به گفته رئیس مرکز آمار، بیکاری در ایران وارد مرحله «بحرانی» شده است
سونامی بیکاران؟
با وجود تاکید مسوولان دولت قبل بر موفقیت در ایجاد اشتغال و ارائه ارقام چندمیلیونی از اشتغالزایی، آمارهای رسمی میگوید وضعیت بیکاری در اقتصاد ایران از آستانههای هشدار عبور کرده است.
با وجود تاکید مسوولان دولت قبل بر موفقیت در ایجاد اشتغال و ارائه ارقام چندمیلیونی از اشتغالزایی، آمارهای رسمی میگوید وضعیت بیکاری در اقتصاد ایران از آستانههای هشدار عبور کرده است. از جمله مسوولان اقتصادی به جای مانده از دولت احمدینژاد در دولت جدید نیز این وضعیت را تایید کرده و آن را «بحرانی» مینامند. در این زمینه، به تازگی رئیس مرکز آمار با اعلام آمارهای جدید از بیکاری کل و بیکاری جوانان، افزایش نرخ بیکاری جوانان را به منزله ورود وضعیت اشتغال در ایران به مرحله «بحران» دانسته بود. عادل آذر که یکی از مسوولان دولت پیشین است که در دولت جدید نیز مسوولیت خود را حفظ کرده، با اشاره به این موضوع گفته بود: «نرخ بیکاری کل کشور به عدد 2/12 درصد افزایش یافته که یکی از بالاترین نرخهای بیکاری در دهه اخیر در کشور محسوب میشود.» او با اشاره به بیسابقه بودن چنین سطحی از بیکاری، آن را متناسب با رکود بیسابقه کنونی در اقتصاد عنوان کرده و افزوده بود: «این سطح از بیکاری، باید با نرخ رشد اقتصادی منفی 4/5درصدی کشور در سال گذشته مقایسه شده و با توجه به آن بررسی شود.»
ورود به مرحله بحرانی از سال 1391
بر اساس گزارشها، نرخ بیکاری جوانان بین 15 تا 24ساله در حال حاضر معادل 27 درصد شده و نرخ بیکاری جوانان بین 15 تا 29 سال نیز به رقم 26 درصد رسیده است. علاوه بر اینکه این آمارها گویای وضعیت نامطلوب بیکاری جوانان است، خود شاخص «نسبت بیکاری کل به بیکاری جوانان» نیز گویای بخشی از ابعاد چالش فعلی است. این نسبت با احتساب نرخ 26درصدی نیز به عنوان نرخ بیکاری جوانان، عددی بالای عدد دو را به دست میدهد. هر چند بر اساس محاسبات انجامشده، این نسبت در سال 1391 نیز به میزان اندکی از عدد دو عبور کرده و در آستانه منطقه بحران قرار گرفته بود.
این در حالی است که بر اساس گزارشها و آمارهای جمعیتی کشور، بیشترین نرخ رشد جمعیت کشور، در دهه 60 و نیمه نخست دهه 70 رخ داده است. به طوری که در سالهای نزدیک به سال 1360، نرخ رشد جمعیت در ایران به بیشترین حد تاریخی خود در یک دهه رسید. به عنوان مثال در فاصله سالهای 1355 تا 1365، متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت در کشور به میزان 9/3 درصد رسیده بود. در فاصله سالهای 1365 تا 1370 نیز متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت در حدود 5/2 درصد گزارش شد. هر چند از سالهای ابتدایی دهه 70 و با تنظیم سیاستهای کنترل جمعیتی، این نرخ تعدیل شد و هماکنون به حدود 3/1 درصد رسیده است. اما نکته مهم این است که متولدین سالهای با بیشترین رشد جمعیت، هماکنون متقاضیان اصلی بازار کار در ایران هستند. در اصل نقطه اصلی ورود این افراد به بازار کار، همزمان با روی کار آمدن دولت نهم در سال 1384 شد که وضعیت تولید و اشتغال، مسیر کاهشی خود را آغاز میکرد. به عنوان مثال، بیشترین متولدین در یک سال، در تاریخ جمعیتی کشور، مربوط به متولدین سال 1359 و 1360 بوده که در هر یک از این سالها بیش از دو میلیون و400 هزار نفر ولادت ثبت شد. این افراد در سال 1384، حدوداً به
