یک سیستم کارای داوطلبانه در نیروهای نظامی به وجود آورد.
برای مطالعات تجربی میتوانید به کار ولتر اویی، پروفسور اقتصاد در دانشگاه واشنگتن مراجعه کنید. در این کار اویی بین دو اثر هزینههای انسانی و اقتصادی ارتش تفکیک قائل شد. او به خوبی نشان میدهد که خدمت اجباری میتواند هزینه بودجهای ارتش را کاهش دهد، اما هزینه پنهان دیگری در مورد رفاه سربازان و افراد دیگری که میخواهند داوطلبانه وارد ارتش شوند وجود دارد.
اما مشهورترین فرد در این زمینه میلتون فریدمن است. در دسامبر 1966، در همایشی چهارروزه در دانشگاه شیکاگو، فریدمن ایده اقتصادی و فلسفی خود را تحت عنوان «چرا یک ارتش داوطلبانه نداشته باشیم؟» ارائه داد. با خواندن مباحث این کنفرانس متوجه میشوید که میتوان افراد مختلف با دیدگاههای ایدئولوژیک گوناگون را یافت که با این قانون مخالفاند، اما این اقتصاددانان هستند که به طور جالبتوجهی بر ضد این قانون دلایل منطقی و اقتصادی میآورند. سخنرانی فریدمن و اظهار نظرات مختلف او به عقاید دیگر سخنرانان هنوز بعد از چهار دهه قابل توجه است. یکی از بهترین قسمتهای سخنرانی او آنجاست که او مخالفان با قانون خدمت اجباری را موافقان با «اجیر کردن» سرباز میداند. فریدمن در یکی از اظهار نظرات پایانی خود در این کنفرانس میگوید: «من در کنفرانسهای زیادی شرکت کردم، اما هیچ کدام به اندازه این کنفرانس بر شنوندگان تاثیر نگذاشته است.» در نظرسنجی که پیش از آغاز کنفرانس انجام شده بود، دوسوم مخاطبان موافق قانون خدمت وظیفه بودند، اما در نظرسنجی پایانی کنفرانس، دوسوم بر ضد آن بودند. فریدمن معتقد است این کنفرانس نقطه عطفی بود در پایان یافتن قانون خدمت
وظیفه.
ویلیام مکلینگ، اقتصاددان، در یادداشت معروفی در این رابطه نوشت: هر دولتی برای انجام اهدافش چه راهسازی باشد یا تشکیل یک ارتش، ضرورتاً دو راه بیشتر ندارد. دولت میتواند ابزار را از مالکیت بخش خصوصی بیرون آورد و مردم را مجبور کند تا آن کار را انجام دهند یا آنکه خود با خرید وسایل و نیروی کار، آن هدف را محقق کند. در گزینه اول تنها بخشی از مردم که مالک آن ابزار خاص هستند و افرادی که مجبور میشوند برای دولت کار کنند، هزینه پروژه مورد نظر دولت را میدهند. آنها برای انجام پروژه مالیات میدهند، اما مالیاتی خاص که پولی نیست، اما در راه دوم همه مردم هزینه کالا و خدمات را میدهند. بنیامین فرانکلین بیش از 200 سال پیش نشان داده بود که اجبار افراد به کاری خاص چگونه ایجاد مالیاتی مخفی میکند و آن را غیرقانونی دانسته بود.
پس از لغو قانون وظیفه در ایالات متحده تا به امروز هر گاه کمی بحث در مورد برگرداندن این قانون شده است، اقتصاددانان در خط مقدم مبارزه با این مباحث بودهاند. از جمله این اقتصاددانان میتوان به پل هوگان متخصص نیروی کار در ارتش و استیون سایلک، اقتصاددان در نیروی دریایی ایالات متحده اشاره کرد. امروز خود ارتش بیش از همه مخالف سرباز وظیفه است. این کاری بود که با همت اقتصاددانان صورت پذیرفت.
پانوشت:
عنوان این مطلب، مربوط به مقاله معروف میلتون فریدمن در مورد قانون سربازی اجباری ایالات متحده آمریکا بود که در دهه 1960 نوشته شد. یادداشت حاضر، خلاصهای از یادداشت «دیوید هندرسون» است که پیش از این توسط پویا جبلعاملی با عنوان «نقش اقتصاددانان در لغو خدمت اجباری ایالات متحده» ترجمه شده بود.
دیدگاه تان را بنویسید