سن 24 و 25سالگی رسیده بودند، یعنی سنی که معمولاً با اتمام تحصیلات دانشگاهی (و برای پسران اتمام دوره سربازی) تقاضا برای کار آغاز میشود. تا هشت سال بعد یعنی سال 1392، نیز اوضاع از لحاظ ورود نیروی کار تقریباً به همین منوال بود. چرا که تا سال 1365، تعداد ولادتهای ثبتشده بالای دو میلیون نفر بود (برای مقایسه بهتر میتوان به این موضوع توجه کرد که تعداد متولدین سالانه در حال حاضر تقریباً یک میلیون نفر است). این موضوع به معنای ورود تعداد بسیار زیادی جویای کار به اقتصاد کشور در چند سال گذشته است که بخش زیادی از آنها اصلاً وارد «جمعیت فعال» نشدهاند و به همین دلیل در محاسبات «نرخ بیکاری» وارد نمیشوند. یعنی همه بسترهای اصلی اشتغال در اقتصاد ایران باید در همین سالها ساخته میشد و با عبور «پیک» جمعیتی فعلی از بازار کار، ورود جوانان جویای کار نیز کمتر و کمتر خواهد شد. این در حالی است که نتیجه سیاستهای اقتصادی این سالها در سالهای آینده، جمعیت زیادی از افراد بیکار و بالای ردههای سنی جوانی (مثلاً بین 35 تا 40ساله) خواهد بود که با مدرک تحصیلی دانشگاهی، مهارت شغلی خاصی ندارند و تعامل با آنها برای بازار کار، از
وضعیت فعلی نیز دشوارتر به نظر میرسد.
«هشت و نیم» میلیون بیکار
این در حالی است که به گفته مسوولان، علاوه بر تعداد 5/3 میلیوننفری بیکاران فعلی، پنج میلیون نفر از افرادی را که در حال حاضر در سنین اشتغال قرار دارند ولی محصول تحصیلات دانشگاهی هستند، نیز به شمار آورد. برخی از کارشناسان میگویند تحصیلات دانشگاهی در ایران در سالهای اخیر به نوعی ابزار برای به تعویق انداختن بیکاری تبدیل شده است. گفته میشود با فارغالتحصیل شدن تدریجی این افراد در چهار سال آینده، اقتصاد ایران باید تا سال 1396 خود را برای مواجهه با بیش از هشت میلیون نفر بیکار آماده کند.
این موضوع از سوی بسیاری از کارشناسان، بزرگترین چالش پیش روی اقتصاد کشور عنوان شده است. از جمله مسعود نیلی، اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیسجمهور، چندی پیش در این خصوص گفته بود: «سالهای آینده اقتصاد کشور نهتنها با ورود طبیعی جوانان به بازار کار مواجه میشود، بلکه با انباشت افرادی که در سالهای گذشته باید وارد بازار کار میشدند و با تحصیلات دانشگاهی این ورود را به تعویق انداختهاند، روبهرو خواهد شد. در نتیجه اقتصاد در سالهای آینده یا باید به صورت خیلی غیرطبیعی شغل ایجاد کند، یا اینکه خود را برای مواجه شدن با تعداد زیاد بیکاران آماده کند.» نیلی در اظهارات خود به تحقیقات علمی بسیار زیادی اشاره کرد که نقش «افزایش نرخ بیکاری»، به ویژه بیکاری بالای زنان و جوانان در کشورهای عربی مثل مصر را در سالهای اخیر بررسی کرده و نسبت به تغییرات اجتماعی در این کشورها هشدار داده بودند. به گفته او، لازم است «یک فیلم از بالا برای گروههای بیاطلاعی که در کشور هنوز مشغول درگیری با هم هستند گرفته و نمایش داده شود و ابعاد موج بزرگی که در راه است، به آنها نشان داده شود.»
دیدگاه تان را بنویسید